شرایط نامناسب سینمای ایران در چند سال اخیر و بهویژه پس از فراگیری بحران کرونا و توقف بیشتر پروژههای سینمایی، سبب شده است طیف انبوهی از کارگردانان سینمای کشور برای ادامه فعالیت خویش، به سمت شبکه نمایش خانگی و تلویزیون بیایند.
احمد صبریان | شهرآرانیوز - شرایط نامناسب سینمای ایران در چند سال اخیر و بهویژه پس از فراگیری بحران کرونا و توقف بیشتر پروژههای سینمایی، سبب شده است طیف انبوهی از کارگردانان سینمای کشور برای ادامه فعالیت خویش، به سمت شبکه نمایش خانگی و تلویزیون بیایند، البته پیش از این نیز سینماگران کم و بیش در این دو عرصه آثاری را پدید آوردهاند که در جای خویش، گاه به ارتقای سطح برنامههای این دو رسانه منجر شده است.
اما در یک سال اخیر این رویکرد شدت بیشتری گرفته و حضور کارگردانان سینما در عرصه سریالسازی در شبکه نمایش خانگی و مجموعههای تلویزیونی، پررنگتر شده است. حضور فریدون جیرانی با
«نهنگ آبی»، مصطفی کیایی با
«هم گناه»، هومن سیدی با
«قورباغه»، سروش محمدزاده با
«سیاوش»، منوچهر هادی با
«دل» و
«گیسو»، نیما جاویدی با
«آکتور» و... در شبکه نمایش خانگی و مجموعههای تلویزیونی
«بیگانهای با من است» احمد امینی،
«شرم» احمد کاوری،
«با خانمان» برزو نیکنژاد،
«روزهای ابدی» جواد شمقدری،
«جشن سر برون» مجتبی راعی،
«صفر بیستویک» جواد رضویان و سیامک انصاری،
«کتونی زرنگی» علی ملاقلیپور،
«۸۷ متر» کیانوش عیاری،
«سلمان فارسی» داوود میرباقری،
«بعد از آزادی» محمدعلی باشه آهنگر،
«نون. خ» سعید آقاخانی،
«بچه مهندس» علی غفاری،
«سرباز» هادی مقدم دوست،
«طلاق» ابوالقاسم طالبی،
«دادستان» مسعود ده نمکی و... که زمان پخش برخی از این آثار پایان یافته یا در حال تولید یا در آستانه پخش هستند، گواه بر این ادعاست.
بیتردید کارکرد تلویزیون و شبکه نمایش خانگی به عنوان رسانههایی فراگیر، پرمخاطب و تأثیرگذار، در جذب این کارگردانان بیتأثیر نبوده است. اما چنین به نظر میرسد شرایط کرونایی ناگوار حاکم بر فضای سینما، وضعیت نابسامان اکران، محدودیت تولید، ممیزیهای سلیقهای، وضعیت مبهم نمایش برخی آثار، نبود سرمایهگذار درعرصه تهیه و تولید آثار سینمایی، کمبود سالنهای نمایش، خط قرمزهای پررنگ در عرصه سینما، سیاستگذاریهای مقطعی و...، نقش مهمی در گرایش سینماگران به ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی و مجموعههای تلویزیونی دارد. اما نباید از نظر دور داشت این رویکرد در درازمدت پیامدهایی از جمله نحیفشدن پیکره بیمار سینمای ایران را در پی خواهد داشت. بیتردید با بررسی عملکرد این کارگردانان در عرصه سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، میتوان به این حقیقت تلخ رسید که برخی از آنها، نتوانسته اند انتظاری را که تماشاگران سینما از آنها داشته اند، در قاب کوچک تلویزیون و شبکه نمایش خانگی برآورده سازند. درواقع این رویکرد پررنگ کارگردانان سینما حضور آنان در این دو رسانه را نباید یک اتفاق ساده پنداشت بلکه باید با آسیبشناسی این روند به شناسایی علل این رویکرد پرداخت. بدین مفهوم که با مد نظر قرار دادن نقاط ضعف و قوت گرایش حضور کارگردانان در سینما، به رفع موانعی که برای فعالیت در عرصه سینما دارند توجه بیشتری کرد.
حضوری که باید هدفمند باشد
اگرچه برخی منتقدان همکاری کارگردانان سینما را در ساخت فیلمها و مجموعههای تلویزیونی و سریالهای شبکه نمایش خانگی به فال نیک میگیرند، اما بسیاری از کارگردانان سینما، این رویکرد را نتیجه شرایط ناپایدار اقتصادی سینما میدانند.
بیشک با لحاظکردن حقایق تلخی، چون شرایط بحرانی کرونایی، خداحافظی زودهنگام آثار سینمایی از سالنهای نمایش، قهر تماشاگران با سینما، پیشنهادهای وسوسهبرانگیز برای ساخت آثار تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی، فراهمنبودن فرصت مناسب برای کارگردانی در عرصه سینما و... باید به کارگردانان و سینماگران حق داد تا به سمت این رسانهها جذب شوند. بیآنکه قصد زیرسؤال بردن فعالیت هم زمان کارگردانان سینما در این دو عرصه باشد، اما با یک بررسی اجمالی میتوان به این نتیجه رسید که این رویکرد باید هدفمند و به ارتقای سطح سلیقه و تعالی برنامههای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی بینجامد. در این صورت و با اجتناب از تمرکز بر کسب درآمد بیشتر استمرار این حضور، سودمند و تأثیرگذار است. اما اگر این طیف از سینماگران صرفا برای استمرار فعالیتهایشان جذب تلویزیون و شبکه نمایش خانگی شوند، نتیجه آن ساخت برخی آثار میشود که کارنامه سینمایی آنها را نیز مورد تردید قرار میدهد. با توجه به اینکه حضور کارگردانان سینما در این رسانهها میتواند سبب ارتقای سطح سلیقه مخاطب شود، باید آن را یک اتفاق خوشایند هم برای سینما، هم برای تلویزیون و هم شبکه نمایش خانگی دانست.
اما از آنجا که این سه رسانه، هر کدام تعریف، کارکرد و جایگاه ویژه خود را دارند، این تفاوتها باید مدنظر قرار گیرد. بدین معنا که آنها صرفا برای سرگرمی سازی به ساخت آثار سفارشی تن ندهند، حساسیتها و وسواسهای خود را همانگونه که در ساخت یک اثر سینمایی دارند، هنگام کارگردانی یک اثر تلویزیونی یا سریال شبکه نمایش خانگی نیز داشته باشند. کسب درآمد و دغدغه نداشتن برای بازگشت سرمایه، نباید کیفیت کار آنها را تحتتأثیر خود قرار دهد و مهمتر از همه اینکه مخاطبشان را دست کم نگیرند. زیرا وقتی تلویزیون و شبکه نمایش خانگی سطح سلیقه مخاطب را با بهرهگیری از توانمندیهای کارگردانان سینما ارتقا دهد، بیتردید آنها برای تماشای فیلمهای سینمایی سراغ آثار سطحی نخواهند رفت.
نباید مخاطب را دستکم گرفت
در چند سال گذشته مدیران شبکههای مختلف تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، تلاش داشتهاند تا سینماگران را برای ساخت تلهفیلمها و مجموعههای تلویزیونی به سمت این رسانههای پرمخاطب جذب کنند. برخی کارگردانان سینما نیز با در نظرگرفتن شرایط نامناسب حاکم بر فضای تولید، تهیه و نمایش آثار سینمایی به این دعوت پاسخ مثبت دادهاند. اما نباید از خاطر برد که هنوز هم برخی کارگردانان سینما فعالیت در رسانه ملی و شبکه نمایش خانگی را در حد و اندازههای خود و توانمندیهایشان نمیدانند.
اگرچه نتیجه کوتاه مدت این شرایط، ایجاد فرصتهای شغلی برای سینماگرانی است که به سبب محدودیتهای کرونایی، امکان فعالیت مستمر را در سینما نمییابند. با توجه به اینکه بازار پررونق تولید فیلمها و مجموعههای تلویزیونی و همچنین سریالهای نمایش خانگی مجال و فرصت مناسب را برای فعالیت سینماگران در تلویزیون فراهم کرده است، باید اذعان کرد این روند بیش از آنکه به سود سینماگران تمام شود، به نفع رسانه ملی و برنامهسازان شبکه نمایش خانگی بوده است. زیرا علاوه بر جذب نامهای اعتناپذیر به ساخت آثار تلویزیونی، تا حد زیادی فرصت رقابت سینماگران را با همتایانشان سلب کرده است. به گونهای که با نبود رقیبانی که به سمت تلویزیون رفتهاند، سینما عرصه جولان برخی تازهکاران پرمدعا شده است. در شرایط کنونی که کارگردانان سینما به دلایل مختلف در عرصه تلویزیون و شبکه نمایش خانگی به فعالیت مشغولاند، بهتر است این رویکرد به گونهای هدفمند طراحی شود. بدین معنا که سینماگران با بهرهگیری از توانمندیهایشان که در عرصه سینما به اثبات و تأیید رسیده است، در تربیت مخاطب، ارتقای سطح کیفی تولیدات سیما، فراهم ساختن زمینه و بستر لازم برای آشتی دوباره مخاطبان با سینما، ارائه یک محصول تأملبرانگیز با همان ظرافتکاریها، وسواسها و حساسیتهای سینمایی بکوشند و مخاطبشان را دستکم نگیرند و برای بهبود کیفی تولیدات تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی بکوشند و صرفا به سیاستهای تلویزیونی که محدودیت کمتری برایشان فراهم آورده است، اکتفا کنند.