صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مروری بر بازتاب شخصیت آیت‌ا... طالقانی در کتاب‌های مختلف

  • کد خبر: ۴۲۲۸۹
  • ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۹
در پیش بودن سالگرد رحلت آیت‌ا... طالقانی بهانه‌ای شد تا برخی از کتاب‌هایی که فعالیت‌های او را در زندان روایت کرده‌اند بررسی و معرفی کنیم.
محسن موسوی‌زاده | شهرآرانیوز - آیت‌ا... سید محمود طالقانی شخصیتی بود که بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال از رحلتش در یاد مردمی که آن روز‌ها را به خاطر دارند مورد احترام و مقبولیت است و بدون تردید در تاریخ معاصر ایران از جایگاه ممتازی برخودار است. سید محمود طالقانی در اسفند ۱۲۸۹ در روستای گلیرد طالقان در خانواده‌ای روحانی چشم به جهان گشود. اولین حضورش در میادین سیاسی با ماجرای نهضت ملی شدن نفت همراه بود، اما در کنار سیاست هیچ‌گاه از فعالیت‌های دینی و مذهبی غافل نبود و نامش با تفسیر قرآن گره خورده است.
 
طالقانی در حیات سیاسی خود دو بار به ۱۰ سال زندان محکوم شد. نخست در سال ۱۳۴۲ که پس از ۵ سال زندان، در سال ۱۳۴۶ عفو و آزاد شد و دیگر بار در سال ۱۳۵۴ که پس از ۳ سال زندان در سال ۱۳۵۷ به دلیل فشار انقلاب بر رژیم شاه آزاد شد. بعد از پیروزی انقلاب کمتر از یک سال زنده بود، اما مسئولیت‌هایی همچون ریاست شورای انقلاب، عضویت در مجلس خبرگان و اولین امام جمعه‌ای تهران را عهده‌دار شد. در پیش بودن سالگرد رحلت آیت‌ا... طالقانی بهانه‌ای شد تا برخی از کتاب‌هایی که فعالیت‌های او را در زندان روایت کرده‌اند بررسی و معرفی کنیم.


کتاب «مسیح در قصر»

کتاب «مسیح در قصر» اثری است از اصغر کورنگی به کوشش مهسا جزینی و چاپ انتشارات روزنه. کتاب دربردارنده خاطرات جالب از سرتیپ اصغر کورنگی رئیس زندان قصر است. سرتیپ اصغر کورنگی در سال ۱۳۴۴ به ریاست زندان قصر برگزیده می‌شود. خانه‌ای در تجریش اجاره می‌کند که آیت‌ا... طالقانی نیز در همان محل زندگی می‌کند، اما دست تقدیر آیت‌ا... طالقانی را به زندان قصر می‌فرستد. اصغر کورنگی از علاقه‌مندان مسجد هدایت است. در بخشی از این کتاب آمده است: «به خاطر دارم در یکی از اعیاد، گویا روز تولد حضرت امام حسین (ع) در راهرو شماره ۴ مراسم جشن برپا بود.
 
 
 
 
در آن شب چهار شعر خوانده شد. آیت‌ا... طالقانی، شرح مبسوطی راجع به عدالت و ظلم دادند و مظهر عدالت را ائمه اطهار و مظهر ظلم و شقاوت را یزید و خاندان اموی و عباسی عنوان کردند. بعد اطلاعیه آمد از اطلاعات شهربانی که جریان این مراسم چه بوده است؟ من در این گونه موارد سعی می‌کردم به سکوت برگزار شود. حقیقت قضیه این بود که نگران بودم من چرا باید زندانبان این انسان‌های بزرگ و دانشمند و معتقد باشم و در این مورد چند بار با مرحوم آیت‌ا... طالقانی صحبت کردم. ایشان همیشه با لطف خاصی مرا هدایت می‌کرد و به سؤالات من پاسخ منطقی می‌داد.
 
یک روز درباره همین موضوع که آیا تکلیف من چیست؟ و من نگران هستم که این مسئولیت به من واگذار شده است، از ایشان سؤال کردم. گفت: تو علی‌ابن‌یقطین باش و شرح داد که این شخص در دوره مامون یا هارون‌الرشید زندانبان بوده، ولی به شیعیان که در زندان او بوده‌اند محبت و خدمت می‌کرده. این حرف واقعاً من را آرام کرد و تمام سعی خود را برای کمک به ایشان می‌کردم. به شکر خدا بیشتر زندانیان آن زمان امروز یا صاحب مقام هستند یا به هر حال آزاد و دارای موقعیت اجتماعی‌اند و بنده را با آن‌ها کاری نیست. هرچه کردم به خاطر خدا بوده است...»


کتاب «خاطرات و تاملات در زندان شاه»

کتاب «خاطرات و تاملات در زندان شاه» نوشته محمد محمدی (گرگانی) از اعضای سابق گروهک منافقین در دوران پهلوی است که نشر نی منتشر کرده است. محمد محمدی از مبارزانی بود که پس از دستگیری در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری (موزه عبرت فعلی) به شدت شکنجه شد و دوران محکومیت خود را در زندان‌های قصر و اوین گذراند. محمدی گرگانی در دوره‌ای به فعالیت مبارزاتی در سازمان منافقان پرداخت، اما پس از تغییر مشی سازمان از اسلام به مارکسیسم از این سازمان جدا شد و نقد‌هایی بر مشی این سازمان نوشت. نقد‌هایی که باعث شد در زندان از سوی منافقان بایکوت شود.
 
 
 

او در بخشی از کتاب خود خاطراتش را از آیت‌ا... طالقانی در زندان روایت می‌کند. محمدی در خاطراتش همواره از محبوبیت طالقانی در زندان و تساهل با زندانیان و زندانبان‌ها خبر می‌دهد. به نظر محمدی نوع رفتار طالقانی دو دلیل شخصیتی و تئوریک داشت. محمدی در این باره می‌گوید: «از بعد شخصیتی باید بگویم که طالقانی اصطلاحی داشت به نام «چشم خیربینی» به این معنی که هر انسانی در وجودش نیرو‌های نیک وجود دارد. در سراسر سخنرانی‌ها و حتی تفسیر او از قرآن می‌توانید ردپای این اندیشه را پیدا کنید. از منظر طالقانی زمانی که خداوند کسی را لایق زنده بودن دیده است، ما حق نداریم او را نالایق بشماریم. من یک‌بار در دوران زندان از او پرسیدم: «آقا چرا این قدر با مسئولان ساواک خوش رفتاری می‌کنید.»
 
او پاسخ داد: «محمدی چرا جای امیدی برای به راه راست هدایت شدن این بنده خدا باقی نمی‌گذارید؟» هرچند که در پس این نرم‌خویی آنچنان صلابتی داشت که هیچ کدام از بازجویان ساواک جسارت نداشتند از او بخواهند که در تلویزیون اعتراف کند. اما دلیل دومی که می‌توان برای این رویکرد طالقانی شمرد، وابستگی او به نحله روشنفکری دینی است. یعنی ادامه‌دهنده راه امثال سیدجمال، نایینی و اقبال است. طالقانی هم در حوزه بود و هم در دانشگاه. طالقانی دنیای مدرن را شناخته بود و قصد حذف یا مقابله با آن را نداشت.»
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.