«یدو» که در چهارمین روز جشنواره فجر مشهد به نمایش درآمد، فیلم پرتلاطم و مخاطبپسندی نیست؛ اما در زمره آثار امیدوارکنندهای قرار میگیرد که نگاه تازهای به مقوله جنگ دارند و سینمای دفاع مقدس را همچنان جذاب جلوه میدهند.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - مهدی جعفری که با فیلمبرداری فیلمهای مهم سینمایی شناخته میشد و دو سال قبل با «۲۳ نفر» نظر مردم و منتقدان را جلب کرده بود، سومین فیلم بلندش در مقام کارگردان را هم در گونه دفاع مقدس ساخته و اثر آبرومندی را روانه جشنواره سیونهم کرده است.
«یدو» که در چهارمین روز جشنواره فجر مشهد به نمایش درآمد، فیلم پرتلاطم و مخاطبپسندی نیست؛ اما در زمره آثار امیدوارکنندهای قرار میگیرد که نگاه تازهای به مقوله جنگ دارند و سینمای دفاع مقدس را همچنان جذاب جلوه میدهند.
بچههای جنوب
«یدو» روایتگر قصه نوجوانی به همین نام است که در روزهای محاصره آبادان، به همراه خانوادهاش، در شهر باقی مانده تا چراغ محله خود را روشن نگه دارند. یکی از نکات برجسته فیلم تسلط جعفری بر بازی گرفتن از کودکان و نوجوانان است. این فیلمساز کاربلد از سه کودک فیلمش بازیهای خوبی گرفته که دو پسر قصه جاافتاده و باورپذیر از آب درآمدهاند. این دو شخصیت در حکم قهرمان و وردستش ظاهر شدهاند که بخش مهمی از نوسان جالب فیلم بین تراژدی و کمدی را بر دوش میکشند. طنز بانمک و محترمانه فیلم در کنار پختگی کمسابقه این دو کودک، اول مدیون متن خوب و بعد نتیجه هدایت خوب بازیگران از سوی مهدی جعفری است؛ فیلمسازی که با «۲۳ نفر» هم نشان داده بود در بازی گرفتن از بچهها چیرهدست و بااستعداد است.
یک ستاره بدیع
این دو کودک و خواهرشان کانون خانوادهای را شکل میدهند که از نعمت پدر محروم شده و مادر خانواده زنی قدرتمند و پایدار است؛ یکی از همان زنان منحصربهفرد جنوبی که صبر و فداکاریشان در همه سالهای جنگ و پس از آن زبانزد بوده. جعفری برای اجرای این شخصیت که میتوان گفت تنها نقش پررنگ بزرگسال فیلم هم هست، انتخاب بسیار درستی انجام داده و شاهنقش فیلمش را به ستاره پسیانی سپرده است. پسیانی بازیگر قدرتمند و باکیفیتی به شمار میرود که توانایی و انگیزه لازم را برای ایفای این نقش دشوار دارد.
ستاره پسیانی که در سالهای اخیر، به واسطه بازی کردن نقشهای مشابه و فرعی در آثاری همچون «من میترسم»، «نهنگ آبی»، «لتیان»، «جمشیدیه» و «کرگدن»، از روزهای اوجش فاصله داشته و فرصت قدرتنمایی در قامت یک نقش اول تمام عیار را پیدا نکرده بود، حالا با «یدو» در حد نامزدی سیمرغ ظاهر شده است. پسیانی که نقش خود در «یدو» را حسابی جدی گرفته، با ممارست و تلاش توانسته به شرایط فیزیکی لازم برای ایفای این نقش دست یابد و با طراحی دقیق شیوه راه رفتن و بیان لهجه جنوبی، موفق میشود، در یکی از سکانسهای پایانی فیلم، لحظه تراژیک و تأثیرگذاری را خلق کند.
فیلمبرداری جاهطلبانه
«یدو» چارهای جز مقایسه شدن با فیلم قبلی کارگردانش ندارد و نمیتوانیم این دو فیلم را در امتداد هم لحاظ نکنیم. با این حال، شیوه فیلمبرداری «یدو»، نسبت به «۲۳ نفر»، ویژگیهای متمایزی دارد که شاید الان و در اوج جشنواره فجر مجال مناسبی برای پرداختن به آن نباشد. در همین حد بدانید که دوربین در این فیلم و به طور خاص نیمه اول آن، سعی میکند خصلت سیالگونه داشته باشد و با نماهای خاصی که دستاورد خطرپذیری و در عین حال جاهطلبی فیلمساز است، مخاطب را با برداشتهای بلند و حرکات گهوارهای شگفتزده میکند.
برای تحلیل این موضوع که شیوه انتخابی جعفری برای فیلمبرداری اثر تازهاش، با مدیریت مرتضی نجفی که سال گذشته برای «تومان» سیمرغ گرفته بود، چقدر به فرم قصه میآید، لازم است بیشتر تأمل کنیم؛ اما تا همین جا هم مطمئن باشید که جسارت جعفری برای امتحان کردن یک شیوه فیلمبرداری تازه تحسین برانگیز است.
جبران افت ریتم با موسیقی
متن «یدو» اما، با وجود همه ظرافتهایش در پرداخت شخصیتها و صیقل زدن موقعیتهای نابی مثل خنثی کردن خمپاره، یک گام عقبتر از اجرایش میایستد و در بخشهایی از فیلم نمیتواند مخاطب را پای کار میخکوب نگهدارد. ریتم اثر به وضوح در نیمه دوم افت میکند و اتفاقات کافی را برای درخشش کیفیت اجرا، در اختیار کارگردان قرار نمیدهد. در حالی که فیلمنامه «یدو» در مواردی لنگ میزند و از نفس میافتد، این موسیقی درجه یک و مسحورکننده بامداد افشار است که فیلم را به اوج میرساند.
بامداد افشار که سال پیش هم برای «پوست» سیمرغ گرفته بود، به تازگی با ساخت موسیقی سریال «قورباغه» بین نسل جوان به محبوبیت رسیده است. موسیقی «یدو» اما، با هر چیز دیگری از افشار شنیدهاید، فرق میکند؛ زیرا کاملا از جنس موسیقی جنوب است و در عین حال ندایی اثرگذار و سرپا به شمار میرود که همگرایی مناسبی با فضای فیلم دارد و مخاطبان را لبریز از لذت میکند. در مجموع، «یدو» اثری است که نشان میدهد سینمای دفاع مقدس هنوز هم زوایای پنهان زیادی برای نمایش دارد؛ اما برای تبدیل کردنشان به سینما، لازم است که فیلمساز سینما را بلد باشد.