مهدی عسکری | شهرآرانیوز؛ در پنجمین قسمت از گفتگوهای رو دررو با اعضای شورای اسلامی شهر مشهد، غلامحسین صاحبی، عضو کمیسیون خدمات شهری، سلامت، بهداشت و محیط زیست شورای اسلامی شهر مشهد به روزنامه شهرآرا آمد تا از دغدغههای خود در باره حاشیه شهر، مشاغل مزاحم و درآمدهای پایدار مدیریت شهری سخن بگوید. صاحبی که خود مبتکر کمیسیون ویژه حاشیه شهر در چهارمین دوره شورای شهر بود، نظریات خاصی برای اصلا ح و تغییر ماهیت بافت حاشیه شهر مشهد و درآمدزایی برای مدیریت شهری دارد.
در شورای چهارم ۵۰ رسانه کشور را به مشهد آوردیم و موضوع حاشیه نشینی در مشهد را به گفتمانی ملی تبدیل کردیم. مسئولان زیادی هم ازجمله معاون رئیس جمهور، وزیر کشور، نمایندگان مجلس و اعضای شورای عالی امنیت ملی کشور برای بررسی مشکلات حاشیه شهر به مشهد آمدند. شیب خدمت هم در شورای چهارم به سمت حاشیه شهر تغییر کرد و شهرداری نیز بودجه خوبی به این مهم اختصاص داد.
درمجموع مدیران و مسئولان ملی و محلی توجه به حاشیه مشهد را در دستورکار قرار دادند. یک سال بعد از آن قضیه بود که رهبر معظم انقلاب امر کردند و ستاد سامان دهی فرهنگی حاشیه مشهد به ریاست آیت ا... علم الهدی در مشهد راه اندازی شد. در آن ستاد با کمک جمعی از علما و روحانیون، ۸ پهنه در مشهد شکل گرفت تا مسائل فرهنگی واجتماعی مشهد سامان دهی شود و روحانیهایی در مساجد حاشیه مشهد مستقر شدند. اقدامات قابل قبول بود، اما انتظار داشتم کار بیشتری صورت گیرد.
البته مشکل کم پولی هم داشتیم. دولت در آن زمان قولها و مصوباتی برای مشهد داشت، اما به هیچ کدام از آنها عمل نکرد. شورای پنجم نیز همین کمیسیون را با تغییرنام دنبال کرد. اقدامات اندکی هم صورت گرفت، اما شورای پنجم هم تمام شد. در شورای اخیر من در این کمیسیون عضو نیستم، اما همیشه در خدمت شورای شهر خواهم بود. اکنون هم ابتدای کار شورای ششم است و هنوز خروجی مناسبی نداشته ایم که بتوان آن را نقدوبررسی کرد. بررسی عملکرد در این باره زود است. سالها قبل عدهای میگفتند هزینه کرد در حاشیه شهر مشکل شرعی دارد. ما این گفتمان را تغییر دادیم. نگاههای مدیریت شهری هم به مناطق حاشیه شهر تغییر کرد.
در شورای چهارم اقدامات اساسی و ویژهای انجام شد. در شورای پنجم بیشترین اقدام در سال پایانی انجام شد. شعارهایی هم مثل «یک پروژه، یک حاشیه کمتر» و امثال آن داده شد. پارک ۷۰ هکتاری و تعدادی پروژه هم کار شد.
شورای چهارم دست کم سه برابر بیشتر از شورای پنجم برای حاشیه شهر کار کرد. بیشترین فضای سبز مشهد در حاشیه شهر را شورای چهارم ساخت. به عنوان مثال در شورای چهارم در سال ۹۴، ۱۳ تبصرهای در قانون بودجه شهرداری داشتیم، به نام تبصره ۱۶ که به بازگشایی معابر در حاشیه شهر اختصاص داشت.
سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ در این تبصره سالی ۵۰ میلیارد تومان اعتبار داشتیم و معابری هم از پورسینا، بولوار کرامت و شهیدآوینی بازگشایی شد. پارسال که در شورای پنجم عضو بودم، وقتی بودجه ۱۴۰۰ بسته میشد، همین مقدار برای بازگشایی معابر در نظر گرفتند. اعتراض کردم که با توجه به تورم فزاینده، این رقم دست کم باید ۵۰۰ میلیارد تومان باشد. درنهایت برای این ردیف ۱۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفتند.
نکته جالب اینجاست که وقتی تفریغ بودجه سال ۱۳۹۹ در خرداد سال ۱۴۰۰ بررسی شد، از ۵۰ میلیارد تومان اختصاص یافته برای بازگشایی معابر حاشیه شهر، ۳۰ میلیارد تومان برگشت داده شده بود و این نشان میدهد که برای حاشیه مشهد در شورای گذشته بیشتر شعار داده شد.
البته در دوره گذشته شورا برای شتاب در ایجاد مسیر زائرانی که میخواهند به حرم برسند، پل ابوطالب و مصلا هم ساخته شد. درمجموع در دوره گذشته شورا تبلیغات بیرونی برای کار در حاشیه شهر زیاد بود. درباره حاشیه مشهد تجربیات زیادی وجود دارد که به شهردار مشهد، آقای ارجائی، منتقل کرده ام و امیدوارم مفید باشد.
اعتقادم بر این است زمانی میشود مشکل حاشیه شهر را حل کرد که حاشیه را وارد متن شهر کنیم. اگر خاطرتان باشد، ۲۰ سال پیش بزرگراه شهید چراغچی (صدمتری) وجود نداشت و مردم به خیابانهای گاز، رسالت، وحید، دریا و مسلم حاشیه شهر میگفتند. از زمانی که این بزرگراه اینجا شد، دیگر به این بخشها حاشیه شهر نمیگوییم.
داخل شهر هم اصلاحاتی ایجاد شد. اگر میخواهیم مشکل حاشیه شهر را حل کنیم و مردم از نظر روحی و روانی احساس کنند که وارد شهر شده اند و مشکلاتشان حل میشود، تنها سازوکاری که میتوان این مشکل را حل کرد، این است که پشت بافت پر حاشیه شهر بزرگراه ایجاد کنیم.
بله، اعلام کردم اگر در این دوره هیچ کاری انجام نشود و فقط به ایجاد همین بزرگراه بپردازیم، کار و خدمات زیادی برای مشهد انجام داده ایم. این بزرگراه از پنجتن به سمت محور گاز و پشت بافت پر شهر و به عبارتی دورتادور رینگ مشهد را شامل میشود.
پیشنهاد دادیم بعد از بزرگراه تا کال کشف را فضای سبز ایجاد کنیم. کل زمینهای این منطقه میتواند به عنوان کمربند و فضای سبز استفاده شود. به نوعی با ایجاد این بزرگراه حاشیه شهر را میبندیم و اجازه توسعه به سمت حاشیه شهر را نمیدهیم.
زمینهای کنار بزرگراه، آنچه به سمت داخل شهر است، میشود محور توسعه مشهد. وقتی بزرگراه ایجاد میشود، سرمایه گذار راغب میشود در این محورها سرمایه گذاری کند. اکنون زمینها رهاست و سرمایه گذار هم تکلیفش را نمیداند. در دوره چهارم هم پیشنهادش را مطرح کردم. حتی طرح در شورا تأیید شد. ۸ باغ در فضای سبز بعد از بزرگراه و در مسیر کشف رود تعریف کردیم تا در آنجا هم فضاهای سرمایه گذاری گل و درخت ایجاد شود.
مانند باغ بزرگ نوغان داری، کشت گل محمدی و خیلی پروژههای دیگر. اگر این بزرگراه را احداث کنیم، سرمایه گذار شرکت میکند و بعد هم میتوانیم سرانههای داخلی را تأمین کنیم. گرههای ترافیکی حاشیه شهر هم به این صورت باز میشود. چون ۲ بزرگراه در ۲ طرف شهر ایجاد میشود.
در شمال مشهد، چون کال کشف را داریم، میتوانیم ته شهر را ببندیم. این نسخهای که میگویید، درباره غرب و شرق مشهد درست است، اما به سمت شمال باید محدوده شهر بسته شود. انتهای محدوده در شمال مشهد باید بشود کال کشف. به شورای پنجم هم پیشنهادش را ارائه کردم و مصوبهای هم داشتند، اما عمر شورا به اجرایی کردن نرسید. همین پیشنهاد را به شورای جدید و شهردار مشهد هم ارائه کرده ام.
اکنون در حد پیشنهاد است و احتمالا بعد از تکمیل مطالعات به عنوان لایحه به شورا ارائه خواهد شد. در طرحهای بالادستی و کمیسیون ماده ۵ هم باید مدنظر قرار گیرد و تصویب شود. این اتفاق اگر نهایی شود، دیگر شاکله حاشیه شهر را نخواهیم داشت و اصلاح کالبدی شکل میگیرد.
اگر مسئله خوب تبیین شود، این اتفاق نمیافتد. اگر بزرگراه را ایجاد کنیم و فاصله یک کیلومتری تا کشف رود را نبندیم، امکان ایجاد حاشیه هست، اما اگر حاشیه را ببندیم و از بزرگراه به سمت کشف رود همه را کمربند سبز ایجاد کنیم، دیگر ساخت وساز معنا ندارد. این باید در طرح دیده شود.
در شورای چهارم بعد از رسیدن به گفتمان ملی برای حاشیه مشهد، روزی که دولت به مشهد آمد، یک روز قبل از حضور هیئت دولت در مشهد، اعضای کمیسیون حاشیه شهر با آقای نوبخت، معاون رئیس جمهور، در فرمانداری جلسه داشتیم و معضلات حاشیه شهر را در فیلمی ۱۴ دقیقهای برای ایشان نمایش دادیم و دکتر نوبخت گفت که این فیلم را در هیئت دولت نمایش میدهد.
من در همان نشست ۱۰ پیشنهاد مکتوب ارائه دادم. آن پیشنهادها در هیئت دولت مطرح شد. سامان دهی کال کشف رود یکی از آن موارد بود که در هیئت دولت ۱۶۰ میلیاردتومان برایش بودجه در نظر گرفته شد، اما رقم کمی از آن به کشف رود رسید. بعد هم قرار شد بسته کاملی از مشکلات و مسائل حاشیه شهر تهیه کنیم. دکتر نوبخت هم اعلام کرد تا آذر این بسته را به وی ارائه بدهیم تا در برنامه بودجه سال بعد از آن برایش تدارک دیده شود.
ما هم به بسته سامان دهی حاشیه شهر رسیدیم با ۲۱۰۰ میلیارد تومان و همراه با پیشنهاد «تشکیل سازمان اجرایی حاشیه شهر مشهد» به تهران ارائه دادیم، اما ساختار این سازمان هنوز در هیئت دولت مانده و به فرجام نرسیده است. اما درباره ردیف بودجه پیشنهادی ۲۱۰۰ میلیاردتومانی، در بودجه سال ۱۳۹۵ در مجلس برای حاشیه شهر مشهد، بودجه ۹۰ میلیاردتومانی به تصویب رسید. به مدت ۳ سال هم بخشی از آن را پرداخت کردند. سازمان اجرایی هم مصوبه هیئت دولت را ندارد و روی زمین مانده است.
امیدوارم. به تازگی با نمایندگان مشهد نشستی داشتیم و این موضوع را بیان کردم. آقای مرتضوی، معاون اجرایی رئیس جمهور هم در زمان ارائه این بسته، شهردار مشهد بود و امیدواریم بتوان با حمایت ایشان کار را زنده کرد. آقای رئیسی هم که به مشکل حاشیه مشهد آشنایی کامل دارد. لازم است تا آن سازمان فرااداری تشکیل شود و سازمانهای مختلف عضو هیئت مدیره اش باشند. بودجههایی که برای حاشیه شهر مشهد لحاظ میشود، باید از تهران به این سازمان برسد. اگر دوره ششم شورا همت کند، امیدواریم بخش زیادی از مشکلات حاشیه مشهد در این دوره به پایان برسد.
برنامه جامعی برای جابه جایی داریم. در شورای چهارم ۳ سال رئیس کمیسیون خدمات شهری بودم و اقدامات جامعی هم صورت گرفت. آن زمان بررسی کردیم و در مشهد ۱۸ هزار واحد صنفی مزاحم و آلاینده را شناسایی کردیم. بحث سامان دهی در ۳ شورای پیش از شورای چهارم بود، اما اقدام اساسی و برنامه ریزی نشده بود. فقط تأکید بر رفتن این مشاغل به خارج از شهر بود. اصناف با کمک اتحادیههای مربوط، ۱۷ هکتار برای خودروهای سنگین فراهم کردند. اقداماتی هم شد، اما ۱۶ سال این پروژه در قدم اول مانده بود.
در شورای چهارم، زمانی که من رئیس کمیسیون بند ۲۰ بودم، مرتب تعمیرگاهها پلمب میشد و من معترض بودم که باید فکری اساسی برای این معضل شود. زیرا بعد از پلمب، این مغازه در جای دیگری بازگشایی میشود. آن زمان طرح جامعی برای سامان دهی تهیه کردیم. امتیازاتی هم برای سامان دهی دادیم و مشوقهایی در نظر گرفتیم. وظایف شهرداری و اصناف را هم مشخص کردیم. بیشتر اینها اقشار ضعیف هستند.
شرکتهایی را هم دعوت به کار کردیم تا شناسایی مشاغل مزاحم و زمینهایی برای جابه جایی آنها انجام دهند. در آن مقطع، امتیاز ورود به محدوده شهری را به آنها دادیم و هزینهای دریافت نکردیم. پروانههای ساختمانی را هم به عنوان امتیاز به آنها دادیم. برای جابه جایی هر واحد هم ۱۵ میلیون تومان وام در نظر گرفتیم و تصویب و پرداخت هم کردیم. در شورای چهارم سامان دهی ۶۰۰۰ واحد را شروع کردیم و ۴۰۰۰ واحد مزاحم را هم سامان دهی کردیم. چند پروژه هم عملیاتی شد، اما عمر دوره چهارم شورا به پایان رسید و شورای پنجم روی کار آمد و این پروژه تقریبا متوقف شد. برخی پروژهها نیمه کاره ماند و به فرجام نرسید.
انبارهای ضایعات هم معضلات بهداشتی و اجتماعی زیادی دارد. برای سامان دهی این انبارها هم ۳۰ هکتار زمین در حریم شهر در نظر گرفتیم تا با تغییر کاربری از طریق کمیسیون امور زیربنایی و ماده ۵، ۵۰۰ مورد از این انبارهای ضایعات را سامان دهی کنیم. اگر این اتفاق میافتاد، خوب بود. در آن دوره یک سال ونیم برای این مهم با استانداری، جهادکشاورزی و راه وشهرسازی نشست برگزار کردیم و اواخر شورای چهارم زمین مدنظر تأیید شد، اما عمر شورا به پایان رسید و همه چیز به فراموشی سپرده شد.
کارگر نیستند، نیازمند که هستند. آنها نگراناند که اگر به ایستکارها بروند، با توجه به جثه ضعیفشان، شاید کسی آنها را سر کار نبرد و مجبورند بروند کنار خیابان بنشینند. مشکل اصلی ما این است که بیکاری در مشهد بیداد میکند و فضای اشتغال کم دارد. چون مشهد شهری تولیدی نیست و نگاه مدیرانش خدماتمحوربودن آن است، درحالیکه با وجود ۳۰ میلیون زائر و ۳.۵ میلیون مشهدی، این شهر باید قطب اقتصاد میبود. متأسفانه ما در مشهد برند تولیدی مشهدی نداریم که هرکس آمد، آن برند را بهعنوان سوغات ببرد، اما همه میدانیم که مسافران اصفهان و قم حتما گز و سوهان میخرند.
متقاضی زیاد است و افراد ضعیف میترسند کار گیرشان نیاید. برای همین بیرون از ایستکار مینشینند تا زودتر به سر کار بروند.
اگر بخواهیم بدبینانه نگاه کنیم، میشود همینی که شما میگویید. کسی را که آنجا نشسته است، نباید متکدی فرض کنیم. او بیکار مانده و برای کمک آمده است. نباید او را با قوه قهریه دفع کنیم. باید کار و درآمد ایجاد کنیم. با زور که نمیشود همه این افراد را جمع کرد. فلسفه ایستکار ثبتنام و ساماندهی کارگران است؛ این نیست که با زور و بهوسیله نیروی انتظامی کارگران را مجبور کنیم که در ایستکار ثبتنام کنند. شهرداری هم متولی اشتغال نیست، اما در تلاش است تا شغل ایجاد کند. مشهد ظرفیت اشتغال زیادی دارد، اما برای اشتغال، مدیران بیحالی داریم و نتوانستهایم از ظرفیت زائر برای ایجاد اشتغال استفاده کنیم.
راهکار زیاد است. مثلا در شهر ۱۰۰۰ انبار ضایعات داریم. ضایعات هم به طلای کثیف معروف است. اگر انبارها ساماندهی شود و در کنارش کار تولیدی ایجاد شود، از این صنعت درآمد ایجاد میشود. متأسفانه نتوانستهایم تفکیک زباله از مبدأ را ساماندهی کنیم. برای ساماندهی انبارها هم کاری نکردهایم. اینها میرود به شهرها و استانهای دیگر و سرمایه و درآمد پایدار میشود. البته در زمینههای دیگر نیز با وجود ۳۰ میلیون زائر باید نیازهای زائران را شناسایی کنیم و هم خدماترسانی به آنها و هم درآمدزایی برای مدیریتشهری را مدنظر قرار دهیم.
بله، تصویب شد، اما بعد از تصویب، عمر شورا به پایان رسید و بعد هم برایش کاری نشد. باید نیاز زائر بهخوبی شناسایی شود؛ اینکه چندروز در مشهد میماند، چه تفریحاتی دارد، چه سوغاتی تهیه میکند و.... در این صورت میتوانیم برای ایجاد شبکه خدمترسانی گسترده و همچنین درآمدزایی از حضور زائران بهعنوان یک منبع درآمد پایدار تلاش کنیم. مثلا میتوانیم با توجه به نیاز زائران، اقدام به برندسازی کنیم.
اگر به سازوکاری برسیم که بدانیم بهطور متوسط هر زائر در مشهد چقدر هزینه میکند و مثلا شهرداری به طریقی منطقی از حضور هر زائر ۵۰ هزار تومان درآمد داشته باشد، حضور ۳۰ میلیون زائر درآمدی ۱۵۰۰ میلیاردتومانی در سال را برای مدیریتشهری به همراه خواهد داشت. در حاشیه مشهد رودخانه کشف را با طول ۲۴ کیلومتر داریم.
هزاران هکتار زمین در این منطقه قرار دارد که بیاستفاده است. ما سالی ۱۵۰ میلیارد تومان برای کشفرود هزینه میکنیم و فقط درخت میکاریم و درآمدی هم نداریم، درحالیکه در حاشیه این رودخانه میتوان بسیار درآمدزایی کرد. ما از خیلی استانهای دیگر گل و گیاه وارد میکنیم. این همه دانشآموخته کشاورزی بیکار داریم. میتوانیم به آنها زمین بدهیم تا گل و گیاه پرورش بدهند. میتوانیم از ایجاد گلخانه حمایت کنیم یا بزرگترین مرکز نوغانداری را در حاشیه کشفرود ایجاد کنیم.