ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها
باحضور استاد محمدرضا شفیعی کدکنی

شب ستاره باران

  • کد خبر: ۹۱۲۲
  • ۲۵ آبان ۱۳۹۸ - ۰۳:۵۱
شب ستاره باران
مؤسسه خیریه همدم با حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، از جایگاه ۸ شاعر فقید خراسانی تجلیل کرد
گــــــروه ادبیــــات و اندیشه |‌ای مهربان‌تر از برگ در بوسه‌های باران / بیداری ستاره در چشم جویباران/ آیینه نگاهت پیوند صبح و ساحل/ لبخند گاه‌گاهت صبح ستاره‌باران... یک مؤسسه نیکوکاری حامی دختران بی‌سرپرست و کم‌توان ذهنی با بزرگداشت ۸ شاعر فقید برجسته مشهد و خراسان و در حضور یکی از یاران آن‌ها، شاعر و ادیب نامدار، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، شبی ستاره‌باران را پشت‌سر گذاشت.
آیین بزرگداشت یاد و خاطره ۸ شاعر بزرگ و درگذشته معاصر خراسان، زنده‌یادان عماد خراسانی، مهدی اخوان‌ثالث، محمد قهرمان، احمد کمال‌پور، ذبیح‌ا... صاحبکار، علی باقرزاده، غلامرضا قدسی و غلامرضا شکوهی، با حضور خانواده این مشاهیر ادب و دکتر محمدرضا شفیعی‌کدکنی و استقبال چشمگیر اهالی ادبیات مشهد برپا شد.
در آغاز برنامه، زهرا حجت، مدیرعامل مؤسسه خیریه «هـمـــدم فتـح‌المـبین» و نخستین سخنران برنامه، مدت‌زمان هماهنگی برای برگزاری این برنامه را یک‌سال‌ونیم بیان کرد و درباره چرایی میزبانی این مرکز از چنین برنامه فرهنگی‌ای گفت: مؤسسه خیریه همدم، بیش از نیاز‌های مادی و ضرورت‌های تحصیل و تأمین هزینه ۴۰۰ دختر این مجموعه، به حمایت‌های معنوی اهل هنر و قلم نیازمند است، چراکه اهالی قلم، تواناترین و امین‌ترین سفرای همدم هستند و در سال‌های اخیر همواره پیامبرانی شایسته و یاورانی دل‌بسته به این مؤسسه بوده‌اند. خراسان بزرگ با شاعران بی‌تکراری، چون فردوسی، خیام و عطار و با شاعران معاصرش، کانون تپنده ذوق و اندیشه محسوب می‌شود. برای ما این سعادت کم‌نظیری است که بتوانیم یاد و نام مفاخر دیروز و امروز این سرزمین را زنده کنیم.
حجت یادآور شد که بسیاری از نیکوکاران مؤسسه، دستی به قلم دارند و نشان داده‌اند که برای رسیدن به خیر، یکی از راه‌های کوتاه و روشن، جاده شعر و ادب است.
دکتر محمدجعفر یاحقی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و پژوهشگر ادبیات، دیگر سخنران برنامه بود که از سوی جامعه ادبی خراسان به استاد شفیعی کدکنی خیرمقدم گفت. او حضور جمعیت مشتاق در این نشست را نشان از علاقه به ادبیات و نیکوکاری دانست.
دکتر عباس خیرآبادی، شاعر و رئیس هیئت مدیره بنیاد فردوسی توس، نیز با ارائه توضیحاتی درباره جریان‌های شعر فارسی در ۱۰۰ سال اخیر، به معرفی و خواندن بیت‌ها و شرح خاطراتی از ۸ شاعر فقید گرامی‌داشته‌شده در این برنامه پرداخت. او در بخشی از صحبت‌هایش گفت: شعر ایران در ۱۰۰ سال اخیر ۷ رشته و راه را طی کرده است که هریک رهروان متفاوتی دارد.
دکتر جواد محقق، نویسنده و شاعر و روزنامه‌نگار، با تأکید بر لزوم داشتن نگاهی وسیع‌تر به جریان‌های ادبی، اظهار کرد: به نظر من پیشینه مشهد و خراسان باعث ظهور استادان بزرگی در شعر و ادب فارسی شده است. در ۱۰۰ سال اخیر، چند پایگاه مهم چنین جریانی را رقم زده‌اند. از آن میان باید حتما از استاد بزرگ ادب خراسان و ایران، میررزا عبدالجواد ادیب نیشابوری و شاگرد او، ادیب ثانی، شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری، یاد کرد. پیش از آن که در کشور دانشگاهی به شکل جدید به وجود آید، پایگاه بحث‌های مهم ادبی، حجره این ۲ بزرگوار بود. از دیگر محافل ادبی این خطه که بعد‌ها به وجود آمد است، می‌توان از کافه داش‌آقا نام برد.
او نقش کانون‌هایی را که در خراسان شکل می‌گیرد، در تکوین شخصیت و ظهور و بروز چنین شخصیت‌هایی پررنگ خواند و توضیح داد: انجمن فرخ که حدود ۵۰ سال دوام داشت و انجمن قهرمان که از سال ۱۳۳۹ تأسیس شد، از این کانون‌های مهم است. منظور از این سخن، تأثیر شخصیت‌های بارز در یک شهر است.
این شاعر در ادامه به سخنی از شفیعی کدکنی درباره مرحوم فروزانفر اشاره کرد و گفت: استاد شفیعی کدکنی در یکی از کلاس‌های خود در دهه ۶۰ یکی از دلایل کمتر مورد توجه قرار گرفتن شعر بدیع‌الزمان‌فروزان‌فر را پایه سنگین بُعد پژوهشی او دانستند. این موضوع امروز بیش از هرچیز درباره خود استاد کدکنی صدق می‌کند، یعنی پایه پژوهشی استاد به‌گونه‌ای قوی است که شعر او مغفول واقع شده است. باید بگویم امروز ادبیات ایران مدیون این استاد است.
حضور کیوان ساکت و اجرای موسیقی ایرانی، از دیگر بخش‌های برنامه بود. ساکت همچنین با یادآوری خاطراتی از آشنایی‌اش با دکتر شفیعی بیان کرد: من به عنوان خراسانی افتخار می‌کنم در هوایی تنفس می‌کنم که کسانی مانند استاد شفیعی کدکنی در آن نفس کشیده‌اند. من به خودم می‌بالم که هم‌وطن کوچک افراد بزرگی هستم که در این خاک زاده شده‌اند.
در پایان این برنامه، از خانواده‌های شاعران؛ عماد خراسانی، مهدی احوان ثالث، محمد قهرمان، احمد کمال‌پور، ذبیح‌ا... صاحبکار، علی باقرزاده، غلامرضا قدسی و غلامرضا شکوهی تقدیر شد. مؤسسه خیریه توان‌بخشی دختران بی‌سرپرست و کم‌توان ذهنی «هـمـــدم فتـح‌المـبین» به عنوان میزبان این برنامه، بخش‌های متنوعی داشت. نمایشگاهی از آثار خوش‌نویسی و نقاشی هنرمندان خراسانی که در آفرینش آثار از سروده‌های شفیعی‌کدکنی الهام گرفته‌اند، اجرای موسیقی و نیز دکلمه شعر‌های محمدرضا شفیعی کدکنی با هنرنمایی دختران همدم، اجرای موسیقی مقامی شمال خراسان، شعرخوانی محمدباقر کلاهی اهری، شاعر نوگرای مشهدی، و محمدکاظم کاظمی، شاعر مهاجر ساکن مشهد، خوشامدگویی جعفر مروارید، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی و‌... از دیگر قسمت‌های این همایش بود. در پایان با اهدای هدایایی به نمایندگان خانواده‌های ۸ شاعر فقید، از جایگاه آن شاعران تجلیل شد.
 
 
کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی کدکنی


محمدرضا شفیعی کدکنی در «پردیس کتاب»:
با درنظرگرفتن ایدئولوژی در آموزش، به آینده مملکتمان ظلم می‌کنیم
علی باقریان- حضور سرزده محمدرضا شفیعی کدکنی، استاد نام‌آشنای زبان و ادبیات فارسی، مخاطبان نشست «جمعه‌های پردیس کتاب» را غافلگیر کرد. این برنامه که به رونمایی از کتاب «۴۰ کودک (خاطرات طب کودکان)»، اثر مصطفی معین، اختصاص داشت، صبح دیروز، هم‌زمان با میلاد پیامبر اسلام (ص) و امام صادق (ع)، و روز «کتاب، کتاب‌خوانی و کتابدار» برگزار شد. در دقایق پایانی این نشست، بود که دکتر شفیعی کدکنی به‌تقاضای معین، به‌اقتضای موضوع، سخنرانی کوتاهی انجام داد که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید: «ما بی‌نهایت به مسئله آموزش کودکان کم اهمیت می‌دهیم. من خودم -می‌دانید همه‌تان- که مدرسه، یعنی دبستان یا دبیرستان، نرفته‌ام؛ پدر من هیچ راضی نشد که من [بروم مدرسه]. خیلی دلم می‌خواست که مثل بچه‌های هم‌بازی خودم، بچه‌های همسایه‌مان، من هم کیفی دستم بگیرم، صبح بروم مدرسه. پدرم کیف برایم خرید، کتاب اول ابتدایی را هم برای من خرید، [اما]گفت: «همین‌جا توی خانه! نمی‌خواهد بروی مدرسه!» من را، دستم را گرفت، در سن نه‌سالگی، [بُرد]سر درس سیوطی ادیب که هم‌درسان من همه‌شان آدم‌های ۵-۲۴ ساله بودند و روز اول درسم با خنده و [به]مسخره من را دست انداختند که «این بچه را بگذارید [روی]طاقچه!» کوچولو بودم، خیلی هم ریزه‌پیزه! ولی پدر من خیلی جدی برخورد می‌کرد با این [مسئله]. نه اینکه بگویم من استعدادی دارم، ولی او متوجه بود که می‌تواند در سن خیلی خیلی پایین چیز‌هایی به بچه‌اش یاد بدهد، ولو این‌ها را الان نمی‌فهمد؛ بعدا خواهد فهمید و بعدا به‌دردش خواهد خورد. ذهن بچه بی‌نهایت امکانات است و ما این را خیلی ساده می‌گیریم و خیلی دست‌کم می‌گیریم، بدون اینکه تمام جوانب آموزش سنتی خودمان را درنظر بگیریم یا پیشرفت‌هایی که در دنیا در حوزه آموزش اطفال و کودکان وجود دارد به این‌ها توجه بکنیم. خیلی خیلی، به‌نظر من، از امکانات تاریخی عصر خودمان در حوزه آموزش کودکان که عملا آموزش بزرگان نسل‌های بعد خواهد بود غفلت می‌کنیم. [..]خیال می‌کنند که کسی که برای بزرگان نمی‌تواند شعر بگوید پس حتما برای بچه‌ها می‌تواند شعر بگوید! اصلا این‌جوری نیست! کتاب‌های مدرسه را من قدیم‌ها دیده‌ام: بسیار شعر‌های بدی برای بچه‌ها گفته‌اند! من -گفتم- پدرم راضی نشد که من به مدرسه بروم؛ من را برد سر درس ادیب نیشابوری. توی خانه به من «جامع‌المقدمات» و صرف و نحو و چیز‌های دیگر درحد «جامع‌المقدمات» خودش یاد داد، بعد هم بردم سر درس ادیب نیشابوری. من هشت‌ساله با طلبه‌های بیست‌وچندساله نشستم. این ساده‌گرفتن شعر بچه‌ها [ست]. هرچه ایدئولوژیک بشود به‌نظر من با اشکال روبه‌رو می‌شود. ایدئولوژی مارکسیسم-لنینیسم شکست خورد؛ ایدئولوژی‌های دیگری هم که بخواهند افراط کنند شکست خواهند خورد. ما با درنظرگرفتن دریچه ایدئولوژیک در آموزش ظلم می‌کنیم به آینده مملکتمان و فلان آدمی را که هیچ کاری نمی‌‎تواند بکند می‌گوییم: «بیا و برای بچه‌ها شعر بگو!» من یادم هست کتاب‌های [قدیم]. بچه‌های مدرسه هم‌بازی من، ۷۰ سال پیش، می‌آمدند خانه ما؛ کتابشان جا می‌ماند. من یادم هست: «ای ریزه روزی تو بوده/ از ریزش ریسمان مادر// خو کرده به تنگنای شروان/ با تنگی آب و نان مادر». شعری است که خاقانی برای مادرش گفته. چه عیبی دارد بچه‌ها با ادبیات فاخر کلاسیک ما آشنا بشوند؟! معلم یک‌خرده بیشتر وقت صرف کند! ببخشید؛ سرتان را درد آوردم!»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->