روزی که مشکل حجاب بانوان بسکتبالیست حل شد، برای سعیده علی اینگونه گذشت: «بعد از اینهمه سال پشت درهای بسته مثل این بود که از زندان آزاد شدیم و دلمان میخواست پرواز کنیم. آنقدر خوشحال بودم که واقعا یکیدو روز انگار دنیا برایم عوض شده بود و حس زندانی آزادشده را داشتم.»
سعیده فتحی/شهرآرانیوز، بعضی کلیشهها در عین قشنگی، غمانگیزند و کسی چه میداند شاید همین حزنانگیزی از آنها کلیشههای مطبوع ساخته است؛ مثل مرگ دوگانه ورزشکاران. گاهی این کلیشه، اما کمی ترسناک هم میشود! آنهم بدترین ترسها، ترسی ناشناخته از آیندهای موهوم! فکرش را بکن سالها با ورزش قهرمانی خو گرفته باشی، در بالاترین سطح یک ورزش حضور موثر و پر رنگی داشته باشی و از همه مهمتر، کاپیتان تیم ملی یک کشور باشی و از محبوبیت هم بیبهره نباشی… فقط یکی از این مولفهها کافی است که دل کندن از دنیایی که سالهاست با آن زندگی میکنی، بیش از حد دشوار باشد. از طرفی، اما انسان موجود ناشناختهای است، ذاتش کمالگراست و روحش ایستا نیست، در نتیجه همواره دنبال تجربه ناشناختههاست. شاید این مقدمه فلسفی برای وداع سعیده عِلی با بسکتبال، ورزشکاری که تحصیلات عالیه خود را در رشته جامعهشناسی ورزشی به پایان رسانده کمی ناهمگون باشد، ولی از آنجا که کلیتی از ورزشکاران را در بر میگیرد، نمیتواند پربیراه هم باشد.
سعیده عِلی نماینده یک نسل انتظارکشیده است. نسل عِلی را شاید بتوان به دریانوردانی تشبیه کرد که سالهای طولانی عمر خود را برای یافتن گنجی بزرگ در جزیرهای مفقود گذاشتند، ولی زمانی که صندوق گنج را مییابند، سالهای طلایی خود را پشت سر گذاشتهاند و آن دفینه میراثی برای نسلهای بعدی آنها میشود. به هر حال امروز با راننده فراری بسکتبال دختران سالهایی که گذرانده را مرور کردیم و با او در خاطراتش قدم زدیم و به بهانه خداحافظی اش از دنیای قهرمانی، دغدغه هایش برای آینده را واکاوی کردیم.
عشق به بسکتبال تمامی ندارد
*سعیده جان بهتر است از آخرین اتفاقی که برایت افتاده شروع کنیم، چه شد یک دفعه تصمیم به خداحافظی گرفتی؟
اصلا یک دفعه تصمیم نگرفتم، فکر کنم اواخر لیگ سال گذشته بود که من این ذهنیت را داشتم و به خداحافظی فکر میکردم. در نهایت هم با مشورت با چند نفر که از اساتید من به حساب میآیند این تصمیم را گرفتم. من دوست داشتم در اوج خداحافظی کنم و زمانی که در شرایط ایده آل قرار دارم کنار بکشم. در ورزش حرفهای هیچ وقت عشق به این راه تمامی ندارد و اگر قرار باشد به خداحافظی فکر نکنی دوست داری همین طور تا ابد آن را ادامه دهی، اما متاسفانه چنین چیزی شدنی نیست و به هر حال یک نقطه پایانی وجود دارد و من هم دوست داشتم آن نقطه پایان در شرایط خیلی خوب و ایده آل باشد. قبل از فینالهای لیگ پارسال به این موضوع فکر میکردم و این تایم قرنطینه به خاطر کرونا فرصت مناسبی برایم ایجاد کرد تا با فکر و تجزیه و تحلیل کردن شرایطم درنهایت تصمیم به خداحافظی بگیرم و وارد مرحله جدیدی از زندگی بسکتبالی ام شوم. اصلا اینطور نبود که یک دفعه تصمیم به خداحافظی بگیرم، فکر نمیکنم هیچ ورزشکاری بتواند یک دفعه چنین تصمیمی بگیرد و حتما ماهها به آن فکر میکند و بعد آن را اعلام میکند.
*قبل از اینکه تصمیمت را اعلام کنی با مسئولان فدراسیون هم صحبت کردی؟
بله، بعد از اینکه تصمیمم قطعی شد با یکسری از اهالی فدراسیون و اساتید مشورت کردم و وقتی هم آنها دلایل من را شنیدند مخالفتی نکردند. خداراشکر درک آدمها در بسکتبال بالاست و خیلی از لحاظ روحی من را ساپورت کردند. جا دارد از آنها تشکر کنم، چون اولین باری است که یک مراسم اختصاصی برای یک بازیکن دختر بسکتبالیست گرفتند و این برایم ارزش دارد.
میخواهم در مربیگری خودم را به چالش بکشانم
*تیم ایران احتمال المپیکی شدن در بازیهای ۳ نفره را دارد، بعدا حسرت نمیخوری که المپیک را از دست دادی؟
هر ورزشکاری آرزویش حضور در المپیک است من هم از بقیه مستثنی نیستم، اما بعضی اوقات شرایط ایجاب میکند بهترین تصمیم را برای خودت بگیری و نباید مسئلهای که در آینده قرار است به وجود آید باعث شود از لحاظ عادی خارج شوی و تصمیم احساسی بگیری. برای هر ورزشکاری نقطه پایان بازی کردنش متفاوت است و من ترجیح میدهم هر چه زودتر وارد مرحله بعدی زندگی بسکتبالی ام شوم، چون میخواهم مربیگری را تجربه کنم و دوست دارم خودم را در این قضیه به چالش بکشانم به همین خاطر هم این تصمیم را گرفتم.
*احساس نمیکنی تیم ملی ۳ نفره در این مقطع حساس به تو احتیاج دارد و تجربه ات میتواند به تیم خیلی کمک کند؟
به هر حال در تیم ملی ۳ نفره هم همیشه بازیکنان خوبی کنار من بودند و اگر هم قرار باشد من به این فکر کنم که هم تیمی هایم به من احتیاج دارند و نباید خداحافظی کنم تصمیمم احساسی خواهد بود. قطعا بازیکنان فوق العادهای داریم که میتوانند جایگزین من شوند. من هم از همین جا برای آنها آرزو میکنم در انتخابی المپیک بهترین عملکرد را داشته باشند و قطعا اولین کسی که خیلی خوشحال خواهد شد من خواهم بود.
از متن فیبا احساس غرور کردم
*فیبا نه تنها تو را بین ۱۰ بازیکن برتر بسکتبال ۳ نفره آسیا قرار داد بلکه لقب راننده فراری را هم بهت داد درباره این لقب چه حسی داری؟
خیلی حس شیرینی است وقتی به عقب نگاه میکنی و میبینی تمام آن سختیها و زحماتی که کشیدهای نتیجه داشته است. چی از این میتواند شیرینتر باشد که بعد از ۲-۳ سال حضور در مسابقات آسیایی و جام جهانی این اتفاق برای من بیفتد؟ هر چند این لقبی که فیبا به من داد قطعا نتیجه زحمات یک عده آدم دیگر از مربی و بازیکن گرفته تا مدیران در کنارم بوده است. روزی که متن فیبا را خواندم خیلی احساس غرور کردم و خیلی خوشحال بودم. برای یک بازیکن بزرگترین افتخار این است که بازی اش به چشم بیاید و من هم واقعا خدا را شکر میکنم که این اتفاق برایم افتاد.
*قبول داری وقتی دختران بسکتبالیست خودشان فعل خواستن را صرف کردند و راهی مسابقات ترکمنستان شدن کم کم مشکل حضور زنان ایران در مسابقات بین المللی حل شد؟
بله، ما سالها پشت درهای بسته بودیم و اتفاق ترکمنستان هم اتفاق مثبت و شیرینی برای بسکتبال ایران بود و من خوشحالم که جزو آن گروه بودم و بعد از آن اتفاقهای خوبی برای ما افتاد. از این به بعد راه بسکتبال بانوان سختتر از قبل است و باید خیلی تلاش کنند، چون این پتانسیل در بین دختران بسکتبالیست ما وجود دارد و مطمئنم با انگیزه و پتانسیلی که دارند روز به روز پیشرفت میکنند و حتما در شرایطی بهتر از الان قرار میگیرند.
دل مان میخواست پرواز کنیم
*روزی که شنیدی مشکل حجاب حل شد و میتوانید در مسابقات بین المللی حضور داشته باشید چه حسی داشتی؟
شاید باورت نشود آن روز من و هم تیمی هایم یک شرایط عجیب و غریبی داشتیم. بعد از این همه سال پشت درهای بسته مثل این بود که از زندان آزاد شدیم و دل مان میخواست پرواز کنیم. آنقدر خوشحال بودم که واقعا یکی دو روز انگار دنیا برایم عوض شده بود و خیلی حس خوبی داشتم. خدا را شکر میکنم که در زمان بازیکنی توانستم همچین تجربهای را کسب کنم و برایم خیلی شیرین بود.
*دفعه اولی که به صورت رسمی در مسابقات بین المللی حضور داشتید و وارد زمین شدی چه حسی داشتی؟
وقتی برای بار اول وارد بازی رسمی شدم حس فوق العاده و وصف نشدنی داشتم. خیلی حس خوبی بود بخاطر اینکه سرشار از انرژی و ذوق بودیم. یادم میآید مدام به خودم میگفتم باید بهترین بازی ات را بکنی و با تمام انرژی از جون مایه بگذاری تا به همه نشان بدهی این همه سال دوری از بسکتبال دلیلش ضعیف بودن زنان بسکتبالیست ایران نبوده است. خدارا شکر که از آن روز به بعد هم فکر میکنم همین طور شد و در هر تورنمنتی که شرکت کردیم به دنیا نشان دادیم چقدر پتانسیل در بسکتبال بانوان ایران وجود دارد و چقدر همه تیمها از این پیشرفتی که ما داشتیم تعریف و تمجید میکردند. در مسابقات باشگاههای غرب آسیا وقتی برای دومین بار حضور پیدا کردیم توانستیم نایب قهرمان شویم آنهم در شرایطی که ما اصلا بازیکن خارجی نداشتیم و بقیه تیمها بهترین بازیکنان خارجی و حتی از WNBA داشتند. از اینکه با اتکا به خودمان توانستیم موفق شویم یک حس غرور و اعتماد به نفسی در ما ایجاد شد که واقعا وصف کردنش کار راحتی نیست.
بسکتبال حرفه ایترین لیگ را در میان بانوان دارد
*شاید بسکتبال بانوان از لحاظ تیم ملی از دیگر رشتهها در ایران عقب باشد، اما قبول داری که از لحاظ لیگ برتر جلوتر از رشتههای دیگر است؟
کاملا با شما موافقم بخاطر اینکه لیگ بسکتبال بانوان از گذشته لیگ پر ثمری بوده و همیشه بازیکنان خارجی خوبی داشتیم و منظم برگزار شده است. الان هم با تغییراتی که در شرایط برگزاری مسابقات اتفاق افتاده لیگ ما خیلی بهتر و حرفه ایتر شده است. شرایط بازی کردن ما هم تغییر کرد و کیفیت مسابقات هم بهتر شد. در کل فکر میکنم شرایط الان بسکتبال بانوان نسبت به ۱۰ سال گذشته خیلی خوب است و هر سال هم بهتر میشود. البته از لحاظ دستمزد خیلی الان بالاتر از باقی رشتهها نیست و هم سطح رشتههایی مثل والیبال و فوتبال است، اما از نظر حرفهای بودن میتوانم بگویم منظمترین و حرفه ایترین را در بین بانوان رشته بسکتبال دارد. البته تمام رشتههای بانوان با یکسری معضلات همچون پخش نشدن بازیها و نبود اسپانسر رنج میبرند و باید برای آن به دنبال چارهای باشند.
*نگاه به ورزش بانوان کلا در ایران چطور است؟
ورزش بانوان در ایران همیشه بوده، اما فکر میکنم برای اینکه جامعه سالم تری داشته باشیم باید بیشتر به ورزش زنان اهمیت دهیم آنهم به این دلیل که اگر بانوان جذب ورزش شوند مطمئن باشید جامعه ما سالمتر خواهد بود چراکه آنها مسئول تربیت کردن افرادی هستند که در آینده مسئولیتهای مختلف جامعه را به عهده خواهند گرفت.
بیلیوردها خستگی را از تن مان در آورد
*یکی از اتفاقهای خوب امسال زدن بنر تیم شما در سطح شهر بود این را چطور میبینی؟
به نظر من باشگاه بهمن امسال فوق العاده عمل کرد و با این کار قشنگ خستگی ما را در کردند. فکر میکنم برای اولین بار بود که یک تیم قهرمان زنان عکس شان روی بیلبوردها رفت و همه ما حس خیلی خوبی داشتیم. امیدوارم این اتفاق تکرار شود و بقیه تیمها و اسپانسرها هم از باشگاه بهمن الگوبرداری کنند و این قدم بزرگی که بهمن برای دختران بسکتبالیست برداشت آنها ادامه دهند. مطمئنا در این شرایط جذب اسپانسر بیشتر خواهد شد و در نتیجه میتوانیم لیگی با کیفیت بهتر برگزار کنیم.
* اصولا گنبدیها و ترکمنها عاشق والیبال و اسب سواری هستند تو چطور به سمت بسکتبال کشیده شدی؟
مامانم و خواهرهایم بسکتبال بازی میکردند و از کودکی با توپ بسکتبال آشنا بودم. تقریبا از ۱۰ سالگی جذب این رشته شدم و در مسابقات مینی بسکتبال اولین مدالم را با تیم گنبد گرفتم. دلیل اصلی بسکتبالیست شدنم هم مامانم بود، چون همیشه تشویقم میکرد و الگویم بود.
۱۰ سال حضور در اردو بدون مسابقه بین المللی خیلی آزاردهنده بود
*در این سالها بیشتر از چه موضوعی ناراحت و اذیت شدی؟
چیزی که همیشه برای من خیلی آزاردهنده بود به آن ۱۰ سالی برمی گردد که اردوهای تیم ملی را بدون حضور در مسابقات بین المللی گذراندم، آن روزها همیشه خیلی سخت میگذشت. یک بازیکن حرفهای به غیر از حضور در مسابقات مهم چیز دیگری نمیخواهد که ما آن را نداشتیم. به هر حال اجتناب ناپذیر بود و خدا را شکر میکنم در این چند سال گذشته توانستیم جهشی کار کنیم و الان انگار نه انگار که ما در آن سالها حضور نداشتیم. امیدوارم این روند پیشرفت دختران بسکتبال با همین سرعت ادامه داشته باشد تا بتوانیم حداقل در چند سال آینده یک تیم قوی در سطح آسیا داشته باشیم.
*بهترین و بدترین خاطره ورزشی ات چیست؟
بهترین خاطره من از مسابقات جام جهانی فیلیپین است که ما توانستیم اولین برد تاریخ بسکتبال زنان را در جام جهانی کسب کنیم و این بزرگترین و شیرینترین خاطره برایم است، هرچه فکر میکنم خاطره بدی ندارم.
لیورپولی دو آتیشه هستم
*فوتبالی هم هستی، طرفدار کدام تیمی؟ کدام بازیکن را بیشتر دوست داری؟
من خیلی اهل فوتبال هستم و لیگ انگلیس را دنبال میکنم. لیورپولی دو آتیشه هستم و بازیکن مورد علاقه ام هم مسی است.
*تا آنجایی که میدانم اهل مطالعه و کتاب خواندن هم هستی، چه کتابی را بیشتر دوست داشتی؟
من کتاب خواندن را خیلی دوست دارم و یکی از کتابهای مورد علاقه ام هم جهالت میلان کوندرا بود. این اواخر هم کتاب عامه پسند اثر چالز بوکفسکی را خواندم. بیشتر به کتابهای فلسفی علاقه دارم.
جامعه شناسی ورزش دید من را تغییر داد
*چرا دانشگاه جامعه شناسی ورزش را انتخاب کردی؟
جامعه شناسی ورزش جزو رشتههایی است که واقعا شیرین است و دید من را نسبت به شرایط اطرافم تغییر داد. باعث شد برخی مواقع از زوایای دیگر هم به مسائل نگاه کنم و فقط تک بعدی نداشتم. کلا به جامعه شناسی علاقه دارم و قبل از دانشگاه هم کتابهای مرتبط به آن را زیاد میخواندم. یکی از اتفاقهای خوب زندگی ام این بود که این رشته را خواندم.
*وقتهای آزادت را چیکار میکنی؟
قسمت عمدهای از وقتهای آزادم را به تحقیق کردن میگذرانم. تغذیه ورزش و نوع آسیب دیدگیهای ورزش را خیلی دنبال میکنم و میخوانم. در اوقات فراغت ترجیح میدهم به سفر بروم تا ذهنم را آرام کنم و برای ادامه راه تمرکز بیشتری داشته باشم.
*از چی بیشتر میترسی و از چی بیشتر عصبانی میشوی؟
آدم ترسویی نیستم، ولی از بی مسئولیتی و دروغگویی عصبانی میشوم. تنها در این شرایط است که کمی عصبانی میشوم.
سالها از عمرمان به خاطر ممنوعیتها بیهوده گذشت
*حسرتی که از دوران ورزشی ات برایت مانده چیست؟
همیشه به این فکر میکنم اگر در شرایط الان ۲۰ سالم بود چقدر زندگی ام میتوانست متفاوتتر باشد. به هر حال سالهایی از عمر ورزشی ما به خاطر ممنوعیتها بیهوده گذشت. امیدوارم جوانهایی که الان در بسکتبال هستند قدر این شرایط را بدانند و با تمام وجود تلاش کنند، چون یک عده هستند که حسرت دورانی که آنها دارند را میخورند و برای همین باید از آن به نحو احسن استفاده کنند.
*از سعیده علی راضی هستی؟ برگردی به گذشته همین مسیر را دوباره طی میکنی؟
هیچ وقت در این مسیر کم نگذاشتم و همیشه با تمام انرژی و پتانسیلی که داشتم تلاش کردم و برای همین راضی هستم. هزار بار هم اگر برگردم حتما باز هم بسکتبالیست میشدم، چون بسکتبال برای من فقط یک بازی و ورزش نبود و به من درس زندگی داد و خیلی چیزها از آن یاد گرفتم. حس مسئولیت و اعتماد به نفسی که به من داد تا آخر عمر با من میماند.
خداحافظی ام سلامی دوباره به بسکتبال است
*در آینده سعیده علی، بسکتبال جایی دارد؟
بله، برنامه ریزی کردم و حتما دوست دارم وارد عرصه مربیگری شوم. یکسری برنامهها دارم و میخواهم در کلاسهای بین المللی شرکت کنم و فکر میکنم خداحافظی من از بسکتبال به معنی این نیست که من از آن به طور کامل جدا خواهم شد بلکه برای ادامه آن با شکل و شمایلی دیگر برنامه دارم و امیدوارم بتوانم ان را عملی کنم. در واقع خداحافظی ام سلامی دوباره است. برای من مهم است که تجربیات و شوقی که در من وجود دارد را به جوانتر از خودم انتقال دهم.
*و در آخر اگر حرفی باقی مانده...
دوست دارم از تمام کسانی که در این سالها کنار من بودند تشکر ویژه کنم، هم تیمیهای عزیزم در این سالها همیشه کنارم بودند و حمایتم کردند از همه آنها ممنونم. از شما و بقیه اهالی رسانه که از من در تمام این سالها حمایت کردید و اخبار بسکتبال بانوان را منتشر کردید تشکر میکنم شاید خودتان ندانید که چقدر همیشه به ما انگیزه میدادید و از این بابت من ممنون تان هستم.