نرخ باروری ایرانیان در ۳۳ سال از ۷ به ۱/۷فرزند رسیده است. کاهش نرخ باروری در ایران در ۳۰ سال گذشته حیرتانگیز و معادل ۷۰درصد بوده است. این میزان یکی از آمارهای سریع و چشمگیر کاهش نرخ باروری در تاریخ بوده است.
سعیده آل ابراهیم/شهرآرانیوز - خبر کوتاه بود، اما تاملبرانگیز. بازهم رکورد زدیم، اما رکوردزنی به چه قیمت؟ رکوردی که قطعا به نفع ما نیست. ایران رکورددار کاهش نرخ باروری در طول تاریخ شده است. پروفسور نیکولاس اِبِرشتات، از محققان برجسته انستیتو امریکن اینترپرایز، با استفاده از دادههای آماری به دستآمده از جمعیت ۴۹کشور و محدودههای جغرافیایی دارای اکثریت مسلمان، در مقالهای با عنوان «کاهش نرخ باروری در جهان اسلام؛ تغییری فاحش که در کمال تعجب کسی متوجه آن نشده است»، نوشته است که کاهش نرخ باروری در ایران طی ۳۰ سال گذشته، حیرتانگیز و معادل ۷۰ درصد بوده است؛ این میزان یکی از آمارهای سریع و چشمگیر کاهش نرخ باروری در تاریخ بوده است. در سالهای اخیر درمیان آشنایان و فامیل به چشم دیده بودیم که بعضی زوجها به باروری و فرزندآوری علاقهمند نیستند، اما شاید به این فکر نمیکردیم که در جهان رکورد بزنیم.
قدیمیها، اما اینطور نبودند؛ نمونهاش پدربزرگ و مادربزرگهای ما که وقتی از بعضیهایشان میپرسی «چند فرزند داری»، باید یکییکی اسم بچه هایشان را ببرند و بشمارند. گاهی حتی تعدادشان از ۱۰ نفر بیشتر است؛ چیزی شبیه به یک مهدکودک خانگی.
از زبان مادربزرگهایمان زیاد شنیدهایم که اگر دیر بچه میآوردی، پشتسرت میگفتند: «حتما فلانی اجاقش کور است.» حالا، اما از این حرفها خبری نیست، با این حال بازهم فشاری اجتماعی بر زوجهای جوان بیفرزند هست که «چندین سال از زندگیتان میگذرد، چرا بچه نمیآورید؟ دیگر وقتش است با آمدن یک بچه، زندگیتان از اینرو به آنرو شود»، اما انگار این فشار آنقدرها نیست که ما را از جمع کشورهای ردهبالای کاهش نرخ باروری پایین بیاورد. از این آمار که بگذریم، باید واقعا از خودمان بپرسیم چرا درحالیکه زوجهای جوان به فرزندآوری بیعلاقه نیستند، چنین شرایطی را تجربه میکنیم؟
حالاحالاها در کاهش نرخ باروری شریکیم
فرزانه پنج سال است که ازدواج کرده است و هم خودش و هم همسرش به داشتن فرزند علاقهمند هستند، اما به این نتیجه رسیدهاند که فعلا بچهدار نشوند. فرزانه شغلش طوری است که اغلب اوقات را در خانه سپری میکند.
او میگوید: اصلا از شنیدن خبر اینکه ایران در کاهش نرخ باروری رکورد زده است، تعجب نکردم. به نظرم موضوع طبیعی بود، زیرا سالهاست که مردم یا بچه نمیآورند یا تعداد کمی فرزند دارند. اما اینکه چرا با وجود اینکه انسان در ذات خود به تشکیل خانواده و فرزندآوری مایل است و بهخصوص در ایرانی که مردمش خیلی خانوادهدوست و بچهدوست هستند، به چنین آماری رسیدهایم، به نظرم جوابش را باید در شاخصهای زیادی ازجمله رفاه اجتماعی، امید به زندگی و... جستوجو کنیم.
به قول فرزانه، آدمها وقتی میبینند شرایط زندگی برای خودشان نامساعد و سخت است، منطقیاش این است که شرایط را برای آدمهای دیگر سخت نکنند. او ادامه میدهد: به همین خاطر است که خیلی از زوجها میل به فرزندآوری را در خودشان سرکوب میکنند. من هم مانند خیلی از دختران و زنان دیگر، آیندهای را برای خودم تصور میکردم که در آن فرزند داشته باشم. هنوز هم چنین آیندهای در پس ذهنم هست، اما به این نتیجه رسیدهام که حداقل فعلا نباید بچهدار شوم.
از آینده مطمئن نیستم
فرزانه میگوید: اینکه خودم بهعنوان یک فرد درمورد وضعیت یک سال آیندهام از نظر اجتماعی و اقتصادی مطمئن نیستم و نمیدانم فردا صبح که از خواب بیدار میشوم، در کشورم چه تحولات اقتصادی و اجتماعی رخ داده است، اینکه هر روز قیمتها بیشتر از قبل میشود و اینکه نمیدانم صاحبخانه سال آینده چقدر به اجاره خانهمان اضافه میکند و هزارویک مشکل دیگر، موجب میشود به باروری فکر نکنم.
به گفته فرزانه، آینده برایش مبهم است و چنین آیندهای موجب شده است که با غریزه مادری خود مقابله کند. او اضافه میکند: در کشورهای پیشرفته وقتی زن و مرد تصمیم به فرزندآوری میگیرند، بیشتر به سلامت، گذران دوره بارداری خوب و چنین موضوعاتی فکر میکنند، اما من نوعی اگر بخواهم باردار شوم، فکر و ذهنم بهسمت مشکلات مالی میرود؛ اینکه چطور از پس خرجومخارج بچه بربیاییم.
او بیان میکند: همسرم بیشتر از من سعی میکند دغدغههایش را درباره فرزندآوری نادیده بگیرد، اما من فکر میکنم ما حالاحالاها در کاهش آمار نرخ باروری سهیم باشیم.
او حرفش را با این جمله به پایان میرساند: «به نظرم آدم به امید زنده است؛ ما هم امیدواریم یک روز وضعیت بهتر شود و بتوانیم فرزند داشته باشیم.»
فرزندآوری با خواستن صرف محقق نمیشود
هانیه که در دانشگاه رشته روانشناسی خوانده، بهتازگی وارد دهه چهارم زندگیاش شده است. خودشان در آن زمان که همه فامیل، دوست و آشنا بچه زیاد داشتهاند، دو فرزند بودهاند: «ما از این نظر که جمعیتمان کم بود، تک بودیم. یادم هست که هرکدام از اقوام دستکم سه بچه داشتند.»
او میگوید: خودم دو فرزند دارم که بچه بزرگم، در مقطع راهنمایی تحصیل میکند. دوست دارم بازهم بچه داشته باشم، اما دوست داشتن نباید تنها دلیل بچهدار شدن خانوادهها باشد. عوامل زیادی در این موضوع دخیل است؛ به همین دلیل است که خیلی از زن و شوهرها از بچهدار شدن منصرف میشوند.
او اضافه میکند: براساس دیدههایم، میگویم که اولین دلیل تمایل نداشتن به فرزندآوری، نبود رابطه خوب بین زوجهاست، زیرا هرکدام از طرفها اطمینان ندارد که تا آخر عمر بتواند با همسرش زندگی کند و به همین خاطر دلیل میآورند که: «نمیخواهیم خودمان را با یک بچه اسیر و پایبند این زندگی کنیم.»
به گفته هانیه، دلیل بعدی، مشکلات اقتصادی اعم از حقوق و درآمد است یا اینکه بعضی افراد قصد مهاجرت دارند و داشتن فرزند مانع این مقصود میشود.
او ادامه میدهد: بیشتر زوجهای جوان نمیخواهند فشار و سختی تحمل کنند؛ به این دلیل که از بزرگترها و پدر و مادر خود شنیدهاند که بچهداری کار سختی است و پدر و مادر را از تمام تفریحات خود محروم میکند.
تضمین آینده بچه با مشکلات مادی سخت است
در نظر هانیه، مشکلات اقتصادی دلیل مهمی است. او میگوید: برای من و همه پدر و مادران، مهم است که بتوانیم آینده بچهمان را تضمین کنیم، اما با مشکلات مالی موجود خیلی سخت است. من اگر در کشور پیشرفتهتری زندگی میکردم، شاید چهار فرزند میآوردم.
نان با بچه میآید؟
زهرا در اواسط دهه ۶۰ زمانی که بیستوسهساله بوده، ازدواج کرده است و حالا دو فرزند دارد، درصورتیکه والدین خودش ۹ فرزند داشتهاند. اغلب خواهر و برادرهایش هم مثل خودش، بعد از ازدواج دو فرزند آوردهاند، به غیر از یک خواهر و برادرش که به ترتیب چهار و سه فرزند دارند.
او میگوید: در قدیم میشنیدیم هرکسی میخواست بچهدار شود و نگران مشکلات مالی بود، به او میگفتند: «بچه که بیاید، نانش را هم با خودش میآورد»، بنابراین خیلی از پدر و مادرهای ما برای فرزندآوری به مسائل مالی فکر نمیکردند.
او درباره تعداد فرزندهای خودش بیان میکند: زمان ما شعار این بود که: «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، اما دروغ چرا؟ من و همسرم با داشتن یک دختر و پسر، دیگر بچه نمیخواستیم. بچههایم تا مدتها اصرار میکردند که خواهر و برادر داشته باشند، اما ما نپذیرفتیم.
ایران از نظر میزان باروری در خطر است
مدیر سلامت جمعیت، خانواده و مدارسِ معاونت بهداشت دانشگاه علومپزشکی مشهد، رکوردداری ایران در کاهش نرخ باروری در طول تاریخ بشریت را که محققان غربی اعلام کردهاند، نیازمند تحقیق میداند تا دقت و صحت آن مشخص شود، با این حال محمد احمدیان در پاسخ به شهرآرانیوز میگوید: صرفنظر از آمار و مطالعاتی که محققان غربی مطرح میکنند، آنچه آمارهای داخلی در زمینه جمعیت نشان میدهد، این است که کشور ما از نظر میزان باروری در خطر است.
به گفته او «در سالهای ۱۳۶۵-۱۳۵۵ نرخ باروری کلی در کشور حدود ۷ فرزند به ازای هر زن در سنین باروری بوده است، اما پس از آن و در سالهای بعد، باروری کلی با شتابی تند کاهش یافته، بهطوریکه در سال ۹۰ به ۱.۸ فرزند رسیده است».
احمدیان البته اضافه میکند: «روند نزولی باروری در تمام دنیا اتفاق افتاده است»، اما تصریح میکند: «بررسیها حاکی از سرعت زیاد آن در ایران است. براساس آخرین آمارها، نرخ باروری کلی کشور در سال ۹۸، به حدود ۱.۷ فرزند رسیده است.»
او در توضیح علل کاهش فرزندآوری در ایران میگوید: میتوان به عواملی مانند تغییر سبک زندگی مردم، رواج فرهنگ تجملگرایی، رفاهطلبی و شاید نداشتن باور و اطلاع دقیق همگانی از عواقب منفی تحولات جمعیتی فعلی در دهههای آینده و متاسفانه کاهش مسئولیتپذیری جوانان بهمنظور اقدام به ازدواج بهنگام و اقدام جدی به تشکیل خانواده و همچنین حراست، تقویت و تحکیم بنیان خانواده از طریق فرزندآوری بیشتر و بهنگام اشاره کرد.
به گفته او «توقعات نامتناسب و بیش از اندازه جوانان از نظر تامین شدن همه امکانات مادی و رفاهی، تبلیغات مسموم رسانهها بهخصوص رسانههای غربی در زمینه ارائه و نمایش سبک زندگی تجملگرایانه غرب و مشاهده رسانهای ماهوارهای غرب ازسوی برخی جوانان، تلاش دشمن در تغییر ذائقه جوانان و درنهایت موانع و محدودیتهای اقتصادی جامعه و...» در رسیدن به چنین شرایطی خیلی نقش داشته است.
مدیر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس معاونت بهداشت دانشگاه علومپزشکی مشهد اضافه میکند: «همچنین کاهش آمار ازدواج، افزایش میانگین سن ازدواج و افزایش آمار طلاق، تاخیر در فرزندآوری پس از ازدواج و افزایش فاصله بین بارداریها»، موجب از دست رفتن فرصتهای فرزندآوری برای خانوادهها شده است.
او با اشاره به اینکه سالهاست علل کاهش باروری در کشور مطرح شده است، میگوید: متاسفانه اقدامات عملی سیاستگذاران و سازمانهای مربوط برای رفع این موانع، اثربخش نبوده است. باید تمام برنامهها، سیاستها، قوانین و لوایح مربوط به جمعیت، موالید و ازدواج بیشتر و جامعتر از پیش تقویت میشد که ازجمله آنها میتوان به «طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده» اشاره کرد که در دو دوره مجلس، معطل مانده و هنوز هم به تصویب نرسیده است.
احمدیان ادامه میدهد: براساس اطلاعات سازمان ثبت احوال خراسان رضوی، نرخ باروری کلی خراسان رضوی در سال ۹۷، ۲.۱ فرزند بوده که در سال ۹۸ کاهش یافته و به ۱.۸ فرزند رسیده است. همچنین نرخ باروری کلی مشهد در سال ۹۷ به میزان ۱.۹ فرزند بوده و در سال ۹۸، ۱.۸ اعلام شده است. همانطور که آمارها نشان میدهد، متاسفانه میزان باروری کلی در سال ۹۸ در استان و شهر مشهد نسبتبه سال قبل کاهش یافته است.
برای خروج از بحران چه کنیم؟
ساختار سیاستهای توسعه با توجه به سیاستهای جمعیتی ایران، بهسمت حمایت از خانواده تغییر کند و بهجای فردمحوری بهسوی خانوادهمحوری سوق داده شود. در این نظام حمایتی، نقش زنان باید بیشتر مدنظر باشد.
در سطح خُرد، به کمک رسانههای جمعی و ابزارهای رسانهای نوین، بر مسئولیت اجتماعی فرزندآوری درمیان زوجین و اقشاری که از شرایط اقتصادی و اجتماعی بهتری برخوردارند، تاکید شود.
مخاطرات بیفرزندی یا کمفرزندی برای خانواده و خویشاوندی و مهمتر از آن کاهش نیروی کار در آینده و سالخوردگی جمعیت، کاهش نظام حمایتی از خانواده در دوران سالمندی و افزایش هزینههای تامین اجتماعی، اطلاعرسانی شود تا سطح آگاهی عمومی ارتقا یابد.
به کمک سازمانهای مردمنهاد و سازمانهای دولتی و خیران تقویتکننده بنیاد خانواده، نظام حمایتی منسجم و مستمر برای ازدواج آسانتر و فرزندآوری کمهزینه ایجاد شود.
در برنامهریزیهای توسعهای به شرایط اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی مناطق روستایی و مناطق کمبرخوردار توجه شود و سیاستهای مناسب اشتغالزایی در این مناطق، توسط سیاستگذاران اعمال شود.
رسانههای جمعی و دستگاههای مربوط، فرهنگ و سبک زندگی اسلامیایرانی را ترویج کنند.
سیاستهای جمعیتی موفق دیگر کشورها را بررسی کنیم و از آنها الگو بگیریم.
درنهایت این پیشنهادها باید موجب افزایش سطح اقتصادی خانوادهها و کاهش هزینههای فرزندآوری، ایجاد فرصتهای مناسب تربیتی خانواده، افزایش ارزش فرزند و فرزندآوری، افزایش مسئولیت اجتماعی فرزندآوری بهویژه در طبقات برخوردارتر، افزایش و بهبود خدمات اجتماعی و بهداشتی، کاهش بار مسئولیت زنان در حوزه اقتصادی و درمجموع توجه به تشکیل خانواده، تحکیم خانواده، توسعه خانواده (فرزندآوری) و تعالی خانواده در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شود و سیاستهای خانوادهمحور را تقویت کند.
هماهنگی و انسجام در رسیدن به این هدف، ضروری است. برای دستیابی به این هدف باید دولت، مجلس و تمام سازمانهای مرتبط از مرحله طرحِ موضوع و راهکار، وارد مرحله عمل شوند.