فرض کنید که تصویری از یک انسان سالم کشیده شود. بههر دلیلی اندازه یکی از پاهای آن تصویر بسیار کوتاه یا بسیار بلند و یکی از دستهای آن نیز برعکس کشیده شود. طبیعی است که چنین تصویری مضحک خواهد بود؛ انسانی با یکپای دومتری و یکپای نیممتری قادر بهراهرفتن عادی نیست. وضعیت بدن ما از تناسبی کارآمد و حتی زیبا برخوردار است. ساختار اقتصادی کشور نیز همینگونه است.
مهمترین وجهی که تناسب آن در اقتصاد باید رعایت شود، قیمت است. قیمت نوعی تناسب پویا را میان وجوه گوناگون اقتصادی جامعه ایجاد میکند. البته در قیمت نوعی خشونت و بیرحمی نیز وجود دارد. بیرحمی به این معنی که اگر کسی پول ندارد، باید بمیرد. ولی این موارد را باید در قالب تأمیناجتماعی یا شیوههای دیگر حل کرد. برای نمونه، اگر دریافت نیازهای زندگی از جمله خوراک و دارو را در شرایط زلزله و سیل منوط به پرداخت پول کنند، افراد بیبضاعت زنده نخواهند ماند. اگر از این حالتهای استثنا بگذریم، اختلال در نظام قیمتگذاری عوارضی دارد که از آن گریزی نیست. اگر قرار باشد که در برخی کالاها و برای زندگی مردم قیمتگذاری شود، در درجهاول این قیمتگذاری نباید تفاوت زیادی با نظام عرضهوتقاضا داشته باشد و در درجه دوم ترجیح دارد که بهجای دستکاری قیمت، هزینه تهیه آن بهنحو دیگری به مصرفکننده پرداخت شود؛ مثل یارانههای مستقیم یا پرداخت بیمهای.
کشف چهار کامیون اقلام دارویی قاچاق در عراق که گفته شد از ایران وارد آن کشور شده است که البته سپس برخیها تکذیبش کردند، در شرایط کنونی جامعه، بازتاب وسیعی داشت؛ هرچند گفته شد کامیونها ترانزیت بوده و از کشور دیگری وارد ایران شدهاند. از این رو تا روشنشدن نتیجه باید صبر کرد، ولی آنچه بهطور قطعی میتوان گفت این است که در شرایط کنونی وضعیت کالا در ایران و کشورهای همسایه مثل ظروف مرتبطه است. اگر سطح مایع در یک ظرف بسیار بالا و در ظرف دیگری که مرتبط با آن است، پایین باشد، مایع از اولی بهسوی دومی روان میشود، مگر اینکه میان این دو ظرف شیرفلکهای باشد که اجازه انتقال مایع از ظرف اول به دومی را ندهد. اکنون بسیاری از اقلام در ایران بهنسبت کشورهای همسایه ارزان هستند؛ هرچند در مقایسه با دستمزدهای ایران گران هستند. پس فشاری روزافزون برای قاچاق آنها به خارج وجود دارد. این فشار متأثر از سطح تفاوت قیمتهاست.
گمرک همان شیرفلکهای است که اجازه خروج را نمیدهد؛ درحالیکه با انواع و اقسام ترفندها میتوان این شیر را موقتی باز کرد یا از راههای ارتباطی دیگری استفاده کرد؛ بنابراین سیاست اقتصادی بهویژه از نظر نظام قیمتگذاری باید متناسب باشد و قیمت هر کالا فاصله معقولی با سایر قیمتها داشته باشد. قیمت را نیز نیاز مصرفکننده و خریدار تعیین میکند. این تناسب برای بسیاری از اقلام و کالاهای ایران دچار اختلال شده است. دارو بهعلت زیادی قیمت نسبتبه حجم و قابلیت انتقال آن بیش از کالاهای دیگر در معرض قاچاق قرار دارد. یک بسته داروی سرطان که در یک جعبه کوچک مثل جعبه کفش جا میشود، میلیونها تومان قیمت دارد. دارویی که با ارزی حدود یکهفتم ارز بازار آزاد وارد کشور میشود و با قیمت کمتری بهفروش میرسد، ظرفیت آن را دارد که افراد سودجو را وسوسه کند. همه داروها کمابیش همین وضع را دارند؛ از قرص آسپرین گرفته تا داروی شیمیدرمانی.
پس تا هنگامی که این حد از تفاوت ظروف مرتبطه در قیمت، میان اینسوی مرز و آنسوی مرز یا میان داروخانه و خیابان ناصرخسرو وجود دارد، فساد و سوءاستفاده جزو جدانشدنی از چنین وضعیت نامتناسبی است. البته وضعیت کمبود انسولین قلمی که امروز ایجاد شده است، شاید قدری متفاوت و ناشی از تحریمهاست، اما در نهایت مسئله این است که باید برای متوازنکردن سیاستها و قیمتها اقدام کرد. آیا باید افزایش قیمت داد؟ پاسخ درست این است که نباید از ابتدا سیاستی در پیش گرفته میشد که با افزایش نقدینگی و کمبود ارز مواجه و به این روز دچار شویم. پس سیاست را باید از سرچشمه درست کرد، وگرنه همین وضعیتی پیش خواهد آمد که آمده است!