خردمندان در جستوجوی راه و روش رسیدن به عزت هستند و اهلبیت (ع) راهبردهای وصول به عزت را آموزش دادهاند. امام یازدهم (ع) «حقگرایی» را عامل عزت دانسته و فرمودهاند: «ما تَرَکَ الحَقَّ عَزیزٌ إِلاّ ذَلَّ و َلا أَخَذ بِهِ ذَلیلٌ إِلاّ عَزَّ» (تحفالعقول عن آلالرسول علیهمالسلام، ص ۴۸۹ * بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۷۴)؛ «هیچ عزیزی حق را ترک نگفت، جز اینکه خوار شد و هیچ ذلیل و خواری به حق تمسک نجست، جز آنکه عزت یافت». «عزت» به معنای توانایی، بهروزی، بزرگی، احترام، پیروزی، ارزشمندی، مجد، شرافت، سربلندی، ارجمندی و گرامی شدن است. ذلت در برابر عزت قرار دارد؛ چون عزت و ذلت از زوجهای متضاد در فرهنگ اسلامیاند. در این گفتار امام یازدهم (ع)، معیار عزت و ذلت تبیین شده است. حقگرایی عامل عزت و رهاکردن حق باعث ذلت انسانهاست.
با توجه به نکتههای ذکرشده، لازم است روانشناسان و متفکران علوم سیاسی و اجتماعی که در پی شناسایی عوامل عزت و ذلتاند، از رهنمودهای اهلبیت (ع) الهام بگیرند و این راهبرد اساسی عزتخواهی و عزتطلبی را بهدرستی بشناسند و بفهمند و در این راه گام بردارند. در این شرایط رها کردن حق، عامل سقوط و ذلت انسانهاست. آنجا که حق برای انسان روشن است، اما از روی هوای نفس، شهوت، لجبازی، حب و بغض، عُجب، کبر و کینهورزی، حق را رها میکند و کنار میگذارد، ذلیل میگردد. امام حسن عسکری (ع) در گفتار خویش در قالب حصر هشدار دادهاند: «ما تَرَکَ الحَقَّ عَزیزٌ إِلاّ ذَلَّ»؛ «هیچ عزیزی حق را ترک نکرد، مگر اینکه ذلیل گشت». آری کسی که پا روی حق میگذارد و از راه حق خارج میشود، ذلیل خواهد شد. در واقع حق و باطل ضد هم هستند و کسی که از حد و مرز حق بیرون میرود، ارزش و اعتبار خویش را از دست میدهد و ذلیل میگردد. پیروزی و مجد و شرافت در حقگرایی و حقخواهی است و باطلگرایی موجب شکست و بیآبرویی و انزوا و ضعف و عقب ماندن است.
حقشناسی، حقطلبی، حقخواهی، گفتار حق و عمل به حق همه در «اخذ حق» جای دارد. امام حسن عسکری (ع) در حدیثی قانون بزرگ اخلاقی عزت را آموزش دادهاند و در تبیین راه عزت فرمودهاند: «لا أَخَذ َبِهِ ذَلیلٌ إِلاّ عَزَّ»؛ «هیچ ذلیلی به حق روی نیاورد و به حق تمسک نکرد، جز اینکه عزیز شد». فهم حقیقت و وفاداری به حق، راه عزت را بر ذلیلشدگان میگشاید؛ چون باطلگرایی باعث ذلت ایشان شده بود. بیتردید با رفع سبب ذلت و با اخذ به عامل عزت، پیروز و سربلند و محبوب خواهند شد. حقگویی و اجرای حق هزینه دارد، اما آثار و پیامدهای اخذ به حق همه آن هزینهها را توجیه میکند. در این بیان امام یازدهم (ع) «أخذ به حق» شاخص عزت تعریف شده است. اخذ به حق شاهراه وصول به عزت است؛ بهگونهای که در این راستا حتی ذلیل با اخذ به حق، عزیز میگردد. به همین دلیل همه افراد باید در جامعه اسلامی در راه عزت حرکت کنند و این حدیث هم راهبرد کسب عزت را اخذ به حق میداند. «حق» مطابقت با وحی الهی، قرآن و سنت پیامبر (ص)، اهلبیت (ع) و حکم عقل سلیم است و منبع اصلی شناخت آن هم کتاب خدا و حدیث چهارده معصوم (ع) است. باید راههای شناخت حق را شناخت؛ چون اخذ به حق نیازمند فهم آن است. در واقع اخذ به حق در فهم حقیقت محدود نیست؛ چرا که «اخذ به حق» با شناخت حق آغاز میگردد و با بیان صریح و اظهار حق و عمل بر اساس حق پایان مییابد و این راه کسب عزت است. خدای سبحان مبدأ و منشأ حق در جهان است، پیامبر (ص) و امامان (ع) هم آموزگاران حق و راهنمایان عزت طلبی هستند. با شهادت امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۶۰ هجری قمری، دوران امامت حضرت بقیه ا... الاعظم، مهدی موعود (عج) آغاز شد. امام مهدی (عج) در مکتب پدر خود امام حسن عسکری (ع) آماده دوران امامت شدند و بلافاصله بعد از شهادت ایشان در سال ۲۶۰ هجری قمری در جایگاه امامت قرار گرفتند. ابتدا غیبت صغری و پس از آن هم غیبت کبرای حضرت، ولی عصر (عج) آغاز شد و همچنان ادامه دارد و پیروان اهل بیت همچنان منتظر ظهور حضرت، ولی عصر (عج) هستند. در پایان غیبت کبری و ظهور قائم آلمحمد (ص) حق در جهان گسترش مییابد و موحدان و مؤمنان در اوج عزت قرار میگیرند. امام رضا (ع) در حدیثی از امام حسن عسکری (ع) و امام دوازدهم یاد فرمودند. ایشان میفرمایند: «الخَلَف الصالِح من ولد أبی مُحمد الحسن بن علی و هو صاحب الزمان و هوالمهدی.»؛ «آن جانشین صالح از فرزندان ابومحمد حسنبنعلی است و او صاحبالزمان و همان مهدی است.»