۹۲ سال پیش در چنین روزی، شاخصترین شخصیت شعر معاصر ایران، مهدی اخوانثالث در مشهد زاده شد. میم امید، متولد ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ است و از سی سال پیش، در جوار آرامگاه حکیم توس آرمیده است. این بار در سالگرد تولد نودودوسالگی راوی توس، به خانه موزه اش در محله فاطمی تهران که پس از حرف و حدیثهای بسیار، مرداد امسال به خانه موزه تبدیل شد، پرداخته ایم.
لیلا کوچک زاده | شهرآرانیوز - ۹۲ سال پیش در چنین روزی، شاخصترین شخصیت شعر معاصر ایران، مهدی اخوان ثالث در مشهد زاده شد. میم امید، متولد ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ است و از سی سال پیش، در جوار آرامگاه حکیم توس آرمیده است.
بهاالدین خرمشاهی، فیلسوف و شاعر، چه خوش گفته است که گذشته و هنر ایران و شعر فارسی، در ذهن و زبان، در خواب و خیال و خاطره و خون اخوان ثالث خانه داشت. ما بارها در نشریه شهرآرا، مقام شاعری او را ارج نهاده و به زندگی اش پرداخته ایم. اما این بار در سالگرد تولد نودودوسالگی راوی توس، به خانه موزه اش در محله فاطمی تهران که پس از حرف و حدیثهای بسیار، مرداد امسال به خانه موزه تبدیل شد، پرداخته ایم.
خانهای که ظاهرا خانواده اخوانثالث از زمان واگذاری آن به شهرداری در سال ۱۳۸۵، با این نهاد دچار اختلاف شده و از روند بازسازی خانه رضایت خاطر ندارند و تعامل بسیار کمی در مرمت خانه داشته اند. اما خبر جدید اینکه، زردشت اخوان ثالث، فرزند آن مرحوم و تنها ناشر قانونی آثار استاد (نشر زمستان) به شهرآرا میگوید خط و ربطی از اولین خانه مهدی اخوان ثالث در تهران و در خیابان ری یافته است که مربوط به دهه ۳۰ است و قصد خریداری و مرمت این خانه را دارد تا این بار خودشان به بازسازی آنچه بر آن اشراف دارند، بپردازند.
زیر قولشان زدند
مسئولان شهرداری تهران، پس از هفت سال وعده خود را محقق ساختند و خانه مهدی اخوان ثالث در محله فاطمی تهران را که در سال ۱۳۸۲ پس از سالها کوشش و پیگیری زردشت اخوان ثالث به شماره ۱۰۴۰۴ ثبت ملی شده بود، به خانه موزه تبدیل کردند. اما مرداد، در مراسم کوچک افتتاحیه که به مناسبت رونمایی از تندیس اخوانثالث در خانه موزه اش برگزار شد، فقط مزدک علی، پسر کوچک مهدی اخوان ثالث حضور یافت. حاضرنشدن دیگر اعضای خانواده در این مراسم، ادامه اعتراضی بود که از سال ۱۳۸۵ و هم زمان با خریداری خانه از خانواده اخوان ثالث اتفاق افتاده بود. این نارضایتی همچنان ادامه دارد و کم رنگ هم نشده است.
زردشت اخوانثالث، در این باره به شهرآرا میگوید: شهرداری قرار بود در سال ۱۳۸۵، پس از خریداری خانه فاطمی (حالا زردشت این خانه را دومین خانه پدرش بیان میکند)، آن را برای بازسازی و احیا و آماده سازی در اختیار خانواده اخوانثالث قرار دهد و با نظارت شهرداری، بودجهای برای بازسازی منظور کنند. اما هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاد.
او تأکید میکند: در زمان فروش ملک، یکی از شرطهای ما برای فروش خانه تحویل آن برای بازسازی به خودمان بود، اما از آنجا که در زمان واگذاری، با این مسائل آشنا نبودم، قراردادی بین ما در این باره مکتوب نشد و آنها به راحتی زیر قول خود زدند و خانه را به پیمانکاران خود واگذار کردند. او این اتفاق را غیر منصفانه میداند و میگوید: اگر قرار بود، خانواده اخوانثالث و فرزندانش، روال کار شهرداری را تأیید میکردند، آنها نیز باید روی قول و قرارشان باقی میمانند و ما هم به راحتی میگوییم آنها قراردادی با ما ندارند که در مراسم افتتاحیه خانه موزه، خانواده مهدی اخوان ثالث مجبور به حضور باشند.
شهرداری خانه را نابود کرد
بنا به گفته اخوان ثالث چند سال پیش هم منزل پدری را بازسازی کرده بودند که با اعتراض خانواده در فضای مجازی روبه رو شد و مسئولان شهرداری تهران دوباره مجبور شدند آن خانه را بازسازی کنند: آن بازسازی اولیه هیچ شباهتی با منزل اخوانثالث نداشت و همه وسایل اهدایی خانواده اخوانثالث در آن از بین رفت. پیمانکاری که قرار بود کار بازسازی منزل را انجام دهد به سلیقه خودش این بازسازی را انجام داده بود و بعد از اینکه اعتراضات ما به گوششان رسید دوباره آن را بازسازی کردند. البته این بار بازسازی شبیهتر است، اما اشکالات فراوانی دارد.
خانواده مهدی اخوان ثالث در دهه پنجاه تا هشتاد خورشیدی در این خانه اشکوب (همکف و یک طبقه بالای آن) با متراژ حدود ۱۵۰ متر، سکونت داشته اند. خانهای بازمانده از دوران پهلوی دوم. خانهای که زردشت از اینکه در بازسازی خانه از همسایهها درباره آن تحقیق شده و عکسهای سال ۱۳۸۸ خانه، کاملا ناراضی است و میگوید: وقتی صاحب خانه زنده هست، چرا با همسایهها صحبت میکنید. طبیعتا اعضای خانواده اشراف بیشتری دارند. در سال ۱۳۸۸ نیز، خانه ما در حال تعمیرات بود و عکسها نیز در آن شرایط گرفته شده است و با واقعیت بنا تفاوت دارد. او همچنین بیان میکند که تندیسهای ساخته شده نیز به به هیچعنوان مورد تأیید خانواده اخوان ثالث نسیت.
در هر صورت او باور دارد که شهرداری در بازسازی، با صرف هزینه بسیار خانه را نابود کرده است در حالی که اگر بازسازی به دست خانواده اخوانثالث انجام میشد، با یک پنجم هزینه میتوانستند، خانهای مطلوب تحویل بدهند. او درباره گفته مسئولان مدیریت شهری تهران مبنی بر اینکه مزدک، دیگر پسر مرحوم اخوان ثالث، با آنها برای راه اندازی خانه موزه اخوانثالث همکاری داشته است، میگوید: برادرم از سر دلسوزی تعدادی از آثار منتشر شده مرحوم پدر را به آنها داده و تنها همکاری اش در همین حد بوده است. از مزدک خواهش کردند که با آنها همکاری کند؛ ممکن است برادرم از میراث «منتشر شده» اخوانثالث به آنها چیزی داده باشد. اما از میراث در اختیار خانواده چیزی به آنها تحویل داده نشده است.
در خانه اخوانثالث به روی خانواده اش باز است
خانه ثبت میراث مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۹۷، برای مرمت و بازسازی به شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، واگذار شد و ۲۹ مرداد امسال نیز، شهردار تهران، در بازدید از خانه موزه، هم زمان با پایان مرمت آن، به رونمایی از تندیس اخوان ثالث پرداخت. گرچه هنوز به دلیل شرایط کرونا در کشور، خانه به صورت رسمی افتتاح نشده است و امکان بازدید برای عموم مردم نیز فراهم نیست. مهدی درخواه، مدیر خانه موزه مهدی اخوان ثالث میگوید: از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۸ این خانه با هزینهای بالغ بر ۳۰۰ میلیون تومان، مرمت و تجهیز شده است و طبق نظر کارشناسان به استحکام بخشی نیاز نداشته است.
او بر این باور است که در بازسازی بار دوم خانه و تبدیل آن به موزه، تمام سعی خود را برای شباهت از روی عکسهای قبلی خانه که در سال ۱۳۸۸ تهیه کرده بودند، در نظر گرفته اند. او میگوید: کف پوشها در بازسازی قبلی به اصل خانه شباهت نداشت و ما برای آسیب ندیدن خانه، آن را تغییر ندادیم. اما در تغییر کاشیها که امکان پذیر بود، از همان رنگ بندی و جنس گذشته خانه بهره بردیم.
مهدی اخوان ثالث، بین ۷ تا ۱۰ هزار جلد کتاب داشته است که اکنون کتابها در دست خانواده اوست و هنوز به این موزه منتقل نشده است. در این کتابخانه، حدود ۲۰۰ جلد کتاب مشابه کتابهای او را با نظر پسر کوچکش مزدک خریداری کرده اند. درخواه به این موضوع اشاره میکند و میگوید: ما انتظار نداریم همه ۱۰ هزار جلد کتاب استاد را به ما بدهند، اما یک هزار جلد را که میتوانند در اختیارمان بگذارند.
او تصریح میکند: قطعا ما انتظار نداریم تمام وسایل شخصی ایشان را به ما بدهند، اما هدف همه ما صیانت یاد استاد است و تلاشمان را برای روی پاساختن این خانه کرده ایم.
مدیر خانه موزه مهدی اخوان ثالث اضافه میکند: قطعا در این خانه به روی خانواده استاد اخوانثالث باز است، اما آقای زردشت در سه چهارسال گذشته، تمایلی به همکاری با ما نشان نداده است و خودشان را از ماجرای خانه کنار کشیده اند و تاکنون همکاری این خانواده با ما از سوی مزدک علی، پسر کوچک استاد صورت گرفته که کمال همکاری را داشته اند، اما حتما دستشان نسبت به بخشی از کارها بسته است. ولی سعیمان بر این است که همچنان تعاملمان را با ایشان حفظ کنیم.
به گفته درخواه، از زمان اتمام مرمت خانه، فعالیتهای مجازی و نشستهای کوچک شعرخوانی در محل خانه موزه اخوان ثالث برگزار میشود و درصورت تأمین بودجه، برنامههایی برای تکمیل موزه آرایی دارند. او میگوید: ۱۰ تا ۱۵ درصد موزه آرایی خانه اخوانثالث باقی مانده است. اما از آنجا که امسال بودجهای برای این موضوع، در نظر گرفته نشده است، فقط به رونمایی از تندیس استاد اکتفا کرده ایم و هنوز خانه موزه هم به صورت رسمی افتتاح نشده است. امیدواریم در سال ۱۴۰۰ این بودجه تأمین شود.
خانهای که دیگر نیست
زردشت اخوان ثالث در حالی از یافتن خانه اول پدر در تهران و خیابان ری تهران خبر داده است که جای خانهای که شاعر نامدار خراسان در مشهد در آن، متولد شده نیز خالی است. خانه دوهزارمتری در محله سراب مشهد که چهار خانواده در آن زندگی میکرده اند. نشانی از این خانه دیگر نیست و بعید است با تغییرات شهرسازی امروز مشهد، بتوانند خانه را بشناسند. اینجا سخنی از نادر ابراهیمی خوش مینشیند: «مهدی اخوان ثالث در موجودیتش یک آواز کوچه باغی قدیمی بود در شهر کوچههای قدیمی. هیچ آوازی دیگر آن کوچه باغ خالص محزون نخواهد شد.»