به گزارش شهرآرانیوز، در متن این بیانیه آمده است:
«به نام خدا
خروج انجمن سینماداران از خانه سینما، در یک کلام محصول تدبیری است برآمده از هوشمندی، آیندهنگری صنفی و حرکتی صحیح در مسیر منافع عمومی سینمای ایران که در صورت تحلیل واقعبینانه میتواند آغازگر تحولی عمیق در خانه سینما شود.
خانه سینما بهعنوان موسسهای غیردولتی متشکل از دستاندرکاران سینما تشکیل شد و بعدها با ادعای جامعیت اصناف سینمای ایران بنایی نهاد تا تمامی صنوف هویت صنفی خود را وامدار و برگرفته از خانه سینما بدانند. در این ساختار معیوب صنوف بدون استقلال صنفی و حقوقی، تابع ضوابط تشکیلاتی و مجری سیاستهای راهبردی خانه قرار گرفتند، تا جایی که در این دایره بسته حتی فاقد هرگونه استقلال مالی و حقوق مالکانه نسبت به اموال خود بودند. این تصمیماتِ پُر از ایراد و ابهام، ساختار نوپای خانه را چنان متزلزل نمود که در سالهای بعد زمینه ساز چالش و منازعاتی شد که خانه سینما همچنان با عوارض آن دست به گریبان بوده و هست، چنانکه صنوف سینمایی را امروز با بحران جدی هویت صنفی مواجه کرده است. در این گذار متاسفانه خانه سینما بدون توجه به این مهم که صنوف بسته به نوع اشتغال آنها دارای خواستگاه، منافع و مطالبات متفاوت و حتی متعارضی هستند، جمع اضدادی را پدید آورد که در ساختار صنفی هیچ کشوری در دنیا تا کنون نمونه و نظیر نداشته است.
خانه سینما متاسفانه از ابتدا بر مبنای نظامهای تک ساحتی کارگری که ریشه در تفکرات سیاسی پوسیده و مضمحل شده داشت، ایجاد شد و بر همین مبنا حضور و فعالیت همه صنوف بدون هر گونه استقلال و تحت لوای یک نگاه قیممآبانه تا جایی پیش رفت که نهایتاً الزامات قانونی برای استمرار خدمات بیمهای صنوف را ملزم به ثبت حقوقی مستقل، آن هم در قالب صنوف کارگری نمود، تکلیفی که متاسفانه به دلیل عدم انطباق با ماهیت صنوف فرهنگی و هنری، خود زمینه بروز اختلافات، تکرویها و انشقاق را بیش از پیش فراهم آورد تا جایی که امروز یکی از مهمترین صنوف سینمایی، حیات خود را در خروج از خانه سینما مییابد، تصمیمی که هرچند با تاخیر ولی پیام روشنی دارد.
لذا جامعه صنفی تهیهکنندگان سینمای ایران به عنوان نخستین نهاد صنفی مدنی سینمای ایران که از وزارتین ارشاد و کشور دارای پروانه فعالیت است؛ بر خود تکلیف میداند این تصمیم و اقدام مدبرانه و جسورانه انجمن سینماداران ایران را ارج نهاده و آن را گامی بلند در جهت استیفا حقوق اعضا خود قلمداد کند، اقدام خردمندانهای که اگر به دیگر صنوف کارفرمایی تسری یابد بی شک بهرهمندی از برکات آن در ابتدا نصیب خانه سینما خواهد شد، خروجی که زمینه را برای حضور پررنگ سایر صنوف کارگزاری در اداره خانه مهیا ساخته و کدام عقل سلیمی است که آن را موجب تحول و شکوفایی خانه آن هم به دست صنوف کارگزاری نداند؟ چنانکه «زمانه به مردم شد آراسته / وزو ارج گیرد همی خواسته».
با این اوصاف ضروری است خانه سینما بپذیرد که امکان حراست توامان از حقوق تمامی صنوف اعم از کارفرما و کارگزار را نداشته و با کنارگذاشتن این لجاجت پنهان، برای نیل به نهادی قدرتمند و موثر، به جدا شدن صنوف کارفرمایی و حضور صنوف مستقل و با منشا شغلی مشترک نیاز دارد.
خانه سینما بپذیرد با صنوف مستقل کارگزاری، نمایندگان واقعی و آشنا به مشکلات آنها برای اداره خانه انتخاب خواهند شد، نمایندگانی که دغدغههای فراموش شدهای همچون برقراری رفاه بدون تجسس و تبعیض، امنیت شغلی پایدار و عدالت در توزیع منابع را اولویت خواهند داد.
و آخر اینکه خانه سینما بپذیرد با صنوف مستقل و تحت نظارت کلان خانه در کنار دیگر صنوف خارج از خانه سینما (تهیهکنندگان و سینماداران) حقوق به حق همه اعضا در یک وفاق و همدلی صنفی پیگیری، استیفا و در نهایت منافع عمومی سینمای ایران تامین و محافظت خواهد شد.
در پایان میبایست تاکید کنیم سینمای ایران از رهگذر سیاستگذاریهای واقعیتنگر؛ با حذف رویکردهای حزبی در اداره صنوف و ممانعت از ایجاد رانت و قبیله پروری؛ با حساسیت بر ورود سرمایههای پاک؛ با شفاف سازی در توزیع منابع و تبدیل حداکثری قوای حاکمه به ناظره و النهایه با داشتن جامعه صنفی پویا و مطالبهگر است که روزهای پرفروغ و درخشان گذشته را مجدد تجربه خواهد کرد.
مهر