طبق اسناد برجایمانده، در مشهد قدیم حداقل ۱۲ باغ بزرگ معروف وجود داشته که تفرجگاه زائران و مجاوران بوده است.
طوبی اردلان /شهرآرانیوز - تابستان داغ این روزها، آدم خسته از شهر دودگرفته و ملولمانده از ترافیک راهها و صداها را در حسرت کنج فراغتی و نشستن زیر خنکای سایه درختی، نگاه داشته است، بیخبر از اینکه بداند روزی همین شهر بیمرزِ پرصدا، شهر باغهای همیشهبهاری بوده است که چتر سبز درختانش، سایهگستر عابران و رهگذران عرقریخته از هُرم آفتاب بودهاند. طبق اسناد برجایمانده، در مشهد قدیم حداقل ۱۲ باغ بزرگ معروف وجود داشته که تفرجگاه زائران و مجاوران بوده است.
باغهای ایرانی
به نوشته دکتر رهنما در کتاب «وجهتسمیه محلات مشهد»، باغ در ایران سابقهای طولانی داشته و در همه دورهها بهویژه دوره اسلامی مورد توجه بوده است. این باغها چند عملکرد داشتند که برخی از آنها با هدف مصرف عمومی و بهعنوان باغهای عمومی و وقفی ایجاد میشدهاند، زیرا در دین اسلام، کاشتن درخت پسندیده بوده و از بین بردن و قطع بیجای آن نکوهش میشده است.
مشهد و باغهای زیبایش
در شهر مشهد بهدلیل موقعیت جغرافیایی و برخورداری از منابع آب زیرزمینی فراوان مانند «قنات رکنآباد»، «الندشت»، «تقیآباد»، «آبکوه»، «سناباد» و دیگر قناتها، باغهای زیادی وجود داشته است که قدیمیترین و معروفترین آنها، همان باغِ مقر والی خراسان یعنی «حمیدبنقحطبه» بوده که اکنون محل آستان مقدس حضرت رضا (ع) است. تا اوایل قرن حاضر حدود ۱۲باغ در شهر وجود داشته، تاآنجاکه حتی محله چهارباغ مشهد نام خود را از چهار باغ که در پیرامون آن قرار داشته، گرفته است.
باغهای عمومی
در مشهد باغها به دو صورت عمومی و خصوصی بودهاند. باغهای خصوصی بیشتر به افراد سرشناس تعلق داشته و اسم آن هم از نام مالکش گرفته میشده است. در مقابل باغهای عمومی متناسب با شرایط محل نامگذاری میشدهاند و کارکردهای متعددی داشتهاند. بهعنوان مثال باغ عنبر یکی از باغهای معروف مشهد علاوهبر سرسبزی، محل دفن اموات و بزرگان علم و ادب نیز بوده یا باغ هشتآباد به علت اینکه دارای هشت در بوده، به این نام معروف شده است.
«هانریرنه» نویسنده آلمانی که در سال ۱۹۰۷ میلادی به ایران آمده و از خراسان دیدن کرده، در سفرنامه خود درباره باغهای شهر مشهد چنین نوشته است: «در محلات خارج شهر باغهای زیادی دیده میشود که به اعیان و توانگران تعلق دارد. اغلب این باغها سردر مجللی دارد که با حاشیههای الوان مزین شده است.»
درواقع در مشهد پیش از دوره پهلوی فضاهای سبز عمومی، به درختکاریهای حاشیه نهرها مانند فضای سبز حاشیه نهر معروف بالاخیابان محدود بوده است و بیشتر باغها و فضاهای سبز، خصوصی بودهاند. تنها فضای سبزی که جنبه عمومی داشته و بعدها ایجاد میشود و هماکنون باقی است، باغ ملی است که به وسیله حاجحسینآقا ملک برای استفاده عموم شهروندان احداث گردیده است. سایر باغات مشهد یا تخریب شدهاند یا به کاربریهای دیگری اختصاص یافتهاند، اما نام برخی از آنها هنوز در اسناد باقیمانده ثبت است. ازجمله باغهای معروف در مشهد قدیم میتوان به «باغ رضوان»، «باغمنبع»، «باغ خونی»، «باغ دارالتولیه»، «باغ ملی»، «باغ هشتآباد» و «باغ عنبر» اشاره کرد که در سطرهای بعدی به معرفی سه باغ از این تعداد پرداختهایم.
باغ رضوان
در گذشته و قبل از احداث باغ رضوان حدود شمالغربی شهر مشهد در نزدیکی اماکن متبرکه آستان قدس رضوی، گورستان بسیار بزرگی به نام قتلگاه وجود داشته است. درباره وجهتسمیه این محل، قولهای مختلفی وجود دارد؛ ازجمله اینکه نوشتهاند بهسبب شهادت امامرضا (ع) در این مکان، به این اسم نامیده شده است و بعضی نیز گفتهاند که نام قبلی قتلگاه درواقع «مغتسلالرضا (ع)» بوده است.
در برخی منابع هم آمده است که در اثر حمله ازبکان به شهر مشهد، عدهای از مردم در این محل قتلعام میشوند و به همین خاطر به قتلگاه مشهور شده است. باغ رضوان با همت مرحوم آیتا... حاجمیرزاحسین فقیهسبزواری رونق و آبادانی بیشتری مییابد و اراضی متروک آن بهتدریج از بین رفته، با غرس درخت و ایجاد گلکاری به باغی سرسبز تبدیل میشود.
باغ رضوان بعدها به عنوان مدرسه مورد استفاده طلاب قرار میگیرد و با ایجاد ۱۵۰اتاق در آن، تعداد زیادی طلبه به تحصیل علوم اسلامی در آن مشغول میشوند، اما در سال۱۳۵۴ در نتیجه اجرای طرح عظیم فلکه حضرت، تخریب میگردد. باغ رضوان به معنای باغ بهشت است و وجهتسمیه خود را از بهشت گرفته است که برای بعد از مرگ مومنان است. در ضلع شمالی یا پشت باغ رضوان محلی به نام چهارشنبهبازار بوده که از سابقه تاریخی برخوردار است. درواقع این مکان، محل تجمع مردم بهویژه بازاریان و اصناف بوده است که از جاهای مختلف برای خرید و فروش اجناس گوناگون، به این مکان روی میآوردند و کالاهای مدنظر خود را به فروش میگذاشتند.
باغ منبع
آب شرب مردم مشهد تا قبل از سال۱۳۳۲ که لولهکشی عمومی و سراسری انجام شد، از چاهها، قناتها و تعداد زیادی آبانبار که در محلات قدیم وجود داشتند، تامین میشد. حدود سال۱۳۱۰ تولیتداران مسجد گوهرشاد بر آن شدند تا آب یکی از قناتهای شهر را که آب شیرین و خوبی داشت، به مسجد گوهرشاد هدایت کنند، لذا بدین منظور آب قناتی را که درمقابل باغ مسجد گوهرشاد جاری بود، برای لولهکشی به مسجد گوهرشاد انتخاب کردند.
آب این قنات که به نام «آب سرده» یا «آبسرد» معروف بود، وارد باغ مسجد میشد و در استخر بزرگی ذخیره میگردید. پس از این، آب وارد باغ بزرگ دیگری که در انتهای خیابان جنت قرار داشت و متعلق به شخصی به نام قائممقام بود، میشد. آب قنات سرده در این باغ، رسوبگیری و تهنشین شده، به وسیله لوله از زیر زمین و از طریق خیابانهای سراب، بازارچه سراب، چهارباغ و بازار بزرگ وارد فلکه حضرت میشد. مازاد این آب تا مدتها مورد مصرف عموم مردم مشهد قرار میگرفت و برای همین هم به «باغ منبع» معروف شد.
باغ هشتآباد
این باغ از سمت شمال در مجاورت دروازه بالاخیابان قرار داشت و از سمت غرب به باروی شهر و از جنوب به پشت منازل و مکانهای حاشیه بالاخیابان ختم میشد. باغ هشتآباد متعلق به «حاجیهخانم بیبی» بود که در دربار رضاخان نفوذ بسیاری داشت. او بعدها باغ را در اختیار دارالشفای حضرت گذاشت. ولی در سال۱۳۱۳ دارالشفا از باغ هشتآباد به محل جدیدش در اراضی روستای الندشت منتقل شد و به نام بیمارستان امامرضا (ع) یا همان شاهرضای سابق تغییر نام یافت. محل اصلی باغ هشتآباد اکنون همان پارک کودک است که در ضلع شمالی خیابان شهیدکاشانی قرار گرفته است. این باغ بهدلیل اینکه هشت در داشته، به این نام معروف شده است.