در آمریکا این آرای عمومی نیست که نتیجه انتخابات را مشخص میکند، بلکه ۵۳۸ رأی الکترال است که پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را تعیین میکند. هر کاندیدایی که بتواند نصف به علاوه یک این آرا را کسب کند و به عدد جادویی ۲۷۰ رأی الکترال برسد، پیروز انتخاب خواهد شد.
به گزارش شهرآرانیوز؛ در شرایطی که کمتر از سه روز تا اعلام نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا باقی است، دموکراتها نگران از تکرار نتیجه انتخابات دوره پیش یعنی سال۲۰۱۶ هستند؛ انتخاباتی که در آن، کاندیدای حزب دموکرات یعنی هیلاری کلینتون اکثریت آرای عمومی را به دست آورد، اما درنهایت با ازدستدادن اکثریت آرای الکترال (آرای مجمع برگزیدگان)، کاخ سفید را به دونالد ترامپ واگذار کرد.
در آمریکا این آرای عمومی نیست که نتیجه انتخابات را مشخص میکند، بلکه ۵۳۸ رأی الکترال است که پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را تعیین میکند. هر کاندیدایی که بتواند نصف به علاوه یک این آرا را کسب کند و به عدد جادویی ۲۷۰ رأی الکترال برسد، پیروز انتخاب خواهد شد. اما کالج الکترال چیست؟ ترکیب آرای آن بر چه مبنا انتخاب میشود و چه نسبتی با آرای عمومی دارد؟
برای پاسخ به پرسشهایی از این دست و رسیدن به شناخت بهتری از ساختار انتخاباتی آمریکا سراغ دکتر سیداحمد فاطمینژاد، استاد روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد، رفتهایم که مشروح این گفتگو را میخوانید.
مقصود از «کالج الکترال» در انتخابات آمریکا چیست؟ سهم هر ایالت در کالج الکترال به چه ترتیبی مشخص میشود؟
به زبان ساده، ساختار انتخابات در ایالات متحده آمریکا، مبتنیبر دو مجلس سنا و نمایندگان است. هر ایالت در آمریکا بهطور مساوی دو نماینده در مجلس سنا دارد و تعداد نمایندگان کنگره یا مجلس نمایندگان مبتنیبر فاکتورهای مختلفی ازجمله جمعیت هر ایالت است. درمجموع تعداد آرای الکترال هر ایالت متشکل است از تعداد آرای نمایندگان آن ایالت در سنا و کنگره. ایالت تعیینکنندهای، چون کالیفرنیا که بیشترین آرای الکترال را دارد، ۵۵ رأی الکترال آن متشکل است از ۵۳ کرسی یا رأی مجلس نمایندگان و ۲ رأی یا کرسی مجلس سنای این ایالت. درنتیجه آن چیزی که از آن ذیل عنوان «کالج الکترال» یاد میشود، مجموع آرای دو مجلس سنا و نمایندگان است.
آرای الکترال به هر کاندیدا چگونه تعلق میگیرد و چه ارتباطی با آرای عمومی دارد؟ اینکه گاهی پیروز انتخابات آمریکا اکثریت آرای الکترال را به دست میآورد در شرایطی که اکثریت آرای عمومی را ندارد، به چه دلیل است؟
۳نوامبر که انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برگزار میشود، روز بسیار شلوغی است، چون درکنار آن و بهصورت همزمان انتخابات مجلس نمایندگان و مجلس سنا هم برگزار میشود. در این روز الکترالها یا همان صاحبان آرای الکترال نیز انتخاب میشوند. انتخاب الکترالها شرایطی دارد نظیر اینکه آنها نباید هیچ پست دولتی یا سیاسی داشته باشند. شیوه رأی الکترالهای هر ایالت پیروی از آرای عمومی هر ایالت است. فرض کنید که در ایالت کالیفرنیا، اکثر مردم به بایدن رأی میدهند، در این شرایط الکترالها نیز به بایدن رأی میدهند. این یک سنت جاافتاده در ایالتهای آمریکاست که الکترالها نه بهصورت خودمختار و مستقل، بلکه از آرای مردمی پیروی میکنند و آن کاندیدایی را که اکثریت عمومی برگزیده باشند، انتخاب میکنند.
البته مسئله این است که رویکرد الکترالها به نحوی است که هر کاندیدایی که بیشتر رأی را بیاورد، همه آرای الکترال را تصاحب میکند؛ یعنی اگر ترامپ ۴۹ درصد در ایالت کالیفرنیا رأی بیاورد و بایدن فقط بتواند ۵۱ درصد آرای عمومی در ایالت کالیفرنیا را به دست آورد، همه ۵۵ رأی الکترال این ایالت نصیب بایدن میشود. درواقع تقسیم نسبتی میان آرای الکترال هر ایالت وجود ندارد.
به همین سبب است که گاهی پیش میآید که در انتخابات آمریکا، کاندیدایی با تصاحب اکثریت آرای الکترال پیروز انتخابات شود که اکثریت آرای عمومی را نداشته باشد. در انتخابات۲۰۱۶ یعنی دوره پیش همین اتفاق افتاد. در چند ایالت میزان تفاوت آرای کلینتون و ترامپ، کمتر از یکدرصد آرای عمومی بود، اما همه آرای الکترال نصیب ترامپ و درنتیجه او پیروز انتخابات شد، درصورتیکه آرای عمومی کلینتون در حدود ۲ میلیون بیش از ترامپ بود.
درمجموع با احتساب دوره پیشین، در تاریخ آمریکا چهار بار این اتفاق افتاده است که آرای الکترال نصیب کسی شده که اکثریت آرای عمومی را نداشته است. زمانیکه در چند ایالت حساس، اختلاف آرا کمتر از ۱۰ درصد باشد، اما در برخی ایالتهای دیگر اختلاف درصد دو کاندیدا مثلا عدد ۶۰ دربرابر ۴۰ یا ۷۰ دربرابر ۳۰ درصد باشد، این اتفاق رقم میخورد.
بهعنوان مثال در دوره پیشین، تفاوت درصد آرای عمومی ترامپ و کلینتون در ایالتهای رقابتی نظیر پنسیلوانیا و فلوریدا بسیار اندک بود، اما در ایالتهایی که کلینتون پیشتاز بود نظیر ایالتهای دموکراتی، چون کالیفرنیا اختلاف درصد آرا بسیار زیاد بود. اما درنهایت بهواسطه همان درصد آرای اندک در ایالتهای رقابتی، ترامپ همه آرای الکترال آنها را تصاحب کرد و پیروز انتخابات شد.
فلسفه این کالج الکترال چیست؟ اگر هدف آنان جلوگیری از تبعات دموکراسی، پیامدهای منفی انتخاب اکثریت عوام و رویکارآمدن سیاستمداران پوپولیست بوده است، در عمل سیستم فعلی این نظر را تأمین نمیکند؛ چون درنهایت الکترالها پیرو رأی اکثریتاند.
مهمترین دغدغه پدران بنیانگذار آمریکا این بود که از پوپولیسم جلوگیری شود. این دغدغه نیز به آن دلیل بود که مطابق قانون اساسی آمریکا، رئیسجمهور بهشدت قدرتمند است، نظیر یک پادشاه در قرن هجدهم و نوزدهم در اروپا. اگر به آرا و اندیشههای این پدران بنیانگذار در آمریکا یا سیر تطور قانون اساسی این کشور مراجعه کنیم، میبینیم که چه بحثهای دامنهداری وجود داشته است مبتنیبر اینکه آمریکا بهسمت دیکتاتوری سوق پیدا کند یا افراد پوپولیست زمام امور را به دست بگیرند. بدین واسطه در طول تاریخِ آمریکا ایدههای متفاوتی برای انتخاب رئیسجمهور وجود داشته است؛ اینکه مستقیم یا غیرمستقیم انتخاب شود، اینکه توسط نمایندگان کنگره انتخاب شود یا نمایندگان سنا و... و درنتیجه گزینههای بسیاری مطرح بود.
در ابتدا نیز بهواسطه اختلاف نظرهای گسترده به جمعبندی نرسیدند و در ادامه ۱۱ حقوقدان را مأمور کردند تا راه حلی پیدا کنند. آنها سیستم الکترال را پیشنهاد کردند تا وضعیتی نخبهگرایانه حاکم شده و از بروز پوپولیسم جلوگیری شود. اما در عمل این مهم محقق نشده است و الکترالها از اکثریت پیروی کردند؛ درنتیجه نهتنها نخبهگرایانه نشده است، بلکه حق برخی از افراد نیز در این سیستم نادیده انگاشته میشود. این از معضلات سیستم الکترال است، اما همچنان همین سیستم حاکم است.
انتخابات آمریکا بهواسطه دوقطبیشدن میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، این تصور عمومی را ایجاد میکند که جز آنها هیچ کاندیدای دیگری در انتخابات حضور ندارد، حال آنکه میدانیم نامزدهای دیگری نیز در انتخابات حاضرند. آنها چگونه در انتخابات آمریکا نقش ایفا میکنند؟
یکی از مشکلاتی که پیشبینی تقسیم آرای الکترال میان دو کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات را در هر انتخابات دشوار میکند، همین وجود کاندیداهای دیگر بهجز اعضای این دو حزب در عرصه انتخابات است، نظیر احزاب سبز و احزاب لیبرال. این احزاب گاه در مناطق یا ایالتهای محلی خود که تمرکز فعالیتیشان نیز در آنهاست، محبوبیت دارند و باعث میشوند وضعیت آرای دو کاندیدای دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در یک ایالت رقابتی نظیر فلوریدا، بر هم بخورد.
بهعنوان مثال، دموکراتها در یک ایالت روی آرای محیطزیستگرایان، صلحطلبان و لیبرالها حساب باز میکنند، اما یک کاندیدای دیگر از احزاب سبز یا لیبرال، بخشی از آرای مدنظر آنها را کسب میکند. اگرچه این درصد هیچ وقت به آن اندازه -اکثریت آرا- نیست که کاندیدا بتواند آرای الکترال آن ایالت را به خود اختصاص دهد، تأثیری که میگذارد این است که بهسبب همپوشانی با کلونیهای رأیگیری، بخشی از آرای دموکراتها یا جمهوریخواهان به سبد او ریخته میشود و کاستهشدن رأی یک حزب بهمعنای پیروزی حزب مقابل در آن ایالت است. درنتیجه اثرگذاری دیگر کاندیداها در انتخابات آمریکا، غیرمستقیم و بهواسطه تحت تأثیر قراردادن آرای کاندیدای جمهوریخواه یا دموکرات در یک یا چند ایالت است.