علاءالدین حامدی جوانی منضبط و مهربان بود و به ورزش علاقه خاصی داشت. شاید همین انضباط او باعث شده بود به کاراته روی آورده و این رشته را فراگیرد.
علاءالدین حامدی گاهی به کوهنوردی نیز نیمنگاهی داشت و در اوقات بیکاری همراه دوستانش پای بر قله میگذاشت و حالوهوایش را با استواری کوه پیوند میزد. علاءالدین اولین فرزند خانواده بود و دوازدهم دیماه ۱۳۴۵ دیده به جهان گشود. بهدلیل تنگدستی خانواده، ۴ سال بیشتر تحصیل نکرد؛ سپس بهمدت هشتماه در حوزهعلمیه هراتی به فراگیری علوم دینی پرداخت. مجددا تحصیل را رها کرد و در خیاطی مشغول به کار شد. زمان انجام خدمت سربازی فرارسید و بهعنوان پاسدار وظیفه، خدمت را در گروه ضربت لشکر ویژه شهدا مستقر در مریوان آغاز کرد. مدتی طولانی در جبهه حضور داشت و سرانجام در تاریخ ۲۸ مهر ۶۵ در مریوان براثر اصابت گلوله مجروح شد و ۳ ساعت بعد به شهادت رسید. پیکر مطهر علاءالدین به زادگاهش منتقل و در روستای نامق به خاک سپرده شد. وی به مادرش میگفت: ما باید از مملکت و دین دفاع کنیم و به ابرقدرتها اجازه دخالت ندهیم. ما باید سعی کنیم ایرانی آباد، آزاد و بدونسلطه بیگانگان داشته باشیم و تصمیمگیرنده سرنوشت خویش باشیم.