به گزارش شهرآرانیوز، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکامشخص شده و رسانههای اصلی این کشور، جو بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ را به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا اعلام کردند. حالا یکی از سوالات مهمی که مطرح میشود این است که سیاست راهبردی بایدنِ دموکرات در قبال ایران چگونه خواهد بود؟ بایدنی که هشت سال معاون اول رئیس جمهوری بوده است که پایه گذار بسیاری از تحریمهای ظالمانه علیه ایران بود. برای اطلاع از برنامه بایدن میتوان به اظهارات او و مشاوران نزدیکش مراجعه کرد. اما شاید یک یادداشت او در سی ان ان در بحبوبه کار زار انتخاباتی دور نمای مشخصی از این سیاست را ترسیم کند. بایدن در ۱۳ سپتامبر امسال نیز یادداشتی را در سیانان منتشر کرد که به موضوع ایران اختصاص داشت.
او تیتر یادداشت اش را این گونه انتخاب کرد: «راه هوشمندانهتری برای سختگیری بر ایران وجود دارد.» یادداشت بایدن هرچند کوتاه است، اما بهخودی خود توضیحدهنده تلاش او برای اجرای هوشمندانه و دقیق برنامههای فشار بر ایران است، به نحوی که دشمنیها و فشارها علیه ایران حفظ شود، ولی بهگونهای رفتار نشود که کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه از آمریکا فاصله بگیرند و اجماعسازی بینالمللی یعنی همان چیزی که ترامپ اعتقادی به آن ندارد، از بین برود. بایدن البته در ابتدا سعی خواهد کرد با یک سری اقدامات نمادین و حفظ ظاهر، عملا خود را طرفدار تنش زدایی با ایران نشان دهد و به نوعی توپ را در زمین تهران بیندازد در حالی که این اقدامات عملا کارهای مهم و مبنایی نیستند.
او در بخشی از یادداشت خود تاکید میکند:" گامهایی را برخواهیم داشت تا اطمینان حاصل کنیم که تحریمهای آمریکا مانع مقابله ایران با شیوع کووید-۱۹ نخواهد شد. همچنین در همان روز اول، قانون خفت بار ترامپ درباره ممنوعیت سفر که تعدادی از کشورهای عمدتا مسلمان وبرخی دیگر را هدف قرار داده بود، لغو خواهم کرد. "» او همچنین احتمالا ممنوعیت سفر وزیر خارجه ایران به آمریکا و از این دست اقدامات را نیز چاشنی این موارد خواهد کرد. اما او بلافاصله سیاست ترامپ در قبال ایران را به چالش میکشد و مینویسد: "وعده ترامپ برای ممانعت از رفتار تهاجمی تهران در منطقه حرفهای توخالی بوده است". این نکته نشان میدهد که بایدن معتقد است که فشار فعلی آمریکا بر ایران شعار توخالی است و باید در عمل فشار واقعی بر ایران وارد کرد.
به عبارتی او طرفدار فشار هوشمندانهتر بر ایران است. بایدن در بخشی دیگر از یادداشت خود مینویسد: " اگر ایران به تعهدات سختگیرانه برجام پایبند باشد، آمریکا نیز به توافق هستهای بازخواهد گشت". رئیس جمهور منتخب آمریکا رعایت تقدم و تأخر اتفاقات را نمیکند. اگر به فرض بنا بر از سرگیری تعهدات باشد، این آمریکاست که ابتدا باید به توافق برگردد و سپس ادعای پایبندی دیگران به تعهدات را بکند. گزاره دوم این است که بایدن بازگشت به برجام را آغازی برای تشدید محدودیتهای هستهای و برجامی بیان کرده و فشار بیشتر بر ایران در حوزههای دیگر نظیر موشکی، منطقهای و حقوق بشری را در چشمانداز خود متصور است. به عبارتی، بایدن هدف از بازگشت به برجام را نه رفع تحریمها، بلکه اجماعسازی علیه ایران و فشار بر تهران در حوزههایی متنوع خواهد کرد. بایدن در بخشی از یادداشت خود مینویسد: "ما به استفاده از تحریمهای هدفمند علیه ایران در زمینه نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و برنامههای موشکی ادامه خواهیم داد".
بایدن درباره این موضوع در یادداشت اش توضیح میدهد که همزمان با آغاز مذاکرات برای توسعه برجام چه نیاتی در ذهن دارد. او از لزوم آزادی اتباع آمریکایی زندانی در ایران که البته عمدتا متهم به جاسوسی هستند و همچنین لزوم پایان محکومیت مجرمان ایرانی سخن میگوید و تاکید میکند که بر موضوعات و مسائل منطقهای تمرکز خواهد کرد.
برخی تحلیل گران معتقدند بایدن سعی خواهد کرد در کنار بازگشت به برجام با تشکیل یک گروه جدید متشکل از کشورهای منطقهای مثل عربستان وامارات و حتی رژیم صهیونیستی عملا مذاکرات منطقهای را به ایران تحمیل کند. او در ادامه همین بحث مینویسد: "به تلاشها برای عقب راندن ایران از فعالیتهای بیثباتکننده که دوستان و شرکای ما را در منطقه تهدید میکند، ادامه خواهیم داد". بایدن در این میان که بهنظر میرسد علاوهبر تهدید دوباره ایران مسیری برای نشان دادن پایبندی خود به خواستههای صهیونیستهاست، به ناگهان سراغ موضوع رژیمصهیونیستی هم میرود و از تعهدش به رژیمصهیونیستی و تقویت شدن این رژیم اشغالگر در منطقه مینویسد و تاکید میکند: "همچنین با استفاده از توافق کمکهای امنیتی آمریکا و اسرائیل که در زمان معاونت ریاستجمهوری من امضا شد، آمریکا از نزدیک با اسرائیل همکاری خواهد داشت تا اطمینان حاصل کند که تلآویو میتواند از خودش دربرابر ایران و بازیگران نیابتی آن دفاع کند".
بایدن همچنین در طول رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ از ترور سردار سلیمانی توسط ترامپ حمایت کرد و همواره مانند ترامپ از مطرح کردن عبارت"همه گزینهها روی میز است" در قبال ایران ابایی نداشت. از سوی دیگر، «آنتونی بلینکن»، مشاور سیاست خارجی بایدن است که گفته میشود سمت مهمی را در دولت آینده بایدن خواهد داشت. او هدف دولت بایدن را ایجاد اجماع به منظور وارد کردن فشار موثرتر علیه ایران و منزوی کردن تهران میداند. بلینکن اواخر سپتامبر امسال در مصاحبه با «سیبیاس نیوز» درباره موضوع ایران و سیاست آینده بایدن در این زمینه میگوید: «اگر جو بایدن رئیس جمهور شود و اگر ایران به پایبندی به توافق هستهای برگردد، ما هم کار مشابهی خواهیم کرد. اما آن گاه، ما آن را به عنوان پلتفرمی استفاده خواهیم کرد تا با شرکا و متحدانمان تلاش کنیم که آن را تقویت و طولانیتر کنیم؛ و فکر میکنم این امتیازاتی دارد که ما را در کنار شرکا و متحدانمان قرار میدهد تا بتوانیم با هم به طور موثرتر علیه دیگر فعالیتهای بیثباتکننده ایران فشار وارد کنیم و این اطمینان را حاصل کنیم که در خصوص آن فعالیتها، ایران منزوی شود و نه آمریکا.» «جیک سولیوان»، دستیار فعلی جو بایدن و مشاور امنیت ملی سابق او در دولت اوباما نیز از جمله افرادی است که به تبیین سیاست خارجی بایدن میپردازد.
سولیوان که در جریان مذاکرات برجام نیز حضور داشت درباره سیاست آینده بایدن در قبال ایران میگوید: «جو بایدن با ایران یک توافق پیرو مذاکره خواهد کرد که عملاً امنیت آمریکا و اسرائیل و سایر شرکای منطقهای ما را به پیش برد و ایران را پاسخگو و مسئول بداند.» سولیوان در جای دیگری نیز گفته است: «ایرانیها باید واقعبینتر باشند. تصور کاهش عمده تحریمها از سوی ایالات متحده بدون دریافت ضمانتهایی از ایران مبنی بر آغاز مذاکره فوری بر سر توافقی متعاقب که در آن دستکم چارچوبهای زمانی توافق بسط داده شده و مسائل مربوط به راستیآزمایی و موشکهای بالستیک قارهپیما حل شده باشند، غیرعملی است.»
«ایلان گولدنبرگ» نیز رئیس سابق میز ایران در دفتر معاون وزیر دفاع آمریکا و مشاور ویژه در امور خاورمیانه در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ بوده است. او سپس رئیس دفتر نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات سازش شد. گولدنبرگ الان مدیر برنامه امنیت خاورمیانه در مرکز امنیت نوین آمریکاست. او از افراد نزدیک به دموکراتهاست و به آنها مشاوره میدهد. او در گزارشی که در اوایل آگوست به همراه دو نفر دیگر نوشت به گزینهها و سیاستهای احتمالی دولت جدید آمریکا در قبال ایران پرداخته است. این گزارش ۲۳ صفحهای تقریباً مشابه نقشه راهی برای دولت احتمالی دموکرات در نحوه تعامل و تقابل با ایران است. گولدنبرگ در این گزارش مینویسد که برجام نیاز به یک توافق مکمل دارد که به بند غروب تحریم ها، سیاستهای ایران در منطقه و موضوع موشکهای بالستیک ایران بپردازد.
برخی منابع تمدید ۱۰ ساله غروب تحریمها طبق برجام راکه باید در سال ۲۰۲۵ به پایان برسد مد نظر بایدن میدانند. در بخشی دیگر از این گزارش تصریح شده که راهبرد بلندمدت دولت آمریکا در قبال ایران باید چند هدف کلیدی را دنبال کند: ۱- جلوگیری از دستیابی ایران به سلاحهای تسلیحاتی ۲- مقابله با سیاستهای منطقهای ایران که برای منافع آمریکا در منطقه مضر هستند و ۳- حرکت به سمت تنشزدایی در منطقه. این گزارش، برخلاف تصور دموکراتها، تحریمهای یک جانبه دولت ترامپ را کارساز و اثرگذار میداند و توصیه میکند که از آنها برای مذاکرات آینده استفاده شود: "کمپین فشار حداکثری ترامپ نشان داد که آمریکا به صورت یک جانبه توانایی ایجاد موانع تجارت بین المللی با ایران یا جلوگیری از سرمایه گذاری در این کشور را دارد و این موضوع به عنوان اهرمی برای آمریکا در مذاکرات آینده به شمار میرود و همچنین نشان دهنده آن است که آمریکا به صورت یک جانبه توانایی تسهیل تحریمها علیه ایران را دارد.
علاوه بر این تجربه کاهش تحریمها در جریان برجام نشان داد که فضای مذاکره برای مذاکرات بیشتر وجود دارد. البته این مسیر بستگی به شرایط آن زمان دارد و اگر ایران از توافق به طور کامل فاصله گرفته باشد و تنشهای منطقهای بسیار تشدید شده باشند، لازم است تا مسیر دیگری را در پیش گرفت"خلاصه آن که بررسی گزارههای فوق نشان میدهد که جو بایدن و دونالد ترامپ هر دو راهبرد مشترکی را دنبال میکنند که فشار بیشتر بر ایران است. حال ترامپ نام آن را «فشار حداکثری» میگذارد و بایدن از آن به عنوان «فشار هوشمند» تعبیر میکند.
منبع: خراسان