صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

قلم‌زنی، هنر منحصربه فرد مشهدی‌ها، متولی ندارد

  • کد خبر: ۴۱۷۸۰
  • ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۳
امیررضا خادم می‌گوید تعداد قلم زن‌های حرفه‌ای مشهد امروز به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. او خودش با حمایت میراث فرهنگی، در خانه ملک واقع در خیابان امام خمینی مستقر است و هنرش را آنجا به نمایش می‌گذارد.
استاد | شهرآرانیوز - صنایع دستی هرکاره تراشی بعد از اینکه تولید می‌شوند به مرحله قلم زنی می‌رسند. روی این اشیای زینتی با رنگ روغن سیاه پوشانده می‌شود و دست‌های هنرمندی با قلم‌هایی عاج دار روی رنگ‌ها طراحی می‌کند.
 
ما نام ۲ استاد قلم زن به نام خادم را که پدر و پسر هستند از سنگ تراشان شنیده بودیم. به ما گفتند آقایان خادم از پیش کسوتان این هنر هستند و کارشان توی مشهد تک است.  سرنخ را گرفتیم تا رسیدیم به امیررضا خادم، فرزند محمد خادم. پدر هفتادوچهارساله حدود ۲۰ سال است به دلیل بالارفتن سن و لرزش دست، دیگر قلم زنی را کنار گذاشته و پسر پنجاه ساله که کارش را از سال ۶۵ به صورت حرفه‌ای آغاز کرده است همچنان مشغول است.
 
پیش از محمد خادم هم قلم زن‌هایی در مشهد بوده اند، اما او تکمیل کننده و ارتقادهنده این هنر بوده است. حالا امیررضا خادم جزو معدود افرادی است که با قلم کار می‌کنند، زیرا قلم زن‌های امروزی با دستگاه فرز روی اشیای سنگی نقش می‌زنند که به هیچ عنوان ظرافت قلم را ندارد و خروجی آن هم با کار دست کاملا متفاوت است. مثلا با فرز نمی‌شود چهره پرداری کرد و سایه زد.
 
 
 

امیررضا خادم می‌گوید تعداد قلم زن‌های حرفه‌ای مشهد امروز به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. او خودش با حمایت میراث فرهنگی، در خانه ملک واقع در خیابان امام خمینی مستقر است و هنرش را آنجا به نمایش می‌گذارد. گاهی کارگاه‌های آموزشی هم برگزار می‌کند، اما اگر قرار باشد کسی به عنوان شغل و برای کسب درآمد وارد این رشته شود، توصیه می‌کند این کار را نکند: اولا کار سختی است. هر کسی از پسش برنمی آید. لازمه اش این است که طراح خوبی باشد. از این گذشته، تهیه جنسش سخت است. یعنی شما باید خودت شیئی را که می‌خواهی قلم زنی کنی از سنگتراش بخری و رویش نقش بزنی و به مشتری بفروشی و این کار نمی‌صرفد. این کار زمانی خوب و به صرفه است که سرچشمه باز باشد، معادن ما برداشت بیشتری داشته باشند و تراشنده هم بیشتر کار کند. الان تقریبا همه تراشنده‌های ما دیزی تراش می‌دهند که یک جنس مصرفی است و هنری نیست. فقط ۲ یا ۳ نفر هستند که اشیای زینتی می‌سازند. یعنی جنس کار ما خیلی کم است و طبیعی است که گران هم باشد. من هم به دلیل سبقه کاری‌ای که داشته ایم در این کار مانده ام و با همان ۴ تا مشتری‌ای که از قدیم من را می‌شناسند کارم را پیش می‌برم.

خادم می‌گوید ریشه قلم زنی روی سنگ هرکاره مشهد به قلم زنی روی مس اصفهان برمی گردد. ظاهرا نخستین بار یک اصفهانی روی این سنگ قلم زنی کرده که البته به صورت ابتدایی بوده و بعد، هنرمندان مشهدی آن را تکمیل کرده اند: الان طرح‌هایی که ما روی سنگ می‌زنیم خیلی پیشرفته‌تر از طرح‌های روی مس اصفهانی هاست، چون روی مس رنگ ندارد و شما نمی‌توانید سایه ‎پردازی کنید.
 
 
 

۸۰ درصد طرح‌ها و نقش‌هایی که خادم روی اشیا می‌زند هنوز سنتی است، چون مشتری بیشتری دارد، طرح‌هایی مثل گل و مرغ و مینیاتور و تخت جمشید، ولی بعضی‌ها هم هستند که طرح‌هایی خاص و امروزی را به او سفارش می‌دهند.
او می‌گوید نهایتا تا ۵ سال دیگر می‌تواند در این هنر فعالیت کند و معتقد است بعد از آن، این کار مرده است و تعطیل می‌شود: خودم شاهد بودم که در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ محصولات تزیینی هرکاره تراشی به اروپا و آمریکا صادرات داشت. افراد و شرکت‌های خصوصی این کار را می‌کردند، ولی متأسفانه به دلیل مدیریت نشدن یا هر چیز دیگری، امروز خبری از صادرات نیست. مشکلات زیادی سر راه این هنر هست. معادن بسته شدند. سنگ تراشی اتحادیه و تعاونی خاصی ندارد و هر کسی برای خودش کار می‌کند. بدون متولی است. در حالی که این تنها هنر منحصربه فرد مشهدی هاست. انگشتر و کوزه و کار سفالی در همه دنیا تولید می‌شود، چون مواد ساختش پیدا می‌شود، اما درباره هرکاره تراشی این طور نیست. نهاد‌های مربوط می‌توانستند کاری کنند که از این کار، ارزآوری زیادی داشته باشیم، اما این اتفاق نیفتاد. به گفته خادم، حالا تولیدات تزیینی هرکاره با نقوش سیاه قلم آن قدر کم شده است که بعضی مشتری‌های خاص می‌آیند و تولیدات آنتیک را از او می‌خرند، چون می‌دانند این‌ها آخرین دست سازه‌های این هنر رو به انحلال است.

امیررضا خادم درست می‌گوید. حقش نیست که او بعد از این همه سال، بنشیند و خودش روی سنگ‌ها نقش بزند. نهاد‌های مربوط باید آن قدر برای این رشته دل می‌سوزاندند که زمینه صادرات این محصول را فراهم می‌کردند. کاری می‌کردند که این رشته درآمدزایی داشته باشد و جوان‌ها به یادگیری آن ترغیب شوند. آن وقت خادم هم می‌نشست و فقط تدریس می‌کرد و خیالش راحت بود که اگر یک روز قلمش را زمین بگذارد، این هنر تعطیل نمی‌شود.
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.