به گزارش شهرآرانیوز؛ در جریان مبارزات انتخاباتی آمریکا، جو بایدن در مقالهای در سایت شبکه خبری سیانان، موضعش را درباره ایران تشریح کرد و نوشت که سیاست فشار حداکثری ترامپ درنهایت به سود ایران تمام شده و به منافع آمریکا ضربهای شایانتوجه وارد کرده است. بایدن در همان یادداشت وعده داد که درصورت پیروزی «مسیر قابل اطمینانی را برای بازگشت به دیپلماسی پیشنهاد خواهم داد».
آموس هوچستن، مشاور ارشد پیشین جو بایدن، نیز به روزنامه صهیونیستی «تایمز آو»، گفته است که بازگشت به توافق هستهای از اولویت زیادی برای بایدن برخوردار است و او ظرف مدت کوتاهی پس از رویکارآمدن اقدام به این کار خواهد کرد. او اعلام کرده است که در اولین ماههای ریاست جمهوری بایدن یا شاهد بازگشت کامل به توافق برجام خواهیم بود یا اینکه تحت آنچه آن را «منهای برجام» خوانده است، تحریمهای ایران در ازای به تعلیقدرآمدن برخی برنامههایی که تهران طی سه سال اخیر درزمینه هستهای پیش برده است، لغو میشوند.
حال که بایدن پس از بحثهای بسیار به کاخ سفید راه پیدا کرده است، امید به احیای برجام زنده شده است. در همین زمینه هایمو ماس، وزیر امور خارجه آلمان، در گفت وگویی با رادیو دویچلند فونک، پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا را فرصتی جدید برای تعامل بیشتر اروپا و آمریکا در قبال برجام دانست. اما نباید فراموش کرد که هنوز بیش از دو ماه به پایان دولت ترامپ باقی مانده و آینده مسیر بازگشت به برجام بهنوعی به این دو ماه گره خورده است.
توضیح آنکه وبسایت خبری «اَکسیوس» به نقل از منابع آگاه در رژیم صهیونیستی گزارش داده است که دولت ترامپ قصد دارد در ۱۰ هفتهای که تا پایان کار آن باقی مانده، در هماهنگی با اسرائیل و چند کشور عربی خلیج فارس یک رشته تحریمهای جدید را علیه ایران اعمال کند. این تحریمهای جدید بهمعنی ایجاد دشواری بیشتر برای بایدن در مذاکره با ایران است. برای بررسی بیشتر این موضوع سراغ دکتر پژمان میرکریمی، کارشناس روابط بینالملل، رفتهایم.
تنشها علیه ایران در جهت منافع اقتصادی آمریکا است
میرکریمی در پاسخ به این پرسش شهرآرانیوز که اساسا دور جدید تحریمهای آمریکا علیه ایران چگونه قابل تحلیل است، آیا انتقامجویی از ایران بهواسطه عنصری موثر در شکست ترامپ انتخابات است یا خواسته متحدان منطقهای ترامپ در ضدیت با ایران است، گفت: «این موضوع به ماهیت ارتباطات و روابط جمهوریخواهان با ساختار منطقه خاورمیانه بازمیگردد. یکی از اهداف همیشگی و بلندمدت جمهوریخواهان در منطقه خاورمیانه، ایجاد تنش و فضای ملتهب در آن است.
در سابقه تاریخی دیدهایم که همواره جمهوریخواهان یک جنگ در منطقه را آغاز کردهاند یا حداقل به یک جنگ در خاورمیانه دامن زده و آن را گسترش دادهاند. چرایی این مسئله نیز از زوایای گوناگون قابل تحلیل است. نخست آنکه تولید نفت شِل آمریکا مادامی ازنظر اقتصادی به صرفه است که هزینه نفت در منطقه خاورمیانه بسیار زیاد باشد. اگر نفت خاورمیانه ارزان باشد دیگر تولید نفت آمریکا منطق اقتصادی ندارد. درنتیجه یکی از علل ایجاد تنش در خاورمیانه توسط جمهوریخواهان، افزایش بهای نفت در خاورمیانه و جهان است تا بتوانند بازارهای نفت جهانی را با عرضه نفت خود مدیریت کنند.
نکته دوم، کمپانیهای بزرگ اسلحهسازی در آمریکا هستند که بخش شایانتوجهی از منابع مالی و بودجه این کشور را تأمین میکنند. تازمانیکه خاورمیانه بهسوی یک همگرایی و وحدت حرکت نکند و از سوی دیگر تنش میان کشورهای این منطقه که عمدتا هم مسلمان هستند، فزاینده باشد، قاعدتا بازار منابع مالی آمریکا بهواسطه تسلیحات نظامی و قراردادهای امنیتی، تأمین است. در دنیای مدرن دیگر معنای جنگ تغییر یافته است؛ جنگها همانند گذشته دیگر به قصد کشورگشایی و توسعه قلمرو نیست، بلکه به نیت اقتصادگشایی است. با ذکر این مقدمه، یکی از اهداف تحریمهای گسترده ایران توسط جمهوریخواهان در آخرین روزهای حضورشان در کاخ سفید، دامنزدن به تنش منطقهای و فضای دوقطبی در خاورمیانه است.»
افزایش هزینه لغو تحریمها
این کارشناس روابط بینالملل همچنین در پاسخ به این پرسش که تحریمهای جدید دولت ترامپ علیه ایران چه تأثیری بر آینده مذاکرات احتمالی میان دولت بایدن و ایران و بازگشت آمریکا به برجام دارد، گفت: «هدف دیگر از تشدید تحریمها علیه ایران توسط جمهوریخواهان، بالابردن هزینه برداشتن تحریمها علیه ایران برای دموکراتهاست. این یعنی دموکراتها در بلندمدت باید تحریمهای گستردهتری را بردارند که عمدتا ذیل قانون مبارزه با تروریسم، حقوق بشر و توسعه سامانه و صنایع موشکی ایران است که حتی مورد اعتراض اروپاییان هم هست و آنها نیز معتقدند اینها مغایر با برجام است.
به همین دلیل، جمهوریخواهان درتلاشاند که تحریمهای جدید را ذیل این سه مسئله گسترش دهند تا حذف تحریمها برای بایدن بسیار هزینهزا باشد. بدینترتیب جمهوریخواهان قصد دارند دولت بایدن را دربرابر متحدان منطقهای آمریکا قرار دهند که دراینصورت اگر بخواهد با متحدان منطقهای خود تعامل خوبی داشته باشد، نباید تحریمهای ایران را تعلیق یا لغو کند و اگر بخواهد تحریمهای ایران را برطرف کند باید با دیگر موضوعات مرتبط با ایران نظیر توسعه صنایع موشکی ایران کنار بیاید که این به معنی افزایش نگرانی متحدان منطقهای آمریکا و لطمه به روابط فیمابین آنهاست.
همچنین برخی از تحریمهای ایران مرتبط با قوانین ادعای نقض حقوق بشر در ایران یا مبارزه با تروریسم است و اگر بایدن بخواهد تحریمها در این زمینه را نیز تعلیق یا لغو کند باید پاسخگوی بسیاری از نهادهای بینالمللی و متحدانش باشد. درنتیجه موج جدید تحریمها، دست دولت جدید در آمریکا را برای مذاکره با ایران و لغو تحریمها تا حد زیادی میبندد. باتوجهبه اینکه تحریمهای جدید ذیل قوانینی، چون مبارزه با تروریسم، نقض حقوق بشر و توسعه سامانه موشکی ایران تصویب میشوند، بایدن در مذاکره با ایران برای بازگشت به برجام و لغو تحریمها با چالشهای بسیاری مواجه میشود.»