صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

پهلوانان پاطلایی دیار فردوسی

  • کد خبر: ۷۲۲۱
  • ۲۵ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۹
  • ۱
گپ و گفت شهرآرامحله با پدر و پسر قهرمان خانواده پرهیزگار

رضا ریاحی
حسین برادران‌فر

«پسر کو ندارد نشان از پدر/ تو بیگانه خوانش، نخوانش پسر» فردوسی بزرگ در شاهنامه این بیت را که امروز به ضرب‌المثلی رایج در بین فارسی‌زبانان تبدیل شده در تأیید تأثیرات ژنتیکی و ارثی که از پدران به فرزندان ذکور آن‌ها منتقل می‌شود، سروده است.
علی پرهیزگار، جودوکار جوان محله فردوسی، مصداق بارز این شعر حکیم سخن است. او فرزند پهلوان بهروز پرهیزگار از قهرمانان کشتی باچوخه، کشتی پهلوانی و جودوی استان و کشور است و از تبار خانواده ورزش‌دوست، پهلوان‌پرور و افتخارآفرین پرهیزگار محسوب می‌شود.
این پدر و پسر که البته شاگرد و استاد نیز محسوب می‌شوند، سال‌ها در عضویت تیم‌های جودو و کشتی پهلوانی کشور در رده‌های سنی مختلف بوده و افتخارات متعددی نیز برای این آب و خاک کسب کرده‌اند. پهلوان بهروز پرهیزگار ازکودکی وارد گود‌های زورخانه و کشتی پهلوانی می‌شود و در مدت ۱۰ سال بیش از ۵۰ مقام بین‌المللی را در رشته‌های کشتی پهلوانی، باچوخه و جودو کسب می‌کند. همچنین علی پرهیزگار ۸ سال عضو تیم ملی ایران در رده‌های سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان بوده و دو، سه جین مدال رنگارنگ را از تورنمنت‌های بین‌المللی جودو برای پرچم ایران به ارمغان آورده است.
بهروز و علی هر دو از جودوکارانی هستند که ورزش قهرمانی را با کشتی باچوخه آغاز کرده‌اند، به همین سبب تبحر خاصی در استفاده از «فن لنگ» دارند و ورزشکاران، مربیان و داوران خارجی به آن‌ها لقب «پا طلایی» داده‌اند.
به مناسبت روز تربیت بدنی و به افتخار کسب مقام قهرمانی آسیا در رشته جودو توسط علی پرهیزگار گفت‌وگویی با این پدر و پسر قهرمان و ورزش‌دوست انجام داده‌ایم، این مصاحبه را به رسم کسوت از پدر آغاز کرده‌ایم.

تولد در خانه‌ای از جنس کشتی
بهروز در سال ۱۳۴۸ در خانواده‌ای کشتی‌گیر به دنیا آمده است. پدرش (احمد پرهیزگار) تأکید زیادی بر مرام و مسلک پهلوانی دارد و حتی جانش را در این راه فدا می‌کند. پهلوان احمد از همان کودکی در کنار آموزش کشتی، به فرزندش (بهروز) اخلاق پهلوانی را نیز می‌آموزد. وی دراین‌باره می‌گوید: پدر و پدربزرگم از کشتی‌گیران حرفه‌ای خطه توس بودند و در بیشتر گود‌های کشتی مشهد و شهر‌های اطراف (اسفراین، قوچان و نیشابور) شرکت می‌کردند و اغلب پیروز گود بودند. من هم از هفت‌سالگی با آن‌ها همراه بودم و کم‌کم با فوت و فن‌های کشتی آشنا شدم. پدرم تأکید زیادی بر مرام و مسلک پهلوانی داشت و دراین راه سرانجام جانش را فدا کرد. قصه از این قرار است که روزی پدرم برای گرفتن کشتی باچوخه به اطراف مشهد می‌رود، حاکم آن منطقه از پدرم می‌خواهد که برای انجام کار خلافی او را کمک کند، پدر من از این خواسته حاکم سر باز می‌زند و به همین دلیل او دستور قتل پدرم را صادر می‌کند و مزدوران آن مرد در راه بازگشت، پدرم را با اسلحه به قتل می‌رسانند. این موضوع تأثیر مخرب فراوانی بر روحیه من گذاشت، اما از عشق و علاقه من به کشتی کم نکرد. من به کشتی باچوخه ادامه دادم و همیشه پای ثابت گود‌های کشتی کارگران، احمد وفادار، پل روس‌ها (خیام) و... بودم.
بهروز پرهیزگار که از دوازده‌سالگی به‌عنوان یک کشتی‌گیر باآتیه شناخته شده است، در هفده‌سالگی اولین مقام قهرمانی خود را به دست آورده و به‌عنوان یک کشتی‌گیر «قندبردار» شناخته می‌شود.
پهلوان بهروز دراین‌باره می‌گوید: معروف‌ترین گود کشتی آن روز‌های مشهد گود کشتی پل‌روس‌ها (چهارراه‌خیام) بود که چندسالی قند (جایزه) اول تا سومش را چند پهلوان معروف از آن خود کرده بودند. یکی از این پهلوانان باقر دلجو بود، مردی قوی‌هیکل و ورزیده که در آن روز‌ها ۳۰ سال داشت. من در آن‌زمان ۱۶، ۱۷ ساله بودم، در یکی از همان گود‌های کشتی زمانی که داور اعلام کرد «قند دوم از آن پهلوان دلجو است، هرکس حریف است وارد میدان شود»، من دستم را بلند کردم و وارد میدان شدم. خیلی‌ها خندیدند، اما من کشتی‌های باقر دلجو را دیده بودم و نقاط ضعف او را به‌خوبی می‌شناختم، به همین دلیل در یک لحظه از غافلگیری پهلوان استفاده کردم و او را بر زمین زدم. این سرآغازی بود بر قهرمانی‌های من که در هفده‌سالگی به دست آوردم. بعد از این نبرد چهره شناخته‌شده‌ای در ورزش کشتی پهلوانی شدم و در مدت کمتر از ۲ سال ۱۸ مقام قهرمانی، دومی و سومی استان را کسب کردم.

آغاز فعالیت در رشتته جودو
برنده قند‌های اول در گود‌های کشتی پهلوانی مشهد بعد از رفتن به سربازی، با راهنمایی و هدایت مربیانش به رشته جودو گرایش پیدا کرده و این ورزش را حرفه‌ای  ادامه داده و مقام‌های بسیاری را کسب می‌کند.
وی دراین زمینه می‌گوید: خدمت سربازی من در نیروی انتظامی بود، مسئولان تربیت بدنی نیروی انتظامی بعد از مطالعه سوابق ورزشی من و آنالیز توانایی‌های جسمی، از من خواستند که به ورزش جودو روی آورم. من نیز چنین کردم و زیر نظر استاد علی شهیدی تمرینات خود را در رشته جودو آغاز کردم. ابتدا مقام قهرمانی مسابقات جودو نیروی انتظامی را که در مشهد برگزار شد کسب کردم و بعد از آن مقام قهرمانی مسابقات جودوی نیرو‌های مسلح را به دست آوردم. سپس به‌عنوان نماینده ایران در مسابقات ارتش‌های جهان (سیزم) در کرواسی شرکت کرده و چهارم شدم. بعد از پایان خدمت سربازی درحالی که به رشته جودو علاقه‌مند شده‌بودم، به تیم جودوی خراسان پیوستم و زیر نظر استاد رضا ابراهیمی تمرینات خود را در وزن +۷۱ کیلوگرم آغاز کردم، دراین سال با شکست امیر قمی قهرمانی کشور، مقام اول کشور را به دست آوردم و به تیم ملی دعوت شدم.

افتخارات بین‌المللی
ملی‌پوش جودوی محله فردوسی در مدت ۸ سال عضویت در تیم ملی جودو، به‌عنوان نماینده ایران در مسابقات بین‌المللی شرکت کرده و موفق به کسب عناوین متعددی شده‌است.
پهلوان بهروز در توضیح این مطلب می‌گوید: اولین تورنمنت بین‌المللی‌ای که در آن شرکت کردم، مسابقات پنج جانبه جودو ترکمنستان در شهر عشق‌آباد بود. در این مسابقات مدال نقره را کسب کردم. به دنبال آن نیز در چند تورنمنت دیگر از جمله مسابقات بین‌المللی ازبکستان، جام تفلیس، جام سوریه، مسابقات آسیایی چین، مسابقات آسیایی تایلند، مسابقات بین‌المللی دهه فجر، غرب آسیا و... شرکت کرده و عناوین اول، دوم و سوم بیشتر این رقابت‌ها را به دست آوردم. از آنجایی که بیشتر حریفان خود را با اجرای فن‌پا (کانسس) شکست می‌دادم، ورزشکاران و داوران به من لقب «پاطلایی ایران» را داده بودند.

ورود به دنیای مربی‌گری
پاطلایی ایران بعد از اتمام دوران حرفه‌ای، ورزش را با مربیگری ادامه می‌دهد.
وی می‌گوید: گود کشتی باچوخه بهترین مکان برای شناسایی استعداد‌های جوان است. ۱۴، ۱۵ سالی است وارد حرفه مربیگری شده‌ام و تمام سعی خود را می‌کنم تا استعداد‌های ناب ورزش محله فردوسی، توس، شهر مشهد و استان خراسان را در رشته جودو شناسایی کنم. همچنین داوری و مربیگری گود‌های کشتی باچوخه را انجام می‌دهم، چون اعتقاد دارم بیشتر جوانان از مسیر گود‌های کشتی به ورزش قهرمانی راه پیدا می‌کنند، پهلوان احمد وفادار و پهلوان محمود قشنگ بزرگانی هستند که از گود زورخانه ورزش قهرمانی را آغاز کردند.  

شروع ورزش با کشتی پهلوانی
علی پرهیزگار سال ۱۳۷۸ در محله فردوسی به دنیا می‌آید و در سال‌های کودکی، با راهنمایی‌های پدر اولین تمرینات کشتی پهلوانی را در سالن ورزشی دکتر خرمی شروع می‌کند.
علی می‌گوید: اولین خاطراتی که به یاد دارم درباره کشتی باچوخه و پهلوانی پدرم در سالن ورزشی دکتر خرمی و گود کشتی محله فردوسی است. در آن‌زمان من فقط تماشاگر بودم تا اینکه در سن ۷، ۸ سالگی مثل بقیه پسران فامیل به کشتی علاقه‌مند شدم. اولین تمرینات خود را با مربیگری پدرم در سالن کشتی دکتر خرمی محله فردوسی آغاز کردم. در آن سال‌ها پدرم عضو تیم ملی جودو بود و قهرمانی‌های زیادی را نیز کسب کرده‌بود. اهالی محل و فامیل توقع داشتند من، چون فرزند پهلوان بهروز پرهیزگار بودم، مانند یک قهرمان و پهلوان رشد کنم. من نیز این موضوع را درک کرده و بیشتر از بچه‌های باشگاه تمرین می‌کردم. مربی باشگاه پدرم بود. او درکنار تمرینات عمومی، تمرینات ویژه و فنی‌تری را نیز خصوصی با من در خانه انجام می‌داد. گاهی اوقات زمان این تمرینات از دستمان درمی‌رفت و به قدری طولانی می‌شد که از شدت خستگی به زمین می‌افتادیم. اولین کشتی حرفه‌ای خودم را که باعث شکستگی استخوان دست حریفم شد هنوز به یاد دارم. در مسابقه کشتی دوستانه‌ای که به مناسبت جشن عروسی یکی از اقوام در باشگاه محله فردوسی برگزار شده بود، با حریفی روبه‌رو شدم که بسیار چغر و به اصطلاح کشتی‌گیر‌ها بد بدن بود، به محض گلاویزشدن فنون مختلفی را روی من اجرا کرد تا من را کلافه کند، اما من در مدت چند ثانیه به ضعف‌های او پی بردم و با استفاده از فن‌کمر یا به قول مشهدی‌ها «چپه‌کن» او را چنان بر زمین زدم که دست راستش شکست و راهی بیمارستان شد. این شکستگی دست باعث دلخوری خانواده آن‌ها شد، تا جایی که مدت‌ها بین ما و فامیل آن‌ها شکرآب بود.

حضور در ورزش جودو
علی که ورزشکار نسل سوم خانواده پهلوان‌پرور پرهیزگار محسوب می‌شود تا ده‌سالگی در تمرینات گود‌های کشتی مختلف شرکت می‌کند و بعد از آن به‌دلیل قرابت کشتی پهلوانی با ورزش جودو به این رشته گرایش پیدا می‌کند.
علی پرهیزگار می‌گوید: تا حدود ده‌سالگی فقط به تمرینات کشتی با چوخه می‌پرداختم، یک روز که برای تمرین کشتی باچوخه به باشگاه کارگران (میدان فردوسی) رفته بودم، با تماشای تمرینات گروهی از بچه‌های جودوکار و نزدیکی‌ای که این ورزش با رشته کشتی باچوخه دارد، به جودو علاقه‌مند شدم و از ده‌سالگی ورزش جودو را به‌طور جدی و حرفه‌ای زیر نظر استاد روحی که ۲ سال با من تمرین کرد، آغاز کردم.
وی در ادامه می‌گوید: ضمن تشکر از همه استادانی که برای پیشرفت ورزش حرفه‌ای من در این سال‌ها زحمت کشیده‌اند، باید بگویم استاد همیشگی من پدرم است که با جزئیات این رشته آشناست. تمرینات من با پدرم ساعت و روز مشخصی ندارد، صبح زود، نیمه شب، سر ظهر، به‌طور کلی هروقت فرصتی پیش بیاید سوار ماشین شده و بعد از رسیدن به اولین محل مناسب (پارک، باغ، زمین کشاورزی و ...) تمرین را آغاز می‌کنیم. این تمرین‌ها در داخل خانه نیز ادامه می‌یابد. در واقع پدر من، پهلوان بهروز پرهیزگار، به استاد خصوصی من تبدیل شده و این افتخاری است که نصیب هرکسی نمی‌شود.
چند ماه بعد از آغاز حرفه‌ای رشته جودو در اولین مسابقات در  باشگاه کارگران مشهد، شرکت کرده و با شکست‌دادن چند نفر از حریفانم که از باشگاه‌های اسم و رسم‌دار و معتبر آمده بودند، اولین قهرمانی و رتبه برتر جودو باشگاهی در رده نونهالان را به دست آوردم. این پیروزی و قهرمانی زودهنگام، تأثیر بسیار مثبتی بر روحیه‌ام گذاشت و بعد از آن با تلاش بیشتری تمریناتم را ادامه دادم. در همان سال در مسابقات جودوی استان نیز شرکت کردم و با پیروزی بر همه حریفان، به عنوان یک استعداد نوظهور که آینده درخشانی را برایش متصور بودند، قهرمانی جودو استان را کسب کردم.

اولین قهرمانی کشوری جودو
جوان جودوکار اهل محله فردوسی که در همان ماه‌های اول حضور حرفه‌ای خود در ورزش جودو موفق به کسب عنوان قهرمانی مسابقات باشگاهی مشهد و رتبه برتر استان می‌شود، در اولین حضورش در مسابقات کشوری هم رتبه اول را به دست می‌آورد.
علی پرهیزگار می‌گوید: بعد از چند ماه تمرین سخت و طاقت‌فرسا، یکی از مربیان تیم جودودی استان که در باشگاه شاهد تمریناتم بود، من را به تیم نونهالان دعوت کرد. هنوز چند هفته‌ای از حضور در تیم نونهالان نگذشته بود که مربی من را برای حضور در مسابقات نونهالان کشور انتخاب کرد. من تا آن‌زمان در مسابقات جودوی کشوری شرکت نکرده بودم، بابت همین موضوع مقداری ترسیده بودم و دلهره داشتم، البته خوشحال هم بودم که می‌توانم توانایی‌های خود را در میدانی بزرگ به همگان به‌ویژه پدرم نشان دهم. مسابقات که انتخابی تیم ملی بود در سالن شهید افراسیابی تهران برگزار می‌شد. در هر وزنی ۲۰ تا ۲۵ نفر شرکت کرده بودند و برای رسیدن به بازی نهایی باید ۱۵ تا ۱۷ رقابت برگزار می‌کردید. در این رقابت‌ها تهرانی‌ها که میزبان بودند برای ورزشکاران دیگر استان‌های  شرکت‌کننده در مسابقات، کری خوانده و می‌گفتند: «اجازه نمی‌دهیم حتی یک مدال هم از شهر ما خارج شود». البته همین‌طور هم شد و تهرانی‌ها به قول معروف مدال‌ها را درو کردند. نوبت به من که رسید، چند نفر از حریفان را با فنون لنگ (هارای‌گوشی و اوچی‌مارا) به زمین زدم و به مرحله نهایی رسیدم. در این مرحله حریف بسیار چغری داشتم، مدام حمله می‌کرده و قصد داشت من را خسته کند، من نیز به دنبال فرصتی می‌گشتم تا فنونم را اجرا کنم. در یک لحظه مناسب حریف را بالای سر برده و بر زمین زدم. زنگ پایان بازی به صدا درآمد و داور مسابقه دست من را به عنوان قهرمان بالا برد، این اولین مدال طلای من در مسابقات کشوری بود.

۸ سال حضور در تیم ملی جودو
قهرمان مسابقات جودوی نونهالان، نوجوانان و جوانان کشور با به دست‌آوردن رتبه برتر مسابقات جودوی کشور به عضویت تیم ملی جودو درآمده و تا امروز نیز عضو تیم ملی جودو است.
وی در توضیح این مطلب می‌گوید: راهیابی به تیم ملی آرزوی هر ورزشکاری است و من نیز از این قاعده مستثنا نیستم.   از سال ۱۳۹۱ تا به امروز برای مدت ۸ سال به عنوان عضو تیم ملی جودو در رده‌های سنی مختلف نونهالان، نوجوانان و جوانان حضور داشتم و تنها عضو تیم ملی جودو هستم که در طول این ۸ سال در مسابقات کشوری جودو شرکت کردم و هر سال نیز مدال طلای مسابقات را به دست آورده‌ام.
علی در ادامه به خاطرات اولین دعوتش به تیم ملی نونهالان جودوی ایران اشاره کرده و می‌گوید: با پیروزی بر حریفان در مسابقات جودوی لیگ نونهالان (وزن ۶۶ کیلوگرم) در شهر بجنورد، مقام اول این وزن را به دست آوردم. بعد از کسب مقام قهرمانی نونهالان ایران، تمرینات سنگین و شبانه‌روزی خود را انجام دادم تا نوبت به مسابقات انتخابی تیم ملی در تهران رسید. خوشبختانه، چون پدرم این مراحل را گذرانده بود، من را با شرایط آگاه کرده و من نیز به‌خوبی دریافته بودم که برای راهیابی به تیم ملی باید بهترین باشم و مدام تمرین کنم. در آن مسابقات (انتخابی تیم ملی نونهالان در سال ۹۱) همه حریفان را با امتیاز بالا شکست داده و برای اولین‌بار به عضویت تیم ملی نونهالان درآمدم. ۲ سال در وزن ۶۶ +کلیوگرم عضو تیم ملی نونهالان بودم و ۳ سال نیز افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی جودو نوجوانان در وزن ۹۰ +کیلوگرم نصیب من شد. در حال حاضر هم ۳ سال است که عضو تیم ملی جوانان ایران در وزن ۹۰+ کیلوگرم هستم.

کسب اولین مدال بین‌المللی جودو
برنده مدال طلای مسابقات جودوی آسیا و اقیانوسیه بعد از پیوستن به اردوی تیم ملی، تمرین‌ها را زیر نظر مربیان وقت تیم ملی مثل استاد عطا عباس‌نژاد و آرش میراسماعیلی آغاز می‌کند.
پرهیزگار در توضیح این مطلب می‌گوید: سال ۱۳۹۴ مسابقات قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی در استان سمنان برگزار شد. با نزدیک‌شدن به رقابت‌ها تمرینات بیشتر و سخت‌تر می‌شد، چون با کسب رتبه برتر در این مسابقات، بازیکنان جواز حضور در مسابقات آسیایی را به دست می‌آوردند. در این مسابقات من در وزن ۹۰ +کیلوگرم شرکت کرده و با شکست تمامی حریفان، رتبه برتر مسابقات انتخابی تیم ملی نوجوانان، اعزامی به بازی‌های آسیایی تایلند را کسب و مسافر بانکوک شدم. چند روز بعد از پایان مسابقات انتخابی تیم ملی در سمنان، تمرین برای حضور در بازی‌های آسیایی تایلند آغاز شد. البته این پایان راه نبود و من باید برای انتخاب بازیکن شایسته با چند حریف سرشناس داخلی دیگر نیز مبارزه می‌کردم. مسابقات برگزار شد و من با شکست‌دادن امیرحسین اخلاقی (از جودوکاران معروف کشور) به مسابقات آسیایی تایلند راه یافتم. هدف من از شرکت در بازی‌های تایلند با توجه به اینکه اولین حضور بین‌المللی خود را تجربه می‌کردم، کسب مدال نبود، با این حال تمام تلاش خود را به کار بستم و تا مرحله نیمه‌نهایی تمام حریفان را شکست دادم. در این مرحله نیز با شکست جودوکار ازبک مقام سوم و مدال برنز بازی‌ها را از آن خود کردم.

کوله‌باری از افتخارات
جودوکار وزن منهای ۱۰۰ کیلوگرم تیم جوانان ایران بعد از اولین تجربه حضورش در مسابقات بین‌المللی جودو و کسب مدال برنز مسابقات تایلند در سال ۱۳۹۴، موفقیت‌های بیشتری را در مسابقات بین‌المللی جودو به دست می‌آورد، تا جایی که از او دعوت به همکاری در تیم‌های خارجی و اروپایی می‌کنند، اما او بازی برای کشورش ایران را به هرجای دیگری ترجیح می‌دهد.
او در توضیح این مطلب می‌گوید: سال ۱۳۹۴ بعد از بازگشت از مسابقات بین‌المللی تایلند، برای شرکت در مسابقات جودو نوجوانان تاجیکستان به دوشنبه، پایتخت این کشور سفر کردم. در این مسابقات که بیشتر کشور‌های آسیای مرکزی و همسایه حضور داشتند، بعد از شکست‌دادن چند حریف به مرحله نهایی و مسابقه با ورزشکار قزاقستانی رسیدم. این ورزشکار که اصالتی روسی داشت و با شناسنامه قزاقستانی در مسابقات حضور پیدا کرده بود، جزو بهترین نفرات جودو دنیا بود و چند مقام قهرمانی آسیایی و اروپایی را در کارنامه حرفه‌ای خود داشت. وی در این مسابقات نیز آمادگی خوبی داشت، اما من در یک فرصت مناسب با ضربه فنی او را شکست دادم و اولین مدال طلای آسیایی خود را گرفتم. بعد از کسب مدال طلای تاجیکستان، نوبت به بازی‌های آسیایی در هندوستان رسید، در این دوره هم با آمادگی مطلوبی شرکت کرده و گردن‌آویز برنز را از آن خود کردم. در ادامه و در سال ۱۳۹۵ برای رقابت‌های جایزه بزرگ اروپا راهی باکو در کشور آذربایجان شدم و با کسب مدال طلا به خانه برگشتم.
بعد از کسب مدال طلای کاپ باکو، در اواخر همان سال در مسابقات بین‌المللی کاپ آزاد قرقیزستان شرکت کردم و بعد از شکست حریفان مختلف در فینال با حریفی چغر و بدبدن از قرقیزستان دیدار کردم. حمایت همه‌جانبه داوران از وی باعث شد تا فن منجر به ضربه فنی من را خطا اعلام کنند و در عوض خطا‌های بازیکن قرقیز را نادیده گرفته و سرانجام داور مسابقه دست نوجوان قرقیز را به‌عنوان برنده مسابقه بالا برد. البته با اعتراض مربیان تیم ما و کمک‌داوران ایرانی، فیلم مسابقه بازبینی شد و ۵ امتیاز به من داده شد و درنتیجه رتبه اول و مدال طلای مسابقات قرقیزستان را به دست آوردم. از این نوع حق‌خوری‌ها در مسابقات دیگر به‌ویژه مسابقات خارج از کشور همواره وجود داشته است، به همین دلیل همیشه تلاش کرده‌ام که بهترین عملکرد را داشته باشم تا جای حرف و حدیثی نماند. سال ۱۳۹۶ نیز در مسابقات کاپ آسیا در کشور ازبکستان مدال برنز را به دست آوردم، چند ماه بعد و در همان سال در مسابقات کاپ گرجستان شرکت کرده و مدال نقره مسابقات را به دست آوردم. در سال ۱۳۹۷ نیز مدال نقره بازی‌های آسیایی لبنان را از آن خود کردم.

آخرین قهرمانی و کسب مدال طلای آسیایی
دارنده مدال طلای جایزه بزرگ آذربایجان در آخرین افتخار ورزشی خود موفق به کسب مدال طلای بازی‌های آسیا و اقیانوسیه می‌شود که در کشور چین تایپه برگزار شده بود.
علی با اشاره به برتری و حضور بزرگان جودو در این مسابقات می‌گوید: با وجودی که در طول چندسال گذشته در مسابقات بین‌المللی و آسیایی بسیاری شرکت کرده بودم، اما این مسابقه تفاوت بسیاری با مسابقات قبلی داشت. در این مسابقات ۲۸ کشور آسیایی از جمله ژاپن، کره و چین حضور داشتند، همان‌طور که همه می‌دانید شرق آسیا مهد هنر‌های رزمی از قبیل کاراته، تکواندو، جودو و کونگ‌فو است، از این‌رو به دست‌آوردن مدال طلای جودو از شرق آسیا کار سخت و حتی غیرممکنی به نظر می‌رسید. در اولین مسابقه با حریفی از کره‌جنوبی روبه‌رو شدم و در اولین ثانیه‌های مسابقه او را ضربه‌فنی کردم. در دور سوم با حریف ژاپنی که جزو بهترین‌های مسابقات بود مبارزه کرده و او را شکست دادم و وارد مرحله بعدی شدم. بعد از شکست چند نفر دیگر به مرحله نهایی رسیدم و در مرحله نهایی با حریفی از تاجیکستان روبه‌رو شدم. در هنگام آماده‌شدن برای مبارزه با حریف تاجیک، آرش میراسماعیلی، سرمربی تیم ملی جودو که همراه ما برای شرکت در مسابقات آمده بود، بعد از چند دقیقه صحبت‌کردن، من را از زیر قرآنی که خودش از زیر آن گذشته و قهرمان جهان شده بود، عبور داد. با این‌کار قوت قلب بیشتری پیدا کردم و با اعتماد وارد گود بازی شدم. مبارزه شروع شد و توانستم با وجود قدربودن حریف تاجیک او را شکست داده و مدال طلای مسابقات را به دست آورم.
درآخر نیز می‌خواهم بگویم من سرباز وطنم هستم و باوجود پیشنهاد‌های متعددی که هنگام بازی‌های بین‌المللی به دست من می‌رسد، تازمانی که ورزش قهرمانی را دنبال می‌کنم برای هیچ کشوری غیر از ایران مبارزه نخواهم کرد.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
محسن
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
من در دوران نوجوانی ام کشتی های چوخه زیبای این پهلوان را دیده ام.همیشه در ذهنم مانند پهلوانان اسطوره ای شکست ناپذیر و قدرتمند بود.
امیدوارم علی هم راه پدر را ادامه دهد.
همیشه سلامت و پایدار باشید پهلوانان