فسخ نکاح یکی از روشهای بر هم زدن ازدواج است. هنگامی که بنا به دلایل مصرح و آشکارکننده در قانون، ازدواج باعث زیان فاحش یکی از طرفین باشد، میتوان با شرایطی ازدواج را فسخ کرد.
فرناز محمدیان | شهرآرانیوز؛ اگرچه مصلحت و ضرورت استمرار و دوام و ثبات خانواده اقتضا میکند زوجین بهراحتی نتوانند ازدواج را بر هم زنند، قانونگذار برای جلوگیری از ضرر و زیان همسری که در معرض عیوب پراهمیت قرار میگیرد، به طور صریح و مشخص مواردی را برای فسخ نکاح تعیین کرده است. فسخ نکاح یکی از روشهای بر هم زدن ازدواج است. هنگامی که بنا به دلایل مصرح و آشکارکننده در قانون، ازدواج باعث زیان فاحش یکی از طرفین باشد، میتوان با شرایطی ازدواج را فسخ کرد.
تفاوت فسخ نکاح با طلاق
- طلاق مستلزم اجرای تشریفات خاصی مثل اجرای صیغه مخصوص و حضور ۲ شاهد عادل است، ولی فسخ نکاح تنها به اراده صاحب حق انجام میپذیرد.
- طلاق پیش از وقوع مستلزم دریافت دریافت اذن یا حکم از دادگاه است، ولی در فسخ نکاح رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است.
- طلاق مخصوص نکاح دائم است، ولی موارد فسخ در ازدواج دائم و موقت یکسان است.
- طلاق حق و اختیار مرد است، اما فسخ نکاح ممکن است از جانب زن واقع شود.
- در طلاق رجعی شوهر میتواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند، اما در فسخ نکاح امکان رجوع وجود ندارد.
- در صورتی که مرد پیش از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه است، ولی در فسخ نکاح، زن حق مهریه ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.
- وقوع ۳ مرتبه طلاق ایجاد حرمت میکند، اما فسخ هر چند بار که بین زن و مرد اتفاق افتد، ایجاد حرمت نمیکند.
موارد فسخ نکاح
۱- عیوب مختص هر یک از طرفین: عیوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی تعیین شده است و به موجب آن، هرگاه مرد به دلیل عارضهای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد، قانون به زن حق میدهد که ازدواج را فسخ کند. عیوب مختص زن نیز در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی تعیین شده است و به موجب آن، اگر این عیوب هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آنها با زن ازدواج کرده باشد، قانون به مرد حق فسخ ازدواج را میهد.
لازم به ذکر است حق فسخ نکاح به دلیل عیوب زن، برای جلوگیری از ضرر است؛ لذا اگر با عمل جراحی یا با وسایل درمانی رفع شود، حق فسخ نکاح نیز مبنای خود را از دست میدهد و ساقط میشود.
۲- عیب مشترک زوجین: تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین که باعث حق فسخ میشود جنون است. جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ ازدواج است.
۳- تدلیس یا فریب در ازدواج: یکی از مواردی است که به طرفین حق فسخ نکاح را میدهد. منظور آن است که فرد اوصافی را به خود نسبت بدهد که ندارد. مثلا شخص خود را دارای تحصیلات عالی یا ثروتمند یا متخصص در هنر خاصی معرفی کند.
۴- تخلف از شروط صفت: یعنی صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است. لازم به ذکر است صفت شرطشده باید دارای نفع و فایدهای عقلایی و مشروع باشد و باعث ترغیب فرد شود. یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند. این میتواند اوصاف ظاهری یا درباره شخصیت مادی و معنوی فرد باشد. تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد. واقعا خود را واجد آن صفت میداند، اما بعد از عقد متوجه میشود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانوادهای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعدا متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.
ثبت رسمی فسخ نکاح
اگرچه فسخ نکاح یکطرفه است و دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست، ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است. به این منظور، باید به دادگاه مراجعه و پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت کرد.