مهتاب علی نژاد | شهرآرانیوز؛ درباره درهمتنیدگی زندگی فردی با زندگی اجتماعی چه میدانید؟ زندگی فردی و زندگی اجتماعی از یکدیگر جدا نیستند. هر امر فردی در واقعیت یک امر اجتماعی است و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جهتدهندههای مهمی در تصمیمگیریهای فردی هستند. زنان خود را با ابزار قضاوت و نظرات اجتماعی تعریف میکنند. آنان خود را در آینه جامعه میبینند. از آنجا که در فرهنگ و ارزشهای جامعه ایرانی ارزشمندترین و مهمترین نقش در زندگی فردی و اجتماعی برای زنان نقش همسری و مادری است، زنان سنتی هویت خود را با مادر یا همسر بودن تعریف میکنند. زنان مدرن نیز در کنار سایر جنبههای هویتی خود از قبیل تحصیل و اشتغال، به مادر یا همسر بودن بهای بسیاری میدهند. در این نوع جهتگیری، ارزیابیهای اجتماعی به سوی خوب و بد بودن در ایفای نقش مادری و همسری پیش میرود و زنان میکوشند مادری نمونه و همسری شایسته ارزیابی شوند. چه کسی فرزندان بهتری تربیت کرده است یا چه کسی آرامشبخشترین برای فضای درونی خانواده بوده است؟
فرزند من بهتر است یا فرزند تو؟
زنان در شبکههای اجتماعی زنانه و فعالیتهای گروهیای که در کنار یکدیگر دارند به تبادل اطلاعات میپردازند و برای رفع مشکلات درون خانواده غالبا از الگوهای متعددی استفاده میکنند. زنان سنتی بیشتر وابسته به دریافت کمک و نظرسنجی از مادران و نسلهای پیشین و سایر زنان آشنا هستند، و زنان مدرن اهمیت بیشتری برای مراکز مشاوره، افزایش دانش درباره موضوع مورد نظر خود از طریق فضاهای اینترنتی و مطالعه کتاب قائلاند.
جدا از اینکه زنان به کدام روش با مسائل اجتماعی و زندگی خانوادگیشان روبهرومیشوند، بیشتر آنان اعم از سنتی یا مدرن، جایگاه ویژهای برای نقش مادری قائلاند و خود را با میزان موفقیت در پرورش فرزندانشان ارزیابی میکنند. موفقیت یا شکست خود را درهمتنیده با موفقیت یا شکست فرزندان میدانند. به عبارت ساده و گویا، زنان در جامعه ایرانی، خود را با فرزندانشان تعریف میکنند. اینکه باید فرزندانشان به جایگاه اجتماعی مورد پذیرش آنان دست یابند یکی از مهمترین اهداف اصلی و در پارهای موارد تنها هدف اصلی زندگی یک زن قلمداد میشود.
این را میتوانید از دغدغه حضور مادران با هر رتبه و جایگاه اجتماعی اعم از خانهدار یا شاغل، در مراکز مشاوره یا گفتگوهای خانوادگی برای یافتن بهترین روش حمایت از فرزندان برای رسیدن به موقعیتهای برتر اجتماعی یا موفق شدن در یک حرفه و مهارت، مشاهده و تفهم کنید.
زنان هویت خود را با هویت فرزند یا فرزندانشان تعریف میکنند: مادر خانم مهندس، مادر آقای دکتر، مادر آقای معلم، مادر خانم خیاط، مادر آقای راهنمای گردشگری. این درهمتنیدگی هویتی که میان زنان و فرزندان شکل میگیرد از جهات متعددی درخور تأمل است.
چه کسی مادر بهتری است؟
از نکات مثبت خودارزیابی و خودجهتدهی بر اساس انتظاراتی که جامعه از زنان در جایگاه نقش مادری دارد این است که زنان از این طریق پویایی خود را حفظ، و برای ادامه زندگی معناسازی میکنند. با این حال، از نکات منفی حل شدن در انتظارات جامعه نیز این است که معنادهی به زندگی صرفا با گره زدن هویت خود به هویت فرزند سبب میشود مادران برای اینکه بتوانند به جامعه ثابت کنند مادران نمونهای بودهاند، گاه قدرت انتخاب فرزندانشان در انتخاب سبک زندگی آیندهشان را به چالش میکشند و روی تصمیمگیریهای فرزند بر اساس سلایق خود اثر میگذارند.
در مواردی از این قبیل که در جامعه ایران بسیار مشاهده میشود، در صورت موفق نبودن فرزند در کسب جایگاه مورد نظر، زنان هویت خود را نیز مخدوش قلمداد میکنند و با تجربه نارضایتی از شرایط موجود روبهرو میشوند. این امر یکی از مشکلات کنونی جامعه زنان است که با وجود نکات مثبت بازتعریف هویت خود بر اساس هویت فرزند یا فرزندان، در موقعیتهای روبهرو شدن با نکات منفی و شکستهای فرزندانشان، هویت خود را در معرض ازهمگسیختگی میبینند و از همراهی کردن فرزند به عنوان یک بزرگسال بالغ و حامی همهجانبه بازمیمانند.
حفظ هویت مستقل مهمترین ارزش است
شاید زمان آن رسیده است که زنان اعم از سنتی یا مدرن، در کنار ایفای نقش مادری، هویت مستقل خود را به عنوان یک فرد اجتماعی حفظ کنند تا بتوانند معناهای ویژه خود را برای زندگی اجتماعیشان خلق کنند و در صورت دست نیافتن فرزندان به اهداف تعریفشده، باز هم بتوانند به عنوان یک فرد توانمند در زندگی شخصی خود و زندگی خانوادگی فرزندانشان نقش مثبتی ایفا، و ارتباط مؤثری با فرزندان و خانواده برقرار کنند.