مهدی جمشیدی، مدیرعامل سازمان مردمنهاد ناجیان آب که برای گفتگو روبهرویمان نشسته، معتقد است شهرداری بهعنوان صاحبخانه، میتواند جدا از حفظ آب و آبادانی شهر، نام مشهد را هم جهانی کند.
الهام مهدیزاده | شهرآرانیوز؛ تأکید روی این جمله است؛ «بهسادگی آب خوردن نیست.» نه گرفتن نشان «مشهد، دوستدار آب»، نه حفظکردنش. هیچکدام. شهرداری مشهد، گام اول را برداشت و مشهد، توسط کمیته آبشناسی یونسکو، شهر دوستدار آب معرفی شد. قرار است با تعهداتی که شهرداری پذیرفته است و با همراهی و همیاری همه مسئولان و مردم، مشهد، الگویی برای حفظ آب در جهان شود.
مهدی جمشیدی، مدیرعامل سازمان مردمنهاد ناجیان آب که برای گفتگو روبهرویمان نشسته، معتقد است شهرداری بهعنوان صاحبخانه، میتواند جدا از حفظ آب و آبادانی شهر، نام مشهد را هم جهانی کند. این است که با او، از شهر دوستدار آب گفتهایم، از اینکه چه کنیم تا این عنوان مشابه عنوانهای پرطمطراق دیگر به حاشیه نرود. کنار اینها با او که روزگاری مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب خراسان رضوی و مشاور مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب کشور بوده است، نگاهی هم به سند آبی مشهد و مافیای عجیب آب انداختهایم.
مشهد عنوان زیاد داشته است. آخرینش «مشهد۲۰۱۷» بود که ما را برای یک سال پایتخت فرهنگی جهان اسلام کرد؛ ظرفیتی که به اذعان خود مسئولان، ثمره چندانی در معرفی مشهد و جذب زائر نداشت. «مشهد، دوستدار آب» هم قرار است همین مسیر را برود؟ مسیر عنوانی بیبهره!
برای پاسخ به این سؤال باید اول بگویم چرا عنوان «مشهد، دوستدار آب» در میان همه شهرها به مشهد داده شد. ارومیه و اصفهان بهواسطه شرایط دریاچه ارومیه و وضعیت زایندهرود بهراحتی میتوانستند این نشان را دریافت کنند. «پریشان» در دید مردم است. اما این نشان به مشهدِ بحرانی به لحاظ آبهای زیرزمینی داده شد. دلیلش هم وجود شبکه مردمی و مسئولانی است که به این باور رسیدهاند که آب، مایه حیات است و برای قطرهقطره آن، تلاش میکنند.
البته باید توجه کرد که کمیته آبشناسی یونسکو، مشهد را نامزد کرده است؛ پس باید برای حفظ این عنوان تلاشها بیشتر و اجماع مسئولان و مردم قوی شود.
این اجماع یا همفکری مستلزم این است که مردم برای آب اهمیت قائل شوند. چطور قرار است به این همفکری برسیم؛ همفکری عملی، نه کاغذی.
بیشک همفکری به یک پشتوانه فرهنگی قوی نیاز دارد. این نکته را هم بگویم که کار فرهنگی کاری نیست که در آن، مسئولی یکشب اراده کند و فردای آن روز، فرهنگ مردم یک شهر را تغییر دهد. اشاره کردم که با شکلگیری تشکلهای مردمی در سطح فرهیختگی، این اجماع که آب مایه حیات است، وجود دارد، اما این کافی نیست و باید همه مردم به این موضوع اعتقاد داشته باشند.
این «باید» چطور قرار است برای مشهدِ دوستدار آب محقق شود؟
آموزش بهویژه از سطوح پایه و کودکستان، پایه و رکن اصلی است. درباره شهر دوستدار آب تأکید شده است که ۳۰درصد از کودکان آموزشهای لازم را درباره آب و اهمیت آن دیده باشند. نکته دارای اهمیت دیگر درباره بانوان است. بانوان هم نقش فرهنگساز برای خانواده و نسل آینده دارند، هم بیشتر مصرف آب در یک خانه بهدلیل پختوپز و شستوشو دراختیار آنان است. آخرین نکته درباره بازچرخانی آب است. همه باید بدانیم که در دشت مشهد یک ظرفیت محدود آب داریم و باید با بازچرخانی فاضلاب تولیدشده دوباره آن را به دشت مشهد برگردانیم.
نقش شهرداری را در استفاده بهینه از فرصت اجرای این طرح چطور میبینید؟
نقش شهرداری؟! شهرداری صاحبخانه است. شهرداری بهعنوان یک ابرسازمان به باور اینکه آب مایه حیات است، رسیده و اکنون هم با دریافت عنوان «مشهد، دوستدار آب» به جمع متعهدان حوزه آب پیوسته است. این حرکت بزرگی است که شهرداری مشهد، گام نخستش را برداشت.
تا ۱۴۰۰ و انتخابات چیزی نمانده است. شورا و مدیریت شهری بعدی، تعهدات «شهر دوستدار آب» را ادامه میدهد یا ممکن است فراموش شود؟
آب سیاسی نیست و فکر نکنم اجرای تعهدات «مشهد، دوستدار آب» دستخوش تغییرات مدیریتی شود.
گفتید شهرداری به این باور رسیده که آب مایه توسعه پایدار است. از این جمله چنین میتوان برداشت کرد که در دورههای قبل مدیریت شهری، چنین باوری وجود نداشته است؛ بنابراین این احتمال وجود دارد که در دورههای بعدی چنین باوری نباشد.
اول اینکه با قاطعیت میگویم ما بازگشت به عقب نخواهیم داشت. دلیلش، وجود شبکه سازمانهای مردمنهاد و مطالبهگری آنهاست. این مطالبهگریها از یک سو سواد و آگاهی مردم را افزایش میدهد و از سوی دیگر، مسئولان را حساس میکند. در دورههای قبل شورا و مدیریت شهری، بهدلیل اینکه مطالبهگری در ابتدای راه بود، حساسیتها کمتر بود. پس بازگشت به عقب نداریم. حتی اگر مدیران بعدی باور نداشته باشند، مطالبهگری مانعی برای بازگشت به عقب است.
در چند سال اخیر حرفهایی درباره سند «تدبیر آب مشهد» مطرح شد. هنوز مدتی از رونمایی این سند نگذشته بود که گفته شد سند تدبیر آب، محرمانه بایگانی شده است. چند سال قبل هم شما به یکی از رسانهها گفته بودید که سند تدبیر آب روی میز استاندار است. وقتی درباره سندی که با پشتوانه علمی تهیه شده، اینگونه گفته میشود، چه تضمینی برای باور مسئولان آتی است؟
تعبیر «مافیای آب» را شنیدهاید؟ آنها افرادی هستند که قصد دارند یک طرح را مصوب کنند و پولی به جیب بزنند. این افراد برای بهکرسینشاندن اهدافشان، همه تلاش خود را انجام میدهند تا طرحهایی همچون سند تدبیر آب یا اجرایی نشود یا با برچسبزدن مانع از اجرا میشوند و میگویند ساکت باش! بخشی از اهداف سند تدبیر آب، فرهنگی است. شما میدانید که کار فرهنگی، زمانبر و بدون پول و پیمانکار است.
همه این اتفاقات و صحبتها هم به انتقال آب از عمان برمیگردد. این سند، نتیجه تلاش علمی و دانشگاهی چندینساله چهرههای مطرح حوزه آب است. جدا از آن، گروه همیاران آب با مدیریتی در سطح استاندار تشکیل شد و اکنون نیز کمیسیون «مشهد، دوستدار آب» به آن اضافه شده است. صحبتهایی که گفتید، مربوطبه زمانی است که همهجا طرح انتقال آب از دریای عمان نُقل جلسات بود.
صحبت از انتقال آب عمان شد؛ به نظرتان کام مردم مشهد با آب دریای عمان تَر میشود؟
همانطورکه گفتم، چندسال قبل، موضوع انتقال آب از دیای عمان، نُقل بیشتر جلسات آب بود. مسئولان وقت در استان و کشور بارها اجرای این طرح را عنوان کردند. به خاطر دارم که معاون استاندار خراسان جنوبی چند سال قبل اعلام کرده بود که فلان سال آب به بیرجند میرسد. طرح انتقال آب از دریای عمان آن زمان به یک شوی تبلیغاتی تبدیل شده بود. عدهای دوست داشتند طرح را به تصویب برسانند.
تصور میکردند که یک بودجه کلان آماده وجود دارد که با تصویب این طرح میتوانند اهداف خود را پیش ببرند. این اقدامات درحالی صورت گرفت که هیچگاه پیامدهای زیستمحیطی انتقال آب به دریای عمان با وجود تأکید سمنها ارائه نشد. به نظر من، اجرای این طرح، حتی اگر اوضاع بودجه کشور روبهراه باشد، به عمر ما قد نخواهد داد. آخرین نکته اینکه آب عمان به سادگی و ارزانی به دست ما نمیرسد.