صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آموزش داستان نویسی | سرانجام های بی سرانجام

  • کد خبر: ۳۷۴۰۸۵
  • ۲۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۳
‌می‌گویند مهم‌ترین بخش هر داستان، آغاز آن است؛ اما واقعیت این است که پایان است که همه چیز را تعیین می‌کند.

‌می‌گویند مهم‌ترین بخش هر داستان، آغاز آن است؛ اما واقعیت این است که پایان است که همه چیز را تعیین می‌کند. آغاز شاید خواننده را جذب کند، اما این پایان است که او را راضی یا پشیمان از خواندن می‌کند. به قول یکی از منتقدان، «داستان خوب مثل یک وعده غذایی است؛ اگر دسرش بد باشد، شام هم به دل نمی‌نشیند.»

چرا پایان مهم است؟

چون در پایان، تمام وعده‌هایی که نویسنده داده، ممکن است عملی شوند. اگر در طول داستان به خواننده گفته‌ای قرار است راز مهمی فاش شود، ولی در آخر فقط سکوت تحویلش بدهی، به او خیانت کرده‌ای. پایان جایی است که معنا شکل می‌گیرد، حس ماندگار می‌شود و خواننده تصمیم می‌گیرد اسم نویسنده را به خاطر بسپارد یا نه. پایان خوب مثل درِ آرامی است که روی طوفان بسته می‌شود. ممکن است همه چیز به خوشی تمام نشود، اما باید «درست» تمام شود؛ یعنی در منطق جهان داستان معنا داشته باشد.

انواع پایان

۱. پایان باز: در آن، نویسنده عمدا پاسخ نهایی را نمی‌دهد. خواننده باید خودش تکه‌های پازل را کنار هم بگذارد. اگر درست اجرا شود، جذاب است و خواننده را به فکر فرو می‌برد؛ اگر بد، آزاردهنده.

۲. پایان بسته: همه چیز مشخص می‌شود و پرونده‌ها بسته می‌شوند. خواننده با آرامش کتاب را می‌بندد. اما اگر زیادی تمیز باشد، بوی ساختگی بودن می‌دهد.

۳. پایان تلخ: وقتی شخصیت شکست می‌خورد، اما معنا پیروز می‌شود یا شاید هم نمی‌شود.

 ۴. پایان خوش: وقتی شخصیت به هدفش می‌رسد، اما معمولا نویسنده بهایش را نشان می‌دهد.

۵. پایان غافل گیرکننده: همان برگ برنده ناگهانی که اگر درست طراحی نشده باشد، شبیه حقه بازی به نظر می‌رسد.

پایان خوب، نه خوش

پایان خوب الزاما پایان خوش نیست. گاهی بهترین پایان، تلخ‌ترین است. چون زندگی همیشه لبخند به لب ندارد. نکته این است که خواننده باید احساس کند هرچه رخ داده، ناگزیر بوده. حتی اگر ناراحت کننده باشد، باید حس کند «جز این نمی‌شد.» نویسنده‌ای که فقط برای رضایت خواننده پایان را دست کاری می‌کند، به داستانش و البته خواننده داستانش، خیانت کرده. تعادل مهم است: پایان باید درست، صادق و متناسب با مسیر شخصیت باشد.

 گاهی نویسندگان آن قدر پایان را می‌پیچانند که خودشان هم گیج می‌شوند! مثل کسی که در مهمانی، آن قدر دیر خداحافظی می‌کند که دوباره مجبور می‌شود برگردد و بنشیند. اگر پایان بیش از حد طول بکشد، خواننده پیش از شخصیت‌ها خسته می‌شود. بهترین پایان‌ها معمولا آن‌هایی هستند که وقتی مخاطب به نقطه پایان می‌رسد، حس کند بهتر از این نمی‌شد داستان را به انتها رساند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.