سرپرست شهرداری منطقه ۵ گفت: سندهای مشاع در مسئله تملک اراضی بایر و ایجاد فضای سبز گود فخار وجود دارد؛ با مالکان مذاکره و توافق کردیم، اما گفتگوهای اصلی را باید به پس از اخذ سند رسمی موکول کرد.
فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ «طرح جمعآوری و پمپاژ فاضلاب گود فخار تصویب شد.» این جمله کوتاه را بهصورت غیررسمی شنیدیم. اگر درست باشد یعنی آرزوی چنددهساله اهالی منطقه درحال تحقق است. خانههای نمور، سقفهای ترکبرداشته، دیوارهای شورهزده و چاههای خانگی که هنوز به ۳ ماه نکشیده باید خالی شوند، بهاضافه اراضی بایر و امکانات تفریحیای که نیست؛ اینها رنجهای ناخواستهای است که به بخشی از زندگی ساکنان گود فخار تبدیل شده است.
از ابتدای سال، این سومینباری است که شهرآرا پای درددل اهالی مینشیند و آرزوهای نهچندان بزرگ آنها را به گوش مسئولان میرساند. از آخرینباری که به میرزاکوچکخان ۱۶ آمدیم و ۲۳ پله ورودی به گود فخار را پایین رفتیم، حدود ۴۰ روز میگذرد. حضور این دفعه ما در منطقه، با مشاهده تغییراتی محسوس همراه شد. مسئولان میگویند این تازه شروع ماجراست و مردم باید منتظر غافلگیریهای خوشایند بعدی باشند.
از مردم برای مردم
از خوشایند بودن اتفاقاتی که قرار است برای گود فخار رخ دهد، تاحدودی آسودهخاطریم، چون دستکم در حوزه مدیریت شهری، طرحها برگرفته از نظرات مردم است. به گفته سرپرست تازهمنصوبشده شهرداری منطقه ۵، بیشتر آنها از دل گفتگو با مردم و براساس مطالعات میدانی شورای اجتماعی محله و دفتر تسهیلگری کوی سلمان استخراج شده است. «برنامهها را از مردم گرفتیم و برای مردم انجام میدهیم.» میلاد مرادنیا این را میگوید و روی انجام فعالیتهایی تاکید میکند که محرک توسعه باشند؛ مختصر و به زبان ساده یعنی فعالیتهایی که حضور و تحرک مردم در محله را افزایش دهد و محله در سایه این رفتوآمدها، خودش را بازیابی کند.
او بهعنوان نمونه به کوچهنشینیهای عصرگاهی همسایهها، بهعنوان عادتی مرسوم و قدیمی اشاره میکند و از برنامهریزی برای ایجاد پاتوق بهمنظور نشستن و گپ و گفت همسایهها میگوید. قرارگرفتن خانهها در گودی و امکان تماشای آن از مناطق همجوار، فرصتی دیگر برای تبدیل این منطقه به یکی از جاذبههای شهر است که با رنگآمیزی هر خانه با یک رنگ، ممکن میشود. مرادنیا خبر را داغ داغ به ما میدهد و میگوید که موافقت سازمان فرهنگیتفریحی شهرداری با این طرح را شفاهی دریافت کرده است و کار وارد فرایند اداری و اجرایی خواهد شد.
جمعشدن خار و خاشاک و تسطیح زمینهای بایر منطقه که به جولانگاه معتادان تبدیل شده بود، همچنین تبدیل زمینی خاکی به پارک کودک، برنامههای اجراشده دیگری است که مشاهدات میدانی نشان میدهد خوشحالی کودکان و والدین و امیدواری آنها به روزهای بهتر را به همراه داشته است.
حال و هوای تازه محله
راهپلههای ورودی به گود فخار، نردههای رنگآمیزیشده جدیدی دارد و دیگر لازم نیست مانند مراجعه دفعه قبلمان به منطقه، موقع بالا و پایین رفتن از پلهها، نگرانی برای سقوط احتمالی کودکان بازیگوش را در ذهن مرور کنیم. دیوارهای رنگ شده کوچهها نیز با تابلوهای منقوش به نام شهدا و شماره کوچه، تصویری زیباتری از گود فخار را پیش چشممان میگذارد. تا همین چند وقت پیش، اهالی مجبور بودند برای نشانیدادن از عبارتهایی استفاده کنند که فقط خودشان از آن سر در میآورند؛ چیزهایی مثل «گود مَندَلی، کوچه سوم، خانه چهارم».
تبدیل یکی از زمینهای بایر منطقه به بوستان کودک، اتفاق دیگری است که در اهالی، حس خوب امیدواری را موجب شده و «قربانی»، یکی از مخاطبان شهرآرا با ارسال پیامک به روزنامه شهرآرا، بابت پیگیری احداث آن از شهرداری منطقه تشکر کرده است.
نشانی بوستان را از هر کس که بپرسیم میداند؛ بهخصوص کودکان منطقه که حالا این بوستان و وسایل بازی رنگارنگش به رویای محققشدهشان تبدیل شده است. هنوز تا تکمیل پروژه، زمان لازم است؛ باوجوداین بچهها برای همین ۲ سرسره نصبشده هم صف میکشند و صدای جیغهای از سر شادیشان، محله را پر میکند. «وقتی شلوغ میشه، بازی خیلی حال میده. سرسرهها رو دخترونه پسرونه کردیم. قراره شهرداری بیاد اینجا رو خوشگلتر کنه»، «آبجی کوچولوم میآد اینجا بازی. منم به هوای اینکه مواظبش باشم، سرسرهبازی میکنم». اینها را فاطمه و محدثه میگویند. پرنیان ششساله که خودش را باسواد و کلاس دومی معرفی میکند هم جای خالی تابها را نشان میدهد و با ذوق، مژده نصب آنها را به ما میدهد.
یکی دیگر از اهالی که خود را «نوروزی» معرفی میکند، از هر دو سهجملهای که میگوید، یکی را با «به قرآن» همراه میکند و میگوید: یک روز آمدند و گفتند بیایید بیرون، شهردار آمده. اسم شهردار را نمیدانم به قرآن. میتوانید از همین رفتگرها بپرسید. کسی را نفرستاد، خودش آمد توی منطقه و قول داد همین زمین خاکی روبهروی خانه ما را برای بچهها پارک درست کند. روزها را شمردم. ۲۷ روزه درست کرد. ما که راضی هستیم از کارش به قرآن. خدا عوض خیر بدهد، وگرنه ما مردم فقیربیچاره چه داریم که عوض بدهیم.
پیرزنی از اهالی محله که خودش را خیلی خودمانی، «مادر حسین» معرفی میکند، میگوید که ۵۰ سال است اینجا زندگی میکند. آنقدر آبادانی محله را دور میبیند که همهاش میگوید: از ما که گذشت، انشاءا... بچههایمان باشند و خوبشدن اینجا را ببینند.
خاطرات آسیب کودکان بهدلیل بازی در زبالهها و خار و خاشاک در ذهنش حک شده است، مثلا آن دفعه که پای پسرش با شیشه شکسته، ناجور برید و خونریزی کرد. باوراندن روزهای بهتر به امثال او که دهها سال، بیاعتنایی مسئولان وقت را دیده و وعدههای عمل نشده را شنیدهاند، کار سادهای به نظر نمیرسد.
چیزی به اذان ظهر نمانده است و کارگران همچنان در بوستان کودک، مشغول کارند. یکی شمشادهای نونهال را آب میدهد، یکی پیادهرو را جارو میکشد، دیگری روی خاکهای نرم آب میپاشد تا گردوخاک پروژه، اهالی را اذیت نکند. آن یکی هم پشت لودر نشسته و خاکبرداری میکند. تا فصل سرما نرسیده، باید کار تمام شود.
اگو اجرا میشود
«خدا روی من را دید که وقتی فروکش کرد، اینجا نبودم. وگرنه میرفتم آن ته.» پیرزن ابروهای سپیدش را درهم کشیده است. با انگشت، چاه توی حیاط را نشانمان میدهد و از نامقاوم بودن خانه قدیمیاش دربرابر نم همیشگی زمین میگوید. یکی دیگر از بانوان محله که روی پله ورودی خانهاش نشسته است و اوضاع کوچه را برانداز میکند، میگوید: قالیهایمان میپوسید. مجبور شدیم کف خانهها را اول ایزوگام و بعد، گچ کنیم. چاه هم هر سهچهار ماه یک بار باید خالی شود، هر بار ۱۵۰ هزار تومان خرج برمیدارد. تو را به خدا هرچه میتوانید تبلیغ کنید تا بیایند اینجا را درست کنند.
آخرین وضعیت اجرای طرح فاضلاب در گود فخار را از معاون مهندسی توسعه شرکت آب و فاضلاب مشهد جویا میشویم. مهدی حاجیآبادی روی شنیدهها درباره تصویب این طرح در هفتهای که گذشت، صحه میگذارد و به شهرآرا میگوید: برای ما یک چیز اصل است؛ اینکه مسئله فاضلاب گود فخار حل شود؛ همانطورکه این طرح برای مناطق اطراف اجرا شد. از نظر ما تصویب طرح بهمعنی رفع مشکل مردم نیست. مشکل وقتی حل میشود که وارد مرحله اجرایی شویم.
او درباره احتمال اجرای طرح فاضلاب و طرح جمعآوری آبهای سطحی بهصورت مشترک، که پیش از این بهعنوان یک گزینه برای گود فخار مطرح بود، بیان میکند: این گزینه، منتفی است. جلسهای با شهرداری منطقه برگزار کردیم و به این نتیجه رسیدیم که از نظر فنی اجرای مشترک این ۲ طرح، ممکن نیست؛ چون آب باران لحظهای است و شاید سالی یکیدوبار نیاز به استفاده از سامانه باشد، اما فاضلاب، دائمی است. ناگزیر هر دستگاه باید مستقل کار خودش را انجام بدهد.
وقتی از او میپرسیم آیا امکان کلنگزنی طرح در سال ۹۹ وجود دارد یا خیر، پاسخ میدهد: بعید است به سال ۹۹ برسیم. این اتفاق احتمالا در ابتدای سال آینده رخ خواهد داد. تهیه اسناد، دادن فراخوان، برگزاری مناقصه و انتخاب پیمانکار حدود ۲ ماه طول میکشد. نکته اصلی این است که باید فاضلاب گود فخار پمپاژ شود و به سطح زمین برسد؛ بنابراین به یک ایستگاه پمپاژ و زمینی برای احداث آن نیاز داریم. تملک زمین برای احداث ایستگاه، جزو وظایف آبفاست. باید با شهرداری منطقه مکاتبه کنیم. خوشبختانه شهرداری برای نهایت همکاری و تسریع در تملک قول مساعد داده است. اگر چنین زمینی دراختیار شهرداری باشد، کار سریعتر پیش میرود و اگر مالک شخصی داشته باشد، باید حقوقیها برای تملک آن ورود پیدا کنند و فرایند طولانیتر
میشود.
روزهای بهتری در راه است
«برای دراختیار قراردادن زمین و البته واگذاری سپتیک به آبفا، آمادگی داریم.» سرپرست شهرداری منطقه ۵ با بیان این جمله، به وظیفه دستگاهها برای صرف حدود ۲۰ درصد از اعتبارات عمرانیشان در مناطق کمبرخوردار و حاشیهای اشاره میکند و از پیگیری شهرداری برای ورود معاونت دادستانی و پایکارآوردن دستگاههای مربوط خبر میدهد. تصویب طرح فاضلاب، یکی از ثمرات این پیگیری است که مرادنیا درباره آن میگوید: هرچند شهرداری برای دراختیار قراردادن زمین احداث ایستگاه پمپاژ فاضلاب، وظیفهای ندارد، اما ما حاضریم بهازای واگذاری پروژه جمعآوری آبهای سطحی، زمین را دراختیار شرکت آب و فاضلاب قرار دهیم.
او ادامه میدهد: احداث ایستگاه پمپاژ در اراضی دیگری بهجز آنچه دراختیار شهرداری است، کار را به رایزنی با مالکان شخصی میکشاند. بررسیهای ما نشان میدهد که این مالکان سند مشاع دراختیار دارند و تا سند رسمی از اداره کل ثبت اسناد و املاک نگیرند، نمیتوان با آنها وارد مذاکرات جدی شد.
به گفته سرپرست شهرداری منطقه ۵، سندهای مشاع در مسئله تملک اراضی بایر و ایجاد فضای سبز گود فخار نیز وجود دارد؛ «با مالکان مذاکره و توافق کردیم، اما گفتگوهای اصلی را باید به پس از اخذ سند رسمی موکول کرد. این قسمت از ماجرا به اداره کل ثبت و پیگیری مالکان برمیگردد.»
او تاکید میکند: هرچند پروژههایی که بهتازگی در گود فخار انجام شده، هیچ اعتبار مصوبی نداشته است، آبادانی گود فخار از نظر شهرداری با هیچ مسئلهای مواجه نیست و از اعتبارات داخلی شهرداری منطقه، هزینه میشود.
تصویری که مرادنیا از آینده پیش روی گود فخار پیش رویمان میگذارد، متفاوت و زیباتر از تصویر این روزهای این محله است؛ «پروژه احداث زمین فوتبال درکنار بوستان کودک در دست اقدام است. دیوار مجاور بوستان با گیاهان رونده و درختکاری به دیواری سبز تبدیل میشود. ۳ نقاشی دیواری تاییدیههای لازم را گرفته است. یکی از آنها با محوریت هویت گود فخار و یادآوری کورهها و کارگران آجرپزی اجرا میشود. پرندهها بهویژه مرغهای مینا که بهوفور در گود فخار دیده میشوند، روی درختان منطقه، آشیانهدار میشوند. بابت تکمیل بوستان کودک و آسفالت معابر اطراف هم خاطرتان جمع باشد؛ به فصل زمستان نرسیده، تمام میشود.»