صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آموزش داستان نویسی | موسیقی پنهان (بخش دوم)

  • کد خبر: ۳۷۹۲۸۴
  • ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۷
حالا که صحبت از دیالوگ شده است بگذارید درباره شخصیت‌پردازی با دیالوگ هم صحبتی داشته باشیم؛ جایی‌که حرف‌ها آدم می‌سازند.

حالا که صحبت از دیالوگ شده است بگذارید درباره شخصیت‌پردازی با دیالوگ هم صحبتی داشته باشیم؛ جایی‌که حرف‌ها آدم می‌سازند. در داستان، آدم‌ها پیش از آنکه دیده شوند، شنیده می‌شوند. خیلی وقت‌ها خواننده هنوز تصویر روشنی از چهره شخصیت ندارد، اما با شنیدن چند جمله از دهان او، حس می‌کند «می‌شناسدش». این قدرت دیالوگ است؛ ابزاری که اگر درست به‌کار گرفته شود، می‌تواند شخصیت را بدون حتی یک خط توصیف مستقیم بسازد. دیالوگ فقط ردوبدل شدن اطلاعات نیست. گفت‌و‌گو جایی است که شخصیت‌ها خودشان را لو می‌دهند، با انتخاب واژه‌ها، مکث‌ها، طفره‌رفتن‌ها و حتی دروغ‌هایشان.

دیالوگ، آینه شخصیت

در کتاب Aspects of the Novel نوشته ا. م. فورستر، شخصیت‌ها به دو دسته «مسطح» و «گرد» (شما بخوانید عمیق) تقسیم می‌شوند. یکی از مهم‌ترین راه‌های عمق‌دادن به شخصیت، دیالوگ است. شخصیت مسطح معمولا یک‌جور حرف می‌زند؛ اما شخصیت زنده، لحنش با موقعیت تغییر می‌کند، تناقض دارد و گاهی حرفی می‌زند که خودش هم از آن شگفت‌زده می‌شود.

در ادبیات فارسی، نمونه درخشان این مسئله را می‌توان در داستان‌های هوشنگ گلشیری دید. در «شازده احتجاب»، بخش بزرگی از شخصیت‌سازی از طریق گفت‌و‌گو‌های بریده‌بریده، پر از سکوت و تکرار انجام می‌شود. دیالوگ‌ها بیشتر از آنکه توضیح بدهند، فضا و روان شخصیت را آشکار می‌کنند.

هر شخصیت، زبان خودش

یکی از خطا‌های رایج نویسندگان تازه‌کار این است که همه شخصیت‌ها شبیه هم حرف می‌زنند؛ انگار یک نفر پشت صحنه نشسته و از دهان همه صحبت می‌کند. اما در واقعیت، هیچ دو آدمی دقیقا یک‌جور حرف نمی‌زنند.

رابرت مک‌کی در کتاب مشهور Story (داستان) تأکید می‌کند که دیالوگ باید «منحصر‌به‌فرد» باشد؛ به‌طوری که اگر نام گوینده حذف شود، باز هم بتوان تشخیص داد چه کسی دارد حرف می‌زند. سن، طبقه اجتماعی، تحصیلات، اضطراب، قدرت یا ضعف همه در زبان شخصیت رسوب می‌کنند.

در رمان «کلیدر» محمود دولت‌آبادی، تفاوت لحن شخصیت‌ها کاملا محسوس است. زبان گل‌محمد، زبان عمل است؛ کوتاه، محکم و زمینی. همین تفاوت زبانی، بدون توضیح مستقیم، جایگاه هر شخصیت را در جهان داستان مشخص می‌کند.

دیالوگ خوب، توضیح نمی‌دهد

دیالوگ نباید کاری را بکند که روایت بهتر از عهده‌اش برمی‌آید. یکی از اصول کلاسیک در فیلم‌نامه‌نویسی -که در داستان هم کاملا صادق است- این است: «اگر می‌شود نشان داد، توضیح نده».

در کتاب On Writing (از نوشتن) اثر استیون کینگ، کینگ هشدار می‌دهد که دیالوگ‌های توضیحی (Expository Dialogue) اغلب تصنعی و خسته‌کننده‌اند. وقتی شخصیت‌ها چیز‌هایی را می‌گویند که «همه می‌دانند»، خواننده احساس می‌کند نویسنده دارد از پشت پرده توضیح می‌دهد، نه اینکه شخصیت‌ها واقعا حرف بزنند. دیالوگ خوب، اطلاعات را پنهان می‌کند؛ نه اینکه مستقیم تحویل بدهد.

تضاد، جانِ دیالوگ

گفت‌وگوی خوب معمولا محل توافق نیست؛ محل اصطکاک است. حتی گفت‌و‌گو‌های عاشقانه هم اگر فاقد تنش باشند، خیلی زود بی‌رمق می‌شوند.

در نمایشنامه‌های آنتون چخوف، شخصیت‌ها اغلب درباره چیز‌هایی حرف می‌زنند که ظاهرا بی‌اهمیت است، اما زیر این حرف‌ها، کشمکش عاطفی شدیدی جریان دارد. دیالوگ‌ها سطحی‌اند، اما معنا در زیر سطح ظاهری حرکت می‌کند.

این همان جایی است که شخصیت شکل می‌گیرد: در فاصله بین آنچه می‌گوید و آنچه واقعا می‌خواهد بگوید.

سکوت هم دیالوگ است

همه‌چیز قرار نیست گفته شود. مکث، سکوت، جمله ناتمام، همه جزئی از گفت‌و‌گو هستند. گاهی نگفتن، شخصیت را بهتر از هزار کلمه معرفی می‌کند.

در داستان‌های کوتاه ارنست همینگوی، اصل «کوه یخ» دقیقا همین‌جا کار می‌کند. دیالوگ‌ها ساده‌اند، اما آنچه حذف شده، وزن اصلی را می‌سازد. شخصیت‌ها با کم‌گویی تعریف می‌شوند، نه با پرحرفی.

چند نکته عملی برای داستان‌نویسان

[اول]دیالوگ‌ها را با صدای بلند بخوانید؛ اگر مصنوعی است، گوش زودتر از چشم آن را لو می‌دهد.

[دوم]به حرف‌زدن آدم‌های واقعی گوش بدهید؛ نه برای تقلید، بلکه برای درک ریتم طبیعی زبان.

[سوم]هر دیالوگ باید یا شخصیت را عمیق‌تر کند، یا داستان را جلو ببرد یا هر دو.

[چهارم]از خودتان بپرسید: اگر این جمله حذف شود، چیزی از دست می‌رود؟

جمع‌بندی

دیالوگ، فقط وسیله ارتباط نیست؛ ابزار شخصیت‌سازی است. شخصیت‌ها با حرف‌زدنشان شناخته می‌شوند، با سکوتشان عمق پیدا می‌کنند و خواننده کنجکاو می‌شود که درون ذهن و قلب آنها چه می‌گذرد؛ این همان‌کاری است که در ارتباط با آدم‌های واقعی انجام می‌دهیم.

با احترام عمیق و همیشگی به اریک برن، روان‌شناس برجسته که جهان روان‌شناسی را عمق بیشتری بخشید.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.