صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گذری بر تاریخ ترجمه در ایران و خراسان | تاریخ بی‌جغرافیای کلمات

  • کد خبر: ۷۳۲۷۱
  • ۱۵ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۲
برابر اسناد تاریخی، ۱۵ تیر سال ۱۱۹۰ خورشیدی، روزی است که ۵ دانشجوی ایرانی به دستور عباس میرزای قاجار راهی بلاد فرنگ می‌شوند تا علاوه بر تحصیل، زبان فرنگی بیاموزند. گزارش پیش رو مرور مختصری بر تاریخ ترجمه در ایران و خراسان است.

هما سعادتمند | شهرآرانیوز - برابر اسناد تاریخی، ۱۵ تیر سال ۱۱۹۰ خورشیدی، روزی است که ۵ دانشجوی ایرانی به دستور عباس میرزای قاجار راهی بلاد فرنگ می‌شوند تا علاوه بر تحصیل، زبان فرنگی بیاموزند.

 

تاریخ نگاران هدف از اصرار این شاهزاده قاجاری برای فراگرفتن زبان لاتین را ترجمه کتب فرنگی بیان کرده اند. پس از این است که نهضت ترجمه در دوره قاجار با ترجمه نخستین کتاب لاتین به فارسی شکوفا می‌شود. متون‌های قاجاری نوشته اند که ۸ سال پس از این تاریخ «میرزا رضا مهندس باشی تبریزی» در سال ۱۱۹۸ خورشیدی، پس از پایان تحصیلات به زادگاهش تبریز باز می‌گردد و دو اثر «ولتر» به نام‌های «پطر کبیر» و «شارل دوازدهم» و همچنین «سقوط و انحطاط امپراطوری روم» از «ادوارد گیبون» را به فارسی برمی گرداند و به این صورت نخستین ترجمه کتاب از انگلیسی به فارسی را به نام خود ثبت می‌کند.

 

پس از او، ترجمه «کتاب تعلیم نامه اعمال آبله زدن» به دستور عباس میرزا و به همت «میرزا‌محمدبن عبدالصبور خویی» توانست یک منبع مهم پزشکی را در اختیار مردم این عصر قرار دهد و بر آگاهی عوام بیفزاید و به این شیوه جهان با همه رویدادها، افکار و دیدنی‌ها و نادیدنی هایش، کوچک و در دسترس شد. نهضت ترجمه بعد‌ها تأثیر فراوانی بر روشنگری مردم در دوران مشروطیت می‌گذارد و اعتراض‌ها و قیام‌های فراوانی را رهبری می‌کند. گزارش پیش رو مرور مختصری بر تاریخ ترجمه در ایران و خراسان است.


ترجمه پیش از اسلام

اگر ترجمه درخت باشد، بلندی ریشه هایش به ایران پیش از اسلام باز می‌گردد و «کلیله و دمنه» نخستین کتاب ترجمه شده در ایران است که در دوره ساسانیان، به دست برزویه، طبیبِ انوشیروان از سانسکریت به پهلوی برگردانده شده است.

ترجمه پس از اسلام

شاید کمی عجیب یا ناآشنا باشد، اما نخستین و معروف‌ترین مترجم در دوران امویان «خالدبن‌‏یزیدبن معاویه» است که به دلیل علاقه اش به کیمیاگری، متونی در این باب را از یونانی به عربی ترجمه می‌کند و پس از او «عمربن‏‌عبدالعزیز» به ترجمه کتب علمی علاقه نشان می‌دهد. روایت است که در روزگار او، کتاب پزشکی معروفی به نام «اهرن» از یونانی به عربی ترجمه می‌شود. بسیاری از نزدیکان از عبدالعزیز می‌خواهند، اجازه دهد از روی کتاب رونوشتی منتشر شود، اما او، چون می‌خواسته اطلاعات این کتاب در مالکیت خودش باشد، چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. سرانجام پافشاری اطرافیان سبب می‌شود تا او پس از ۴۰ روز اندیشه و استخاره اجازه دهد این کتاب در اختیار عوام هم قرار بگیرد.


تاریخ در باب ترجمه از این دوران جز نام چند مترجم، رویداد خاص دیگری را در خاطر ندارد، اما نخستین نهضت ترجمه در دوران «منصور عباسی» و به وسیله «روزبه پورداودیه» معروف به «ابن‌مقفع» آغاز می‌شود. او نخستین کسی است که به دلیل عرب زبان بودن حکام ایرانی در نیمه اول قرن دوم هجری به ترجمه کتاب‌های بسیاری از فارسی پهلوی به عربی دست می‌زند. «کلیله و دمنه»، «تاجنامه انوشیروان»، «آیین نامه»، «سخنوری بزرگ» و «سخنوری خرد» از جمله نخستین کتاب‌های ترجمه شده در ایرانِ این دوران هستند. ناگفته نماند که علاوه بر کتاب‌های فارسی، در این روزگار، آثار بسیاری هم از یونانی به عربی ترجمه شدند که موضوع بیشتر آنان علوم پزشکی به ویژه کتاب‌های جالینوس طبیب بوده است.

 

پس از این به دلیل علاقه خلفای عباسی به علوم و آداب پیشینیان، اشراف بغداد برای نزدیکی خود به دربار، مترجمانی را از کشور‌های هند و یونان استخدام می‌کند و ترجمه کتاب‌های علمی رونق می‌یابد، اما ویژه‌ترین کتابی که در این دوران ترجمه می‌شود؛ «سند هند کبیر» است که نخستین کتاب ترجمه شده با موضوع نجوم است. حکایت است که علاقه بیش از حد منصور به احکام ستارگان و طالع بینی سبب می‌شود تا او جمعی از منجمان و ستاره شناسان هندی را به دربار خود فرابخواند. گویا یکی از این جمع، کتابی با عنوان «سند هند» با خود به همراه داشته که تقدیم منصور می‌کند. خلیفه عباسی هم آن را برای ترجمه به ابراهیم فزاری مترجم می‌سپارد و حاصل این تلاش، تا قرن‌ها منبع و اساس زیج‌های منجمان اسلامی می‌شود.

 

پس از منصور، دومین نهضت ترجمه در روزگار هارون الرشید به بار می‌نشیند. هارون عباسی در فتح هر سرزمینی، دستور می‌دهد تا کتاب‌های کتابخانه‌های آنان را به دربار بغداد بیاورند. حضور دو خاندان ایرانی دانش دوست برمکیان و نوبخت در ادامه سبب حفظ و ترجمه این کتب و شکوفایی دوباره ترجمه در عصر هارونی می‌شود. علاوه بر این انبوه کتاب‏ هاى فرستاده شده به مرکز خلافت، رواج کاغذ و رونق نسخه برداری را نیز رقم می‌زند. در ادامه این پدیده سبب تأسیس نخستین کتابخانه‌های عمومی یا دارالحکمه می‌شود تا افزون بر حفظ آثار مکتوب، جایگاه مناسبى براى مطالعه محققان و طالبان علم باشد.


ترجمه در خراسان

اما رونق ترجمه در خراسان را به دوران مأمون عباسی نسبت می‌دهند. مأمون با آموزه‌هایی که در محضر امام رضا (ع) فرا گرفته بود، دست به گسترش مراکز علمی از توس، مرو و خراسان تا بغداد می‌زند و مترجمان بسیاری از این دیار را به کار ترجمه کتب مختلف می‌گمارد. برای نمونه، حکایت است که مأمون شبی خواب می‌بیند در کنار ارسطو نشسته و با او هم صحبت شده است و وقتی صبح فردا از خواب برمی خیزد، دستور می‌دهد تألیفات فلسفى به ویژه آثار ارسطو، جمع آورى و به عربى ترجمه شوند.

 

او با ارسال نامه‌هایی به روم، قبرس، صقلیه و خراسان از حکام این سرزمین‌ها می‌خواهد تا هر آنچه کتاب فلسفی در دارالحکمه‌های خود دارند به دربار بغداد بفرستند. تاریخ نگاران نوشته اند، پس از دریافت این نامه از روم پنج بار و از خراسان، صدبار شتر کتاب به بغداد می‌رود. گویا مأمون در این راه تا آنجا پیش می‌رود که تصمیم می‌گیرد، هم وزن هر کتاب ترجمه شده، به مترجم آن طلا ببخشد.


ترجمه در دوران قاجار و پس از آن

اما در اواسط دوره قاجار، سومین نهضت ترجمه در ایران به دنبال شکست‌های ایران از روسیه، با ورود هیئت‌های نظامی و علمی خارجی به ویژه فرانسوی به ایران آغاز شد تا آنجا که عباس میرزا چاپخانه‌ای در تبریز ساخت و با تأسیس دارالفنون در دوره ناصرالدین شاه، نهضت ترجمه به بالاترین درجه رشد و تکامل خود تا آن زمان رسید.

 

رواج روزنامه یکی از دلایل رونق ترجمه در این دوران است، زیرا جراید این عصر حاوی برش‌هایی از رمان‌های اروپایی بودند که در پاورقی‌های کاغذ اخبار چاپ می‌شدند. بعد‌ها مقالات علمی بلاد فرنگ نیز به فهرست موضوعی این پاورقی‌ها اضافه شد و سر شلوغی دانشجویان دارالفنون را سبب شد که عمدتا عضو دارالترجمه هم بودند، البته علاوه بر روزنامه‌های داخلی، جرایدی هم بودند که در خارج کشور منتشر می‌شدند و به صورت مخفیانه به دست خوانندگان ایرانی خود می‌رسید و سبب پاگیری جریان‌هایی می‌شدند. «اختر»، «قانون»، «حبل المتین»، «ثریا» و «پرورش» از جمله این جراید بودند.


بعد‌ها و در اواخر قاجار با تأسیس مدارس نوین، رواج روزنامه‌ها و ارتباط مردم با دیگر کشور‌ها به ویژه آشنایی با ادبیات آمریکای لاتین و مطالعه آثاری مانند «انقلاب کبیر فرانسه» به ترجمه «یوسف مرتضوی تبریزی»، «شورش روسیه» به ترجمه «عبد الحسین» و «تاریخ انقلاب روسیه» به ترجمه «عبدا... حسین رضوی کرمانی» سبب شکل‌گیری اعتراض‌های حکومتی و در نتیجه مشروطه در ایران شد.

 

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.