سعید ابوطالب در سالهای اخیر با دو مجموعه «رالی ایرانی» و «شام ایرانی» در این سبک تجربه اندوخته و تا حد زیادی قواعد حاکم بر این حوزه نسبتا نوپا را درک کرده است. «شبهای مافیا» تازهترین کار ابوطالب در شبکه نمایش خانگی است که شاید مجموعه فوقالعادهای نباشد، اما نسبت به کارهای قبلی و مشابه او، به بلوغ و رشد درخوری دست یافته است.
شهرآرانیوز - بازی مافیا یکی از پدیدههای نسبتا جدید جامعه ایرانی است که در سالهای اخیر به شدت مورد توجه نسل جوان قرار گرفته و بازتاب این گرایش عمومی در برخی رسانههای جمعی هم به چشم میآید. همانطور که درباره نحوه پاگرفتن این بازی روایتهای گوناگونی نقل میشود، برای علت رونق و فراگیری گسترده آن هم تحلیلهای متعددی وجود دارد.
برخی معتقدند نسل جوان از گفتگوهای عمومی و حاشیههای روزمره خسته شده و ترجیح میدهد وقت خود را، بهجای دور هم نشستن و پرداختن به کارها و حرفهای تکراری، به یک فعالیت جدی و پرچالش اختصاص دهد که جذابیت و هیجان زیادی هم داشته باشد. برخی دیگر نیز برآن هستند که رونق گسترده مافیا واکنشی است به رواج دروغ و دورویی در جامعه امروز و نسل جوان درصدد آن برآمده که با پرداختن به این بازی، خودش را برای تشخیص دروغ از راست و صداقت از نیرنگ، تجهیز کند.
هرچه باشد اما، مافیا امروز به یکی از تفریحات رایج در میان گروه گستردهای از جوانان تبدیل شده است و انعکاس این اقبال همگانی که در سینما با فیلم «گرگ بازی» و در تلویزیون با مسابقه مافیا، به روایت علیرام نورایی و کارگردانی محمد رجایی، ظهور کرده بود، حالا به شبکه نمایش خانگی رسیده است. سعید ابوطالب در سالهای اخیر مهمترین چهره رسانهای ایران در زمینه تولید رئالیتیشو یا برنامههای تلویزیونی بوده است؛ مجموعههایی که بر اساس تلفیق واقعیت و نمایش تولید میشوند و مخاطب را با برشی از فعالیت گروهی از افراد همراه میکنند.
سعید ابوطالب در سالهای اخیر با دو مجموعه «
رالی ایرانی» و «
شام ایرانی» در این سبک تجربه اندوخته و تا حد زیادی قواعد حاکم بر این حوزه نسبتا نوپا را درک کرده است. «
شبهای مافیا» تازهترین کار ابوطالب در شبکه نمایش خانگی است که شاید مجموعه فوقالعادهای نباشد، اما نسبت به کارهای قبلی و مشابه او، به بلوغ و رشد درخوری دست یافته است. در این مطلب نگاهی داریم بر سایهروشنهای مجموعه «
شبهای مافیا» که در نوع خودش موفق بوده و مورد توجه گروهی از مخاطبان عمدتا جوان قرار گرفته است. این مجموعه، نسبت به دیگر تولیدات مشابه در شبکه خانگی، موفقتر ظاهر شده و این تغییر وضعیت را مدیون چند تمهید ساده، اما موثر است که سعید ابوطالب با هوشمندی آنها را به کار بسته تا اثر آبرومندی را به مخاطبان خود عرضه کند.
گرداننده
بخش قابل توجهی از کیفیت یک بازی مافیا به گرداننده آن مربوط است و در مورد شکل تلویزیونی این رقابت، اهمیت این انتخاب به مراتب بالاتر هم میرود. سعید ابوطالب برای گرداندن «شبهای مافیا» یک انتخاب بسیار درست داشته که استفاده از محمدرضا علیمردانی است. علیمردانی که به صورت ذاتی یک گوینده است و توانایی منحصربهفردی در بیان عبارات دارد، از چندی قبل با برنامه «چهل تیکه» در شبکه نسیم، در اجرا هم مسلط نشان داده بود. این هنرمند حالا با «شبهای مافیا»، شمه تازهای از توانایی خود را به نمایش گذاشته و توانسته تعادل بین جدی و شوخی را به خوبی در این مسابقه برقرار کند.
مسئله از این قرار است که در شکل ساده بازی مافیا، گرداننده باید بسیار جدی باشد تا بازی از دستش خارج نشود و نظم لازم بر فضا حاکم گردد؛ اما شکل تلویزیونی این بازی با تماشاگران پرتعداد، قدری طنز و بذلهگویی را هم میطلبد که این موضوع میتواند نحوه مدیریت بازی را دچار نوعی تناقض کند. این در حالی است که محمدرضا علیمردانی توانسته، با گام برداشتن روی لبه باریک جدی و شوخی، «شبهای مافیا» را به خوبی اداره کند و همزمان که اجازه میدهد شرکتکنندگان گاهی با شوخیهایشان فضا را تغییر دهند، در مواقع لزوم، از سکوت انضباطی یا دیگر اختیارات تنبیهی خود هم استفاده میکند تا عنان کار را از دست ندهد.
وزن و تنوع چهرهها
جدای از جذابیتهایی که خود بازی مافیا میتواند برای مخاطب به همراه داشته باشد، مجموعه «شبهای مافیا» همزمان به دو مولفه تنوع و وزن شهرت و محبوبیت چهرهها نیز توجه کرده و همین موضوع باعث شده تماشایش برای مخاطب ایرانی جالب باشد. ماجرا از این قرار است که، چه خوشمان بیاید یا نه، چنین برنامههایی کاملا مبتنی بر شهرت سلبریتیها هستند. از سوی دیگر اما، معمولا چهرههای محبوب و سلبریتیهای درجه یک حاضر نمیشوند در چنین رویدادهایی حاضر شوند.
طبیعی است که برای نمونه، ترکیب مهمانهای برنامه گفتوگومحور «
همرفیق» با بازیکنندههای «
شبهای مافیا» قابل مقایسه نباشد و نمیتوانیم از سعید ابوطالب انتظار داشته باشیم که مثلا مهمانانی در سطح نوید محمدزاده یا محسن تنابنده را پای میز بازی مافیا بنشاند.
با این حال، سازنده «شبهای مافیا» سعی کرده تا جایی که ممکن است پای چهرههای بانمک و جذاب را به مسابقهاش باز کند. روشن است که حضور افرادی مانند امیرمهدی ژوله، سید جواد هاشمی، حامد آهنگی، سیما تیرانداز، سمانه پاکدل، امیر کربلاییزاده و بهنام تشکر در یک برنامه گفتگو محور، ممکن است چندان جذاب نباشد و مخاطبان زیادی را به تماشای برنامه ترغیب نکند؛ اما بامزگیهای همین افراد و حرارتی که میتوانند به بازی مافیا تزریق کنند، توانسته مخاطب را تا حد زیادی راضی کند.
علاوه بر این، بررسی میزان تسلط چهرهها به بازی مافیا و مقایسه کیفیت کار آنها در این رقابت با جایگاهشان در مقام بازیگر سینما و تلویزیون، میتواند برای مخاطب جالب باشد. حضور سیوشش سلبریتی که در قالب سه گروه دوازدهنفره، در هر فصل به رقابت میپردازند، تنوع بازی را هم افزایش داده و بازیهای سهقسمتی باعث شدهاند که مخاطب در قسمتهای بعد هم، برای پیگیری «شبهای مافیا» با ترکیب تازه بازیکنندههایش، ترغیب شود.
شاخصههای بصری
در نگاه اول، شاید فکر کنید که شکل و شمایل اجرای «شبهای مافیا» بیش از حد نمایشی و باورناپذیر است. ورود بازیکنندگانی که با اسلحه وارد صحنه میشوند و با تذکر گرداننده، سلاحهای خود را تحویل میدهند، در بادی امر مخاطب را پس میزند و یک ترفند بیفایده به نظر میرسد. با این حال، طراحی صحنه و لباس شرکتکنندگان «شبهای مافیا» صرفا عناصر تزیینی این مسابقه هستند و تمهیدات اصلی و مؤثرتر کارگردان، در خلال رقابت، خودشان را نشان میدهند.
سعید ابوطالب مجموعه «شبهای مافیا» را با نظر به جایگاه بیننده تلویزیونی ساخته و همه تلاش خود را میکند تا مخاطبی که از خانهاش ناظر این رقابت است، با مجموعه ارتباط برقرار کند. سازندگان «شبهای مافیا» خیلی زود فهمیدند که ممکن است همه مخاطبان تلویزیونی در جریان قوانین این بازی یا سبک بازی خاصی که شرکتکنندگان مسابقه از آن پیروی میکنند، نباشند؛ بنابراین یک آیتم انیمیشن جذاب و گویا را، برای توضیح بازی و قواعدش، تدارک دیدهاند تا بینندهای که حتی یک بار هم این بازی را انجام نداده، شانس ارتباط برقرار کردن با مجموعه «شبهای مافیا» را داشته باشد.
شیوه تصویربرداری خاصی که امکان هر گونه تقلب را از شرکتکنندگان میگیرد و نورپردازی مناسب شب و روز نیز عناصر دیگری هستند که تماشای «شبهای مافیا» را برای مخاطب جذاب میکنند. پوشش تصویری مناسب این بازی، از نمایش چند تکهای تصویر به نحوی که نقش اعضا کاملا مشخص باشد گرفته تا شکار واکنشهای افرادی که از بازی خارج شدهاند و در زمینه تصویر به تصمیمات شرکتکنندگان واکنش نشان میدهند، از جمله مواردی هستند که نشان میدهند ابوطالب این بازی را از زاویه دید تماشاگر تلویزیونی کارگردانی کرده و در این مسیر موفق بوده است.
طراحی کتابی که تفنگ پدرخوانده در آن جاساز شده و انتخاب لوکیشن مخوف بازی نیز دیگر مواردی هستند که جلوه بصری متنوعی به این رقابت میبخشند و باعث میشوند که بیننده از تماشای آن دچار خستگی و کسالت نشود. علاوه بر این، تیتراژ ابتدایی مجموعه که تقلیدی از تیتراژ فیلم «هفت» دیوید فینچر است و تیتراژ انتهایی که ترانه خاص و مرتبطی برایش در نظر گرفته شده هم نشان میدهند که سعید ابوطالب، به مرور و هر بار که یک رئالیتیشوی تازه میسازد، بیشتر از تجربه قبلی خود نسبت به شناخت ذائقه مخاطب جوان ایرانی آگاه میشود و همین موضوع میتواند شبکه خانگی ایران را نسبت به تماشای کارهای جدید با نوآوریهای چشمگیرتر در آینده، امیدوار کند.
به صورت طبیعی «شبهای مافیا» قرار نیست به اندازه سریالهای پرهزینه و پرستاره شبکه نمایش خانگی مخاطب داشته باشد، اما میتواند بخشی از نیاز کشور به تولید سرگرمی را مرتفع گرداند و با گزینش بازیکنندههای برتر برای بخش پایانی که به نوعی فینال این رقابت محسوب میشود، مخاطبان بیشتری را هم جذب کند. مهمتر از همه اینکه، با مقایسه کار قبلی سعید ابوطالب یعنی «شام ایرانی» با این مجموعه، از همین حالا میتوانیم امیدوار باشیم که رئالیتیشوی بعدی این هنرمند، حتی از «شبهای مافیا» هم بهتر باشد و با افزودن شاخصههای بومی و اصیلی که جامعه جوان ایرانی به آن علاقه نشان میدهند، گونه تازهای از تولید محتوا را در شبکه خانگی گسترش دهد.