صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

انسولین و دست چدنی شیطان

  • کد خبر: ۴۷۴۹۹
  • ۳۰ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۰
عباس محمدیان - رئیس‌سازمان‌بسیج رسانه‌خراسان‌رضوی
فقط دست آمریکا «چدنی» نیست که با دستکش آن را بپوشاند. تمام وجودش چنین است. هرچه می‌کوشد با نقاب‌ها و تن‌پوش‌های گوناگون، حقیقت وجودی خود را بپوشاند، باز قطعه‌ای از چدن پیکرش، از جایی بیرون می‌زند. نمی‌تواند هم جلویش را بگیرد. آنچه می‌کند هم از سر کین است و هم از این روست که اقتضای طبیعتش این است. پس باید هوشیاری افزون کرد در برابر هر دوگانه ملعونی که با خود دارد. بزک‌های گاه‌به‌گاه، مثل لاک‌زدن پنجه گرگ است و تلاش برای زیبانمایی‌اش مثل مسواک‌کشیدن به دندان گرگ. در واقع، اما نه بهداشتی می‌شود و نه زیبا. فقط کافی است از جا برخیزد گرگ تا باز دندان و پنجه در جان دیگری زند و تلاش مسواک‌کشان و لاک‌زنان را یک‌جا به‌باد دهد.
 
نمونه دم‌دستی و تازه‌شده آن همین «کمبود انسولین» است؛ یک داروی حیاتی برای بیماران خاص که خصومت آمریکایی با تحریم جلوی ورود آن را گرفته است. می‌گویند دارو را تحریم نکرده‌اند، اما نمی‌گویند وقتی سیستم بانکی تحریم و پول‌های ما بلوکه شده است و حتی امکان ثبت سفارش نیست و راه دادوستد را سد کرده‌اند و پولی نمی‌توانیم جابه‌جا کنیم، چطور می‌توانیم دارو بخریم؟ چطور می‌توانیم دارو بیاوریم؟ و خیلی چطور‌های دیگر که پرداختن به هر کدام فرصتی دیگر می‌طلبد. مهم نیست که در سیاهه تحریم‌ها اسم دارو را تصریح کرده باشند یا نه، اما همین که راه‌ها را بسته‌اند، در عمل جز تحریم دارو، معنایی ندارد. نتیجه هم روشن است و صدایش از کلماتی شنیدنی است که از حقیقت مظلومیت و غربت یک ملت در فضای مجازی بلند شده است؛ چنان‌که پایگاه خبری انتخاب هم در این باره نوشته است: «شمار زیادی از کاربران توئیتر چند روزی است با هشتگ #انسولین_نیست در حال بیان مشکلات بیماران دیابتی هستند؛ بیمارانی که مدتی است دسترسی آن‌ها به انسولین بسیار دشوار شده است؛ آن هم انسولینی که برای آن‌ها حکم اکسیژن برای نفس‌کشیدن را دارد. "انسولین نیست" یک واقعیت است که طعم تلخ و دردناک آن را این دسته از بیماران حس می‌کنند.
 
اگر هم در گوشه‌وکنار بازار، از راه‌های رسمی و غیررسمی، انسولینی پیدا شود، آن‌قدر گران است که بیشتر بیماران قدرت خریدش را ندارند.» این قبل از هرچیز نتیجه تحریم‌هایی است که نه علیه یک دولت که برای زمین‌زدن یک ملت طراحی شده است؛ ملتی که هیچ گناهی ندارد و بسیاری از بیمارانش حتی نمی‌دانند سیاست را با سین می‌نویسند یا صاد، اما قربانی «جنایت عریان آمریکا» می‌شوند. یعنی آن چدن پنهان باز عریان می‌شود، طعم مرگ می‌گیرد و زشتی آنان را آشکار می‌کند. اما چدن، تحمل فولاد را ندارد؛ شکستنی است و قطعا خواهد شکست این پنجه شوم که شیشه زندگی خیلی‌ها را شکسته است. خواهد شکست آنکه معاهدات انسان‌دوستانه و بین‌المللی را به‌هیچ گرفته است. خواهد شکست دستی که گرمای عهدوپیمان ندارد و دور نیست آن روز که صدای شکستن این دست چدنی، دنیا را خوشحال کند.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.