صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

باید این خط قرمز نظام و کشور باشد!

  • کد خبر: ۶۸۳۱۷
  • ۰۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۸
محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

وقتی نخستین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری اسلامی ایران برگزار می‌شد، تازه یک‌سال از پیروزی انقلاب می‌گذشت و مردمی که تازه گردن‌های خسته و زخمی‌شان از زیر یوغ صد‌ها سال پادشاهی و دیکتاتوری رها شده بود، احساس آزادی و رهایی می‌کردند و شادمان بودند که نخستین‌بار می‌توانند با اراده و اختیار خودشان رئیس خود را انتخاب کنند. مردم ایران تا جایی که به یاد داشتند و از پدران و اجداد خود می‌شنیدند، چه در روستا و شهر خود و چه در سطح کشور پهناورشان همیشه محکوم به تحمل زورگویی ارباب‌های ریزودرشت بودند.

 

خان‌ها و خان‌زاده‌ها و شاه‌ها و شاهزاده‌ها، هرکدام سهمی از این خاک و مواهب آن می‌گرفتند و مردم در نگاه آنان رعیتی بی‌اختیار به‌شمار می‌آمدند که باید نوکری و کلفتی می‌کردند و از خود اختیاری نداشتند. حتى در دوران جدید که ارتباطات جهانی و آگاهی نسل نو، فضایی تازه و چشم‌اندازی نوین رسم کرده بود و نمی‌شد مانند گذشته به‌شکل رسمی برده‌داری کرد، بازهم اختیار و آزادی مردم به اراده حاکمیت و چارچوب‌های مشخص محدود بود و از سطح نمایش و تظاهر فراتر نمی‌رفت. قدرت تعیین سرنوشت و توان تأثیرگذاری و نقش‌آفرینی در حاکمیت سیاسی کشور، رؤیایی بود که حتى تصورش می‌توانست مردم را برای حضور در صحنه انقلاب و ایستادن در برابر گلوله‌ها راهی خیابان و میدان کند و آنان را برای پرداخت هر هزینه‌ای توانا سازد.


شاید هیچ‌وقت نسل جدید نتواند آن حس‌وحال را درک کند و شاید هیچ‌وقت جوان امروز نتواند حال‌وهوای آن مردان و زنانی را بفهمد که با شور و هیجان خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری آماده می‌کردند.
من آن روزها، در سال١٣٥٨، حدود ۹‌ساله بودم و دانش‌آموز کلاس سوم ابتدایی مدرسه‌ای که محل تقاطع انقلابیون حزب‌اللهی و طرفداران گروهک‌ها شده بود.

 

در همان فضای کودکانه ما طرفدار دکتر حسن حبیبی بودیم و گروهی نیز حامی ابوالحسن بنی‌صدر و هر روز در فاصله زنگ تفریح و در حیاط، بساط درگیری و دعوا پهن می‌شد. یکی از بچه‌های کلاس ما به تشویق و تحریک برادر بزرگ‌ترش که عضو گروهک منافقین بود، در مدرسه نشریه «مجاهد» می‌فروخت و ما که طرف مقابل او بودیم، نشریات انقلابی به مدرسه می‌آوردیم.
اکنون سال‌ها از آن روز‌ها می‌گذرد و به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری رسیده‌ایم و مهم‌ترین ارزشی که باید از آن پاسداری کنیم، مردم‌سالاری و دموکراسی گران‌بهایی است که اساس نظام جمهوری اسلامی را شکل می‌دهد.

کسانی که این روز‌ها برای منافع حزبی یا گرایش‌های سیاسی خود یا مصلحت‌اندیشی‌هایی که در ذهن و فکر خود دارند، با گفتار و کردار خود این نقطه قوت را تضعیف می‌کنند، بی‌آنکه بدانند، بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین ضربه را به کیان جمهوری اسلامی می‌زنند و اساس نظام و کشور را تهدید می‌کنند. چه این ضربه از سوی مسئولان رسمی نهاد‌های مختلف باشد و چه این تهدید را صاحبان رسانه‌ها یا فعالان سیاسی رقم بزنند. این دقیقا نقطه‌ای است که باید همه روی آن وسواس و حساسیت شدید داشته باشند و دقیقا همان چیزی است که باید خط قرمز نظام و کشور باشد.


پیچیده‌ترین توطئه‌های امنیتی و بزرگ‌ترین تهدید‌های انفجار انتحاری هم نمی‌تواند به‌اندازه تضعیف ماهیت مردم‌سالارانه جمهوری اسلامی و کم‌رنگ‌کردن یا بی‌اهمیت‌ساختن نقش مردم برای استقرار و ثبات آینده این مرزوبوم خطرناک باشد.
این میراث گران‌قدر شهیدان و ناموس ارزشمند شاهدان، همان چیزی است که باید خط قرمز نظام و کشور باشد و همه با تمامی وجود برای پاسداری از آن بکوشند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.