گفتگو با عزیز تنها درباره ابراهیم شریفزاده و سنتهای آوازی موسیقی مقامی خراسان
حسن احمدیفرد| «عزیز تنها» هنوز مانده تا به میانسالی برسد، اما در عرصه هنرش یک هنرمند پخته است با انبوهی از تجربههای موفق. نوازندگی در آلبومهای «پیوند عشق»، «گلزار»، «جام احمد» و «در قفس»، نوازندگی و دستیاری آهنگساز در آلبوم «سرو خرامان» اثر استاد محمد حقگو و نوازندگی و آهنگسازی در آلبوم «یار گلکم» از جمله فعالیتهای اواست. او علاوه بر اینها، در ساخت برخی قطعات موسیقی در صداوسیما نیز فعال بوده است. همکاری با استاد مرحوم جلال ذوالفنون و حسامالدین سراج از دیگر افتخارات او است. عزیز تنها مؤلف نخستین کتاب آموزش کلاسیک دوتار به روش نتنویسی، نویسنده کتابهای «مشق پیلتان ۱ و ۲» و نیز مدیر نخستین آموزشگاه موسیقی مقامی در تربتجام است و سالها با استادان موسیقی مقامی همنشین بوده و از آنها فراوان آموخته است. عصر یکی از همین روزهای آبانماهی، با او درباره استاد محمدابراهیم شریفزاده گپ زدم؛ درباره آوازهایی که منطبق بر سنتهای آوازی موسیقی مقامی منطقه خوانده و درباره کارهای متفاوتی مثل «دلبر رعنا».
آنچه در ادامه آمدهاست، برشهایی از آن گفتگو است.
قطعه «دلبر رعنا»ی مرحوم شریفزاده جزو اجراهای ماندگاری است که در ذهن علاقهمندان موسیقی مقامی ثبت و ضبط شده است. این مقام برگرفته از مقامهایی، چون «خسرو خوبان» یا به روایتی «ما یار نداریم و غم یار نداریم» است که مرحوم شریفزاده با آن استعداد ذاتی که در موسیقی مقامی دارد، تغییراتی در این مقامها ایجاد کرده و آن را به شکل امروزی درآورده و به زیبایی اجرا کرده است.
قطعه سرو خرامان هم در واقع مقام «ا... مدد» است که با تغییراتی در قسمت اوج مقام که خاص صدای مرحوم شریفزاده است، اجرا شده که بسیار هم دلنشین و شنیدنی است.
نوآوریهایی مثل همین ابداعاتی که مرحوم شریفزاده آن را شکل داده است، میتواند بخشی از پویایی موسیقی مقامی را نشان بدهد. به هر حال ایرادی ندارد که ما نوآوریهایی در این زمینه داشته باشیم؛ همان طور که نسلهای پیش از ما آثاری خلق کردهاند و در قالب موسیقی مقامی به ما رسیده است، ما هم میتوانیم آثاری را به این گنجینه اضافه کنیم. مقدمهاش هم همین نوآوریهاست. این نوآوریها حتما هم با آزمون و خطا همراه است.
متأسفانه کسانی هستند که بهشدت در اینباره تعصب به خرج میدهند تا هیچ اثری در این حوزه تولید نشود و در واقع هیچ ملودی تازهای در حوزه موسیقی مقامی ساخته نشود. اتفاقا این تفکر باعث درجا زدن و در نهایت نابودی موسیقی مقامی ما خواهد شد. اگر میخواهیم صرفا همین مقامها باقی بماند، میتوانیم تمام آنها را ثبت و ضبط و آرشیو کنیم یا حتی بهصورت مکتوب دربیاوریم تا خطر از بین رفتن آنها برطرف شود؛ اما به نظرم این، اسمش حراست از موسیقی مقامی نیست.
نمیتوانیم هنرمند امروزی را که با تنوع و تکثر در موسیقی روبهرو است، مجبور کنیم که در تمام عمرش فقط و فقط همین چند مقام را اجرا کند. نمیتوانیم جلو خلاقیت او را بگیریم و نگذاریم در این حوزه ساختههایی داشته باشد؛ هرچند لازم است از او بخواهیم تا بر اساس موسیقی منطقه خود و با حفظ اصالتهای همان منطقه، ملودی و قطعه جدید بسازد.
خوشبختانه در چند جشنواره اخیر بهویژه جشنواره موسیقی نواحی که در کرمان برگزار شد، بر نوآوری در موسیقی مناطق، آن هم با توجه به حفظ اصالتها تأکید شد که این نگاه، قدم مهمی در این حوزه است. درباره ترکیب سازهای کهن و سازهای جدید هم به نظر من این دست کارها باعث معرفی موسیقی مقامی خراسان خواهد شد. من اینها را ادامه همان راهی میدانم که مرحوم شریفزاده برای آن تلاش
کرده است.
مرحــــوم شـــریفزاده از خوانندگان بنام موسیقی مقامی در شرق خراسان است که در اجرای آوازهای خراسانی، صاحب سبک و لحن خاصی است. ظرافتهایی که در لحن و صدای شریفزاده است، مختص خودش است. همین ویژگیهای منحصربهفرد، او را در جایگاه ویژهای در موسیقی مقامی خراسان قرار داده است؛ تا جایی که اخوانثالث، شاعر نامآشنای ایران، بعد از شنیدن صدای شریفزاده، در همان شعر معروفش، درباره او اینگونه سروده است:
آقاشریفزاده که همراه ساز بود
بودش صدا مناسب و اشعارهم نکو
آقای شهر و این همه خوشذوق و اهل دل
لطفی کن و سلام مرا عرض کن به او
از موی یار نازک خود تا چه دیده است
کاینسان به درد نالد پیری چو من دو مو
چیزی نمانده بود مسلمان شویم باز
ز ا... و یار گفتن آن پیر نیکخو...
استاد مرحوم شریفزاده بیشتر عمر خود را با استاد مرحوم حسین سمندری گذراند. اثر «خون پاش و نغمه ریز» از آثار ماندگار این زوج هنری است که با استقبال خوبی روبهرو شده است و پس از سالها که از انتشار آن میگذرد، هنوز هم یکی از محبوبترین آلبومها در موسیقی مقامی منطقه است.