یکی از سؤالات همیشگی والدین، مسئولان و معلمان، چگونگی تشخیص تفاوتها بین رفتارهای بهنجار و نابهنجار کودکان است. وجود یک معیار برای قضاوت خوب یا بد بودن رفتار کودک لازم است تا در برخورد با مشکلات تربیت فرزندتان به حد کافی توانمند باشید و اعتمادبهنفس داشته باشید.
عصمت یوسفزاده | شهرآرانیوز؛ یکی از سؤالات همیشگی والدین، مسئولان و معلمان، چگونگی تشخیص تفاوتها بین رفتارهای بهنجار و نابهنجار کودکان است. وجود یک معیار برای قضاوت خوب یا بد بودن رفتار کودک لازم است تا در برخورد با مشکلات تربیت فرزندتان به حد کافی توانمند باشید و اعتمادبهنفس داشته باشید.
توجه به مرز رفتار بهنجار و نابهنجار کودکان در نگاه والدین مهم است، زیرا کودک در سالهای اول زندگی منعطف و تحولپذیر است. وجود برخی ویژگیهای خاص همچون کنجکاوی، بیقراری، پرخاشگری، بدخوابی و لجبازی در او، ممکن است از نظر والدین نابهنجار تشخیص داده شود. در این صورت، در برخی موارد، سبب کاهش تعامل والد و کودک میشود که جبران چنین تعارضی سخت خواهد بود. اما منظور از رفتار بهنجار و نابهنجار چیست؟
چگونه رفتارهای کودکمان را بشناسیم؟
برای تشخیص درست رفتار نابهنجار از رفتار بهنجار که بتواند اثر مطلوبی بر واکنش ما به رفتاری خاص در کودکمان داشته باشد، باید به همه عوامل شامل رفتارهای خاص نسبت به سبکهای فرزندپروری، ویژگیهای سرشتی کودک، وابستگی به والدین و اطرافیان برای پاسخ به نیازهای خود، انتظارات محیط، شرایط خانواده و ... توجه کرد؛ بنابراین عوامل مؤثر بر رفتار کودکان به این شرح هستند: ویژگیهای ژنتیکی و نیازهای سرشتی اعم از جسمی و روانی که کودک با آنها متولد شده است اهمیت دارد. به بیان سادهتر، کودکان با ویژگیهای سرشتی متفاوت به دنیا میآیند که میتواند خطرساز یا حمایتکننده باشد.
در تعامل با محیط و تجربیاتشان بر اساس ویژگیهای روانشناختی سرشتی رفتار، و متناسب با آن بازخورد دریافت میکنند. برای نمونه، کودک معاشرتی همیشه بازخوردهای مثبت دریافت میکند (حمایتکننده) و کودک تحریکپذیر و بدخلق گاهی تنبیه میشود (خطرساز). ۵ نیاز طبیعی روانشناختی وجود دارد که کودکان درباره میزان هریک از این نیازها در سرشتشان با هم متفاوتاند: نیازهای زیستی یا فیزیولوژیک (غذا، آب، مسکن و پوشاک)، نیاز به ایمنی (وجود نظم و ثبات در زندگی)، نیاز به تعلق داشتن (عشق)، نیاز به عزت نفس یا احترام از جانب خود و دیگران، و نیاز به خودشکوفایی و استقلال.
تحول طبیعی در روند رشد کودک
با آگاهی از رشد و تکامل طبیعی کودک، میتوان انحرافات آشکار از الگوهای طبیعی را بازشناخت و از این راه به وجود اختلال در کودک پی برد و از آن پیشگیری، یا آن را درمان کرد. لازمه رشد تغییر و تحول است. برای حفظ تناسب در رشد و پرورش، باید تحولات طبیعی رشد را بشناسیم و پرورش را بر اساس آنها برنامهریزی کنیم. برای نمونه، اگر بدانیم رفتارهایی مثل پرتاب کردن تمرینی برای به دست آوردن کنترل عضلات یا فریاد زدن تمرین برقراری ارتباط است، برخورد درست با این رفتارها را بهتر خواهیم آموخت.
بیماریهای خاص در فرزند را جدی بگیریم
برای نمونه، اوتیسم یا بیشفعالی که در پی اختلالات هورمونی ایجاد و سبب رفتارهای منفعلانه یا پرخاشگرانه میشوند و مستقیم و غیرمستقیم بر تعاملات کودک تأثیر میگذارند و کودک در آنها هیچ نقشی ندارد.
خانواده نقشی بسزا در تربیت دارد
خانواده و نظرات آنها در تربیت و پرورش کودک عامل شکلگیری نوع جهانبینی کودک، شخصیت و مسائل روحی و روانی او و محدوده تأثیرگذاری آنها میشود. او دین، شرافت، اعتمادبهنفس، صدق و صفا، نوعدوستی، همدلی با دیگران، احترام به قانون، احساس مسئولیت و تعاون را از پدر و مادر میآموزد. گاهی شرایط خانواده برای نمونه مسائل مالی یا اختلافات والدین که آثار آن در زندگی جریان پیدا کرده است، سبب اضطراب و رفتارهایی مثل انزوا یا انواع پرخاشگری و. میشود که با مدیریت اثر این شرایط، میتوان رفتار کودک را اصلاح کرد.
کودکان در سنین مختلف رفتار متفاوتی دارند
با توجه به نکاتی که تشریح شد، باید بدانیم تشخیص رفتار نابهنجار در کودکان بسیار دشوار و حساس است، زیرا برچسب نابهنجاری حتی در کلام خصوصی والدین آثار جبرانناپذیری دارد. زمانی که تشخیص دادیم کودک به گذر از مرز هنجار نزدیک است، باید از متخصص کمک بگیریم. رفتار بهنجار همان رفتار عادی تعریف میشود، رفتاری که در زمان و مکان و شرایط خاص از افراد مختلف اغلب در یک طیف مشابه رخ میدهد و شما آن رفتار را مقبول میدانید. کودکان در سنین مختلف رفتار متفاوتی دارند، زیرا چیزهای مختلفی یاد میگیرند و از تواناییهای مختلفی برخوردار میشوند.
در میان این رفتارهای مختلف، رفتاری نابهنجار محسوب میشود که با ناراحتی یا ناتوانی درخور ملاحظه در فعالیتهای مهم مرتبط، و شواهدی به همراه داشته باشد. رفتاری نابهنجار محسوب میشود که تکرار شود و افزایش یابد. در حین رفتار نابهنجار، کجی زیستی و هیجانی و شناختی دیده میشود، یعنی همان موارد مربوط به بیماریها و ویژگیهای سرشتی که پیشتر اشاره شد. روند رشد کودکان علاوه بر تفاوتهایشان بدیهیاتی مشابه دارد، آنقدر مشابه که همیشه برای رفتارهای نابهنجار مثالهایی وجود دارند که به ما کمک میکنند برای درمان دست به پیشبینی بزنیم.
چه رفتاری نابهنجار نیست
موارد عمومیتری که سبب رفتارهای خارج از هنجار میشوند و راه گذر از آنها به شرح زیر است:
اگر رفتارهای غیرطبیعی کودک میتواند مربوط به اضطراب او باشد، میتوانیم روشهایی را برای مقابله با اضطراب و کنترل رفتار به او بیاموزیم.
ممکن است مشکل رفتاری کودک ناشی از رفتارهای نادرست والدین باشد. در این شرایط، والدین باید مهارتهای برخورد با کودک و فرزندپروری را بیاموزند تا بتوانند بعد از تصحیح رفتار خود، کنترل بهتری بر کودکشان داشته باشند. فرزندان ما بخشی از ما و انعکاسی از ما هستند، ولی در عین حال، آنها افرادی با حقوق خود به شمار میروند. والدین باید انعطافپذیر باشند و بسته به سن فرزندشان و شخصیت او عمل کنند.
مشکلاتی که مربوط به خود کودکان است. برای نمونه، خستگی و ناخوشی فیزیکی میتواند به طغیان احساسی یا رفتاری آنها بینجامد. در این شرایط، میتوان با کمک یک روانشناس، با استفاده از روشهای درمانی خاصی مثل بازیدرمانی، این رفتارها را تعدیل کرد. در صورت جدیتر شدن مشکلات کودک، باید او را به دکتر روانپزشک ارجاع داد و درمان او را با دارو پیگیری کرد.