صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مرور مِیم‌ها | چرا خلیل آباد قطب تولید انگور شرق کشور است؟

  • کد خبر: ۴۲۷۶۷
  • ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۶
روستا‌های شهرستان خلیل‌آباد یک تاکستان بزرگ است، پر از شاخه‌های خزنده میم و برگ‌های سبز و حبه‌های شیرین و ترد انگور. حتی توی بعضی کوچه‌پس‌کوچه‎‌های شهر هم تاکستان می‌بینی و پهلو به پهلو دادن میم‌ها. به همین دلیل هم نام شهر خلیل‌آباد را باغ‌شهر گذاشته‌اند. بچه‌های خلیل‌آباد بین میم‌ها بزرگ می‌شوند.
فاطمه خلخالی استاد | شهرآرانیوز؛ روستا‌های شهرستان خلیل‌آباد یک تاکستان بزرگ است، پر از شاخه‌های خزنده میم و برگ‌های سبز و حبه‌های شیرین و ترد انگور. حتی توی بعضی کوچه‌پس‌کوچه‎‌های شهر هم تاکستان می‌بینی و پهلو به پهلو دادن میم‌ها. به همین دلیل هم نام شهر خلیل‌آباد را باغ‌شهر گذاشته‌اند. بچه‌های خلیل‌آباد بین میم‌ها بزرگ می‌شوند. سر سفره صبحانه و عصرانه‌های تابستانشان، خوشه‌ها و شیره انگور چشمک می‌زند و میهمانانشان دست به انگور می‌برند و مسافران این شهر سبد‌های مروارید سبز برای سوغات می‌برند.
 
اسفند سال ۹۶ بود که فنون سنتی تهیه کشمش خلیل‌آباد ثبت ملی شد. این رویداد در حقیقت ثبت نوعی از معیشت مردم منطقه بود که روزگارشان به انگورداری سپری می‌شود. هیچ‌کدام از شهرستان‌های دیگر استان خراسان مثل درگز، قوچان و کاشمر، از نظر سطح زیر کشت انگور به پای خلیل‌آباد نمی‌رسد. ۸۵ درصد شغل مردم خلیل‌آباد تاکستان‌پروری و انگورداری است. کارمند هم که باشی باز تاکستان داری. فصل برداشت که می‌رسد، مردم هر شغل دیگری داشته باشند آن را موقتا تعطیل می‌کنند و مشغول انگوربازکنی می‌شوند.
 
حدود ۳۰ نوع انگور در این شهرستان پرورش داده می‌شود، اما نوع پیکامی و عسکری بر انواع دیگر غلبه دارند. تا ۱۷ سال پیش که خلیل آباد بخشی از شهرستان کاشمر بود، این ظرفیت کشاورزی به نام کاشمر تمام می‌شد. حتی هنوز هم خیلی‌ها تصور می‌کنند کاشمر قطب انگورداری شرق کشور است، اما ثبت کشمش به نام خلیل‌آباد تأثیر مهمی بر معرفی ظرفیت این شهرستان داشته است. سفر یک‌روزه ما به سرزمین انگور‌ها از روستای «اَرغا» شروع شد و مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خلیل آباد با خوش‌رویی و مهمان‌نوازی راهنمای ما بود.


انگور‌های به دار آویخته!

در روستای ارغا جلو تاکستان‌ها توقف می‌کنیم. از مسیر پیاده‌راه بین ۲ باغ پیش می‌رویم. گنبد مزار امامزاده قاسم که به فاصله چند تاکستان و در همین نزدیکی است، زیر نور خورشید برق می‌زند. به دنبال محمدجواد بلبلی، مدیر میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی خلیل‌آباد، وارد خانه‌انگوری می‌شویم. خود روستاییان به آن خانه‌باغ هم می‌گویند. خانه‌انگوری یک چهاردیواری مستطیل شکل است که آجرهایش به شکل مشبک، پر و خالی هستند. این نوع معماری برای جابه‌جاشدن هواست. داخل خانه‌انگوری، روی سیم‌های فلزی‌ای که همانند طناب رخت از این سر تا آن سر کشیده شده‌اند، انگور‌ها آویزان‌اند. سیم‌ها به صورت موازی از نزدیک زمین تا سقف بالا رفته‌اند. فقط وسط خانه‌باغ، راهروی برای رفت‌وآمد باز است. چند خانم از چهارپایه‌ها بالا رفته‌اند و آن بالا مشغول آویزان کردن خوشه‌های انگور پیکامی روی سیم‌ها هستند. این فضا و صحنه را احتمالا خیلی‌ها ندیده‌اند. ما هم ندیده بودیم. به گفته مدیر میراث فرهنگی خلیل‌آباد انگور‌ها باید ۱۵ تا ۲۰ روز به این شکل باقی بماند تا به کشمش تبدیل شوند.

امیرحسین عباسی پیش می‌آید تا با ما حرف بزند. اینجا باغ عموی امیرحسین است و همه دور هم جمع شده‌اند تا انگورچینی کنند. این یک روش همیاری توی روستاست. در اصطلاح خودشان به این جابه‌جایی نیرو‌ها می‌گویند «مردبه‌مرد». در واقع، نوبتی برای کمک به همدیگر می‌روند. امیرحسین دانشجوی کارشناسی ارشد باستان‌شناسی است، اما به قول خودش، همان مشکل همیشگی نبودن بازار کار باعث شده است سر شغل پدری‌اش بماند.

اینجا ۲ نوع کشمش به عمل می‌آید: زرد و سبز. اگر بخواهند کشمش زرد شود دقیقا بعد از اینکه خانه‌باغ پر از انگور می‌شود دورش پلاستیک می‌کشند (در اصلاح خودشان قمار می‌کنند). بعد به مدت ۲۴ تا ۳۰ ساعت با گوگرد، انگور‌ها را دود می‌دهند. ولی اگر بخواهند سبزش کنند، بعد از آویزان‌کردن انگور، باید ۱۰ تا ۱۲ روز به همین وضعیت بگذرد تا انگور‌ها کمی خشک شود. بعد حدود ۸ تا ۱۲ ساعت دود می‌دهند. این توضیحات را که از امیرحسین عباسی می‌شنویم ادامه می‌دهد: بازار مصرف این ۲ کشمش متفاوت است. زنگ زرد را به پاکستان صادر می‌کنند، اما کشمش سبز را خود ایرانی‌ها مصرف می‌کنند و برخی از کشور‌های حاشیه خلیج فارس.

خوبی حرفه تاکستان‌دار‌ها این است که فراوری محصولشان زیاد است. از انگور و غوره و آبغوره گرفته تا کشمش و شیره انگور و زغال میم. فقط در ۲ ماه، روزانه ۳۰ تن برگ انگور به نقاط مختلف ایران صادر می‌شود. با این حال، سختی انگورداری آن‌قدر زیاد است که صاحبان آن می‌گویند حاصلش به زحمتش نمی‌ارزد.


دستمزد یک سال را یک‌شبه می‌برند

با عباسی و بلبلی می‌رویم سمت تاکستان. کارگران لابه‌لای شاخه‌های میم دیده می‌شدند. تازه متوجه گرمای هوا می‌شویم. عباسی می‌گوید: «بعد از اینکه انگور‌ها باز می‌شه، باید دو سه ساعتی توی سبد بمونه وگرنه دونه‌دونه می‌شه. صبح که انگور چیده می‌شه، چون دمای هوا پایینه تره زود می‌شکنه. آفتاب که بهش بخوره، انعطافش بیشتر می‌شه و کمتر گَلّه می‌شه. تاکستان‌هایی که سبد دارن می‌ذارن پنج شش ساعت بگذره، بعد انگور‌ها رو آویزون می‌کنن، یا امروز می‌چینن و فردا می‌برن برای پهن‌کردن روی سیم.»

گله شدن اصطلاح عجیبی است. معنی‌اش را که می‌پرسیم بلبلی جواب می‌دهد: «یعنی دونه‌دونه‌شدن انگور، قوچانی‌ها به آن قجمه می‌گویند. کشمش گله‌آفتابی یعنی دونه‌ها رو زیر آفتاب پهن می‌کنن تا خشک بشه. این‌طوری ارگانیک‌تره. دود داده نمی‌شه، اما چون سیاه می‌شه و ظاهر خوبی نداره و ارزون‌تره، مردم نمی‌خرن. ما خودمون از اون استفاده می‌کنیم. راحت هم شسته می‌شه.»

بعد حرف کارگر‌ها پیش آمد. توی خلیل‌آباد به کارگر‌ها چه زن و چه مرد عنوان «مرد» می‌دهند، چون نمی‌خواهند کلمه «کارگر» را برای خانم‌ها به کار ببرند. مثلا می‌گویند امروز ۲۰ تا مرد داریم. انگورچینی را بیشتر خانم‌ها انجام می‌دهند. به‌سیم‌زدن انگوره‌ها را هم همین‌طور. حوصله می‌خواهد این کارها. اما کاشت‌کردن و شغارزدن کار مردهاست. فصل برداشت که می‌شود، همه تاکستان‌ها یکباره باید چیده شوند. کارگر کم می‌آید. باغدار‌ها از روستا‌های بردسکن و تربت کارگر می‌گیرند. خود باغدار‌ها هم تمام وقت مشغول می‌شوند. حتی شب‌ها نگهبانی می‌دهند.
 
بلبلی می‌گوید: «اینجا دسترنج یک سال رو یک‌شبه می‌برن، راحت‌تر از اونچه فکر بکنین. ده بیست کیسه می‌آرن، ۵۰ میلیون رو می‌برن. به همین دلیل الان باغدار‌ها بالای خانه‌باغشان یک اتاق نگهبانی و استراحت درست می‌کنن که شب‌ها اینجا بمانن.»

برای رسیدن به خانم‌های کارگر از بین شاخه‌های انگور عبور می‌کنیم. سبد‌های صورتی و قرمز جابه‌جا پر از انگور روی زمین ردیف شده‌اند. گرما آدم را کلافه می‌کند. اولین چیزی که به ذهن می‌رسد این است که خانم‌ها چطور طاقت می‌آورند با دستکش و ماسک و کلاه! دقایقی که کنارشان هستیم کمی از مشکلاتشان می‌گویند؛ از سختی تهیه جهیزیه دختر‌ها و نداشتن گوشی بچه‌مدرسه‌ای‌ها که حالا جزو واجبات مدرسه‌شان شده تا گرانی اینترنت و بقیه اجناس. یکی هم دعا می‌کند: کارگری قسمت ما شده. قسمت شما نشه! سخته واقعا.


 

شغال‌ها پی انگور‌های خاص هستند

با ماشین به سمت باغ خانوادگی آقای عباسی حرکت می‌کنیم. خانه‌باغ آن‌ها یک مرحله جلوتر است. فرایند دوددادن انگور‌ها انجام شده. ۲ هفته‌ای گذشته و کشمش‌های سبز آماده‌اند تا از روی سیم‌ها ریخته شوند. در خنکای دلچسب آن چهاردیواری، میان بند‌های کشمش دست می‌بریم به خوشه‌های خشک‌شده تا ریختن کشمش را تجربه کنیم. کشمش‌ها به پایین سیم‌ها و روی زمین ریخته می‌شود تا بعد، آن را جمع‌آوری کنند. این خانه‌انگوری‌ها را فقط در خلیل‌آباد می‌شود دید. در گذشته‌های خیلی دور، خانه‌انگوری نبوده. مردم یک چهارچوب درست می‌کردند و رویش بند‌های سیمی می‌کشیدند.
 
بعد آن را به دیوار تکیه می‌دادند و روی بند‌ها انگور آویزان می‌کردند. کم‌کم مدل سیارش شکل گرفت. باغدار‌ها با میله‌های آهنی یک چهارچوب بزرگ درست می‌کردند و رویش سیم می‌بستند. این داربست‌ها را موقتا سر زمین ثابت می‌کردند و بعد از انگورچینی به نفر بعدی داده می‌شد. حالا، اما توی هر باغی، یک خانه انگوری دیده می‌شود، گرچه هنوز بعضی‌ها از همان شیوه سیار استفاده می‌کنند. حالا داریم می‌رویم سمت یکی از همین مدل‌های سیار که از دورتر‌ها دیده می‌شود. می‌پرسیم: چرا هیچ مترسکی در تاکستان‌ها نیست؟ یعنی پرنده یا حیوانی به انگور آسیب نمی‌زند؟
 
عباسی می‌گوید: «پرنده‌ها خیر، اما شغال‌ها بلای جان انگور‌های خوب هستند. این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که انگور خوب گیر شغال می‌آید؟ شغال نگاه می‌کند، خوبش را می‌خورد. اتفاقا خاص‌پسند هم هست.»

پای داربست سیار که می‌رسیم بلبلی توضیح می‌‎دهد: «در این روش، انگور‌ها زودتر خشک می‌شن، چون بیشتر در معرض هوا هستند، اما چون نه در دارد و نه پیکر، از نظر امنیتی مطمئن نیست. سرقت آسون‌تر انجام می‌شه. باید باغدار شبانه‌روزی اینجا باشه. ضمن اینکه احتمال شکستن این سازه هم هست اگر قدیمی باشه و سنگین بشه.»
 
دلیل اینکه هنوز بعضی باغدار‌ها از روش سیار استفاده می‌کنند این است که هزینه ساخت یک خانه‌انگوری ۳ در ۶ متر رقمی بیش از ۳۰ میلیون تومان است. این خانه‌ها را با بلوکه نمی‌شود ساخت، چون با یک پتک سارقان می‌ریزد پایین. البته بعضی باغدار‌ها جایی هم برای ساخت خانه‌انگوری ندارند. باید تاک‌هایشان را ببرند تا فضایی باز شود و این کار برایشان به‌صرفه نیست. به همین دلیل، به‌ناچار توی زمین باغدار کناری سازه می‌زنند.

آخرین تاکستانی که می‌بینیم میم‌های سه‌ساله دارد. برای بالاآوردن شاخه‌های میم، بین شاخه‌ها پایه‌های سیمانی حدودا نیم‌متری ساخته و تاک‌ها را با نخ به آن بسته‌اند. این روش جدید که در اصطلاح به آن سیم‌کشی می‌گویند، برای بالاکشیدن شاخه‌هاست تا هوا به راحتی بین شاخه‌ها جریان داشته باشد و محصول بهتری به بار بیاید.


همه زندگی را برای کشمش‌پاک‌کنی فروختیم

مدیر میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی خلیل‌آباد ما را به کارخانه کشمش‌پاک‌کنی در روستای مزده خلیل‌آباد برد که یکی از کم‌خطاترین دستگاه‌های کالرسورتینگ را دارد. این دستگاه کارش الک‌کردن و زدودن ضایعات کشمش و آماده‌کردن آن برای بسته‌بندی است. شاید در نگاه اول کار چندان شاقی به نظر نرسد، اما حرف‌های کسانی که در دل ماجرا قرار دارند نشان می‌دهد سرعت این دستگاه با نیروی انسانی قابل مقایسه نیست به‌خصوص که در فصل برداشت، به دلیل حجم زیاد انگورچینی و تولید کشمش، سرعت بالا جزو الزامات کار است. کارخانه‌ای که به آن پا می‌گذاریم یک سالن بزرگ است که دستگاه کالرسورتینگ مثل یک قطار پنج‌شش‌واگنه از آن سر تا این سرش کشیده شده است.
 
انتهای دستگاه، خانم‌ها روی زمین نشسته و مشغول ریختن کشمش‌ها داخل کارتن‎‌های بسته‌بندی‌اند. این کارخانه در هفته دولت افتتاح شده است. خانواده شیخ، یعنی آقای شیخ و ۲ پسرش، صاحب آن هستند. میلاد، پسر بزرگ خانواده، ۲۷ سال دارد. وکیل است و اکنون رساله دکتری‌اش را در دانشگاه تهران کامل می‌کند. مدرس دانشگاه کاشمر هم هست. راه‌اندازی کارخانه ایده او بوده. از همان ابتدا که شروع به صحبت می‌کند، لهجه یزدی‌اش سؤال‌برانگیز است. یزد کجا و خلیل‌آباد کجا؟ با حوصله و البته شوق زیاد برایمان درباره کار دستگاه توضیح می‌دهد: «کشمش‌هایی که اینجا می‌آد سیخ داره، دم داره، پوچ داره، برگ داره. ما می‌ریزیمش توی دستگاه. این سَرَند (الک) اوله.
 
کشمش‌ها رو از هم باز می‌کنه، چون به هم چسبیده‌ن. برگ‌هایی که بهش مانده رو از هم باز می‌کنه. یک توربینی این بالا هست که سیخ‌ها رو می‌گیره. بعد پارافین زده می‌شه تا روی کشمش‌ها خش نیفته، زخمی نشن. توی مرحله بعد، این‌ها می‌رن توی دم‌گیر. اینجا هرچه دمه کنده می‌شه. مرحله بعد رو بهش می‌گن لُک‌گیر. هرچی دم و سیخ مونده باشه رو می‌گیره. اینجا توربین آخره. تنظیمش می‌کنیم که پوچ‌ها رو براساس سبک‌بودنش بگیره. پوچ اون‌هاییه که گوشت نداره، زنبور خورده. توی مرحله آخر، کشمش‌های سیاه و هسته‌دار‌ها رو می‌گیره. اون‌قدر دقتش بالاست که اگه هسته داخلش باشه یا لک داشته باشه، جدا می‌شه.
 
ما کشمش رو داخلش می‌ریزیم، اسکن می‌کنه. بهش برنامه می‌دیم که این‌ها رو جدا کن. عکس می‌گیره. فرمان می‌ده که با پمپ باد این‌ها رو بزنه و جدا کنه. بعد کشمش نهایی بیرون می‌آد. مدیر میراث فرهنگی خلیل‌آباد انگار کنجکاوی ما را حدس زده باشد می‌گوید: «آقای شیخ اصالتا یزدی هستن و اومده‌ن اینجا سرمایه‌گذاری کرده‌ن. همکاران ما در فرمانداری، بخشداری و جهاد سازندگی کار ایشون رو تسهیل کردن. این‌ها خانوادگی ترک وطن کرده‌ن و از قبل عید اینجا ساکن شده‌ن.»
 
ماجرای کوچ خانواده شیخ از یزد به خلیل‌آباد را میلاد تعریف می‌کند. او سال گذشته طی سفری که با خانواده‌اش داشته است، از ظرفیت انگورچینی خلیل‌آباد باخبر می‌شود و به فکر این می‌افتد که به جای ساعت‌های طولانی‌ای که نیروی انسانی باید صرف پاک‌کردن کشمش کند، دستگاه کالرسورتینگ جایگزین آن شود. بعد از آن، خودش یا یک شرکت چینی مذاکره می‌کند و در نهایت، دستگاه را سفارش می‌دهد.
 
خانواده شیخ برای خرید این دستگاه مجبور به فروش خانه، ویلا و ماشین‌هایشان می‌شوند. میلاد می‌گوید قسمت سخت ماجرا حرف و حدیث‌هایی بوده است که از اطرافیانشان شنیده‌اند. همه به پدر و مادرش می‌گفتند اشتباه می‌کنند که عقلشان را به یک جوان سپرده‌اند. با همه این‌ها حالا خانواده شیخ درآمد خیلی خوبی دارند. هرآنچه فروخته بودند ظرف مدت کوتاهی دوباره خریداری کرده‌اند. ۱۵ کارگر هم دارند که حقوقشان از کار همین دستگاه تأمین می‌شود.


کشمش خلیل‌آباد روی تابلو بورس می‌آید

مقصد نهایی ما جهاد کشاورزی شهرستان خلیل‌آباد و گفتگو با رئیس این سازمان است. محمود شبان را در دفتر کارش ملاقات و با او گفتگو می‌کنیم. شبان با تأکید بر این موضوع که شهرستان خلیل‌آباد قطب تولید انگور شرق کشور است می‌گوید: تازه‌ترین خبری که می‌توانم به رسانه شما اعلام کنم این است که تا ۲۵ شهریور، برای اولین‌بار در کشور، نماد کشمش خلیل‌آباد روی تابلوی بورس نقش خواهد بست. الان زعفران و پسته و زیره را در بورس داریم، ولی کشمش نیست. تلاش‌های یک‌ساله جهاد کشاورزی هفته آینده به بار خواهد نشست و این اتفاق روزنه‌ای خواهد بود تا بتوانیم روی بازار در بلندمدت تأثیر بگذاریم.

به گفته رئیس جهاد کشاورزی خلیل‌آباد، اکنون در این شهرستان تقریبا ۵۷۰۰ هکتار باغ انگور وجود دارد و با وجود ۲۵ درصد کاهش محصول امسال در مقایسه با سال قبل که به دلیل تگرگ فروردین اتفاق افتاده، پیش‌بینی می‌شود خلیل‌آباد امسال حدود ۱۰۰ هزار تن انگور بدهد. شبان در ادامه بیان می‌کند: امسال توانستیم حدود ۱۰ هزار تن صادرات به کشور‌های روسیه و پاکستان داشته باشیم که مستقیما از سردخانه خود شهرستان بارگیری می‌شد. در مجموع، ۷۰ درصد محصول به کشمش تبدیل می‌شود و ۳۰ درصد آن به تازه‌خوری اختصاص می‌یابد.


مکانیزه‌کردن، صادرات کشمش را افزایش می‌دهد

تمام دغدغه تاکستان‌دار‌ها در فصل برداشت، تأمین کارگر است. برای پاسخ‌گویی به این نیاز، از شهرستان‌های اطراف نیرو‌های کارگر سرازیر می‌شوند و طبق برآورد‌های جهاد کشاورزی، در بازه زمانی یک‌ماهه، ۱۰۰ هزار نفر در روز به کار گرفته می‌شوند. به گفته شبان، به‌جز دستگاه کشمش‌پاک‌کنی آقای شیخ، ۴ دستگاه مشابه در این شهرستان در حال کار هستند و قرار است تا پایان سال، ۱۰ دستگاه دیگر نیز به بهره‌برداری برسند. همه این‌ها دست بخش خصوصی است و جهاد کشاورزی تسهیلات لازم را در حوزه صدور مجوز و پروانه و معافیت گمرکی برای آنان فراهم می‌آورد. در مجموع، فناوری دستگاه کالرسورتینگ از آبان سال گذشته در این شهرستان آغاز شده است.
 
رئیس جهاد کشاورزی خلیل‌آباد درباره تأثیر این فناوری چنین می‌گوید: به عنوان مثال، در فضای کارخانه‌ای که در یک روز تا ۲۰ تن کشمش پاک می‌کند، با نیروی انسانی فقط می‌توان یک تن و ۵۰۰ کیلو آماده کرد. الان یک صادرکننده آمده است می‌گوید من ظرف یک ماه ۵۰۰ تن بار برای صادرات می‌خواهم. اگر بخواهیم به روش سنتی انجام بدهیم، آماده‌کردن تقاضای ایشان ماه‌ها زمان می‌برد، ولی با بسیج‌کردن همه واحد‌های کشمش پاک‌کنی، ظرف ۵ روز می‌توانیم این تقاضا را تحویل دهیم. ما دنبال این هستیم که با افزایش سرعت عمل در فصل برداشت، خروجی محصول را در شهرستان بالا ببریم.


گردشگری کشاورزی در خلیل‌آباد باید جدی گرفته شود

گردشگری کشاورزی که نوعی گردشگری آموزشی و تفریحی است به سرمایه و امکانات زیرساختی چندانی نیاز ندارد و می‌تواند ضمن تجربه‌بخشیدن به گردشگران، برای اقتصاد کشاورزان نیز سودآور باشد. یقینا شهرستان خلیل‌آباد معیار‌های لازم را برای تبدیل‌شدن به یک گردشگاه کشاورزی دارد. همین نیمه شهریوری که سپری کردیم، مدیرکل دفتر همکاری‌های گردشگری از واردشدن گردشگری کشاورزی به فاز اجرا خبر داد و اعلام کرد به همین دلیل، باید خلأ‌های موجود در این مسیر پر شوند. پیش‌آمدن این اقدامات نشان‌دهنده پیشروی و جا افتادن مبحثی به نام گردشگری کشاورزی به عنوان زیرمجموعه گردشگری روستایی است.
 
در همین رابطه نظر شبان را می‌پرسیم که در پاسخ می‌گوید: مراحل تبدیل انگور به کشمش در سیستم سنتی و در خانه‌انگوری برای گردشگران بسیار جذاب و دیدنی است. شما هرجای ایران که بروید، به این سبک وجود ندارد، حتی در استان‌‎هایی که در حوزه انگور حرفی برای گفتن دارند. من، خودم، تاکستان‌های قزوین را که این همه مطرح هستند دیده‌ام. آن‌ها خانه انگوری ندارند و انگور‌ها را توی آفتاب و در بیابان خشک می‌کنند. اخیرا از جهاد کشاورزی قزوین برای بازدید از خانه انگوری خلیل‌آباد آمده بودند و برایشان بسیار جالب و دیدنی بود. علت زیاد بودن خانه انگوری در خلیل‌آباد نیز به سال‎های ۹۰ تا ۹۲ برمی‌گردد که با دادن اعتبار به کشاورزان طی یک جهش، ۴۰۰ خانه انگوری ساخته شد.
 
به گفته شبان، در شهرستان خلیل‌آباد حدود ۳۰ رقم انگور کشت می‌شود، اما آن رقمی که غالب منطقه است و به صورت اختصاصی و اقتصادی تولید می‌شود اول رقم پیکامی و بعد عسکری است: الان مدتی است مساحتی حدود ۲۰۰ هکتار را انگور ترکمن کار کرده‌ایم که رقم تازه‌خوری است. در مواردی هم ۱۲ رقم را در داخل یک باغ به صورت آزمایشی کار کردیم تا ببینیم کدام رقم با منطقه ما سازگارتر است. طی یکی دو سال آینده اگر به نتیجه مورد نظر برسیم، دیگر به جای اینکه ۲ رقم تجاری یا اقتصادی داشته باشیم، ۶ یا ۷ رقم خواهیم داشت.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.