در آستانه عید سعید غدیر ماجرای نگارش یکی از معتبرترین کتابهای تبین حقانیت ولایت امیرالمومنین را از دکتر محمدعلی مهدویراد، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، جویا شدیم. همچنین نگاهی انداختهایم به زوای مختلف تالیف این اثر ویژه و امتیازش نسبت به آثار مشابه.
امید حسینینژاد | شهرآرانیوز- مسئله جانشینی پیامبر اکرم (ص) یکی از مسائلی است که در طول تاریخ تمدن اسلامی، آثار مختلفی با تکیه بر مشربهای فکری گوناگون دربارهاش نوشته شدهاست. هر گروهی با تکیه بر اعتقادات کلامی خود دلایل مختلفی را برای به کرسی نشاندن رای خود ارائه کردهاند. شیعیان نیز از قرن اول آثار متعددی در این زمینه مکتوب کردهاند. استاد محمدتقی شریعتی با نوشتن کتاب «خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت» اثری بهیادماندنی در این حوزه برجای گذاشت. دکتر محمدعلی مهدویراد، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، ازجمله کسانی است که رابطهای تنگاتنگ با مرحوم استاد شریعتی داشتهاست. او که متولد سال ۱۳۳۴ سرولایت نیشابور است پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در سال ۱۳۴۸ وارد حوزه علمیه مشهد و مدرسه آیتا... العظمی میلانی میشود و در این ایام با ایشان و چهرههایی چوم محمدتقی شریعتی مانوس میگردد. این آشنایی و مطالعات این قرآنپژوه و استاد برجسته دانشگاه در حوزه مذهب تشیع و ولایت امام علی (ع)، سبب شد در آستانه عید سعید غدیر به سراغش برویم و ماجرای نگارش یکی از معتبرترین کتابهای تبین حقانیت ولایت امیرالمومنین را جویا شویم. همچنین نگاهی بیاندازیم به زوای مختلف تالیف این اثر ویژه و امتیازش نسبت به آثار مشابه.
در طول تاریخ آثار متعددی درباره اثبات ولایت حضرت علی (ع) نوشته شده است. تحلیل شما درباره میزان اثربخشی این آثار در دورههای مختلف چگونه است؟
گفتگو و بحث درباره علی (ع) و نگاشتههای مستقل در اینباره، بسیار دیرینه است. روایات پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع) را یاران ایشان نقل کرده بودند و منابع بسیار محکمی داریم که در همان زمان وقتی کلمه وصی را به کار میبردند، بدون هیچ قرینهای میدانستند که مراد امامعلی (ع) است. حتی نگاشتهها و کتابهای مدون در این زمینه بسیار قدیمی است. کتاب کمبرگ «تسمیه من شهد مع علی» از عبیدا... بن ابیرافع که نسخهای از آن پیدا شده و تقریبا مطالب این اثر در کتاب شرحالاخبار قاضی نعمان نقل شده است، جزو اولین آثاری است که در این زمینه نوشته شده است. عنوانی در این کتاب آمده است که مشخص میکند این اثر کلامی است و کتابی شرححالی نیست. نام بردن اسم افرادی که در صفین و نهروان و جمل از مهاجران و انصار حضور داشتند، آنهایی که «اتّباع به احسن» داشتند. این عبارت تکیهکلامی خاص به شمار میرفت. هر صحابی بهدلیل اینکه صحابی پیامبر بوده است، ارزش مستقلی ندارد، بلکه زمانی این ارزش درخورتوجه است که وی از سیره پیامبر تبعیت کند. در بین اصحاب پیامبر کمتر افرادی پیدا میشوند که در زمینه سقیفه و اتفاقات بعد از رحلت پیامبر (ص) و جنگهای دوره علی (ع) کتابی تحلیلی نداشته باشند؛ بنابراین نگاشتهها درباره علی (ع) بسیار زیاد است و بررسی کتابهای تاثیرگذار در سدههای متقدم بسیار سخت است، اما در دورههای بعدی کتابهایی نظیر «الشافی فیالامامه» سیدمرتضی و «تلخیصالشافی» شیخ طوسی تاثیر بسزایی در اثبات جایگاه امامت حضرت علی (ع) داشته است. اما در دوره معاصر میتوان از آثاری سخن گفت که تاثیر مهمی بر این موضوع گذاشتهاند. نقطه اوج این آثار کتاب ارزشمند الغدیر علامه امینی بود. این کتاب هم به لحاظ محتوا و سبک بیان و نثر هنرمندانهای که دارد، بسیار درخورتوجه است. اهتمام علامه امینی در تالیف این کتاب بسیار مثالزدنی است. اگر نامههای کسانی مثل عبدالغنی حسن و عبدالکریم خطیب را به علامه امینی ملاحظه کنید، کاملا متوجه اهتمام علامه به گفتگو با اندیشمندان مختلف در راستای تالیف این اثر مهم میشوید. اما اگر کمی به دوره خودمان نزدیک شویم، کتاب خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت مرحوم محمدتقی شریعتی انصافا بینظیر است.
مرحوم استاد محمدتقی شریعتی از شخصیتهای تاثیرگذار دینی بودند. علت اهتمام ایشان به پرداختن به این موضوع و تالیف کتابی در این زمینه چه بوده است؟
به دلیل ارتباط زیادی که با استاد محمدتقی شریعتی داشتم، ایشان همیشه از علی (ع) با آهنگی خاص با عنوان «مولا» یاد میکرد و عشق عجیبی به علی (ع) داشت. ایشان در مشهد شاید در بیش از ۱۰۰ جلسه سخنرانی درباره امامعلی (ع) صحبت کردند. به عنوان نمونه در یکی از سخنرانیهایی که بعد از رحلت ایشان منتشر شد، در یک ماه رمضان سوره مائده را با زاویه نگاهی جدید بررسی کردند. اینکه سورههای قرآن کریم با ظاهری بهظاهر غیرمنسجم از نظم و نظامی ارگانیک برخوردارند، اکنون سالهای سال است که اندیشه، بیان و بنان عالمان و متفکران را به خود معطوف ساخته است. گاه از این موضوع بسیار مهم با عنوان «شخصیت ویژه سوره» و «هویت مستقل سوره» یاد میشود و دیگرگاه با عنوان «وحدت موضوعی سوره» یا «وحدت بنایی». آن بزرگوار از دیرباز به این نکته توجه داشتهاند و در «خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت» بدان اشارهای کردهاند و، اما گویا در ادامه تأملات قرآنی و تفسیری به جایگاه روشنتری رسیدهاند و برپایه این دیدگاه سوره مائده را تفسیر کردهاند. ایشان سوره مائده را سوره میثاق مینامید و «میثاق ولایت» و بر این باور بودند که موضوع محوری و بنیادین سوره، «میثاق و عهد ولایت» است و تمام آیات دیگر بر این محور میچرخند. دست کم سهبار از ایشان شنیدم که فرمود در یک ماه رمضان سوره مائده را بر این دیدگاه تفسیر کردم و نشان دادم که تمام آیات در جای خود و به وحی الهی نهاده شدهاند و با آیات پیشین و پسین مرتبط هستند. بعد با نهایت تأسف میفرمودند: آقا، چون آن جلسات ضبط نشد، انگار که اصلا وجود نداشتهاند.
نمونه دیگری از سخنرانیهای ایشان با عنوان «علی، شاهد رسالت» در یکی از دبیرستانهای مشهد ایراد شده است. استاد محمدرضا حکیمی نوشته اند: وقتی که ایشان صحبت میکرد، آدم خیال میکرد از روی نوشتهای میخوانند و این اوج فصاحت و بلاغت ایشان بود. استاد شهید مرتضی مطهری در یادکرد آثار استاد شریعتی که آنها را سودمند و ذیقیمت دانسته است، ابتدا از «فایده و لزوم دین» نام میبرد و استاد محمدتقی شریعتیمزینانی، داوری استاد مطهری را درباره این کتاب بدین گونه گزارش کرده است: «.. گفتند آقا! من این کتاب «فایده و لزوم دین» را تا این اواخر نخوانده بودم. موفق نشده بودم که آن را مطالعه کنم و اخیراً خواندم. این چقدر کتاب خوبی است. گفتم: مبالغه میکنید و برای دلگرمی ما از این کتاب تعریف میکنید. گفتند نه، بین من و تو که این حرفها نیست، جدا کتاب خوبی است، برای تمام طبقات و من از اول تا آخر را بادقت خواندم و بسیار خوب بود.» این کتاب ۱۸ سخنرانی دارد و بخش اعظم این سخنرانیها درباره ولایت و جایگاه علی (ع) در دین است و به مناسبت این مسئله بحثی عالمانه و دقیق درباره ایمان ابوطالب کرده اند که بسیار خواندنی است. مرحوم استاد مطهری با همفکری دوستانشان در حسینیه ارشاد تصمیم میگیرند استاد محمدتقی شریعتی را به تهران دعوت کنند. علامه امینی در همان ایام تهران بودند و روزی به منزل استاد شریعتی میروند و به ایشان میگویند که به دلیل تبلیغات مسمومی که ضد شما شده است، واجب عینی است که کتابی درباره خلافت و ولایت علی (ع) بنویسید. پس از این ماجرا استاد شریعتی تالیف این کتاب را شروع میکنند. چاپهای اول کتاب همان روزهای اول به اتمام میرسد. بنده با صراحت عرض میکنم که تفسیر محققانه و معقول استاد شریعتی از آیه «و یقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب» که درباره علی (ع) است و اینکه چطور امام (ع) میتواند شاهد رسالت باشد، بینظیر است.
استاد شریعتی درمیان شخصیتهای مذهبی و صاحبقلم آن زمان چه جایگاهی داشت که برای نوشتن کتاب «خلافت و ولایت» انتخاب شدند؟
رابطه استاد محمدتقی شریعتی با علمای حوزوی مشهد، بسیار خوب بود. قاطبه علما نظیر آیتا... میلانی جایگاه ویژهای برای ایشان قائل بودند. اندیشمندان مختلفی که به مشهد سفر میکردند، یکی از برنامههایشان حضور در کانون نشر حقایق اسلامی بود و در سخنرانیهای استاد شرکت میکردند. اما ارتباط آیتا... میلانی با ایشان رنگوبوی دیگری داشت و مرحوم استاد شریعتی مشاور خاص ایشان بود. من بارها از استاد شنیدم که بهخاطر رفتن خدمت آیتا... میلانی توسط ساواکیها تعقیب میشده است. استاد شریعتی نقل میکردند که یک روز حضرت آیتا... میلانی مرا فراخواندند و فرمودند: آقای پروفسور میراحمدعلی از علمای پاکستان، قرآن را به انگلیسی ترجمه کرده و مقدمهای بدان نگاشته و درباره تحریف قرآن از علمای بزرگ و مراجع سؤال کرده است تا فتاوا و آرای آنها را در مقدمه ترجمه خویش ثبت کند؛ از ما نیز پرسیده است و من اکنون حال و مجال چنین کاری را ندارم. شما بنویسید. من گفتم: آقا! شما مرجع هستید. لازم نیست به تفصیل بنویسید و بحث کنید، شما باید فتوا بدهید. یک سطر کافی است که نظر نهایی شما را منعکس کند. فرمودند: نه، میخواهم مفصل باشد. به یکی دیگر از آقایان هم گفتهام. شما هم زحمت بکشید. من میخوانم و هرکدام را پسندیدم، به عنوان نظر خودم میفرستم. من نوشتم و خدمتشان بردم. در دیدار بعدی بنده را مورد لطف قرار دادند و گفتند: نوشته شما بسیار خوب بود. همان را فرستادم. به همین سبب آیتا... میلانی به مرحوم استاد شریعتی عشق میورزید.
با این تفاصیل کتاب «خلافت و ولایت» اثر منحصربهفردی است. سوای این، چه امتیازاتی نسبتبه آثار مشابه در این حوزه دارد؟
بحث درباره ولایت و امامت با شیوه یادشده آن روز از جهاتی مشکل بود. از یکسو روشنفکرمآبانی که هرگونه بحثی را در این زمینه مخالف وحدت اهل قبله میدانستند و گاه مخالف روند مبارزه و جهاد با رژیم ستمشاهی بودند و ازسوی دیگر تنگاندیشان و بستهذهنانی که دفاع از علی (ع) و سخن از خلافت حق و حق خلافت را، با ناسزاگویی، غوغاسالاری و نفرین همگون میپنداشتند، بحثی مستند و آمیخته با حرمت به مخالفان را برنمیتابیدند. این سخنرانیها آن روز از هر دو سوی این بازتاب را داشته است. استاد شهید مرتضی مطهری در چاپ اول به اشکالتراشیهای گروه اول اشاره کرده و پاسخ داده است. از جمله استاد شهید بر این نکته تأکید میکنند که مسئله امامت و پیشوایی چیزی نیست که بهسادگی بتوان از آن چشم پوشید و روشنگری درباره آن را از دست فرونهاد: «.. گذشته از اینها فرضاً در موارد عادی چشمپوشی از زشتیهای تاریخ روا باشد، در مواردی که با متن اسلام و اساسیترین مسئله اسلام یعنی مسئله رهبری مربوط است و سرنوشت جامعه اسلامی وابسته به آن است، چگونه رواست؟ چشمپوشی و اغماض از چنین مسئلهای در حکم اغماض و چشمپوشی از سعادت مسلمین است.»