آیا سریال «شوگان» فصل دومی هم خواهد داشت؟ تقدیر از دکتر سلمان ساکت، همراه همیشگی مرکز آثار، مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) سریال «مامان اشتباه می‌کند» روی آنتن تلویزیون + زمان پخش و تکرار «محمد صادقی» بازیگر جنجالی از ایران رفت + عکس حادثه سر صحنه فیلمبرداری برای «ادی مورفی» رادیو، صدای ماندگار است رونمایی از پوستر جدید «سال گربه» + عکس سریال «سووشون» آماده توزیع در شبکه خانگی بازیگران سریال «هشت پا» معرفی شدند کنسرت بی‌کلام «نوای آفتاب» روی صحنه + جزئیات فقدان چشم‌انداز، حلقه مفقوده جشنواره‌های هنری «مست عشق» سینمای ایران را هوشیار خواهد کرد؟ «آپولو» از آمریکا جایزه گرفت حامد بهداد و سحر دولتشاهی با «مفت بر» در راه سینما انتشار فیلم سینمایی «همسر» ویژه نابینایان صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ مروری بر جدیدترین سریال‌های تلویزیون پربازدیدترین شبکه تلویزیون در ماه نخست سال ۱۴۰۳ معرفی شد نماهنگ جدید ابوذر روحی رونمایی می شود
سرخط خبرها

معرفی کتاب «آن‌چنان که بودیم» لیلی گلستان

  • کد خبر: ۳۷۳۰۱
  • ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۷
معرفی کتاب «آن‌چنان که بودیم» لیلی گلستان
یک بار در یادداشت کوتاهی به نام «مادر بودن و کارکردن» که در همین کتاب که می‌خواهیم به شما معرفی کنیم هم وجود دارد، لیلی گلستان نوشته بود: «روزی خبرنگار از من پرسید: شما بیشتر مترجم هستید یا گالری‌دار؟ در جوابش گفتم: یک مادر حمال!»
الهام یوسفی | شهرآرانیوز - همه آدم‌ها در زندگی پستی‌ها و بلندی‌های فراوانی را تجربه کرده‌اند، روز‌های سختی که جانشان به لبشان رسیده و روز‌های شادی که از دل شادی‌هایش خاطره‌های خوش به جا مانده. دقیقا این اسمش «زندگی» است. بعضی آدم‌ها، اما زندگی پیچیده‌تر و پرفرازوفرود‌تری داشته‌اند، آن‌قدر که زندگی‌شان می‌تواند الهام‌بخش بسیاری از آدم‌ها باشد. شک ندارم که لیلی گلستان یکی از آن آدم‌هاست، نویسنده، مترجم، گالری‌دار و بیش از هر چیز یک مادر پرکار. یک بار در یادداشت کوتاهی به نام «مادر بودن و کارکردن» که در همین کتاب که می‌خواهیم به شما معرفی کنیم هم وجود دارد، نوشته بود: «روزی خبرنگار از من پرسید: شما بیشتر مترجم هستید یا گالری‌دار؟ در جوابش گفتم: یک مادر حمال!»

همه کسانی که سری در کتاب‌خوانی دارند لیلی گلستان را به واسطه ترجمه‌های خوبش از شاهکار‌های ادبیات جهان می‌شناسند. همه کسانی هم که سری در نقاشی و هنر دارند باز لیلی‌خانم را با گالری‌اش و علاقه‌اش به نقاشی و حمایت از نقاشان جوان می‌شناسند. اما این همه ماجرا نیست. لیلی گلستان مادر ۳ فرزند است. حالا بچه‌هایش سال‌هاست بزرگ شده‌اند و از آب و گل درآمده‌اند و به موفقیت‌های خودشان رسیده‌اند، اما لیلی گلستان وقتی از آن روز‌ها می‌گوید، گفته‌هایش می‌تواند برای خیلی‌ها جالب و آموزنده باشد. مادری که در اوج تنهایی ۳ فرزند را بزرگ می‌کند با مشکلات و سختی‌های بزرگ کردن آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند، اما کنار همه این‌ها یک مادر فعال و اثرگذار است. کتاب «آن‌چنان که بودیم» مجموعه نوشته‌های لیلی گلستان در مطبوعات مختلف است. در حقیقت، انتشارات حرفه هنرمند به او این پیشنهاد را می‌دهد که مجموعه یادداشت‌هایش را در یک کتاب برای علاقه‌مندان گرد آورد. گلستان خودش از میان هزاران یادداشتی که نوشته تعدادی را انتخاب می‌کند و به ناشر می‌سپارد. این مجموعه منتشر و با استقبال فراوان روبه‌رو می‌شود تا جایی که ناشر تصمیم می‌گیرد مجموعه دوم یادداشت‌های لیلی گلستان را نیز منتشر کند، مجموعه‌ای که به‌زودی روانه بازار خواهد شد. این کتاب پر از خاطرات و عکس‌ها و گفته‌ها و گفتگو‌های لیلی گلستان است. در واقع، نمایی از زندگی اوست. می‌توان بخشی از اعتقادات و آمال و آرزو‌های او را نیز در آن دید. تنوع جذابی دارد و می‌توانید با توجه به علاقه‌تان بخشی از آن را بخوانید. تیتر‌های جذابی که لیلی گلستان برای یادداشت‌هایش انتخاب کرده است خواننده را سر شوق می‌آورد. از کودکی‌اش می‌گوید، از تهران قدیم، از کافه نادری و نویسنده‌هایی که در کودکی دیده است. از زندگی‌اش، همسرش و بچه‌هایش حرف می‌زند، از دوستانش که آدم‌هایی تاثیرگذار ادبیات این سرزمین بوده‌اند. برخی از تیتر‌های مطالب چنین است: «خود زندگی بود»، «یادداشتی درباره علی حاتمی»، «رابطه شما با مادر شوهرتان چگونه است؟»، «از خاطرات فرانسه» و «یک فنجان قهوه غلیظ و تلخ».

این کتاب را بخوانید و لیلی گلستان را از کمی نزدیک‌تر ببینید. تردید نکنید که حرف‌های او می‌تواند برای زنانی که هم علاقه دارند تأثیر اجتماعی داشته باشند و کار کنند و به علایقشان برسند و هم می‌خواهند مادر باشند، مادری خوب و کافی، کتابی است بسیار خواندنی و مفید.

بخشی از کتاب:

«می‌شود هم مادر باشی به معنای کلاسیکش یعنی به معنای مادر خوب و هم کار کنی، بنویسی یا خلق کنی. ترجیح دارد آمار بدهم. ۳ فرزند دارم. ۳۲ کتاب ترجمه کرده‌ام. ۱۲۴ هزار یادداشت و مقاله دارم، و در ادارات مختلف مثل مجله زن روز، تلویزیون ملی ایران و موزه هنر‌های معاصر به عنوان کارمند کار کرده‌ام، اما وقتی خودم را با آن زن شالیکار یا زن هیزم‌شکن یا زن قالی‌باف در روستا‌های دوردست و با زندگی مشقت‌بارشان مقایسه می‌کنم فکر می‌کنم اصلا کار مهمی نکرده‌ام. فقط می‌توانم بگویم زندگی کردم یک زندگی با بالا و پایین‌های بسیار، اما پر از هیجان و فعالیت و البته رضایت.»
 
 
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->