نهمین قسمت از مجموعه شبکه نمایش خانگی «قورباغه» این هفته منتشر میشود و حالا این سریال تا حدی توانسته شمایل و لحن کلی خودش را به دست آورد. در این مطلب نگاهی داریم به نقاط قوت مهم این مجموعه که آینده روشنی را در برابر عواملش قرار میدهند.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - نهمین قسمت از مجموعه شبکه نمایش خانگی «قورباغه» این هفته منتشر میشود و حالا این سریال تا حدی توانسته شمایل و لحن کلی خودش را به دست آورد. هومن سیدی که در سالهای اخیر با فعالیتهای مستمر سینمایی، حسابی بین نسل جوان به محبوبیت دست یافته است، حالا بخت خودش را در شبکه نمایش خانگی امتحان میکند و به نظر میرسد در آستانه کسب یک توفیق تازه در این مدیوم نوپا قرار گرفته است.
به طور کلی، سازندگان سریالهای خانگی از دو مجرای تلویزیون و سینما به این رسانه وارد میشوند و میتوان تصدیق کرد که کارگردانهای سینمایی بیشتر از همتایان تلویزیونی خود در این عرصه موفق بودهاند؛ چنانکه «همگناه» مصطفی کیایی نیز توانست به محبوبیت چشمگیری در میان مخاطبان شبکه نمایش خانگی دست یابد. حالا «قورباغه» هم، با برگ برندههای مهمی که دارد، در مسیر اقبال عمومی قرار گرفته است. در این مطلب نگاهی داریم به نقاط قوت مهم این مجموعه که آینده روشنی را در برابر عواملش قرار میدهند.
کارگردانی
هومن سیدی فیلمسازی با پشتوانه سینمایی درخور است؛ مردی که در سالهای اخیر موفق شده آثاری جدی و پرمخاطب را در سینمای ایران تدارک ببیند. سیدی با «قورباغه» سعی کرده عقبه و تجربیات سینمایی خودش را به شبکه خانگی بیاورد و در بیشتر موارد نیز موفق بوده. بارزترین نمونه تجلی پیشینه سینمایی هومن سیدی، تا اینجای کار، به سکانس پایانی قسمت سوم این مجموعه و آن میزانسن هولناک و اثرگذار بازمیگردد؛ کشف جذابی که از یک فیلمساز پخته سینمایی انتظار میرفت و در ذهن مخاطب ماندگار شد. البته سیدی در برخی موارد هم انتظارات را برآورده نکرده که حرکات نمایشی دوربین در ابتدای قسمت اول و سکانس ابتدایی قسمت ششم، از نمونههای بارز آن است.
فیلمنامه
متن «قورباغه» را خود هومن سیدی به رشته تحریر درآورده، در مقایسه با دیگر آثار شبکه خانگی در سالهای اخیر که بیشتر با مایههای پررنگ ملودرام همراه بودهاند، ظرفیتهای تازهای را پیش روی کارگردان و عوامل این مجموعه قرار میدهد که همین موضوع به شکلگیری لحن منحصربهفرد سریال کمک شایانی کرده است. «قورباغه» از مایههای پررنگ عاطفی که باعث میشوند سریالهای خانگی به مجموعههای ترکی شبیه شوند، مبراست و لحن خاص خودش را در فضایی دلهرهآور، جایی بین واقعیت و فانتزی، دنبال میکند.
فضای معمایی حاکم بر داستان، یکی از گونههای جذاب روایت برای مخاطب ایرانی است که پیش از این هم با اقبال عمومی همراه شده بود؛ ضمن اینکه نریشنهای فانتزی و جوانپسندی که از زبان صابر ابر بیان میشوند نیز برای بیننده جذاب است. البته متن «قورباغه» در برخی برشها، تا حدی کند پیش رفته؛ اما میتوانیم مطمئن باشیم که در قسمتهای آتی به ضرباهنگی تندتر میرسد تا نقطه اوج قصه شکل بگیرد.
ستارهها
«قورباغه» مجموعه پربازیگر و شلوغی نیست؛ اما وزن بازیگران اصلی آن برای جلب رضایت مخاطب کافی به نظر میرسد.
فرشته حسینی که یکی دو سالی است جزو ستارههای نوظهور بازیگری محسوب میشود، در دو قسمت اخیر به مخاطب معرفی شده، اما حضورش در نقش خواهر نوری میتواند برای مخاطب جذاب باشد. در کنار او،
سحر دولتشاهی که حالا صاحب تجربه درخوری در بازیگری است، در نقش
فرانک، اجرای استانداردی دارد.
صابر ابر، با پشت سر گذاشتن دوران موقت افولش که در شیوه تکراری اجرا و تأکید زیاد بر ایفای نقشهای مشابهی از جنس مرد مفلوک و به انتها رسیده، حالا دوباره به سطح اول بازیگری برگشته. ابر که پارسال، با «مسخرهباز» همایون غنیزاده، نشان داد به دنبال آغاز یک دوران تازه در مسیر حرفهای خود است، حالا با ایفای موقر و بدون اغراق نقش رامین در «قورباغه»، توانسته شمایل جذابی از یک نقش اول کارکشته در شبکه خانگی ارائه کند. او به خوبی از استعداد و توانایی خود در بیان جملات و دیالوگها مطلع است و سریال هم این امکان را در اختیارش گذاشته که با صدای خوب و ادای شیوای جملات، از آن تیپ معمول که چند سالی گرفتارش شده بود، فاصله بگیرد.
مهمترین چهره «قورباغه» نوید محمدزاده است؛ بازیگری که در اوج محبوبیت و اقتدارش در سینما، چالش شبکه نمایش خانگی را پذیرفته و با اینکه نقشش هنوز به اندازه کافی پررنگ نشده تا بتوانیم قضاوتش کنیم، اما طراحی ویژه و تازهای در بازیگری از خود نشان میدهد.
محمدزاده در نقش نوری که به نظر میرسد رئیس یک باند مافیایی باشد، نه یک جوان عصبیمزاج پرحرف و برونگرا، بلکه یک شخصیت مرموز و پیچیده را پیش چشم مخاطب قرار میدهد. این بازیگر کاربلد و بااستعداد نقشش را، با پرهیز از تمرکز بر زبان بدن و به طور خاص مانور بر روی حرکت دستها که شاخصه آشنای بازیگری او در چند اثر بوده، طراحی کرده و حتی در بیان هم با آوای متفاوتی ظاهر شده که باعث میشود نوری شبیه هیچ کدام از تجربههای قبلی او نباشد.
استفاده هومن سیدی از چند بازیگر جوان و بااستعداد را هم به فهرست این ستارههای کاربلد اضافه کنید؛ روش درست و امیدبخشی که رنگ و بوی متفاوتی به «
قورباغه» داده و میتواند زمینه معرفی استعدادهای نوظهور در سینما و تلویزیون را فراهم آورد. میتوان پیشبینی کرد که ترکیب ستارهها در «قورباغه»، در قسمتهای باقیمانده، به نقطه قوت مهم این مجموعه تبدیل شود؛ زیرا خود هومن سیدی، با نقش شمسآبادی، از قسمت هشتم وارد سریال شد و البته فراموش نکنیم که به احتمال زیاد مهمترین غافلگیری «
قورباغه» در ادامه راه، بازی متفاوت مهران غفوریان در یک نقش جدی و متفاوت است که پیشتر نظیرش را از این بازیگر طنز ندیدهایم.
عوامل
بهجز بازیگران و کارگردان، وزن بقیه عوامل «قورباغه» هم در نوع خودش اعتناپذیر است؛ ترکیب ویژهای از دستاندرکاران درجهیک فعال در سینمای ایران که هر کدامشان از بهترینهای حوزه تخصصی خود به شمار میروند. موسیقی بامداد افشار که تبحرش را در «مغزهای کوچک زنگ زده» به رخ کشیده بود و سال گذشته هم برای موسیقی «پوست» برنده سیمرغ جشنواره فجر شد، در «قورباغه» هم به چشم میآید و همگراییدرخوری با محتوا و فرم اثر دارد.
فیلمبرداری سینمایی و نماهای جذاب مجموعه کار پیمان شادمانفر است که به مرور جایگاه خودش را در میان فیلمبرداران حرفهای سینمای ایران مستحکمتر از قبل میکند. طراحی صحنه پخته محسن نصراللهی نیز در خدمت کارگردانی سیدی قرار گرفته و جواد مطوری که در «مسخرهباز» و «سرخپوست» تأثیرگذار ظاهر شده بود، به طور خاص در نمایش جلوههای ویژه بصری متنوع قسمت چهارم «قورباغه»، تواناییهایش را به رخ کشید.