صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در تهران چه گذشت؟

  • کد خبر: ۷۹۷۹۵
  • ۱۷ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۵
تهرانی‌ها صبح روز ۱۷ شهریور، چون قطره‌های بارانی که بر میدان ژاله باریده باشد، آمدند و چون برگ‌های پاییز زده با رگبار گلوله‌ها بر زمین افتادند تا جمعه سیاه شهریور در تاریخ ایران رقم بخورد.

گروه جامعه | شهرآرانیوز؛ ماجرای این روز تاریخی هم مانند دیگر وقایع انقلاب ۱۳۵۷ با هدایت و رهبری روحانیون سراسر ایران، به ویژه تهران، آغاز شد؛ از آنجا که ۱۳ شهریور این سال مصادف شده بود با عید فطر، بنابراین روحانیون و انقلابیون تصمیم گرفتند نخستین راهپیمایی گسترده علیه حکومت پهلوی در تهران را برگزار کنند. محوریت این راهپیمایی نیز با «حجت‌الاسلام محمد مفتح» بود. در واقع با توجه به تبلیغات گسترده‌ای که پس از ماه مبارک رمضان انجام شده بود و مردم از جهت فکری آماده شده بودند، آقای مفتح طرح راهپیمایی را در یک جمع خصوصی مطرح کرد.

 

او سپس برای علنی کردن این اقدام بر منبر مسجد قبا چنین گفت: «روز عید فطر ساعت ۶ صبح از منزل خود با پای پیاده به محل برگزاری نماز عید حرکت خواهم کرد.» این جمله جرقه همراهی کردن او را در ذهن نمازگزاران روشن کرد و موج حرکتی انقلابی اوج گرفت.
روز ۱۳ شهریور پس از حرکت آقای مفتح که با حضور مردم همراه شده بود، با برنامه‌ای از پیش تعیین شده، رفته رفته شعار‌هایی سر داده شد و پلاکارد‌هایی نیز به نمایش درآمد تا این حرکت، چهره یک راهپیمایی جدی را به خود بگیرد.


راهپیمایی پس از اقامه نماز عید نیز ادامه یافت، به شکلی که روزنامه اطلاعات در فردای آن روز نوشت: «اجتماع عظیم مردم تهران در یکی از نقاط شمالی شهر در پایان مراسم خود به خود به تظاهرات منسجمی تبدیل شد. حرکت مردم به سمت جنوب، شرق و غرب قیطریه با سردادن شعار‌های «ا... اکبر، زنده باد امام خمینی (ره)» و پخش اعلامیه‌هایی همراه بود.»


این رویداد، دستاورد بسیار بزرگی بود که انگیزه تکرار آن در روز‌های آتی سامان یافت چنان‌که شهید محلاتی پیرامون این واقعه در خاطراتش چنین نوشته است: «بعد از راهپیمایی عید فطر به این نتیجه رسیدیم که این کار باید با نظم و ترتیبی ادامه یابد، جلسه‌ای گرفتیم و از صبح تا غروب دور هم بودیم و تصمیم بر این شد که روز پنجشنبه ۱۶ شهریور راهپیمایی کنیم.»


بر این اساس با توجه به اینکه شکل تظاهرات برای روز‌های آتی، انسجام بیشتری یافته بود، اطلاعیه‌هایی برای حضور مردم در ۱۶ شهریور صادر شد. از جمله جامعه اصناف اعلام کرد: «به منظور بیان نبود اعتماد ملی به دولت کنونی‌... و به پشتیبانی از تصمیم روحانیون و علمای آگاه تهران، پنجشنبه ۱۶ شهریور را روز تعطیل و عزای عمومی اعلام می‌کنیم.»


در این روز نیز مردم با حضور پرشور خود و سردادن شعار‌هایی نظیر «مرگ بر سلطنت پهلوی»، «شاه حرامزاده است.» به وحدت بی‌سابقه‌ای دست یافته که مقدمات راهپیمایی عظیم روز جمعه ۱۷ شهریور فراهم شد.
این برنامه‌ریزی‌ها از دید حکومت پنهان نماند. در همان شب (۱۶ شهریور) طی جلسه‌ای اضطراری، دستور برقراری حکومت نظامی به مدت ۶ ماه در ۱۲ شهر ایران از جمله مشهد صادر شد.


در اسناد و خاطرات کتبی و شفاهی این روز آمده است که از نخستین ساعت‌های بامداد ۱۶ شهریور مأموران گارد شاهنشاهی، شهربانی و ساواک در میدان‌های مختلف و نقاط حساس شهر مستقر شده بودند. بر پایه گزارش ساواک نیز ۹۵ درصد مغازه‌های خیابان‌ها و بازار تهران، شمیران و شهر ری تعطیل بودند.
این اسناد همچنین می‌گویند که تظاهرات ۱۶ شهریور در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام شده که بزرگ‌ترین گردهمایی در ایران آن روزگار بوده است.


در این تظاهرات، تظاهرکنندگان شعار‌هایی مانند «مرگ بر سلطنت پهلوی» و «شاه حرامزاده است» سر می‌دادند و برای نخستین بار خواستار تشکیل حکومت جمهوری اسلامی شدند. همان شب، شاه برای آنکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور می‌کند تا در تهران و ۱۱ شهر دیگر حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به غلامعلی اویسی می‌سپارد که در جریان تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به «قصاب ایران» مشهور شده بود.


با این‌همه تهرانی‌ها صبح روز ۱۷ شهریور، چون قطره‌های بارانی که بر میدان ژاله باریده باشد، آمدند و چون برگ‌های پاییز زده با رگبار گلوله‌ها بر زمین افتادند تا جمعه سیاه شهریور در تاریخ ایران رقم بخورد.


از نخستین ساعت‌های صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی از سوی فرماندار تهران، ارتشبد غلامعلی اویسی، اعلام و در حال اجرا و اجتماع بیش از ۳ نفر ممنوع بود.


شاهدان بیان کرده‌اند که بین ساعت ۹:۱۵ تا ۱۰ صبح، گلوله‌باران از سوی نظامیان آغاز می‌شود وچند دقیقه‌ای نیز بیشتر به طول نینجامیده است. چنان که وقتی به محل حادثه می‌رسند تنها با ماشین‌های آبپاشی روبه‌رو می‌شوند که مشغول شست‌وشوی خیابان‌ها بوده است. پس از شلیک ارتش، درگیری‌های خیابانی گسترده‌ای درمی‌گیرد و در طول روز به دیگر نقاط پایتخت کشیده می‌شود.


یک روزنامه اروپایی در توصیف این روز می‌نویسد: «در خیابان کوهی از اجساد متلاشی شده بر جای مانده بود.»
درباره شهدای این روز آمار‌ها متفاوت است، اما اسناد نام ۸۸ شهید را ثبت کرده‌اند که ۶۴ تن از آنان در میدان ژاله در خون خود غلتیدند و راه آسمان را پیش گرفتند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.