اما آیا والدین این رفتارها را آگاهانه انجام داده و در فرایند رشد دخترشان از کودکی تا نوجوانی همواره میدانستهاند با رفتاری که با او دارند چه نوع انتظاراتی را در او ایجاد میکنند؟ آیا ارتباط دختران و والدین بهویژه مادران، در اصل ماجرا و بنیان ارتباط، به شکل و شمایل تعامل نزدیک میشود؟
مهتاب علی نژاد | شهرآرانیوز؛ در دریای مواج نوجوانی، دختران در جستوجوی امنیت ساحل برای رهایی از گمگشتگیهای بلوغ و آشنایی با انتظارات جامعه از خود هستند. آنان این ساحل را خانواده خود قلمداد میکنند. چشم به امید حمایت والدین و همراهی آنان میبندند، دختر نوجوان حیران در تلاطم خودشناسی و دیگرشناسی و فرایند آشناشدن با واقعیتهای اجتماعی جامعهای که در آن زیست میکند انتظار دارد والدین به شکلی خردمندانه و راهگشا با او وارد تعامل شوند. در واقع، این انتظار خردمند بودن والدین را خود والدین با سبک رفتار خود و روش پرورشیشان مانند نصیحت کردن، انتقال تجربه و تشویق و تنبیهها ایجاد کردهاند.
اما آیا والدین این رفتارها را آگاهانه انجام داده و در فرایند رشد دخترشان از کودکی تا نوجوانی همواره میدانستهاند با رفتاری که با او دارند چه نوع انتظاراتی را در او ایجاد میکنند؟ آیا ارتباط دختران و والدین بهویژه مادران، در اصل ماجرا و بنیان ارتباط، به شکل و شمایل تعامل نزدیک میشود؟ تعامل در معنی ارتباط دوسویه و متقابلی که هر ۲ طرف بتوانند موجودیت خود را در تعامل بروز دهند و با گفتگو در این تعامل بتوانند اعتماد کنند و رشد داشته باشند. مادران امروزه اکثرا در کنار خانهداری، به اشتغال در جامعه هم میپردازند، چه از نوع مشاغل خانگی باشد چه از نوع مشاغل کارمندی، خدماتی یا هرآنچه وظایف نقشی آنان را از مادر خانواده به یک فعال در عرصه اقتصادی نیز گسترش دهد. افراد بسیاری بر این باورند که مادر خانهدار فرصت بیشتری برای تعامل با فرزند خود دارد و میتواند کارهای خانه را متناسب با نیازهای افراد خانواده سامان دهد.
گروهی که اینگونه میاندیشند در موارد بروز مشکل برای دختران نوجوان و مشخص شدن نداشتن تعامل مؤثر در خانواده، شاغل بودن مادر و تنها ماندن دختران در اغلب ساعات روز را دلیل گمگشتگی و مسائل ایجادشده در زندگی دختران نوجوان میدانند. حتی در صورت نبود بروز هیچگونه مشکل یا دردسری در فرایند طی شدن دوره نوجوانی و گذار دختران از دوره راهنمایی و دبیرستان باز هم بر این باورند که حضور مداوم مادران در خانه سبب برقراری ارتباط مؤثر با فرزندان است. اگرچه این دیدگاه کاملا سنتی در دورهای دارای اعتبار و کارکرد بود، در زندگی پرمشغله ناشی از تغییرات شتابزای زندگی به سبک ارتباطات فراگیر جهانی، این دیدگاه اعتبار اولیه خود را از دست داده است.
در زندگی به سبک کنونی جامعه ایران، خانهدار یا شاغل بودن مادر در چگونگی و کیفیت برقراری تعامل مؤثر تأثیر چشمگیری ندارد. آنچه مهم است و باید به آن توجه شود مهارت مادر به عنوان والد بزرگسال باتجربه و صاحب نفوذ در خانه است. میزان آگاهی مادر از شرایط ویژه دوره نوجوانی، میزان شناخت از فرزندش، درک محدودیتهای اقتصادی یا فرهنگی خانواده، شناخت بستر جامعهای که در آن زندگی میکند، و واقف بودن یا نبودن به انتظارات اجتماعی مخرب یا رشددهنده معیارهایی هستند که تعامل با دختران در خانواده را به تعاملی موفق یا تعاملی شکستخورده تبدیل میکنند.
انتظارات اجتماعی هنجارهایی هستند که از سوی جامعه از دختر نوجوان انتظار میرود آنها را پاس بدارد و در چهارچوب حفظ نظم اجتماعی مطابق هنجارها رفتار کند. پیوسته در طول دوران دبستان و کودکی و پس از آن با شروع راهنمایی و دبیرستان و نوجوانی، والدین و اطرافیان دختر نوجوان بنابر آنچه جامعه به آنان آموخته است، از دختران انتظار دارند مطابق آنچه از آنان انتظار میرود رفتار کنند. جدا از این نکته که انتظارات اجتماعی تا چه اندازه عقلانی و خردمندانه هستند، به عنوان کسی که در تعامل با دختران نوجوان هستید، چه در جایگاه نقشی مادر و چه در سایر جایگاههای نقش اجتماعی مانند پدر، خواهر، برادر، دوست، مربی، معلم، سیاستگذار عمومی یا مدیر، تا چه اندازه به این نکته توجه داشتهاید که همانگونه که شما به عنوان عضوی از جامعه و مطابق انتظارات اجتماعی از دختر نوجوانی که با او تعامل دارید انتظاراتی اجتماعی دارید، دختران نوجوان نیز از شما و به عبارتی از جامعه انتظاراتی دارند؟
زمانی که از رابطه دوسویه تحت عنوان تعامل سخن میگوییم، میتوانیم صرفا به دختران نوجوان گوشزد کنیم که باید مطابق انتظارات اجتماعی عمل کنند یا به شکلی معقول، خردمندانه و منصفانه، باید به عنوان طرف مقابل یک تعامل، متوجه انتظاراتی نیز که آنان از جامعه کوچک خانواده و جامعه بزرگتر یعنی سرزمین ملی دارند باشیم؟
مسئله مهم و قابل توجهی که فرایند زندگی را برای دختران نوجوان در زندگی امروز دشوارتر از نسل مادران خود در دوره نوجوانیشان کرده است تغییرات شتابزای فرهنگی و اجتماعی به طور جهانی و ملی، و عقب ماندن اکثریت والدین از درک فضای زندگی در عصر ارتباطات جهانی است. برای موفقیت در برنامهریزی و سیاستگذاری، چه در سطح خانواده و تعامل مؤثر درونگروهی و نَسَبی و چه در سطح اجتماعی و تعامل مؤثر برونگروهی و عمومی، گام اول کسب شناخت مناسب از دوره نوجوانی سپس شناخت هویت و شخصیت نوجوانی است که با او وارد تعامل میشوید.
کیفیت تعامل در گام اول به میزان شناخت بستگی دارد نه به اینکه شما به عنوان یک مادر خانهدار میتوانید وقت زیادی را با دخترتان سپری کنید یا به عنوان یک مادر شاغل فرصت همراهی کمتری دارید. برای تعامل مؤثر به شناخت اولیه نیاز است. برای شناخت اولیه نیز علاوه بر درک شخصیت دختران، باید فهم اولیه و مناسبی از فرایند هویتیابی آنان در بستر جامعه به دست آورد. از سوی دیگر، مادران با توجه به تغییرات اجتماعی و افزایش شکاف نسلی نیاز دارند تا در زمینه برقراری ارتباط با نوجوان خود، آموزش ببینند و کسب مهارت کنند. تا زمانی که قادر نباشید به درک روشنی از انتظاراتی که دختران نوجوان از جامعه دارند دست یابید، برقراری یک تعامل مؤثر ناممکن است.