صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بررسی مسئله چالش‌برانگیز جمعیت و فرزندآوری به مناسبت سالروز ابلاغ سیاست‌های کلی «جمعیت» در ۱۳۹۳

  • کد خبر: ۳۳۴۱۵۳
  • ۰۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۷
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۳۹۳/۰۲/۳۰ سیاست‌های کلی «جمعیت» را بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۳۹۳/۰۲/۳۰ سیاست‌های کلی «جمعیت» را بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند. با عنایت بر اهمیت مقوله جمعیت و ناظر بر تأکیدات مکرر ایشان بر این مسئله، به‌مناسب یازدهمین سالگرد ابلاغ آن، در گفت‌و‌گو با سرکارخانم دکتر شکیبا محبی‌تبار، فعال حوزه جمعیت و دبیر سابق ستاد ملّی جمعیت به بررسی زوایای مختلف مسئله جمعیت و راهکار‌ها و چالش‌های پیش‌رو آن پرداخته است.

* جمعیت، مسئله‌ای چالش‌برانگیز با دامنه‌ی وسیعی از سلسله‌ی علل و معلول تلقی می‌شود. این گفت‌و‌گو در دو محور اصلی به تشریح این موضوع می‌پردازد. با توجه به مسئولیتی که در سمت دبیری ستاد ملّی جمعیت در دولت شهید رئیسی داشتید؛ در خصوص تحولات، عملکرد ستاد و گام‌هایی که به جهت تحقق سیاست‌های کلی ابلاغی رهبر انقلاب در دوران تصدی شما برداشته شد توضیحاتی بفرمایید.

* ابتدا، بابت اهتمامی که نسبت به این موضوع مهم و استراتژیک کشور دارید تشکر میکنم. از سال‌های ۹۰ و ۹۱ که رهبر معظّم انقلاب اولین سخنرانی‌ها را پیرامون کاهش نرخ جمعیت ایراد فرمودند، شاید بتوان گفت حدوداً پانزده سال می‌گذرد و این زنگ خطری که به صدا درآمده، مسئله‌ای مهم و ملّی است و اهمیت آن، یک نگاه فراجناحی به این موضوع را ایجاب می‌کند.

از همان زمانی که ایشان اولین هشدار‌ها را مطرح کردند، دغدغه‌مندان، اندیشمندان، دانشمندان و کسانی که تخصص و رشته‌شان مرتبط با این موضوع بود، این دغدغه را پیدا کردند که به‌صورت دقیق، علمی و فعال به این حوزه وارد شوند. نهایتاً در آبان ۱۴۰۰، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت توسط مجلس تصویب و توسط رئیس‌جمهور شهید ابلاغ شد و این موضوع به‌صورت جدی‌تر و عملّیاتی‌تر در دستور کار حکمرانی کشور قرار گرفت.

در همین بازه‌ی زمانی سه‌ساله، اقدامات مفصلی هم در لایه‌ی حکمرانی و هم در لایه‌ی حلقه‌های میانی صورت گرفت. در خصوص دستاورد‌هایی که به دست آمد، اجمالاً باید گفت آنچه اتفاق افتاد این بود که ما در گذشته با یک شیب بسیار تند این مسیر را طی می‌کردیم، و بعد از اقدامات، پیگیری‌ها و فضاسازی‌ها در ابعاد مختلفِ بحث جمعیت، در این مدت، شیب سقوط و نزول نرخ رشد جمعیت کُند شد و کشور توانست این شیب سقوط را مهار کند.

مقوله‌ی جمعیت، ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی دارد و اصولاً یک بحث چندوجهی است. با اقداماتی که در این حوزه صورت گرفت، دقیقاً در ۱۵ استان کشور نرخ باروری مثبت و در سه استان دیگر تثبیت شد. البته همچنان در یازده استان شیب منفی است.

برای نیل به اهداف جمعیتی، سه سال مدت قابل توجهی نیست. تغییرات جمعیتی اصولاً در همه‌جای دنیا به‌صورت خیلی بطئی و آهسته اتفاق می‌افتد. ولی در کشور ما، به لحاظ اینکه از نظر فرهنگی هنوز ساختار‌های خانواده محکم است و همچنان تشکیل خانواده و فرزندآوری جزو اولویت‌های کشور و مردم ما محسوب می‌شود، با اندک تلاش و حمایت‌های حدأقلی که صورت گرفت، این دستاورد خوب برای کشور رقم خورد.

البته این آمار هنوز رضایت‌بخش نیست و نمی‌توان گفت به یک شرایط مطلوب رسیده‌ایم، چون ما طبق بند اول سیاست‌های کلی و برنامه‌ی هفتم توسعه باید تا سال ۱۴۰۷ به نرخ ۲.۵ برسیم. ما الان ۱.۶۵ هستیم و تا ۲.۵ فاصله‌ی قابل توجهی داریم و باید کار بسیاری صورت بگیرد تا این تغییرات اساسی در آمار و ارقام رخ دهد.

ولی اجمالاً بخواهم عرض کنم، آثار تلاش این چند سال نشان داد که وقتی تمام حاکمیت عزم خود را جزم کند و درصدد حل یک مسئله برآید و مسئله‌ی جمعیت را جزو اولویت‌های اصلی خود قرار دهد، می‌توان ورق را برگرداند و اتفاقات خوبی رقم زد.

* همان‌طور که به خوبی اشاره کردید: جمعیت مسئله‌ای است که وجوه گوناگونی را شامل می‌شود. بنابر گفته شما خوشبختانه به همت شهید رئیسی و عزیزانی که در دوره‌ی ایشان دارای مسئولیت بودند در حوزه کاهش شیب نزولی جمعیت تا حدی موفق عمل شد. علاوه بر تصویب قانون جوانی جمعیت، آیا اقدامی با توجه به بند‌های سیاست‌های ابلاغی مقام معظّم رهبری، به طور مثال در خصوص ایجاد و پیش‌بینی فضای جغرافیایی یا مباحث محیط زیستی که یکی از اساسی‌ترین نیاز جمعیت آینده‌ی کشور است، صورت گرفته؟

* شما به نکته‌ی خوبی اشاره کردید. توجه به توزیع جغرافیایی صحیح جمعیت خیلی مهم است. یکی از راهبرد‌های اصلی برای حل مسئله‌ی جمعیت این است که حکمرانی این مسئله باید از یک حکمرانی ملّی به سمت یک حکمرانی بومی برود.

* یعنی یک تمرکززدایی در این حوزه صورت بگیرد؟

* بله، حکمرانی ملّی باید روند خود را طی کند، ولی یکی از راهبرد‌های بسیار مهم برای حل این مسئله این است که بتوانیم اهداف کلان جمعیتی را در سطح مناطق، استان‌ها و شهرستان‌ها خرد کنیم. این موضوع جزو راهبرد‌های اصلی است که باید محقق شود. پس از خُرد کردن این اهداف، بسته به شرایط و مختصات آن منطقه‌ی جغرافیایی، نظام مسائل به‌درستی ترسیم شود و بر اساس نظام اولویت‌بندی، ناظر بر نگاه بومی تصمیم‌گیری شود. در ادامه سرمایه‌گذاری صورت گیرد، تخصیص بودجه انجام شود تا بتوان مسائل آن منطقه را به‌صورت بومی، نقطه‌زن و متمرکز حل کرد.

بوم و مختصات فرهنگی کشور ما، به‌لحاظ پهناوری گسترده‌ای که دارد، در شهرستان‌ها و مناطق مختلف، متفاوت است. یعنی وقتی نظام مسائل کاهش جمعیت را نگاه کنید، می‌بینید که در یک‌جا، افزایش نرخ طلاق عامل اصلی است؛ جای دیگر، فاصله‌ی ازدواج تا فرزندآوری یا عدم تشکیل خانواده، یا در منطقه‌ای، توقف روی تک‌فرزندی جزو اولویت‌های نخست ساکنین آن ناحیه به شمار می‌رود. بنابراین، تحلیل و برنامه‌ریزی مباحث جمعیتی کشور با توجه به نگاه منطقه‌ای و بومی، جزو راهبرد‌های اصلی است.

* ابتدایی‌ترین نیاز جمعیت برای بقا، در دسترس بودن منابع آبی است. ناظر به تنش آبی و خشکسالی که با توجه به موقعیت جغرافیایی در ایران مطرح است، آیا در سیاست‌های جمعیتی برای این مسئله پیش‌بینی‌هایی صورت گرفته؟ چه مناطقی ظرفیت نهفته بیشتری در این زمینه دارند؟

* بند چهاردهم سیاست‌های کلی جمعیت، حکمرانان را مکلف می‌کند که از متمرکز شدن و تورم جمعیت در یک منطقه پرهیز شود و جمعیت به سمت مناطق مستعدتر، با ظرفیت‌های مطلوب، هدایت گردد. از جمله مناطقی که عنوان شده، جزایر مکران است. این سواحل جزو زیباترین و پرظرفیت‌ترین سواحل جهان هستند و انبوهی از ظرفیت‌های اقتصادی، آبی، دریایی، محیط‌زیستی و گردشگری در آنجا وجود دارد؛ منطقه‌ای مستعد برای ایجاد زیرساخت‌ها توسط حاکمیت.

یکی از علل اصلی وجود مشکلاتی مانند ترافیک، حاشیه‌نشینی، آلودگی هوا، بیکاری و نظایر آنها در برخی نقاط، تمرکز بیش‌ازحد جمعیت در این مناطق است. ما در دوره‌ی قبل، سلسله مطالعات و اقداماتی را با موضوع توسعه‌ی سواحل مکران آغاز کردیم. چندین جلسه‌ی کارشناسی تشکیل شد و یک‌سری اقدامات در راستای پیشبرد اهداف جمعیتی صورت گرفت.

در حال حاضر نیز دولت چهاردهم زمزمه و اهتمام این را دارد که آن سواحل را توسعه دهد. این موضوع از منظر جمعیت‌شناختی نیز بحثی ارزشمند است. ایجاد زیرساخت‌های اولیه آغاز شده، ولی هنوز به اندازه‌ی کافی نیست و باید ادامه پیدا کند.

ما در یک بازه‌ی زمانی پنج تا شش‌ساله برای جبران کاهش زاد و ولد قرار داریم. اگر این بازه‌ی زمانی به نحو احسن مدیریت و برای آن برنامه‌ریزی شود، کاهش نرخ زاد و ولد و فاصله‌ای که می‌تواند در آینده مشکل‌ساز شود، جبران خواهد شد. ما تا حدود بیست سال آینده، از نظر ساختار جمعیتی، هنوز فرصت داریم؛ و این بهترین موقعیت برای فعالیت، تولید ثروت، علم، فناوری و توسعه‌ی زیرساخت‌ها توسط این جمعیت جوان و کارآمد است.

جوانان امروز باید تشکیل خانواده دهند و فرزندآوری کنند. هر زوج جوانی که قصد فرزندآوری دارد، قطعاً آرزو دارد که فرزندش بتواند آینده و افق روشنی پیش رو داشته باشد. اگر تا بیست سال آینده، جمعیت جوان ما با یک برنامه‌ریزی درست، تمام توان و جدیت خود را به کار گیرد، می‌تواند خود را به مرز‌هایی برساند که آینده‌ی کشور را روشن رقم بزند.

* واژه‌ای تحت عنوان جمعیت کارآمد به کار بردید. به نوعی گویا صرف افزایش عددی جمعیت، نتیجه مطلوبی که مدنظر سیاستگذاران و اهداف جمعیتی است را تأمین نمی‌کند. آیا سیاست‌های جمعیتی برای دوره‌ای که نرخ باروری و درصد افزایش جمعیت مورد نظر حاصل شد، برنامه‌ریزی داشته و به امکانات مورد نیاز این جمعیت اعم از امکانات آموزشی، بهداشتی و فرصت‌های شغلی مورد نیاز آنها جهت تحقق کارآمدی مدنظر توجه دارد؟

* هر انسانی خود می‌تواند سرمنشأ کار، ثروت‌آفرینی، تحول و پیشرفت باشد. در حال حاضر، بزرگ‌ترین نظریه‌پردازی‌های جهان در حوزه‌ی پیشرفت معتقدند که خود جمعیت، فی‌نفسه، اصلی‌ترین عامل پیشرفت، آبادانی و رشد اقتصادی محسوب می‌شود؛ زیرا انسان ذاتاً و طبیعتاً میل به رفاه، پیشرفت و دانایی بیشتر دارد.

اگر جمعیت را یک واژه‌ی کلی ببینیم و آن را شامل تک‌تک انسان‌ها در نظر بگیریم، همه‌ی انسان‌ها صرف بودن‌شان این ظرفیت را دارند که موجب تولید، کار و فعالیت برای رفاه و پیشرفت بیشتر شوند. سیاست‌گذاری‌ها و تلاش‌های حکمرانان باید به‌گونه‌ای رقم بخورد که انسانی که پا به این عرصه می‌گذارد، در مسیری قرار گیرد که به یک جمعیت کارآمد تبدیل شود.

محوری‌ترین کلیدواژه‌ی بیانیه‌ی گام دوم انقلاب اسلامی، همین «جوانان» هستند. افق‌های پنجاه سال آینده و چشم‌انداز ۱۴۲۰ نوشته شده و مدنظر قرار دارد که برای انسانی که می‌خواهد پا به این عرصه بگذارد و در این کشور رشد و نمو پیدا کند، باید مقدمات و زیرساخت‌ها فراهم باشد. در عرصه‌ی سیاست‌گذاری و خط‌مشی‌گذاری، کلیت این موضوع لحاظ شده و حفظ جمعیت جوان کشور جزو محور‌های راهبردی و اصلی ذکر می‌شود.

نکته‌ای که به نظرم می‌رسد، این است که ما بسیار از زاویه‌ی حکمرانی به این موضوع پرداختیم، اما شاید بتوان گفت در سطح راهبرد باید توجه کنیم که موضوع جمعیت، تشکیل خانواده و فرزندآوری را نباید صرفاً حکومتی کنیم و آن را از ریشه‌ی مردمی‌اش جدا کنیم؛ نباید از یک موضوع دوست‌داشتنی و مطلوب سلیقه‌ی مردم دور شود.

اولاً مردم ما از نظر فرهنگی و شخصیتی این‌گونه هستند. ثانیاً، تمام مطالعاتی که در این سال‌ها انجام شده نشان داده‌اند که وقتی ما بر لایه‌ی فردی و خانوادگیِ موضوع جمعیت تمرکز می‌کنیم، توفیق در دستیابی به نتیجه، بیشتر می‌شود تا زمانی که این بحث صرفاً در قالب یک شعار سیاسی یا حکمرانی مطرح شود.

همین نکته، خود به‌تنهایی، یک منش، روش و تاکتیک در اختیار فعالان این حوزه قرار می‌دهد؛ و آن اینکه: لایه‌ی حلقه‌های میانی و گروه‌های مردمیِ فعال ـ که نه حاکمیت‌اند و نه جزو عموم جامعه‌ای که دغدغه‌ی ذهنی جمعیت دارند ـ یک حلقه‌ی واسط بسیار مهم هستند که با درک عمیق از این موضوع، می‌توانند شبکه‌های غیرحاکمیتی ایجاد کنند و در سکو‌ها و پلتفرم‌های مردمی مانند مساجد، محله‌ها، خیریه‌ها و نظایر آن فعال شوند.

در ادامه نیز با مردم ارتباط بگیرند و موضوع خطیر و راهبردی «حفظ جمعیت جوان کشور» را با زبان خود مردم، به آنها منتقل کنند.

* در واقع افزایش جمعیت امری نیست که با برخورد قهری و قانون‌گذاری صرف بتوان آن را مدیریت کرد.

* دقیقاً؛ شما هرچقدر هم به این مسئله ابعاد سیاسی، نظامی و امنیتی بدهید ـ که البته این ابعاد را هم دارد ـ ولی نهایتاً با یک امر فردی و خانوادگی مواجه هستیم. لایه‌های حاکمیتی، اقتصادی و سیاسی نیز بسیار مهم‌اند. اگر در این ابعاد نیز مسئله‌ی جمعیت را مطالعه کنیم، می‌بینیم که اتفاقاً در همین وجوه هم داشتن جمعیت مکفی یا رتبه‌ی یک را دارد یا رتبه‌ی دو. انسان معاصر، با فضای ذهنی‌ای که دائماً در معرض طوفان رسانه‌ای و فرهنگ‌سازی از جهات مختلف قرار دارد، عمدتاً به سمت فردگرایی سوق پیدا می‌کند. این جو غالب، چیزی است که می‌خواهد به انسان امروز القا شود. در این فضا، آن‌چه که شاید گره‌گشایی کند، این است که ابعاد فردی و خانوادگی این مسئله برای تک‌تک افراد جامعه روشن و تبیین شود؛ چه‌بسا علی‌رغم همه‌ی کمبود‌ها و محدودیت‌ها، افراد خودشان به این جمع‌بندی فکری برسند که تعداد اعضای خانواده‌شان را تکمیل کنند.

* عوامل موثر بر مسئله جمعیت را می‌توان ذیل دو گروه عوامل مستقیم و غیر مستقیم تقسیم‌بندی نمود. عوامل مستقیم مانند تسهیلاتی که به جهت فرزندآوری توسط حاکمیت اعطا می‌شود. اما مسائلی هم وجود دارند که به صورت غیر مستقیم نقش اساسی در این زمینه ایفا می‌کنند مانند ترسیم یک افق و آینده روشن برای ایران. در کلام رهبر انقلاب هم دائما نگاه مثبت به آینده مورد تاکید واقع می‌شود.

* پیش‌تر عرض کردم، فرصت بیست‌ساله‌ای که ما داریم، بهترین فرصت برای رقم خوردن آن آینده و افق روشن است. فرهنگ‌سازی در این حوزه حرف اول را می‌زند. ما در عرصه‌ی فرهنگی‌مان، یک رؤیای شیرین و آرزویی برای آینده‌ای روشن که جنسی اجتماعی و عمومی داشته باشد، برای جوان‌ها و بچه‌هایمان نساخته‌ایم.

کشور ما از نظر آب‌وهوایی، منابع معدنی، بهره‌ی هوشی و بسیاری از جهات دیگر، شاید بتوان گفت سرآمد کشور‌های منطقه است. ولی می‌بینید که ما این رؤیای درخشان و شیرین را برای آینده، به‌صورت اجتماعی و عمومی رقم نزده‌ایم. در میان کشور‌های منطقه، کشور‌هایی وجود دارند که به لحاظ جغرافیایی فقیر و خشک‌اند، از نظر جمعیت، معادن و منابع محدودند؛ اما در عرصه‌ی فرهنگی، آینده‌ای روشن و رؤیایی شیرین را در رسانه‌هایشان به‌خوبی عینی کرده‌اند.

می‌خواهم بگویم در یک تیزر یک‌دقیقه‌ای، تمام این رؤیا را رقم زده و پیشِ چشم نوجوان و جوانشان می‌گذارند و به او القا می‌کنند که در سرزمینی زندگی می‌کند که این قابلیت‌ها را دارد، حکمران‌هایش چنین نگاهی دارند و کل کشور در مسیر پیشرفت قرار گرفته است.

در حالی که در کشور ما، شاید هزاران بار بیش از آنها این اهتمام وجود داشته باشد. رهبر معظم انقلاب، نگاهشان امیدآفرین و رو به افق‌های روشن است. کشور ایران و مردم ما مدعی تمدن نوین اسلامی‌اند؛ این خود، افقی روشن است. ظرفیت‌های فراوانی که هم‌اکنون می‌توانند این آینده‌ی روشن را برای کشور محقق کنند و آن را نزدیک نشان دهند، به‌صورت بالقوه وجود دارند، اما در فرآیند فرهنگ‌سازی نشان داده نمی‌شوند.

بسیار مهم است که عناصر فرهنگی، مؤثرین در عرصه‌ی فرهنگ‌سازی و کسانی که فعالیت‌هایشان بر ترسیم پارادایم ذهنی نوجوان و جوان ما اثرگذار است، با جدیت به این موضوع فکر کنند که چگونه می‌توانند رؤیای یک آینده و افق روشن و آرامش را با تکنیک‌های موجود، از طریق فضای مجازی، رسانه، سینما و انواع و اقسام ابزار‌های فرهنگی که ذهن بشر امروز از آنها تأثیر می‌پذیرد، ترسیم کنند.

* به نوعی آن بخشی از فرایند که معطوف به ترسیم و برنامه‌ریزی یک آینده دست‌یافتنی مبتنی بر داده‌های حقیقی است را می‌توان وظیفه حاکمیت دانست.

* خاطرم هست سال گذشته شش فروردین در جریان دیدار نوروزی شهید رئیسی با کارگزاران کل کشور در سالن اجلاس سران با حضور تمام استاندار‌ها و فرماندارها، به قول معروف بیت‌الغزل بحث ایشان این بود که ابرپروژه‌ی دولت در ۱۴۰۳ امیدآفرینی است؛ و از تمام کارگزار‌ها خواستند که تمام اهتمامشان را به کار گیرند که به این ابرپروژه‌ی دولت، که امیدآفرینی و امیدوار کردن مردم به آینده‌ی کشور و آینده‌ی زندگی خودشان هست بپردازند. اینها به قول شما کاملاً تکلیف و وظیفه‌ی حکمرانی است. مردم، زندگی معمول خودشان را می‌کنند، تلاش می‌کنند. ضرب‌المثل معروفی هست که می‌گوید انسان به امید زنده است. هر کسی در چارچوب ذهنی و زندگی شخصی خودش تلاش می‌کند و امید دارد. در لایه‌ی ملّی و حکمرانی وظیفه‌ی اول حکمرانان این هست که آینده‌ی کشور را آینده‌ای روشن رقم بزنند. همان‌طور که رهبر انقلاب یک تنه این مأموریت بزرگ را پیگیری می‌کنند و پیش می‌برند.

* در خلال بحث‌تان یک تقسیم‌بندی کردید که در یک‌سو حاکمیت و در سوی دیگر عامه‌ی مردم که به‌صورت خاص دغدغه مسئله جمعیت را ندارند، قرار داشتند. میان این دو طیف از حلقه‌های میانی صحبت کردید. وظیفه حلقه‌های میانی در مسئله جمعیت چیست؟

* حلقه‌های میانی که در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب هم حضرت آقا مرقوم فرمودند، یا همان گروه‌های مردم نهاد خیلی جایگاه مهمی در این تعامل می‌توانند داشته باشند. حتی می‌توان آنها را در لایه‌ی فرهنگی، لایه‌ی گفتمان‌سازی و لایه‌ی معیشتی و اقتصادی هم فعال کرد و از ظرفیتشان استفاده کرد. من خودم نگاهم این هست این حلقه‌های میانی، ظرفیت این را دارند که در تمام عرصه‌هایی که عرض کردم به‌صورت فعال وارد بشوند و بهترین نقش‌آفرینی را داشته باشند. در این میان نیازی به دخالت مستقیم دولت نیست و پشتیبانی از این گروه‌هایی که برخاسته از خود مردم هستند کفایت می‌کند. اینها باید نقش خودشان را پیدا بکنند و در هر منطقه بنا به مختصات آن منطقه این تعامل را با عموم مردم برقرار بکنند و موضوع مهم تشکیل و حفظ خانواده و فرزندآوری و حفظ جمعیت جوان کشور را با عمومیت و صمیمیتی که بین خود آحاد مردم هست بتوانند حل بکنند.

* ارتباط عمیقی وجود دارد میان آینده، حال و گذشته. در خصوص وضعیت فعلی و آینده مباحثی مطرح شد و حلقه‌ی مفقوده و مؤثری به نام گذشته باقی ماند. چگونه می‌توان زمینه ایجاد حس تعلق خاطر به کشور را برای نسل جدید فراهم کرد؟ و نقش تبیین گذشته در مسئله جمعیت چیست؟

* تاریخ کشور را که نگاه می‌کنید، از زمان زرتشت می‌بینیم که مفهوم خانواده، فرزندآوری و حفظ خانواده، مفاهیمی مقدس و کلیدی بوده‌اند. یعنی از همان زمان، برای ایرانیان تشکیل خانواده، فرزندآوری و حفظ بنیان خانواده، بسیار بااهمیت بوده است و همواره یک فرد ایرانی به خانواده پایبند بوده و خانواده را بهشت کوچک خود بر روی زمین می‌دانسته است. این از نظر ویژگی فردی و روابط خانوادگی است.

در عرصه‌ی تمدن، شهرسازی و مدنیّت نیز وقتی نگاه می‌کنیم، ایران سابقه‌ای بسیار درخشان دارد. زمانی که کل قاره‌ی اروپا در حد تمدن شهر آتن بود، ایران در قامت یک تمدن و یک امپراتوری ظاهر شده بود که مرزهایش از چین تا سرحدات یونان و دریای مدیترانه امتداد داشت. ایران با حکومتی بسیار بزرگ اداره می‌شد و دارای شهرها، صنایع، دانشگاه‌ها و کتابخانه‌های بزرگ بسیاری بود. این در حالی بود که در اروپا نهایتاً تمدن شهر آتن وجود داشت و در خارج از آن، قومیت‌هایی مانند آنگلوساکسون‌ها به زندگی ابتدایی، بدون تمدن و حتی وحشیانه مشغول بودند.

بنابراین، اصلاً قابل قیاس نیست آنچه به‌عنوان سابقه و تاریخ ایران و ایرانیان وجود دارد، با آنچه در سایر مناطق جریان داشته است. یا مثلاً درباره‌ی آمریکا که اصلاً کشف آن در همین چند قرن اخیر صورت گرفته است.

به‌نظر می‌رسد که هر پدر و مادری، با یک مطالعه‌ی متوسط در منابع تاریخی کشور، می‌تواند ذخیره‌ای از دانسته‌ها را داشته باشد و این را به فرزندان خود منتقل کند. این موضوع تأثیر بسیار زیادی در شکل‌گیری فضای ذهنی مثبت بچه‌ها نسبت به آینده‌ی کشور خواهد داشت. بالاخره، وقتی آنها از این گذشته‌ی درخشان آگاه باشند، رویکردشان متفاوت خواهد شد و امکان مقایسه برایشان ایجاد می‌شود.

برای مثال، هنوز هم مطالعاتی پیرامون کاریز‌های ایران در بزرگ‌ترین دانشگاه‌های کانادا، آمریکا و اروپا در حال انجام است. اینها سرمایه‌های علمی و هویت‌بخش این کشور هستند. یا مثلاً در دوره‌ی صفویه، یک تمدن اسلامی زیبا رقم خورد و انباشتی از علوم مختلف شکل گرفت و هنوز هم سازه‌های بی‌نظیر آن دوره پابرجاست. مرور و آگاهی از این موارد، غنا و خودباوری را القا می‌کند و نهایتاً منجر به یک جمع‌بندی و تغییر نگاه در نسل نوجوان و جوان ما می‌شود.

توجه به این مسئله که نیاکان ما در قله‌ی فرهنگی و تمدنی ایستاده‌اند، خود مقدمه و بدرقه‌ی راهِ ایجاد یک آینده‌ی روشن برای نوجوان‌ها و جوان‌های ما خواهد بود.

* علاوه بر نقش موثر خانواده، نظام آموزشی هم نقش مهمی را در انتقال مفاهیم ارزشمندی مانند خانواده می‌تواند بر عهده بگیرد. اما برآیند قابل توجهی در این زمینه با فراگرفتن محتویات کتب مدرسه‌ای و دانشگاهی مشاهده نمی‌شود. به نوعی گویا محتوای دروس مربوط به خانواده سال‌ها از فضای فکری مخاطبینشان عقب‌تر هستند.

* بله، بسیار مهم است که این مفاهیم در کتاب‌ها و فراتر از آن، در کلاس‌ها و در گفتمان مربیان با بچه‌ها ساری و جاری شوند. سطح آگاهی بچه‌ها باید بالا برود و گره‌های ذهنی‌شان باز شود. میلیون‌ها دلار هزینه می‌شود تا خودتحقیری و حقیر دیدن خود به جوان‌ها و نوجوان‌های ما القا شود. این مسئله ایجاب می‌کند که پاسخی مناسب به آن داده شود؛ و به قول فرمایش رهبر معظّم انقلاب، جواب کار فرهنگىِ باطل، کار فرهنگی حقّ است که باید انجام شود.

بچه‌های این دوره از شرایطی که در سیستم آموزشی‌مان حاکم است، جلوتر هستند. خیلی‌ها با نگرانی و بدبینی به این مسئله نگاه می‌کنند، ولی به نظر من، اتفاقاً این یک نقطه‌ی قوت است. بالاخره این نسل راه خود را پیدا می‌کند و آن ذهن پویا، خلاق و پرشتابی که دارند، باعث می‌شود به یک نقطه‌ی معرفتی برسند، خودشان را پیدا کنند و نقش‌شان را در این برهه از تاریخ به‌خوبی ایفا نمایند.

حاکمیت نیز وظایف خود را دارد و باید با نگاهی مثبت از این ظرفیت‌ها، از این ذهن‌های پویا، استعداد‌ها و دست‌های پرشتاب بهره‌برداری کند. این نسل، اگر در شرایط مناسب تربیتی و آموزشی قرار بگیرد، قطعاً کشور را به نقطه‌ای مطلوب‌تر خواهد رساند.

بالاخره نسل ما، کشور را از یک نقطه‌ی زیر صفر در عرصه‌ی دانش، فناوری، تولید ثروت و زیرساخت‌ها، به نقطه‌ای مطلوب و نسبتاً مناسب رساند. از این پس نیز باید با تدبیری مناسب‌تر، گام‌های بعدی برداشته شود. به نظر من، این نسل کاملاً ظرفیت آن را دارد که، به‌قول معروف، «توپ را از نسل قبلی بگیرد» و به جلو حرکت کند و به قول فرمایش آقا، آن را به قلّه برساند.

* اگر نکته‌ی مهمی مغفول مانده و در سؤالات به آن اشاره نشد، و مایل هستید بفرمایید.

* نکته‌ای که به ذهنم می‌رسد این است که تشکیل خانواده و فرزندآوری، در تمام مطالعاتی که اکنون در دنیا انجام شده و در حال انجام است، مهم‌ترین علت و سرمنشأ انگیزه‌ی حیات، زندگانی، نشاط و تلاش برای شرایط بهتر به شمار می‌آید. گاهی ممکن است جمع‌بندی شما این باشد که آدم‌ها دنبال پول هستند و می‌خواهند رفاه بیشتری به دست بیاورند. اما در همه‌ی مطالعاتی که در حال انجام است، می‌بینیم کسی که ذهنش این‌گونه شکل گرفته، در پایان راه باز هم به آن آرامش، لذت ذهنی و انگیزه‌ی امتداد حیات دست پیدا نمی‌کند.

اتفاقاً وقتی واگویه‌هایشان بررسی می‌شود، مشاهده می‌کنیم که روابط خانوادگی و عاطفه‌ی زلال بین اعضای خانواده را همان چیزی می‌دانند که باید به آن می‌پرداختند و با حسرتی عمیق از آن یاد می‌کنند. خانواده و فرزندان واقعاً بزرگ‌ترین سرمایه‌ی زندگی دنیوی و اخروی هر انسانی هستند؛ همان‌طور که در قرآن از آنها به عنوان روشنی چشم یاد شده است.

آنچه خدای متعال در قرآن و حضرات معصومین بیان کرده‌اند، حقایق ساری و جاری و قوانین طبیعت و زندگی هستند؛ نه فقط برای مسلمین، بلکه برای همه‌ی انسان‌ها. خانواده و فرزندان دقیقاً بهترین و مهم‌ترین انگیزه‌ی حیات و مایه‌ی امید و آرامش برای همه‌ی انسان‌ها هستند.

منبع: khamenei.ir

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.