صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت‌وگو با کیمیا یوسفی دونده افغانستانی و مسافر المپیک توکیو

  • کد خبر: ۷۰۸۸۰
  • ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۰
  • ۱
درباره کیمیا یوسفی عضو تیم ملی دوومیدانی افغانستان که در مشهد به دنیا آمده و این روزها برای شرکت در المپیک توکیو آماده می‌شود. او می‌گوید: خون من از قندهار است، اما ایران را خانه اول خودم می‌دانم.

سید محمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز؛ بار اول عکس‌هایش را در حالی که لباس سنتی زنان افغانستانی را پوشیده بود و با پرچم افغانستان در افتتاحیه المپیک ریو حاضر شده بود، دیدم. آن روز‌ها او نماینده زنان و دختران پرتلاش افغانستان بود که با تمام سختی‌ها به المپیک راه یافته بود. حالا پنج سال از آن روز‌ها می‌گذرد و «کیمیا یوسفی» دونده دوی صد متر و رکورد دار این رشته ورزشی در افغانستان خود را برای حضور در المپیک توکیو آماده می‌کند. او می‌گوید؛ همه توان و انرژی خود را به کار گرفته تا در روز‌هایی که زنان و دختران افغانستان بیش از گذشته در تیرس انفجار و انتحار هستند، نماینده شایسته‌ای برای آن‌ها باشد.

 

او سال ۱۳۷۵ در مشهد به دنیا آمده، پدر و مادرش سال‌ها قبل از قندهار به مشهد مهاجرت کردند. کیمیا پنج سال است که عضو تیم ملی دو و میدانی زنان افغانستان است. او در رابطه با آشنایی‌اش با ورزش دو و میدانی می‌گوید: خیلی اتفاقی با دو و میدانی آشنا شدم. ابتدا علاقه‌ای به ورزش کردن نداشتم و همه تمرکزم روی درس خواندن بود. خیلی دوست داشتم که در دانشگاه پزشکی بخوانم. ۸ سال قبل یک برنامه استعدادیابی در سالن باغبانباشی برای دختران مهاجر افغانستانی برگزار شد. من به صورت اتفاقی آمدم و گفتند تو قابلیت این را داری که بتوانی در دو و میدانی موفق شوی. من بدون هیچ علاقه‌ای شروع به ورزش کردن کردم و آن را ادامه دادم.

 

کیمیا رکورددار دوی سرعت افغانستان است، او درباره وضعیت دو و میدانی در این کشور می‌گوید: من تا زمانی که به تیم ملی افغانستان دعوت شدم از وضعیت دو و میدانی در کشورم اطلاعی نداشتم، تا اینکه به المپیک برزیل اعزام شدم و بعد از مسابقه متوجه شدم که بعد از ۱۲ سال رکورد دوی سرعت افغانستان را به نفع خود جابجا کرده‌ام. حضور من در المپیک انگیزه‌ای برای دختران افغانستانی شد تا تمرینات خود را جدی‌تر بگیرند و برای کشورشان افتخار آفرینی کنند. زمانی که به عنوان یک ورزشکار مهاجر افغانستانی وارد کشورم شدم، توجه دختران و مهاجران سراسر دنیا را جلب کردم و در آن روز‌ها پیام‌های زیادی دریافت کردم.

 

 

قلب من برای ایران و افغانستان می‌تپد

این قهرمان افغانستانی می‌گوید که در طول این سال‌ها تفاوتی در رفتار مربیان و دیگر ورزشکاران به دلیل افغانستانی بودنم، احساس نکردم. از هیات دو و میدانی خراسان رضوی تشکر می‌کنم. در طول این سال‌ها همیشه به من لطف داشتند و هیچ تفاوتی بین من و ورزشکاران دیگر قائل نبودند. از ابتدای اینکه من ورزش دو و میدانی را شروع کردم چه هیات دو و میدانی در مشهد و چه هیات دو و میدانی در گرگان همواره از من حمایت کردند. من نمی‌توانم تصور کنم که بازی بین تیم‌های ملی فوتبال ایران و افغانستان پخش شود و من آن را تماشا کنم، قلب من برای هردو کشور می‌تپد.

 

خون من از قندهار است، اما ایران را خانه اول خودم می‌دانم

پدر و مادر «کیمیا یوسفی» اصالتا قندهاری هستند، آن‌ها در سنین پایین همراه با خانواده‌هایشان به مشهد مهاجرت کردند و همین‌جا ازدواج کردند. کیمیا و سه برادرش در مشهد به دنیا آمده‌اند. او درباره احساسی که به مشهد دارد می‌گوید: اصل، ژن و خونم به افغانستان بر می‌گردد، ولی من در ایران و مشهد به دنیا آمده‌ام. ایران را خانه اولم می‌دانم، چون در مشهد زندگی کردم، بزرگ شدم و درس خواندم و عِرق خاصی به این شهر دارم. مشهد را به خاطر امام رضا (ع) خیلی دوست دارم.

 

المپیک ریو تجربه‌ای شیرین و پر از استرس بود

کیمیا یوسفی تنها ورزشکار دختر افغانستانی بوده که در المپیک برزیل حضور داشته او در این باره می‌گوید: پوشیدن لباس افغانستانی در مراسم افتتاحیه المپیک ریو باعث شد که بازخورد‌های مثبتی از سوی رسانه‌ها و شرکت کنندگان در المپیک دریافت کنم. وقتی عکس‌های من در روز افتتاحیه در رسانه‌های ایران و افغانستان منتشر شد، واکنش‌های جالبی دریافت کردم. المپیک ریو اولین تجربه رسمی من در مسابقات دوی ۱۰۰ متر بود. خیلی مسابقه پراسترسی برای من بود، روز مسابقه هوای ریو بارانی بود و هروقت یاد آن روز می‌افتم در عین حال که پراز استرس است، اما یادآوری آن برایم شیرین است از اینکه توانستم رکورد افغانستان را بعد از ۱۲ سال تغییر دهم، احساس عجیبی داشتم.

 

همه تمرکزم روی مسابقه در المپیک توکیو است

کرونا حتی المپیک را هم به تعویق انداخت و حالا قرار است این مسابقات با بیش از یکسال تاخیر برگزار شود. این قهرمان افغانستانی درباره تاثیر کرونا بر زندگی‌اش می‌گوید: کرونا من را خیلی اذیت کرد. روز‌های اولی که کرونا آمد، قرار بود من به کابل بروم و در انتخاباتی المپیک توکیو شرکت کنم. روزی ۶ تا ۸ ساعت تمرین می‌کردم. اما کرونا همه چیز را به هم ریخت. در چند ماه اخیر تمرینات خوبی داشته‌ام و قرار است با «واید کارت» در المپیک توکیو حاضر شوم. هرچند که هدف من کسب سهمیه آزاد المپیک بود که خیلی هم به آن نزدیک شده بودم.

 

او ادامه داد: نزدیک به دو هفته است که از کمیته ملی المپیک افغانستان به من خبرداده‌اند که قرار است در المپیک توکیو حاضر شوم. چند ماهی است که تمرینات خود را به صورت جدی ادامه داده‌ام و علاوه بر تمرینات انفرادی روزی چهار ساعت زیر نظر «جمیله سیفی» که از مربیان خود استان هستند، تمرین تخصصی دارم. هیات دو و میدانی مشهد همان خدماتی را که به قهرمانان خود می‌دهد، به من هم می‌دهد و مثل قهرمانان خودشان با من رفتار می‌کنند.

 

زنان افغانستان تلاش می‌کنند و متاسفانه کشته می‌شوند

عضو تیم ملی دومیدانی افغانستان در رابطه با انفجار‌هایی که در این کشور اتفاق می‌افتد می‌گوید: جان باختن زنان و مردان بیگناه در کشورم برای من بسیار ناراحت کننده است. دختران و زنان افغانستان تلاش می‌کنند؛ اما تلاش آن‌ها منجر به نابودی‌شان می‌شود. وقتی در رسانه‌های افغانستان از من سئوال می‌کنند که برای دختران افغانستان چه پیامی دارید؟، می‌گویم با این شرایط بجنگید و تلاش کنید. اما می‌بینیم آن‌ها درحالی که برای رسیدن به آرزوهایشان تلاش می‌کنند کشته می‌شوند، این ناراحت کننده است.

 

خاک و خون من از قندهار است

قندهار که روزی پایتخت طالبان بود و زنان و دخترانش هیچ حقی برای زندگی نداشتند. آن‌ها حتی اجازه نداشتند به تنهایی از خانه خارج شوند. حالا، اما قرار است یکی از دختران قندهار در المپیک مسابقه بدهد. او درباره احساسش به قندهار می‌گوید: من تاکنون به قندهار نرفته‌ام، اما خاک و خون من از قندهار است، خیلی دوست دارم به قندهار بروم و خانه‌ای که پدرم در آنجا به دنیا آمده است را ببینم. امیدوارم روزی شرایطی مهیا شود تا بتوانم در افغانستان به دختران سرزمینم آموزش بدهم و استعدادیابی کنم.

 

خانواده مهمترین حامی من است

کیمیا یوسفی خانواده را بزرگترین حامی خود می‌داند و درحالی که بغض کرده می‌گوید: پدر من خیاط است و مادرم خانه‌دار. خانواده ما استعداد عجیبی در خیاطی دارند. در طول این سال‌ها خانواده مهمترین حامی من بوده، از وقتی که ورزش حرفه‌ای را شروع کرده‌ام با مشکلات زیادی مواجه شدم، اما حمایت پدر و مادرم همیشه انرژی زیادی برای تلاش بیشتر به من داده است. هدف من خیلی بزرگ است، خودم را آدم بزرگی می‌بینم، دوست دارم آنقدر در ورزش بزرگ شوم که الگویی برای دیگران باشم.

 

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
پوریا
۲۰:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۰۷
گفتگوی خیلی جالبی بود.