ورزش قبل از اینکه رنگوبوی حرفهای بگیرد و مادیات حرف اول و آخر آن را بزند، سالیان دراز با عشق و همت آدمهایی زنده بود که بیمنت خادم ورزش بودند.
گروه ورزش/شهرآرانیوز، ورزش قبل از اینکه رنگوبوی حرفهای بگیرد و مادیات حرف اول و آخر آن را بزند، سالیان دراز با عشق و همت آدمهایی زنده بود که بیمنت خادم ورزش بودند. این ستون میکوشد دوشنبه هر هفته یکی از این حامیان بینامونشان را معرفی کند؛ باشد که پاسداشتی اندک در قبال کارهای بزرگ آنان باشد.
نام و نامخانوادگی: جعفر قهرمان
سال تولد: ۲۶ فروردین ۱۳۳۶
سال فوت: ۲۶ آبان ۱۳۷۸
محله زندگی: نغندر طرقبه
حامی تیم فوتبال آدنیس مشهد
همهچیز برایش از یک علاقه کوچک آغاز شد؛ علاقه به شورواشتیاقی که در ساقهای خسته کارگرانی بود که در وقت فراغت به حیاط کارخانه میآمدند، تیر دروازهها را میآوردند، توپهای پلاستیکی را ۳ جلد و دستآخر زیر آفتاب تابستان یا سوز سرمای زمستان گلکوچک بازی میکردند. جعفر قهرمان پشت پنجره اتاقش میایستاد و ساعتها به حرارت فوتبال عشق میورزید. چندی بعد وقتی دوست و رفیق قدیمیاش علی خادمدوست از او خواست که زیر پروبال تیم محلیشان «متحد کاشانی» را بگیرد، با کمال میل پذیرفت و جرقه ابتدایی این اتفاق هم حضور تیم متحد که چند بازیکنش کارگران کارخانه مشهدکولر یا همان آدنیس بودند، در مسابقات گلکوچک کارگران کارخانه بود.
جعفر قهرمان بههمراه ۲ شریک کارخانهاش برادران صیفیحصار، بازی بچههای متحد کاشانی را در مسابقات گلکوچکی که در کارخانهشان برای کارگران برگزار کردند، دیدند و از همانجا بود که به فوتبال، جدیتر علاقهمند شدند. متحد کاشانی با نام «متحد آدنیس» در مسابقات لیگ دسته۳ شرکت کرد و ازآنجا بود که جرقههای ظهور یک تیم بزرگ در فوتبال مشهد زده شد. مرحوم قهرمان، مرد بیشیلهپیله صنعت به فوتبال آمد و در کنار دوستان و شرکایش سنگ بنای تیمی را بنا نهاد که بعدا یقه بسیاری از تیمهای بزرگ فوتبال استان را گرفت. بچه نغندر، یکی از روستاهای ییلاقی اطراف مشهد، دستبهخیرش شهره بود.
مسجد بزرگ نغندر که هنوز هم پذیرای گردشگران بسیاری در جریان حضورشان در این منطقه ییلاقی و دیدنی است، ساخته اوست و خانه آبا واجدادیشان هم در همانجاست. حمایتهای مالی «قهرمان» فقط از دریچه کارخانه نبود و او از جیبش هم به تیمی که به آن عشق میورزید، کمک میکرد. با این همه اتفاق بد پرواز رؤیای آدنیسیها را به کام سقوط کشاند. «قهرمان» در جریان یکی از سفرهای هواییاش دچار حمله قلبی شد و درگذشت؛ کوچی که عیار آدنیس را از این تیم پُرقدرت آنروزهای فوتبال مشهد گرفت و رفتهرفته آدنیس به سرنوشت بسیاری از تیمهای فوتبال مشهد در دهه۶۰ یعنی نابودی دچار شد.