به گزارش شهرآرانیوز؛ نشست تخصصی مبنا با موضوع «مادری، همسری یا مسئولیت اجتماعی در اندیشه حضرت آیتا... العظمی خامنهای» به همت دفتر نمایندگی حفظ و نشر آثار حضرت آیتا... العظمی خامنهای در مشهد برگزار شد. در این نشست مجازی، دکتر فائزه عظیمزاده اردبیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، به عنوان سخنران به بیان دیدگاه هایش پرداخته که در ادامه میخوانید.
وقتی از مسئله مسئولیت اجتماعی زن سخن به میان میآید، متأسفانه اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود بحث اشتغال زنان است. این مسئولیتپذیری با اشتغال ۲ مقوله کاملا جدا هستند. شغل به معنای پیشه، سرگرمی و فعل و عملی است که فعالیت خاصی را در بر میگیرد و برای آن یک بنگاه یا یک سازمان قلمرو عملکردی تعریف میکند. اشتغال به معنای تولید خدمات همراه با درآمد است در حالی که کار ممکن است به این شکل نباشد و انجام فعالیت معین و منضبط و دریافت مزد از ویژگیهای شغل در نظام اقتصادی اسلامی و دین ماست.
مسئولیت اجتماعی و مفهوم اجتماعی اشتغال و مسئولیت در کنار مادری در غرب چگونه تبیین شده است؟ واژه «مادری» در شبکه معنایی قرآن کریم ۲۰ مرتبه تکرار شده و عناوین و زیرمجموعههایی دارد که به نوعی، مادر یک فرزند بودن، مادر رضاعی، همسر رسول خدا، اصل، بنیان و اساس تعبیر شده است. مادر یعنی ریشه و اساس و پایه یک خانواده، موجودی که چهارچوب خانواده و ستون خیمه خانواده است. اگر در این ستون به وظایفش عمل نکند، خانواده دیگر خانواده نخواهد بود.
افلاطون، فیلسوف بزرگ یونان، ۳۴۸ سال قبل از میلاد مسیح فوت کرد. این فرد فلسفهشناس در کتاب «قوانین» معتقد است حاکمیت قانون بر نهاد خانواده باید به گونهای مسلط شود که وظایف افراد را مشخص کند. در این هرم زنان در قاعده آن قرار گرفتهاند. زنان فضیلتپذیر نیستند. حکمتپذیر نیستند؛ لذا حاکمیت قانون باید بر سر خانواده باشد.
حتی همین الان خیلی از فلاسفه مبتنی بر فلسفه افلاطونی عمل میکنند و میگویند: زنها فضیلتپذیر نیستند و فقط باید کالایی باشند برای مردان. وقتی دیدگاه افلاطون را میخوانیم و بعد کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را میبینیم، در ابتدای همه مواد قانونی آمده است باید دول عضو همه چنین کنند. یعنی حاکمیت و زیرساختها مبتنی بر قانون است، نه بر حسب فکر و عقل زوجین.
بسیاری از فیلسوفان غربی، چون کانت معتقدند زنان شهروند منفعلاند. مهجوران نیز شهروند منفعلاند و از حقوق اساسی برخوردار نیستند. یعنی حق برخورداری از حقوق اولیه زندگی را ندارند. در جامعهای که فیلسوفش معتقد است اصلا زن عقل و تدبیری ندارد، امروز دم از مشارکت اجتماعی و طراحی مسائل زیرساختی برای ریاست جمهوری زنان میزنند و متأسفانه در زیرساختهای فکری کانت، این را ملاحظه میکنیم.
خانم سیمون دوبوار، رهبر فمینیستهای عالم، معتقد است زنان باید بهزور حق خود را از مردان بگیرند و برای این کار، باید یک قلم قرمز روی ازدواج و مادری بکشند و تا زمانی که مفهوم مادری، تعهد، وفاداری و خدمت به خانواده در کتابها بیان میشود، آزادی برای زنان تحقق نمییابد. اشرف پهلوی در سال ۱۳۲۰ با الهام از این فمینیست غربی سازمان فمینیستی را تأسیس میکند و شرط ورود زنان را بیحجابی، عریان بودن و ... بیان میکند. همراه با تئوری اشتغال زنان و با کلمه «توانمندسازی» زنان میآید و آن را نهادینه میکند. معتقد است برای اینکه زنان از مادری و همسری آزاد شوند، باید همه وقت خود را به اشتغال در جامعه بگذرانند.
به اعتقاد این خانم، زنان مالک بدن خود هستند و مرد حق ندارد مطالبه جنین کند و زنان میتوانند روابط آزاد داشته باشند و میتوانند جنین خود را سقط کنند. یعنی نتیجه خروج زنان از خانواده تبدیل میشود به خانوادهستیزی و شکلگیری خانوادههای نامتعارف در حالی که زن مسئولیتپذیر، کدبانو، همسر و زن در نقش مادر بنیاد خانواده است به این معنا که در منظومه فکری آنها همسری و مادری هدفمند تعریف شده است. کارکرد خانواده مسئولیت اجتماعی پذیرفتن است و این خانم در نهاد خانواده مجاز است هم مسئولیت فردی و هم مسئولیت اجتماعی بپذیرد.
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، حتی مسئولیتپذیری در خانواده یک مسئولیت فردی نیست بلکه یک مسئولیت اجتماعی است و یکی از دلایل افزایش سن ازدواج در ایران اسلامی و خیلی از کشورهای مسلمان، همین القائات لیبرالیسم غربی است. امروز با یک جستوجوی ساده میبینید به جای یک ازدواج ساده و موفق، ازدواج با خود، ازدواج با حیوانات، ازدواج با اشیا و ... را طراحی میکنند و چقدر انسان باید خود را نشناسد که با برج ایفل، با سگش و ... ازدواج کند. وقتی در جامعه غربی برای زن استقلال هویتی وجود ندارد، زن موجودی وابسته است و حق حیات ندارد، انتظار دارید چگونه خانواده شکل بگیرد؟ امروز در موج چهارم فمینیست میگویند زن ازدواج کند و فرزند هم بیاورد، اما ۲ روز در هفته باید آزاد باشد و مرد حق اعتراض ندارد.
اساس خانواده مبتنی بر استحکام است. در اسلام، خانواده یک میثاق است. یعنی پیمان با شوهر یک پیمان ناگسستنی از باب الزام حقوقی و شرعی به تعهد است. برای مرد هم همین است. باید ببینیم خداوند متعال زن را چگونه ترسیم میکند. زنان به تعبیر رهبر معظم انقلاب، رکن رکین تصمیمسازی در خانواده هستند. یعنی مدیریت سیاستگذاری دارند و برای یک تصمیم بزرگ زمینهسازی میکنند. مهمترین شغل برای زنان همسرداری و حفظ خانواده و تربیت فرزند است. معظمله میفرمایند: بعضیها میپرسند: شما موافقید زنها سر کار بروند؟ میگوییم البته زن باید کار کند. کار ۲ جور است: کار داخل خانه و کار بیرون خانه. اگر کسی استعداد دارد، کار بیرون از خانه هم انجام دهد و ....
در حوزه مسئولیت اجتماعی زنان و رسالت همسری و مادری، تحولات بنیادینی که غرب با عناوین مختلف، چون هنر، اقتصاد و اشتغال فمینیستی به خورد جوامع داد، موجب شد زنان حتی فرصت رسیدگی به سلامت خود را نداشته باشند و این واقعیتی است که زنان در ۲ دهه اخیر اینقدر مسیر کارخانه و اداره را طی کردند که مسیر خانه خود را گم کردند.
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب مشارکت اجتماعی یک مطالبه برحق است و حتی مردان بعد از ازدواج اجازه سلب این حق را ندارد، اما این حق باید ناظر بر ادای سایر حقوق باشد. یکی از اتفاقاتی که در جمهوری اسلامی افتاد این بود که امام فرمود: زنان انسانساز هستند. زنان باید رشد کنند. دانشگاهها نماد علم هستند، اما گاهی اهل خانه خودشان را از فضای جامعه دور میکنند. نظام آموزشی ما بستری برای فرار دختران از خانه شده است. تأثیرپذیری نظام آموزشی ما از نظام آموزشی سکولار این اتفاق را رقم زده است. در تربیت سکولار، زن باید اساس تعالی خانواده را از مغزش خارج کند. اول باید به خودش و هستی خودش بپردازد.
به تعبیر قرآن، ذات انسانی زن و مرد برابر است، اما در بسیاری از موارد با یکدیگر تفاوت دارند. هرکه عمل صالح انجام دهد برتر است. عمل صالح عمل پایدار است. نمره ۲۰ دارد و جنسیتپذیر نیست. در ۱۰ مؤلفه انسان کامل که در قرآن کریم ذکر شده است، مسئولیت اجتماعی نهفته است و خداوند ضمیر مؤنث و مذکر را با هم آورده است.
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب در بیانات متعدد _بارها_ با واژگانی، چون رسالت مادری، همسری، مسئولیت اجتماعی، الگوی زنان، زن طراز و ... مواجه میشویم. در واقع، خانهداری شغلی آیندهساز است و امیدواریم مسئولان جمهوری اسلامی خانهداری را یک شغل بشناسند و از همه مهمتر، حتی ویژگیهای شغل زنان شاغل هم با بیانات معظمله هم خوانی ندارد: مثلا اشتغال تماموقت برای بانوان. با توجه به این منظومه فکری، سقف کار بانوان در جامعه حداکثر باید ۳۰ ساعت باشد، ولی باید حقوق کامل به آنها داده شود تا برای رفع نیاز مجبور به ایفای شغل دیگری نشوند. این مسئله مهمی است که اگر به خانواده به عنوان قرارداد سرمایهای نگاه کنیم، استحکام نخواهد داشت.
مقام معظم رهبری میفرمایند: نباید نگاه افراطی و تفریطی به شغل بانوان داشته باشیم. مدیریت درآمدزایی به خود زن و همسر زن برمیگردد. از منظر معظمله، خانواده کلمهای طیبه است، کلمه طیبهای که وقتی به وجود آمد برکت تراوش کرد. اگر بستر خانواده را با درستی پایهگذاری کنیم، آن خانواده پاک است و اگر بنای خانواده بر دورنگی باشد، گل خانواده خباثت میشود. اسلام، شریعت و منظومه فکری رهبر معظم انقلاب مسئولیت اجتماعی را حق زن میداند و زن میتواند با یک ازدواج سالم، به حقوق خود دست یابد.