شیما سیدی | شهرآرانیوز؛ سازمان جهانی گردشگری برای نخستین بار در طرحی ابتکاری، فهرستی از بهترین روستاهای گردشگری جهان تهیه کرد. این سازمان برای رسیدن به فهرست مدنظر از ۷۵ کشور عضو خواست که روستاهای پیشنهادی خود را معرفی کنند. هر کشور برای شرکت در این طرح میتوانست سه روستا معرفی کند؛ ایران روستاهای برندق (استان اردبیل)، خرانق (استان یزد) و لارک (استان هرمزگان) را از سه منطقه کوهستانی، کویری و ساحلی پیشنهاد کرد.
درنهایت سازمان جهانی گردشگری ۹ معیار برای قرارگرفتن در فهرست روستاهای جهانی گردشگری تعریف کرد و از میان ۱۷۴ روستای پیشنهادشده، ۴۴ روستا را که امتیازشان بیشتر از ۸۰ شده بود، انتخاب کرد. متأسفانه روستایی از ایران در این فهرست قرار نگرفت. هرچند این شانس وجود دارد که روستاها با تقویت معیارهای مدنظر سازمان جهانی گردشگری، در سالهای آینده، بخت خود را برای ورود به فهرست دهکدههای جهانی بیازمایند.
آنچه مشخص است، ما در ایران، روستا با چشم انداز طبیعی و آداب و رسوم خاص فرهنگی کم نداریم، اما اعلام این فهرست بهانهای شد تا نگاهی بیندازیم به آنچه باید برای تبدیل این منابع به محصول گردشگری انجام دهیم، به ویژه در برههای که بحران آب جدیتر از همیشه کشاورزی و دامداری، دو شغل سنتی روستاهای ایران را تحت تأثیر قرار داده و موجب افزایش بیکاری در روستاها و مهاجرت به شهرها شده است.
برای یافتن پاسخ پرسش هایمان با دکترفریدجواهرزاده، رئیس انجمن علمی طبیعت گردی ایران، اکبر توحیدی، مشاور و پژوهشگر گردشگری روستایی، که مسئولیت تهیه پرونده یکی از روستاهای پیشنهادی ایران را نیز به عهده داشته است، حیدر رضایی که به نمایندگی از کمیته امداد، تا کنون به ۲۲ منطقه محروم ایران سفر کرده است و محمدجواد ترابی، کارشناس نجوم و راهنمای گردشگری، هم کلام شدیم تا از جنبههای مختلف، این موضوع را بررسی کنیم.
نگاهی به فهرست انتخابی سازمان جهانی گردشگری و معیارهای معرفی شده، نشان میدهد تأکید این سازمان بیشتر بر توانایی روستاها در استفاده از ظرفیت هایشان بوده است، نه فقط صرف داشتن ظرفیت؛ چنان که هدف این سازمان از زبان دبیر کلش چنین بیان میشود: گردشگری میتواند با ترویج توزیع عادلانهتر مزایا و امتیازها و توانمندسازی جوامع محلی، محرک انسجام و شمول اجتماعی باشد. این ابتکار، روستاهایی را که متعهد به تبدیل گردشگری به یک محرک قوی برای توسعه و رفاه خود هستند، به رسمیت میشناسد.
به عبارت دیگر، سازمان جهانی گردشگری، روستاهایی را به رسمیت شناخته است که اول از همه، اهالی آن گردشگری را پذیرفته باشند و در مرحله بعد، ارزش ها، محصولات و سبک زندگی روستایی و جامعه محور خود را حفظ و ترویج میکنند و تعهد روشنی به نوآوری و ابتکار دارند. علاوه بر این، پایداری در همه جنبههای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این روستاها احساس میشود.
یکی از معیارهای سازمان جهانی گردشگری برای انتخاب روستاهای گردشگری، داشتن زیرساخت مناسب است. برخی بر این باورند که زیرساخت مناسب یعنی تغییر بافت روستا. از فرید جواهرزاده، رئیس انجمن علمی طبیعت گردی ایران، میپرسیم آیا حفظ ظاهر روستا تضادی با پیشرفت و ایجاد آسایش، رفاه و امنیت در روستاها دارد.
او میگوید: در حوزه گردشگری روستایی با مشکلات زیربنایی فراوانی روبه رو هستیم؛ علاوه بر راه و جاده سازی که هنوز در بسیاری از روستاها مناسب نیست، موضوع بهداشت و ایمنی هم بسیار مهم است. جواهرزاده، اما توسعه زیرساخت را الزاما به معنای تغییر و مدرن سازی نمیداند و توضیح میدهد: وقتی صحبت از توسعه در گردشگری میشود، منظور این نیست که باید شکل روستا تغییر کند، بلکه باید ضمن حفظ بافت قدیمی روستا، زیرساختهای آن را مدرن کنیم.
ویژگی و ذات صنعت گردشگری هم همین است که با احیا و مرمت آثار باستانی، صنایع دستی، هنرهای بومی و... موجب توسعه مناطق شهری و روستایی میشود؛ بنابراین از دید گردشگری، حتی مرمت دیوارهای کاهگلی خانهها به شرط حفظ بهداشت و ایمنی، یک ملاک توسعه زیرساخت محسوب میشود. رئیس انجمن علمی طبیعت گردی ایران، اقامتگاههای بوم گردی را مثال خوبی از این ترکیب سنت و مدرنیته میداند و میگوید: برخی اقامتگاههای بوم گردی به خوبی توانسته اند با مرمت خانههای قدیمی ضمن اینکه حس و حال قدیم را در گردشگر ایجاد میکنند، امکانات و ایمنی کافی را نیز در اختیار او بگذارند.
جواهرزاده با مقایسه مدل توسعه گردشگری روستایی در دنیا و ایران میگوید: ما در روستاهایمان، برنامه ریزی شایسته در حوزه توسعه پایدار نداریم. یک روستا را الگو میکنیم و بدون بومی سازی و توجه به وضعیت توپولوژی، برای بقیه روستاها نیز سعی میکنیم همان مدل را شبیه سازی کنیم، درحالی که ایفای نقش مثبت در زندگی مردم روستا، نیازمند راهکارهای بومی، مدیریت محیط زیست، مشارکت محلی و بازاریابی پایدار و برنامه ریزی واقع بینانه است.
او در پاسخ به این سؤال که «باتوجه به وضعیت کم آبی چه شغلهای جایگزینی میتوان در روستاها ایجاد کرد که به ماهیت و هویت روستاها هم ضربهای وارد نشود؟» میگوید: در چند سال اخیر، گردشگری با کمک به اقتصاد روستایی توانسته است از مهاجرت روستاییان به شهر جلوگیری کند. اگر بتوانیم کسب وکارهای محلی را به گونهای بچینیم که از رفتن سرمایه جلوگیری شود، اقدام مناسبی خواهد بود.
خراسان رضوی ۵۵ روستای هدف گردشگری دارد، درحالی که بسیاری از این روستاها از امکانات اولیه زندگی بی بهره اند. در این شرایط به نظر میرسد تنها ملاک اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای انتخاب روستاهای هدف گردشگری، توجه به ظرفیتهای طبیعی بالقوه روستاها بوده است.
جواهرزاده نیز با ما هم عقیده است و میگوید: بسیاری از روستاهای ما تنها نام روستاهای هدف گردشگری را یدک میکشند، درحالی که هیچ امکاناتی ندارند. او راهکار استفاده از ظرفیتها را تبدیل روستاهای هدف گردشگری به منطقه نمونه گردشگری میداند و میافزاید: این فقط تغییر نام نیست؛ بلکه باید حمایتهای مناطق نمونه گردشگری که نقش تسهیلگری دارد، مانند توسعه زیرساخت، دادن خدمات مشاورهای رایگان و... را برای این روستاها هم درنظر بگیریم.
هرچند به گفته وزارت گردشگری، پروندههای ارسالی ایران در معرفی روستاها نقصی نداشته اند، اکبر توحیدی، مشاور و پژوهشگر گردشگری روستایی که مسئولیت تهیه پرونده یکی از روستاهای پیشنهادی ایران را نیز به عهده داشته، معتقد است شاید تیم آنها در معرفی ظرفیتهای روستاها ضعیف کار کرده است که نتوانستند در فهرست روستاهای جهانی جای گیرند. البته او خود میداند مشکل از جای دیگری است.
به گفته این مشاور گردشگری روستایی، دو مفهوم در مدیریت گردشگری داریم؛ یکی منابع گردشگری، یکی محصول گردشگری. اگر روستایی چشم انداز، آب و هوا یا کویر خوبی دارد، دارای منابع گردشگری است، ولی الزاما محصول گردشگری نیست. روستاهای ما دارای منابع متعدد هستند، اما در بخش دوم یعنی تبدیل منابع به محصول مشکل داریم.
او ادامه میدهد: صرف داشتن یک بوم گردی در روستا به معنای گردشگر پذیر بودن آن نیست. ما باید بتوانیم برای هر ثانیه گردشگر برنامه داشته باشیم. باید به نحوی برندسازی کنیم تا گردشگر وقتی به یک روستا سفر میکند نتواند خاطره سفرش را فراموش کند. تعریف هویت روستاها میتواند بر اساس آدمهای روستا باشد، یا داستانهای تاریخی و هویتی و هنری آن.
همان طور که سازمان جهانی گردشگری هم گفته، اولین معیار این است که خود اهالی روستا تمایل به جذب گردشگر داشته باشند و بخواهند گردشگری را راهی برای رسیدن به رفاه و پیشرفت اقتصادی انتخاب کنند. توحیدی میگوید: در این زمینه حتی روی خوش نشان دادن به گردشگر، یک امتیاز بسیار ویژه است. مردم ما بسیار مهمان نواز هستند و معمولا روی خوش به گردشگران نشان میدهند، اما گاهی به دلایل مختلف که برخی از آن به گردشگر نماها برمی گردد و برخی به ذهنیت اشتباه بومیان، در برخی روستاها مردم، گردشگر را دشمن فرهنگ خود میپندارند. باید با آموزش، این ذهنیت و رفتارها از سوی دو طرف اصلاح شود.
به گفته توحیدی، امروز دیگر درآمدزایی روستایی نمیتواند فقط به کشاورزی و دامداری متکی باشد. او میگوید: چندین هزار روستا خالی شده اند و کسی در آنها سکونت ندارد. چرا؟ چون درآمدزایی ندارند، باید کارهایی ایجاد کنیم که به درآمد پایدار در روستا برسیم و فرد نباید حاشیه نشین شهر شود.
حیدر رضایی که به نمایندگی از کمیته امداد و بنیاد مستضعفان، تا کنون به ۲۲ منطقه محروم ایران سفر کرده است، تجربههای خوبی از روستاهای ایران دارد. او میگوید: بیش از ۷۰ درصد روستاهای ایران که در محرومیت به سر میبرند، ظرفیتهای فرهنگی و طبیعی فراوانی برای جذب گردشگر دارند، که اگر معرفی شود، زندگی مردم آنجا زیر و رو میشود. آداب و رسوم خاص این روستاها، حتی محصولات کشاورزی شان میتواند تنها با حضور گردشگران داخلی در وضعیت اقتصادی مردم تأثیرگذار باشد. اما متأسفانه از این ظرفیتها هیچ استفادهای نمیشود.
او دلیل این اتفاق را نبود اتاق فکر، انگیزه یا یک حرکت شتاب دهنده میداند و توضیح میدهد: متأسفانه اکنون مردم چشمشان به دولت است؛ دولتها هم تا کنون اتاق فکری برای این کارها نداشته اند. اگر اتفاقی در روستایی رخ داده که باعث پیشرفتی شده، حرکتی فردی بوده که یک نفر آمده بر اساس آگاهی اش، ظرفیتی را تقویت کرده و به ثروتی رسیده و در کنار آن برای مردم روستا نیز اتفاق مثبتی روی داده است؛ مثلا یک خانم با فروش حولههای سنتی روستایی در فضای مجازی، شغل حوله بافی را در روستایی احیا کرده بود و خانمهای بسیاری در همان روستا فعال شده بودند.
ولی در عموم روستاها، اهالی به این فضا و شرایط خو گرفته اند و سبک زندگی شان همین شده است.
رضایی، کمکهای مالی و وامها را مُسکن کوتاه مدت و بی اثری میداند و میگوید: وامهای خوبی به مردم محروم داده میشود، اما برای استفاده از این وام آموزش نمیدهند و مردم هم تنها وام را مصرف میکنند، بدون اینکه اتفاق خاصی رخ دهد. او مثالی هم از این کمکهای بدون تحقیق میزند و میگوید: مسئولان فکر میکردند هر کس در جنوب کرمان در کَپر زندگی میکند، خیلی فقیر است. بماند که اسم «کَپَر» هم غلط انداز است. البته ما هم این طور فکر میکردیم، ولی وقتی به آنجا رفتیم، متوجه شدیم این سازه ساختمانی، متناسب با آب و هوای آنجا طراحی شده است.
یعنی آدمهای پولداری هم بودند که در کپر زندگی میکردند، ولی کپرشان به روز بود، استحکام و امکانات داشت. این سازه میتواند خودش یک جاذبه گردشگری باشد، اما به دلیل نبود اطلاعات، دولتهای قبل کلی هزینه کردند برای مردم آنجا مسکن ساختند، در نهایت هم کسی نرفت در آن خانهها زندگی کند؛ همه اش تبدیل به انباری و طویله شد.
به گفته رضایی، بزرگترین مشکلمان در روستاها آموزش است؛ اگر بتوانیم مردم را توانمند کنیم، بزرگترین لطف را به پیشرفت و رفع محرومیت روستاها کرده ایم. دست کم وامی که میدهند، بایدبه مردم آموزش دهند با این وام چه کاری میتوانند انجام دهند. اما وقتی موضوع به خود مردم واگذار میشود، چندان نتیجه بخش نیست و مثلا فرد در منطقه کم آب و کویری، هندوانه میکارد!
محمدجواد ترابی، کارشناس نجومی که راهنمای گردشگری نیز هست، از تأثیر ترکیب رشتههای مختلف با گردشگری میگوید: وقتی مردم متوجه تأثیر گردشگری در زندگی شان میشوند، حاضرند برای جذب گردشگر، از برخی از فاکتورهای رفاهی نیز چشم بپوشند.
چیزی که مد نظر سازمان جهانی گردشگری است، همین همراهی اهالی روستاست. ترابی با بیان مشاهدات خود از روستاهایی در محدوده پارک آسمان تاریک در ارمنستان و گرجستان میگوید: مردم این روستاها که در زمان فروپاشی شوروی با مشکلات اقتصادی فراوانی دست و پنجه نرم میکردند، به خوبی متوجه شدند با مدیریت نور میتوانند سالانه هزاران گردشگر از سراسر دنیا جذب و زندگی شان را دگرگون کنند. به عبارتی نان این مردم، امروز از آسمان تاریک تأمین میشود.
در دنیا با ثبت نام پارکهای آسمان تاریک، مکانهای مناسب برای رصد ستارگان به رصدگران معرفی میشود. در این مکانها روی همه لامپها درپوش میگذارند تا نور مزاحم برای رصد وجود نداشته باشد و ستارگان دیده شوند. مدیریت آلودگی نوری علاوه بر جذب گردشگر در پایداری زیست محیطی، صرفه جویی در مصرف انرژی، توسعه پایدار با نرساندن آسیب به درختان و پرندگان مهاجر موجب کسب امتیاز در سایر معیارهای سازمان جهانی گردشگری نیز میشود. در ایران نیز اصفهک طبس دارد گامهایی در این راه برمی دارد. در خراسان رضوی، روستاهای سمت داورزن، کلات نادر و قوچان میتوانند در این زمینه موفق باشند.