یوزف روت، نویسنده آلمانی ضد نازی و بیزار از کمونیسم، «اعترافات یک قاتل» را در پاریس به سال ۱۹۳۶ میلادی و در چهل ودوسالگی نوشته است، درست ۳ سال قبل از اینکه در همین شهر از دنیا برود.
عباس پوراحمدی | شهرآرانیوز- یوزف روت در این رمان زندگی یک جاسوس روسیه تزاری به نام گالوبچیک را روایت میکند که فرزند قانونی یک سرجنگلبان ساده، اما در واقع فرزند نامشروع شاهزادهای ثروتمند به نام کراپوتکین است. پس از به قتل رسیدن جنگلبان، پسر نوجوان که از بحران هویت رنج میبرد، تحصیلات خود را دنبال میکند و به دیدار پدر واقعی خود میرود. پس از ملاقات با او و فرزندش، آنها طردش میکنند و در ادامه به صورتی اتفاقی سر از اداره پلیس جاسوسی روسیه درمی آورد و به خدمت این دستگاه درمی آید. جاسوس حکومت تزار در زندگی درونی اش با بحرانهای متعددی دست به گریبان است. از سویی، خود را فرزند اصلی شاهزاده کراپوتکین میداند و از هویت رسمی خود به عنوان فرزند یک جنگلبان فقیر و ناچیز گریزان است و از سوی دیگر، در عطش انتقام از برادر ناتنی خود است و آشفتگی و فقر خود را ناشی از بی عدالتی بزرگی میداند که از دید او مسببش آن برادر ناتنی است. گالوبچیک همواره در تلاش برای رسیدن به هویتی والا و کسب نام شاهزاده کراپوتکین است.
او عاشق لوتزیا، دختری فرانسوی، میشود که با گروهی خیاط به روسیه سفر کرده است. پس از آن، با نام کراپوتکین به پاریس میرود تا هم کنار لوتزیا باشد و هم در خدمت پلیس امنیتی روسیه که خرابکاران را با نقشهها و روشهای مختلف برای مجازات و تبعید به روسیه و سیبری بفرستند. از جمله این مثلا خرابکارانْ خواهر و برادری هستند که ۲ برادرشان در روسیه زندانی اند و دولت روسیه در تلاش برای بازگرداندن آن هاست. قهرمان داستان دراین باره درگیر تضادی درونی است، اما در نهایت، در انجام این کار بی رحمانه و ناعادلانه همکاری میکند.
«اعترافات یک قاتل» به صورت راوی اول شخص روایت میشود و نویسنده بسیار تلاش میکند با نقل وقایع، مخاطب را به دنبال خود بکشاند و در جاهایی نیز موفق عمل میکند. داستان بر خلاف نامش که زندگی قاتلی خطرناک را تداعی میکند، بیشتر به بحران هویتی یک انسان و تلاش او برای کسب هویت و برقراری عدالتی شخصی میپردازد، انسانی میان مایه که زیر چتر جاسوس بودن و قدرت فراقانونی اش، امیال خود را دنبال میکند و تنها در لحظات عاشقی است که احساس کمال و وحدت و رضایتی درونی دارد. او در پایان، با روبه رو شدن با بی وفایی محبوبش، با خشمی لجام گسیخته به برقراری عدالت مدنظر خود اقدام میکند که البته این اقدامْ او را رستگار نمیسازد.
اعترافات یک قاتل
نویسنده: یوزف روت
برگردان فارسی: علی اسدیان نشر ماهی