زمانی ارگ مشهد احیا میشود که گردشگر، بازدید از این خیابان را در فهرست برنامههایش بگذارد
شیما سیدی | شهرآرانیوز؛ «احیا» و «بهسازی» ۲ واژه زیبا در کلام و تلخ در خاطر مشهدیهاست. با وجود بار مثبت این واژگان، آنچه به محض شنیدنشان در ذهن مشهدیها تداعی میشود تخریب است و تخریب. چند سالی میشود مردم این کلمات را از زبانها شنیده و نابودی بناهایی را به چشم دیدهاند که تنها یادگاریهای ما از قدیم بودند، آنچه ما را به گذشته وصل میکرد. به همین دلیل است که وقتی خبر «بازآفرینی و احیای خیابان ارگ» منتشر میشود دوباره دستها و دلها میلرزد مبادا این بار هم شاهد نابودی خیابانی باشیم که روزگاری مهمترین تفرجگاه مشهدیها بود.
نام خیابان ارگ چنان در حافظه جمعی مردم مشهد ثبت شده است که هرچند نسل امروز خاطرهای از آن ندارد و هیچگاه چهارطبقهای را به چشم ندیده و به تماشای فیلمی در سینما فردوسی، دیدهبان، آسیا یا شهرزاد و ... ننشسته و طعم بستنی کافه چمن زیر زبانش نیامده است، باز هم برای دادن نشانی محدودهای که با نام مدرس تابلو خورده است، از نام ارگ استفاده میکند. در گزارش پیش رو در گفتگو با دکتر متولی حقیقی، نویسنده کتاب «تاریخ معاصر مشهد»، نگاهی انداختیم به تاریخچه خیابان ارگ و شرایط لازم برای احیای آن. سپس در میزگردی با حضور دکتر هادی ایوانی، مدیر دفتر تسهیلگری، احیا و بازآفرینی ارگ، شرفی، جامعهشناس همکار در تهیه این طرح، حسینی، مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی مشهد، و هادیان و شریفی، نمایندگان ۲ سمن «ارگ» و «چهارطبقه» که این نامها را از روزگار آبادانی همین خیابان الهام گرفتهاند و اکنون دغدغه شان احیای آن است، به گفتگو نشستیم. در انتها نیز ابهامات باقیمانده را در گفتگو با حیدر حبیبی، معاون فنی و شهرسازی سازمان بازآفرینی شهرداری مشهد، طرح کردیم.
ارگ باید همراه با هویتش احیا شود
حرف احیای ارگ را با دکتر یوسف متولی حقیقی، استاد تاریخ و نویسنده کتاب «تاریخ معاصر مشهد»، در میان میگذاریم. بلافاصله میپرسد: منظور از احیای ارگ چیست؟ احیای ۴ تا ساختمان یا احیای ارگی که در ذهن مردم مشهد و حتی زائران و گردشگران به یادگار مانده است؟ او توضیح میدهد: ارگ دوره قاجار سالهاست خراب شده، اما ارگی که امروز در ذهن مشهدیهای قدیم به یادگار مانده، محلی است برای تفریح روشنفکران. اگر میخواهیم نام ارگ دوباره سر زبانها بیفتد، باید همان چیزهایی را احیا کنیم که مردم ارگ را به آن میشناختند.
این تاریخنگار با سفری کوتاه به گذشته میگوید: در گذشته، مردم هروقت میخواستند فیلمی ببینند به ارگ میرفتند. میخواستند تئاتر تماشا کنند تنها مقصدشان ارگ بود. هر کس از هرکجا به مشهد میآمد (حتی گردشگران خارجی) باید حتما سری به کافه چمن در خیابان ارگ میزد. حالا کافه چمن چه میداد؟ شیرینی و شیرکاکائو. کافه داشآقا در خیابان ارگ یک کافه معمولی، اما یک پاتوق مهم بود. همه روشنفکران بزرگ مشهدی و فرهیختگانی که به مشهد میآمدند حتما سری به کافه داشآقا میزدند. کتابفروشیهای راسته ارگ و جنت برای خودش مخاطبان خاصی داشت؛ بنابراین ارگ یک هویت داشت که این هویت از عناصر مختلفی تشکیل میشد. اگر میخواهیم ارگ را احیا کنیم، باید این هویت را به ارگ برگردانیم، نه اینکه تنها یک تابلو بزنیم و بنویسیم خیابان ارگ. لالهزار در تهران هنوز به همان نام تابلوگذاری شده است، اما هیچ هویتی ندارد. یک خیابان معمولی و شلوغ است.
ارگ هم حالا شده است محل ترافیک و پارک خودرو. من که ۵۰ سال است در این شهر زندگی میکنم و خیابان ارگ برایم خاطرهانگیز است، وحشت میکنم سمت این خیابان بروم. اصلا آنجا چه چیزی دارد که من بروم؟ یک دادگاه است که آدم ترجیح میدهد سمتش نرود. ترافیک است و پارکینگهایی که در خلوتترین شرایط باید نیم ساعت در صف بایستی تا نوبتت شود. البته اینکه تنها راه خودرو را هم ببندند و بگویند محور پیاده باشد راه حل نیست. اصل این است که در این خیابان جاذبهها احیا شود وگرنه مردم بروند چه چیزی را ببینند؟ بنابراین زمانی میتوانیم بگوییم ارگ احیا شده است که زائر بعد از زیارت حرم مطهر رضوی، ارگ را هم در برنامههای بازدیدش بگذارد. امروز معمولا طرقبه و شاندیز و گاهی هم توس در این فهرست قرار دارند.
او سپس قدمهای لازم برای احیای ارگ را چنین برمیشمارد: اول باید حوزه ارگ مشخص شود، یعنی بدانیم از کجا تا کجا محدوده ارگ است. سپس باید ببینیم با توجه به بودجهای که داریم اصلا احیای ارگ امکانپذیر هست. متولی، خود، سؤالش را اینطور پاسخ میدهد: البته قرار نیست همهچیز به حالت قبل برگردد. بالأخره شرایط تغییر کرده است.
اما برخی کارها بهراحتی شدنی است. تنها کافی است شهرداری قدری آسان بگیرد تا کافهها دوباره احیا شوند یا درباره سینماها اکنون ۳ سینما به همان شکل قدیم و دست نخورده باقی مانده است. کافی است قدری مشوق برای صاحبان این سینماها در نظر گرفته شود و نظرشان به سرمایهگذاری دوباره جلب شود. خانههای تاریخی را نیز که هویت این محله هستند میتوان با راهکارهایی نجات داد. کتابفروشیها هم بازگشتپذیرند. همه اینها به بودجه و هزینه بستگی دارد. در این راه مهم این است که یک مجموعه احیا شود وگرنه احیای تک بهتک گرچه از هیچ بهتر است، احیای ارگ نیست.
بازآفرینی یعنی طراحی به وسیله و با مردم
«بازآفرینی» برای مردم کوچه و خیابان تنها یک واژه است، یکی دیگر مثل «احیا» و «بهسازی» که سالها از قبلش آسیب دیدهاند. در این شرایط چطور میتوان ذهن پر ابهام مردم را راضی کرد به طرح بازآفرینی اعتماد کنند؟ با این پیشینه، مدیران دفاتر تسهیلگری راهی دراز در بازهای کوتاه پیش رو دارند. بر اساس تعریف بازآفرینی، برای تهیه طرح یک خیابان، باید با مالکان تکتک بناها به مذاکره نشست. از آن سو، با توجه به بازه زمانی تعریفشده برای طرح ارگ، این کار باید حداکثر ظرف ۲ سال انجام شود، اتفاقی که از همین آغاز، شدنی به نظر نمیرسد.
دکتر هادی ایوانی، مدیر دفتر تسهیلگری و بازآفرینی ارگ، درباره این ابهام میگوید: طرح بازآفرینی نگاهی جزءبهکل دارد. یعنی طراحی است که به وسیله و با مردم تهیه میشود. بر اساس این طرح، باید با مردم وارد مذاکره شوید، مسائل و شرایطشان را ببینید و برای هر موضوع نسخهای خاص خودش را بپیچید. در خیابان ارگ هم قرار است سندی به نام سند بازآفرینی تولید کنیم که مجموعهای از پروژههایی است که از دل درخواستها و مسائل مردم بیرون میآید.
احیای ارگ بدون جریانسازی ممکن نیست
ایوانی مرزهای حدودی محدوده دویستودههکتاری ارگ را چنین تعریف میکند: از یک سو خیابان دانشگاه تا خیابان خاکی (آخوند خراسانی) را شامل میشود و از سوی دیگر به خیابان بهار میرسد. در سمت دیگر تا بالاخیابان و میدان شهدا امتداد دارد. این منطقه به واسطه جایگاه هویتی و تاریخیاش، بر خلاف سایر محلات که در آنها فقط نظر ساکنان محلی لحاظ میشود، باید بتواند نظر اکثریت مردم مشهد را جلب کند؛ بنابراین در تعریف این طرح باید نظر فرهیختگان، تاریخدانان، اقتصادشناسان، سمنها و گردشگران را هم در نظر گرفت.
ایوانی و همکارانش بر همین اساس تاکنون با گروههای مختلفی جلسه گذاشتهاند و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که احیای ارگ تنها احیای جداره و پوسته نیست، بلکه هدف برگرداندن دوباره زندگی و خاطره به این محله است. او توضیح میدهد: خیابان ارگ مشهور است به خیابان خاطرهها. مردم در این خیابان خاطره جمعی دارند، به این مفهوم که آدمهای متفاوت و ساکنان شهر از آن خیابان خاطره مشترک و به آن حس تعلق دارند. این یعنی ارگ یک سرمایه اجتماعی برای شهر مشهد است.
با این حال، به واسطه جنس کار دفتر تسهیلگری که ذاتی کالبدی دارد، احیای ارگ نیازمند همراهی گروههای مختلف مردمی است. به همین دلیل، ایوانی خطاب به سمنها میگوید: ما فقط میتوانیم پوسته را احیا کنیم، اما برای زنده کردن ارگ، باید شما برای این خیابان رویداد تعریف کنید.
آمدهایم که روندها را تغییر دهیم
شناسایی دستکم ۲۰۰ اثر ارزنده و نجات ۲ تا از آنها در ۴ ماهی که از ایجاد دفتر تسهیلگری ارگ میگذرد از دستاوردهایی است که امیدها را به آینده طرحهای بازآفرینی روشن نگه میدارد، بهویژه وقتی ایوانی این روند را با ۴۱ سال گذشته مقایسه میکند: در طول سالهای بعد از انقلاب تنها ۶ اثر نجات پیدا کرده است، اما ۲ دفتر تسهیلگری ارگ و سرشور با گذشت نزدیک به ۴ ماه، توانستهاند ۳ اثر را در مذاکره با مردم حفظ کنند. یعنی اگر بخواهیم با روند قبل مقایسه کنیم، نزدیک به ۲۰ سال جلو رفتهایم. ما با تکیه بر این دفاتر قصد داریم روندها را تغییر دهیم، البته با کمک میراث و سمنها.
بازگرداندن اعتماد به مردم کار دشواری است
با همه توضیحات دکتر ایوانی، هنوز یک دغدغه مهم وجود دارد: اعتمادسازی. صالح شریفی، عضو سمن چهارطبقه، نگرانیاش را اینطور ابراز میکند: یکی از مسائلی که پیش روی دفاتر بازآفرینی قرار دارد این است که شهروندان به سیستم مدیریت شهری اعتماد ندارند. دلایل آن هم متفاوت است و به عملکرد مدیران گذشته برمیگردد؛ بنابراین دکتر ایوانی نیاز دارد اعتماد ازدسترفته را در یک قسمت از شهر و به خودش برگرداند، آن هم در زمانی کوتاه. ممکن است با تلاش ایشان تا اندازهای این اتفاق رخ دهد، اما با کوچکترین جرقهای که دکتر ایوانی یک حرفی بزند و یک جای دیگر تصمیم دیگری بگیرد، این امید به اعتماد بهسرعت از دست میرود. مردم میگویند اینها هم مثل قبلیها هستند.
این نگرانی به صورت ویژه برای خیابان ارگ مطرح است، زیرا بر اساس طرح شرکت مشاور طاش در دهه ۸۰ که هنوز هم به صورت کامل منتفی نشده است، خیابان ارگ باید تعریض شود؛ بنابراین اگر دفتر بازآفرینی میزنیم و دارد کاری میکند، یک بخش دیگر از مدیریت شهری نباید کاری خلاف آن را انجام دهد.
اگر بودجه نداریم بهتر است فقط همین وضع موجود را حفظ کنیم
خیابان ارگ سرمایهای است که از گذشتگان به ما رسیده است. میتوانیم آن را بهبود ببخشیم، تخریب کنیم یا همینطور حفظش کنیم و اجازه بدهیم آیندگان برای آن تصمیم بگیرند. اینها راههایی است که در برخورد با خیابان ارگ پیش روی ماست. شریفی راه سوم را برمیگزیند و میگوید: اگر بودجه یا علم لازم برای بهبود خیابان ارگ را نداریم، بهترین راه این است که آن را به همین شکل حفظ کنیم. شاید فرزندان ما بتوانند به شکل بهتری از این سرمایه بهره ببرند.
تعریض و باز کردن خیابان از ۲ سو راه حل نیست
دست روی دست گذاشتن، فریز بناهای تاریخی و رسیدگی نکردن به مشکلات آنها یکی از سیاستهای کنونی میراث فرهنگی است. شباهت انتخاب شریفی به سیاست میراث فرهنگی موضوع سؤال ماست. میگوییم در این مدت و با توجه به این سیاست، شاهد فدا شدن بسیاری از خانههای تاریخی بودهایم. شریفی توضیح میدهد: منظور این نیست که همینطور یک بنا یا خیابان را فریز کنیم و مشکلاتش را رفع نکنیم. قطعا مشکلات باید برطرف شود، اما اینکه بگوییم خیابان ارگ مشکلاتی دارد که یکی از آنها کاربریهای اداری و شلوغی و ترافیک روزانه در آن است، بنابراین راه حل باز کردن و تعریض خیابان از ۲ طرف است، پاسخ مسئله نیست. مسئله یک چیز، و پاسخ چیز دیگری است. متأسفانه امروز هر خیابانی مشکل دارد همین پاسخ را میدهند و میگویند اول تعریض کنیم. حالا در تنها خیابانی هم که در شهر هویت دارد میخواهند آخرین تیر خلاص را بزنند.
تعریض چراغ سبزی است برای تراکم
ایوانی با تأیید صحبتهای شریفی به یکی دیگر از مشکلات تعریض اشاره میکند و میگوید: متأسفانه همیشه بعد از تعریض به ساختمانها اجازه تراکم میدهند و دوباره بر شلوغیها میافزایند. او درباره طرح مصوب خیابان ارگ هم توضیح میدهد: این طرح از سال ۸۱ مصوب شده و با اینکه ۱۸ سال از آن میگذرد و در این مدت فقط تعداد محدودی پلاک تعریض شده (آنها هم مثل چند دندان کشیده منظر شهر را زشت کردهاند) هنوز روی کاغذ به صورت کامل منتفی نشده است. مسئولان شهری فقط در کلام قول حمایت دادهاند.
بافت مرکزی شهر دارد از جمعیت محلی تهی میشود
کوچ خواسته یا ناخواسته جمعیت مشهد از بافت مرکزی اطراف حرم به مناطق ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲ موضوعی است که علی هادیان، عضو سمن ارگ، روی آن دست میگذارد و میگوید: اتفاقی که در بافت اطراف حرم رخ داد و از جمعیت محلی خالی شد، حالا دارد گریبان خیابانهای ارگ و دانشگاه را هم میگیرد. ما باید جلو این مدل را بگیریم، زیرا اگر محلهای جمعیت بومی نداشته باشد، عملا از تب و تاب زندگی میافتد و در سالهای آینده، مردم مشهد بهکل با این قسمت از شهر بیگانه میشوند و به آن حس علاقهای نخواهند داشت.
مرگ تدریجی ارگ
ایجاد پاساژها و مالهای جدید در مشهد و خالی شدن دستکم ۵۰۰ واحد تجاری در جنت و خسروی یعنی مرگ تدریجی ارگ. این را شرفی، کارشناس جامعهشناسی، میگوید. او که در باره زیست شهر، محله و زندگی تحقیق کرده است، با اشاره به خالی شدن مغازهها صحبت هادیان را اینطور تکمیل میکند: در مشهد از لحاظ سرانه فضای تجاری از حد اشباع رد شدهایم. دیگر ظرفیت ندارد. فقط دارد جابهجا میشود. با مالهایی که تولید میکنیم، عملا زندگی درون شهر را خالی میکنیم و میبریم داخل ساختمانها. این با مفهوم، شهر، محله و زندگی در تضاد است و فضای شهری را تضعیف میکند. بر اساس تحقیق ما زائران بیشتر تمایل دارند در راسته نوغان راه بروند و خرید کنند تا تجاریهایی که تازه شکل گرفتهاند، چون این راسته بازارها تنوع بیشتری دارند، راه رفتن در آنها جذابتر است، و جنسها در آنها ارزانتر است. فروشندهها هم بیشتر حاضرند برای راسته خیابان کرایه بدهند تا داخل پاساژ.
با روزبازارهای عصرانه، زندگی را به ارگ برگردانیم
ساخت جلوخان آرامگاه فردوسی یک نمونه خوب از همکاری شهرداری و میراث فرهنگی است که حسینی، مدیر روابط عمومی اداره میراث فرهنگی مشهد، با اشاره به آن میگوید: از آنجایی که بودجه میراث فرهنگی محدود است، ترکیب توان اجرایی شهرداری و مشاوره تاریخی و فرهنگی میراث فرهنگی میتواند به نتایج خوبی برسد.
او به تجربه خود از پیادهراههای اصفهان اشاره میکند و میگوید: در اصفهان حدود ۲ کیلومتر شده است محور پیاده، و مردم با خیال راحت و بدون دود و شلوغی، از راه رفتن در محیط شهری لذت میبرند. خیابان ارگ مشهد نیز از آنجایی که امروز بیشتر کارکرد اداری دارد و عصرها از جمعیت خالی میشود، مکان خوبی است برای راهاندازی راسته گردشگری پیادهمحور. اکنون مشهد خیابان هنر ندارد. ارگ ظرفیت این را دارد که دستکم هفتهای یک روز روزبازار هنر باشد. یک روز در هفته تئاتر روحوضی در آن اجرا شود، یک روز راسته خطاطها و نقاشها باشد و خلاصه هر روز بتوانیم یک رشته از هنر را در آن ببینیم.
ضمانت اجرای طرح بازآفرینی ارگ خود مردم هستند
باز ماندن طرح تعریض ارگ یک دغدغه اساسی است که در صورت اجرایی شدن، کلیت بحث بازآفرینی را زیر سؤال میبرد. برای پیگیری این موضوع با حبیبی، معاون فنی و شهرسازی سازمان بازآفرینی شهری شهرداری مشهد، تماس گرفتیم. او ماحصل پیگیریها و جلساتش را چنین بیان میکند: تا اندازهای که در توان بوده، طرح تعریض ارگ منتفی شده است. در عوض قرار است به سمت حفظ آثار تاریخی این خیابان برویم. این موضوع قرار است بعد از بررسی در کمیسیون ماده ۵، در طرح تفصیلی نیز لحاظ بشود.
حبیبی توضیح میدهد: در بافت تاریخی، دیگر مانند قبل طرح از بالا تهیه نمیشود که شهرداری اجرا کند، بلکه طرحها با مشارکت مالکان و ساکنان تهیه میشود؛ بنابراین ضمانت اجرای آن تمایل و مشارکت خود مالکان است.
طرح احیای بافت اطراف حرم برای ما تجربه بود
او اتفاق رخداده در بافتهای فرسوده شهر و خالی شدن آنها از ساکنان و تخریب بناهای تاریخی را یک تجربه میداند و تأکید میکند: قطعا طرحی که تهیه میشود با چیزی که اطراف حرم اجرا شد و به تخریب بافت انجامید فرق دارد. بارزترین تفاوت آن مشارکت مالکان در این طرح است. شهرداری قصد دخالت مستقیم ندارد. هدف ما این است که گرد و غبار نمای خیابان ارگ را بزداییم و ساختمانهای تاریخی و عرصه فرهنگی و هنری آن را دوباره به مردم مشهد نشان دهیم. خیابان ارگ معماری خاص خودش را دارد و میتوان گفت نمایشگاه و موزه معماری مشهد است.
او درباره احتمال تغییر این طرح با پایان عمر شورای پنجم و شهرداری هم میگوید: اگر احیای هویت ارگ یک جریان شود و این مطالبه از سوی مردم و مالکان وجود داشته باشد، بعید میدانم با پایانیافتن عمر شوراها کار احیا هم پایان یابد.
تاریخنگاری یک خیابان
1135قمری
اولین ارگ مشهد را ملک محمود سیستانی ساخت.
1148قمری
نادر مرکز حکومت خود را به چهارباغ انتقال داد. در این زمان ارگ قلعه نظامیها بود.
1293 قمری
از اواسط دوره قاجار بهویژه زمان فتحعلیشاه و محمدولی دوباره عمارت ارگ بنا شد و مرکز حکومتنشین دوباره به ارگ انتقال یافت.
1307 خورشیدی
ساختوسازها برای ایجاد بهروزترین خیابان مشهد آغاز شد و تا اوایل سال ۱۳۱۰ ادامه یافت.
1313 خورشیدی
خیابان ارگ مهمترین و بهترین گردشگاه مشهد شد. هنوز برج و بارویی که گرد باغ ایالتی کشیده شده است دیده میشود.
1350 خورشیدی
این خیابان تا این زمان بهروزترین خیابان شهر بود که نبض زندگی در آن میتپید اما پساز این سال، با تکمیل مناطق شهری جدیدی چون خیابانهای سجاد و احمدآباد، و تخریب بنای کهن چهارطبقه، شرایط این خیابان تغییر کرد و مرکزیت فرهنگی خود را از دست داد.
1399 خورشیدی
این خیابان بیش از هر چیز بورس لباس مردانه بهویژه کتوشلوار، لوازم ورزشی و طلا و جواهر مشهد شناخته میشود.