با نوشتن به بهانه مشکل دارم و اصولا «بهانهنویس» نیستم، اما به «شأن نگارش» قلم را ملزم میدانم. باید دلیلی باشد و شأنیتی تا قلم بر اساس یک نیاز روشن برخیزد، نه باریبههرجهت. شأن نگارش این نوشته هم اول، خبر درگذشت مرحوم آذری است؛ پیری با یک قرن عمر که قدیمیترین خبرنگار دیارمان بود که در غربت رفت و این غربت در مجلس ختم ایشان محسوس بود و دومین نیز، حضور اثرگذار استاد شکرخواه در نشست سوژه و نیز مؤسسه شهرآرا بود.
مرحوم آذری پیشکسوتی بزرگوار بود که اهالی رسانه او را به فراموشی سپرده بودند و کوتاهی و بیثمری اهالی رسانه در تجلیل از او نمایان گشت. امید که این بیتوجهی به خبرنگار قدیمی برایمان سنت نشود؛ که پایان همه ما میتواند اینگونه باشد.
اما استاد شکرخواه همچون همیشه خبرنگاران را با نگاهی نو مواجه کرد؛ با تأکید بر این ضرورت که نوبینی و نوخوانی جزو الزامات کار رسانهای است و رسانهنگاران اول گروه هستند برای این نوجویی. این هم البته اقتضائات خود را دارد که وجود استادان کاربلد در کنار جوانان پویا، از آن جمله است. باید جدی گرفت این واقعیت را و اجر باید نهاد وجود و حضور ارزشمند سرمایههای رسانهای مشهد را که اگرچه در کشور پراکنده اند، همواره با کشش به مرکز، علاقهمند نقشآفرینی و انتقال تجربه در دیار امام رضا(ع) و برای جوانان این دیارند. این ما هستیم که باید بستر بهرهوری از تجربیات استادانی چون دکتر شکرخواه، رضایی، توکلی، نمکدوست و... را فراهم کنیم و جوانترها را پای کلاس درسشان بنشانیم و از زبان لسانالغیب، حافظ شیرازی، هم دعوتشان کنیم به این شرح که؛
طی این مرحله بیهمرهی خضر مکن
ظلمات است، بترس از خطر گمراهی
و باید که از استادان این حوزه و کسانی که در این راه نقد جان دادهاند و موی سپید کردهاند، بهره برد تا به جایگاه بایسته رسید و این فرایند تا همیشه باید ادامه داشته باشد تا هنرآموزان امروز، فردا خود بلد راه و معلم معرفت نسلهای بعد شوند. همین چند روز پیش بود که آیتا... جوادیآملی با تأکید بر جوانگرایی در مدیریتها و مسئولیتها به بهرهوری از تجربه افراد مجرب و استخوانخردکرده، توجه دادند به این سخن از زبان مولوی بزرگ که؛ تیرهای جوان را با کمان پیر و قامتخمیده پرتاب میکنند. این توان و هدفشناسی کمان است که تیر را به هدف میرساند، و الا بدون کمان هیچ تیری پرتاب نمیشود. این قضیه از آن سو هم صادق است که کمان را هم باید تیری در چله باشد برای رسیدن به هدف، وگرنه اتفاقی نخواهد افتاد. اتفاق زمانی روی میدهد که این دو در کنار هم باشند. ما میخواهیم در «شهرآرا» این اتفاق مبارک روی دهد و جوانان با هدایت و پشتیبانی استادان راه، قدم به پیش بردارند. این میتواند رسمی خوب باشد و در دیگر حوزهها هم به کار گرفته شود تا با همافزایی توان جوانی و تجربه پیشکسوتان، به نتایجی روشن و موفق برای خدمت بهتر به مردم برسیم. در اولین گام سپاسگزاریم از استادانی همچون غلامرضا بنیاسدی و علیرضا حیدری که 2سالی است همراهمان هستند و از استاد بزرگ رسانه، دکتر یونس شکرخواه، که پذیرفتند به عنوان مشاور در کنار جوانان شهرآرایی باشند برای مشهد. بیش از این چنین باد انشاءا...