عادل نجفی | شهرآرانیوز - پلیس و دستگاههای امنیتی مانند بسیاری دیگر از بخشهای یک جامعه در قرن بیستویکم تحت تأثیر نوآوریهای فناوری قرار گرفتهاند. حوزههای امنیتی با در اختیار گرفتن ابزارهای جدید به دنبال دستگیری متهمان هستند و حتی با طبقهبندیهای جدیدی از جرم و جنایت در جامعه به فعالیت میپردازند، اما با چالشی اساسی روبهرو هستند.
هرچند مجریان قانون در سطوح مختلف جامعه از ابزارهای جدیدتری بهره میبرند، همان ابزارها نیز گاهی حتی زودتر از مأموران قانون از سوی تبهکاران برای قانونشکنی به کار گرفته میشوند! یک نمونه ساده استفاده از پهپادهای مجهز به دوربین است که نیروهای امنیتی از آنها به عنوان چشمهای آسمانی یاد میکنند، اما خلافکارها نیز مدتهاست برای اهداف غیرقانونی استفاده میکنند.
غولهای دنیای فناوری علیرغم ارائه خدمات متنوع و پرتعداد به جامعه چندان محبوب نهادهای قانونی نیستند. برای مثال، دستگاههای امنیتی این شرکتها را به کمکاری در شناسایی، رصد و گزارش فعالیتهای تروریستی در شبکههای اجتماعی متهم میکنند.
نیروهای امنیتی میگویند اگرچه سطح همکاریها و تعاملات با استارتآپها و غولهای دنیای فناوری بهبود یافته است، همچنان در موارد زیادی میتوانند و باید همکاری کنند تا امنیت جامعه بهویژه در فضای سایبری و پلتفرمهای اجتماعی تضمین شود. در مورد دیگری، اصرار شرکتهای فناوری به استفاده از فناوریهای رمزگذاری پیامهای شخصی (End۲End Enc) در سالهای اخیر داد نهادهای امنیتی را بلند کرده است.
اگرچه غولهای دنیای فناوری از این ویژگی برای محافظت از حریم خصوصی کاربران در برابر هکرها استفاده میکنند، امکان نداشتن دسترسی و رصد مکالمات در پلتفرمهای اجتماعی موجب ناتوانی نیروهای امنیتی در جلوگیری از بروز حملات تروریستی و خشم آنها از در اختیار نداشتن مدارک و شواهد کافی شده است. معروفترین نمونه این امر پرونده قتل جمال خاشقچی، روزنامهنگار منتقد سعودی، است که در اختیار داشتن مکالمات و گفتگوهای وی روی تلفن همراهش میتوانست خیلی سریعتر به رمزگشایی از این پرونده و روند پیگیری قضایی آن کمک کند.
در طرف دیگر، کاربران فناوریهای نوین که من و شما و دیگر اعضای عادی جامعه هستیم نیز تمایلی به افشای اطلاعات شخصی حتی برای موارد قانونی و در پیشگاه قانون نداریم. در سالهای اخیر استفاده از فناوریهای زیستی افزایش یافته است. برای نمونه، شهروندان روس در مسکو میتوانند با استفاده از فناوری شناسایی چهره بلیت مترو را بپردازند و وارد ایستگاه شوند. در نمونه دیگری در مدرسهای در شمال لندن، کودکان میتوانند به جای همراه داشتن پول نقد یا کارتهای اعتباری با استفاده از فناوری تشخیص چهره هزینه خوراکی و دیگر اقلام مصرفی داخل مدرسه را بپردازند.
در گوشه دیگری از لندن در خانههای سالمندان نیز کارکنان از سامانههای تشخیص چهره برای صحتسنجی وضعیت واکسیناسیون کووید ۱۹ استفاده میکنند. در نمونه دیگری در بریتانیا کارکنان هایپرمارکتها و فروشگاههای بزرگ مجهز به دوربینهای مدار بستهای هستند که از طریق فناوری تشخیص چهره درباره ورود افراد دارای سابقه قضایی هشدار دریافت میکنند. اینها و نمونههای متعدد دیگر اگرچه هنوز به صورت آزمایشی و داوطلبانه در حال اجرا هستند، نشاندهنده توسعه استفاده از فناوریهای زیستسنجشی (بیومتریک) هستند.
منتقدان نوآوریها و فناوریهای امنیتی چنین پیشرفتهایی را زمینهسازی برای شرطیسازی جامعه ارزیابی میکنند. حریم خصوصی، اطلاعات فردی و حتی تشدید تعصبات نژادی از جمله نگرانیهایی است که افراد در جوامع مختلف با آن روبهرو هستند. شرکتهای فناوری به افزایش سرعت، دقت و ایمنی در فرایندهایی مانند پرداختهای مالی تأکید دارند و کاربران میپرسند آیا ایجاد پایگاهی از دادههای افراد با جزئیات منطبق بر چهره آنها در هر جایی با مخاطرات خرابکاری بالا واقعا ارزش ریسک دارد؟
آنطور که در گزارشهای مختلف آمده است، نه نیروهای امنیتی و نه اقشار مختلف جامعه دل چندان خوشی از فناوریهای پلیسی ندارند. اما به هر روی، با سرعت بالای توسعه فناوری در جامعه، بخشهای امنیتی نیز از دستاوردهای آن در حوزههای مختلف بهرهمند میشوند. میتوان فهرست بلندی از این فناوریها و کاربریهای آنها نوشت، اما برای نمونه به ۲ مورد در پایان اشاره میکینم. علاوه بر فناوریهای تشخیص چهره، فناوریهای صوتی نیز به کمک مجریان قانون آمدهاند.
نیروهای پلیس میتوانند با دستورهای صوتی عملکرد بسیاری از بخشهای خودروهای خود را در دست بگیرند تا همزمان چند وظیفه را دنبال کنند. روباتها نیز عضو جدیدی از خانواده نیروهای امنیتی هستند که در صحنههای مخاطرهآمیز برای نظارت صوتی و تصویری به کار گرفته میشوند. این روباتها میتوانند از صخرهها بالا بروند یا به صورت خودروهای خودران وارد مهلکهای از دود و آتش شوند.
پلیس هوشمند برای شهروندان هوشمند