نقل داستان مردودیهای پیاپی اینشتین در درس ریاضی مدت هاست که پای ثابت جلسات دلداری به دانش آموزانی بوده است که در مدرسه عملکرد خوبی ندارند، اما طبق اسناد و شواهد موجود، او درواقع دانش آموزی نمونه بوده است.
ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ نقل داستان مردودیهای پیاپی اینشتین در درس ریاضی مدت هاست که پای ثابت جلسات دلداری به دانش آموزانی بوده است که در مدرسه عملکرد خوبی ندارند، اما طبق اسناد و شواهد موجود، او درواقع دانش آموزی نمونه بوده است.
اینشتین در دوران مدرسه اش در مونیخ نمرات خیلی خوبی میگرفته است و فقط قوانین سخت گیرانه و به قول خودش «مکانیکی» معلمها سر کلاس حوصله اش را سر میبردند. او در سن پانزده سالگی مدرسه را ترک کرد و از آلمان خارج شد تا مجبور به شرکت در دوره سربازی اجباری نشود، اما تا پیش از آن یکی از دانش آموزان سرآمد کلاس بود و به سبب توانایی اش در درک مفاهیم پیچیده ریاضی و علوم دیگر، حتی نابغه در نظر گرفته میشد. بعدها وقتی مقالهای که موضوع مردودی او در ریاضی دوره دبستان در آن مطرح شده بود، به اینشتین نشان داده شد، او در تکذیب این خبر گفت: «من پیش از اینکه ۱۵ سالم شود به حساب دیفرانسیل و انتگرال کامل مسلط شده بودم.»
اینشتین هرچقدر در مدرسه موفق بود، همان قدر در یافتن کار ناموفق عمل کرد. ۹ سال طول کشید تا او بتواند شغلی در دانشگاه پیدا کند. اینشتین در سالهایی که در مدرسه پلی تکنیک زوریخ درس میخواند، بسیار درخشان ظاهر شد، اما شخصیت سرکش او و غیبتهای زیادش از کلاسها باعث شد پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۹۰۰، استادهایش توصیه نامههای درخشانی برایش ننویسند.
او ۲ سال برای یافتن یک شغل دانشگاهی مناسب وقت گذاشت، اما موفق نشد. سپس شغلی در اداره ثبت اختراع سوئیس در شهر برن یافت. او خیلی زود متوجه شد این شغل اگرچه شغل سطح پایینی بود، برای یک فیزیک دان جوان فرصتی مغتنم فراهم میکرد. او میتوانست وظایف کارمندی اش را در چند ساعت به پایان برساند و بقیه روزش را به تحقیق و نوشتن بگذراند.
در سال ۱۹۰۵، همین کارمند دون پایه موفق به انتشار ۴ مقاله انقلابی شد که در آنها معادله معروف E=mc۲ و نظریه نسبیت خاص خود را اولین بار مطرح کرد. این کشفیات اینشتین را وارد عرصه جهانی علم فیزیک کرد، اما او تا سال ۱۹۰۹، یعنی نزدیک به یک دهه پس از فارغ التحیلی اش، موفق به دریافت کرسی استادی در دانشگاه نشد.
اینشتین در سال ۱۹۱۵ نظریه نسبیت عام خود را منتشر کرد. طبق این نظریه، میدانهای گرانشی موجب اعوجاج در بافت فضا زمان میشوند. بااین همه، آنچه نام اینشتین را بر سر زبانها انداخت، مقالههای نوین و نظریههای انقلابی او نبودند. درواقع نظریه نسبیت عام اینشتین آن قدر جسورانه و متفاوت از قوانین فیزیک پیشین بود که تا چندسال همچنان مناقشاتی درباره آن وجود داشت.
سرانجام در ماه میسال ۱۹۱۹ بود که وقوع یک خورشیدگرفتگی کامل، شرایط لازم برای آزمایش ادعاهای اینشتین را فراهم کرد. در خورشیدگرفتگی میتوان انحنای ایجادشده خورشید (یک جسم سنگین) در فضا زمان را باتوجه به نور ستارگانی که در اطرافش پدیدار میشوند، اندازه گیری کرد. اخبار تأیید نظریه اینشتین پس از این واقعه، یک شبه به همه دنیا رسید و روزنامهها به او لقب «وارث سر ایزاک نیوتن» را دادند.
او «برای خدماتش در زمینه فیزیک نظری و بهویژه کشف قانون اثر فوتوالکتریک»، موفق به کسب جایزه نوبل در سال ۱۹۲۱ شد.
منبع: هیستوری