هادی دقیق | شهرآرانیوز؛ اگر توسعه را در این بحث به معنی پیشرفت در نظر بگیریم، بی تردید یکی از پیشگامان آن در ایران میرزاتقی خان فراهانی (امیرکبیر) بوده است. امیرکبیر در زمانهای میزیست که وزیرکشی، صغیرکشی، کبیرکشی و امیرکشی سکه رایج حکومتی بود که تازه داشت با توسعه آشنا میشد. میرزاتقی خان فراهانی از بخت بدش در همان زمانه هم صدراعظم شد؛ زمانهای که روی خوش به پیشاهنگانش نشان نمیداد و هر چیزی جز فرمایشهای ملوکانه سلطان صاحب قران را امری درجه دو تلقی میکرد.
امیرکبیر هم درنهایت به سرنوشت ازپیش تعیین شده اش گرفتار شد و ۲۰ دی در حمام فین کاشان به حکمی که شاه صادر کرده بود، رگهای دست وپایش را بریدند. حتی به این هم بسنده نکردند، بلکه میرغضب دستمالی در گلوی امیر فروکرد تا از مرگش مطمئن شود. اینگونه بزرگ مردن، بعدها بهانهای شد تا روز توسعه در تقویم هم زمان با قتل او ثبت شود؛ هرچند که در ماجرای قتل امیر، «زمان، هنوز همان شرمسار بهت زده، زمین، هنوز همین سخت جان لال شده» است و قتل وی از دیدگاه تاریخی شکست نخستین تلاشهای توسعه خواهانه در ایران است.
براساس شواهد و اسناد، صنعت از اواخر قاجار به شهر مشهد وارد میشود و پیرو این رخداد، حال وهوای سنتی شهر هم به مرور حال وروز صنعتی به خود میگیرد و از بستری که قرنها با آن خو گرفته بود، به سمت مدرنیته حرکت میکند.
تأسیس بلدیه یا شهرداری امروز یکی از همین رخدادها بود که به زیرساختهای توسعه در ایران کمک کرد. یک سال پس از مشروطه یعنی در ۱۲۸۶ خورشیدی، مجلس قانون تشکیل بلدیهها را تصویب میکند، اما گویا در مشهد تا سال ۱۲۹۷ خورشیدی بلدیه نبوده است. به هرحال، اولین بلدیه مشهد کنار باغی حکومتی به جای ارگ سابق ایجاد میشود که بعدها به باغ ملی شهرت مییابد. یکم خرداد ۱۳۰۸ تلگراف خانه در مشهد پا میگیرد و ۱۲ دی ۱۳۰۸ نیز به همت اداره معارف ۲ مدرسه رایگان دخترانه ساخته میشود که همه اینها به علاوه تأسیس مدرسه نسوان از توسعه شهری مشهد در اوایل قرن حکایت دارد.
در ادامه خیابان کشیها و توسعه ۲ مسیر اصلی منتهی به حرم مطهر رضوی یعنی بالاخیابان و پایین خیابان، آن را از شکل سنتی با نهری در وسط آن و مغازههای دوطرفش به خیابانی درخور مشهد جدید تبدیل میکند.
توسعه شهری نیازهایی با خود به همراه داشت که توسعه صنعت برق هم یکی از آن هاست.
تقریبا چند دهه پس از اختراع ادیسون، لامپهای رشتهای التهابی که همه گیر شده بود، به ایران رسید، اما در لابه لای متون تاریخی زمان ورود برق به مشهد به روشنی مشخص نیست. باوجوداین، اسناد میگویند اولین برقی که در مشهد روشن شده، در حرم مطهررضوی بوده است. در کتاب «مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی؛ مشهور به گزارش مکتب شاهپور» آمده که در سال۱۳۱۳ در شهر مشهد ۲۲دستگاه چراغ برق برای معابر وجود داشته است. این یعنی در اوایل قرن به مرور با ورود صنعت برق کارخانه های بسیاری تأسیس میشوندکه تنوعشان در مشهد ابتدای قرن کنونی شگفت انگیز است.
به دنبال صنعتی شدن شهرها و شغلها و انسان ها، دیگر تأمین خوراک به شکل سنتی نیز جواب گوی مردم نبود. در نتیجه تقریبا ۱۵۰ سال پس از ابداع کمپوت در اروپا، در اواخر دوره قاجار کنسروسازی به ایران و در ادامه به مشهد رسید. گزارشهای تاریخی از مشهد نیز نخستین بار کنسروکردن میوهها یا صنعت کمپوت سازی را به علی اکبر پاپلی به عنوان اولین مؤسس کارخانه کمپوت در مشهد نسبت میدهند که کنار باغ منبع راه اندازی شده بود. در آن زمان یکی از راههای معرفی صنعت کمپوت سازی تبلیغات بود و چه جایی برای ماندگاری تبلیغ از روزنامه بهتر.
روزنامه بهار ۱۳ آذر ۱۳۰۸ یکی از آگهیهای کارخانه پاپلی را این گونه آورده است: «[..]کمپوتهای ما قطع نظر از تمیزی و خوبی محصول، بهترین میوه جات خراسان و عاری از هرگونه نواقص است. مخصوصا برای آقایان که از خوردن کمپوتهای ساخت خارج احتراز میکنند، بهترین تحفه و هدیه وطنی شمرده میشود.» درنهایت با مرگ پاپلی در سال ۱۳۵۳ مشکلاتی بر سر مالکیت این کارخانه پیش آمد، اما میتوان کمپوت سازی را یکی از کارخانههای پیشتازمشهدی دانست.
دیگری کارخانه کمپوت سازی شاداب است که از سال ۱۳۱۵ شروع به فعالیت میکند و گویا مدتها با وسایل دستی و به صورت کارگاهی خانگی اداره میشده است. این کارخانه در اواخر سال ۱۳۳۷ از وزارت صنایع و معادن تقاضای پروانه تأسیس کرد و از همین زمان، شعبهای از این کارخانه در شهرستان اسفراین نیز شروع به کار کرد. در سال ۱۳۴۰ کارخانه بهصورت شرکت سهامی درآمد و تا سال ۱۳۴۸ به این نحو فعالیت کرد. محل کارخانه تا سال ۱۳۴۸ در ابتدای خیابان جنت بود و پس از آن نجفی نامی تأسیسات کارخانه را خرید و به خیابان نادری منتقل کرد.
همچنین کارخانه کمپوت سازی میخوش در سال ۱۳۲۷ به مدیریت دیلمانیان تأسیس شد. محل کارخانه ابتدا در خیابان تهران در محله عیدگاه قرار داشت و پس از چندی به خیابان رازی و در سال ۱۳۳۵ به ابتدای جاده کارخانه قند آبکوه منتقل شد. کارخانه کمپوت خوشاب نیز سال ۱۳۳۰ به نام چهارفصل در خیابان جم تأسیس و در سال ۱۳۴۸ به انتهای خیابان عامل منتقل شد.
در اواخر سال ۱۳۳۶ حاج کاظم غراب ضمن خرید و توسعه کارخانه کمپوت سازی منبعیان، واقع در خیابان مولوی، نام آن را به ممتاز تغییر داد. وی پس از چندی محل کارخانه را به خیابان شاهرخ، کوچه ممتاز انتقال داد. میوه این کارخانه از باغات آستان قدس رضوی تأمین میشد و ۱۰ کارگر دائم داشت.
پس از کارخانجات کمپوت، نشان کارخانههای کره سازی را هم میتوان در روزنامه آزادی به تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۰۹ دید. این جریده در این روزگار مینویسد: «چند ماه است کارخانههای کره سازی روزبه روز در شهر و اطراف شهر زیاد شده است.» البته گویا این اتفاق چندان به نفع مردم نبوده، زیرا در ادامه این خبر آمده است: «ماست و شیر و روغن و پنیر کمیاب و گران و بد شده و صدای شکایت عموم بلند گردیده است؛ بدین معنی که صاحب این کارخانجات شیر را به قیمت نسبتا گران از رعایا در محل خریده و کره آن را گرفته، به شهر آورده، یک من چهارتومان میفروشند.»
جالب اینکه در کنار کارخانه کمپوت و کره، صنعت شکلات سازی نیز در شهر مشهد پیشینه دارد. کارخانه شکلات سازی «گلزار» را کاظم کوزه کنانی سال ۱۳۱۱ خورشیدی در خیابان فردوسی به مدیریت یکی از متخصصان فنی تأسیس کرد. همه قسمتهای این کارخانه با نیروی برق کار میکرد؛ برقی که خود کوزه کنانی از سرمایه گذاران اصلی اش در مشهد بود. کارخانه در سال ۱۳۱۳ حدود ۵۰ من شکلات تولید میکرد و مرکز فروش محصولاتش در مشهد مغازه شکلات در خیابان امام خمینی (ره) کنونی و دواخانه شاهرضا بود.
کارخانه شیر و لبنیات نیز از دیگر کارخانجات شهر مشهد است که در دهه ۴۰ افتتاح شده است. بنابر گزارش روزنامه آفتاب شرق، چهارشنبه ۷ دی ۱۳۴۵، مصادف با میلاد مسعود حضرت امام حسن (ع)، استاندار وقت خراسان اولین کارخانه شیر و لبنیات پاستوریزه مشهد را افتتاح کرد. البته پیشتر گزارشهایی از کارخانه کره سازی به سال ۱۳۰۹ نیز موجود است.
کارخانه چرم سازی نیز جزو نخستین کارخانههای تأسیس شده در مشهد محسوب میشود که قدمت آن به سال ۱۳۱۰ میرسد. ماشینهای این کارخانه ساخت شرکتی آلمان بوده و تا سال ۱۳۱۳ خورشیدی ۱۵۳ هزارتومان برای خرید ماشینها و مخارج حمل و بنای آن هزینه شده است. نویسندگان کتاب «مکتب شاهپور» معتقدند: «حداکثر محصول کارخانه در ۳ سال تأسیس آن نزدیک به ۴ میلیون ریال بوده که میتوانسته به افزایشی ۸ میلیون ریالی در سال برسد. همچنین احتیاجات سالیانه این کارخانه از حیث مواد اولیه در حدود سالی ۲ میلیون ریال و مصرف سوخت زغال سنگ یا هیزم آن نیز روزانه ۱۵۰ هزار ریال برآورد شده است که این زغال سنگ را از معدن آق دربند تهیه میکرده اند.» این کارخانه به همت اسدی، نایب التولیه وقت آستانه، وارد خراسان شد و هر نوع چرمی را که در اروپا موجود بود، میساخت.
ناگفته نماند بیشتر کارگاههای حلاجی پشم در آن روزگار نیز حول میدان اعدام (مصلی امروز) شکل گرفته بودند که اولین آن را جواد رضائیان به سال ۱۳۱۰ دایر میکند. دیگری کارخانه حلاجی پشم وطن بوده که در سال ۱۳۲۰ در پایین خیابان، سرای اردکانیان تأسیس میشود و مؤسس آن شخصی به نام حاج امین بوده است. کارخانه پشم ابوهادی هم سال ۱۳۲۶ به همت محمدتقی ابوهادی پا میگیرد. به این راسته در ادامه میتوان حلاجی پشم شیرپنجه (۱۳۴۶) را هم اضافه کرد که مؤسسان آن عباسعلی و حسین شیرپنجه بودند.
از دیگر نشانههای ورود صنعت به مشهد کارخانه نخ ریسی است که امروز سردرش برای رهگذران چهارراه نخ ریسی و خیابان فداییان اسلام پررنگ شده است. در گذشته سراسر منطقه زمینهای کشاورزی و تنها آبادی آن کارخانه نخ ریسی بود. بنای تأسیس کارخانه نخ ریسی سال ۱۳۰۶ گذاشته شده و تا سال ۱۳۱۳ به پایان رسیده است. بخشی از هزینه کارخانه نخ ریسی را آستان قدس پرداخت میکند و بخش دیگر آن از هزینههای شخصی تأمین میشود که درمجموع ۷۰درصد کل سهام میشده و کمتر از ۳۰درصد باقی مانده متعلق به پارسیان مقیم هندوستان بوده است.
نکته جالب درباره این کارخانه وجود مکانی برای نگهداری کودکان کارگران است. درواقع کارخانه نخ ریسی و نساجی خسروی، اولین و بزرگترین کارخانه در خراسان و شرق کشور بوده که به سبک جدید و دارای ماشین آلات مختلف نخ ریسی و نساجی است. تأسیس این کارخانه درواقع سکوی پرش شهر بوده است. زیرا با جذب حدود ۱۰۰۰ کارگر، به طور مستقیم سهم عمدهای در زمینه اشتغال مشهدیها آن هم در میانه جنگ جهانی دوم و آشوب بازار آن روزگار داشته است. همچنین برابر اسناد برجای مانده این کارخانه در سال۱۳۱۸ روزانه ۱۵۰تا۲۰۰بقچه نخ تولید میکرده است.
البته نخ ریسی در مشهد پیشینهای طولانی دارد و پیشه شعربافی از دوره صفوی در این شهر رایج بوده است. اولین کارخانه حرفهای نخ ریسی در مشهد را که با نیروی بخار کار میکرد، شخصی ارمنی به نام هاروطونیان در انتهای خیابان دارایی ساخته بود. بااین حال، مؤسسان کارخانههای نخ ریسی مشهد این حرفه را از شغلی سنتی به کاری صنعتی تبدیل کردند.
هانری رنه آلمانی که سال ۱۲۷۷ خورشیدی مشهد را دیده، در سفرنامه اش از ۳ کارخانه کوچک سیگارسازی در مشهد یاد کرده است. او دراین باره نوشته است: «توتون را از گیلان میآوردند و البته چند سالی بود که کشت توتون در مشهد رایج شده بود.» برابر اطلاعات این سفرنامه، کارخانه سیگارت طلوع شرق در مشهد، متعلق به آقای کوزه کنانی بوده و یکی از کارخانههای هامبورگ محسوب میشده و قابلیت اشتغال حدود ۱۰۰ کارگر و تولید و بسته بندی یک میلیون نخ سیگار را داشته و برای دایرکردن آن متجاوز از ۶۰۰ هزارریال هزینه شده است. البته پیش و پس از این تاریخ هم گویا کارگاههای تولید سیگار دستی در مشهد وجود داشته اند.
این موضوع را مرحوم «غلامحسین بقیعی» در شرح خاطراتش از مشهد قدیم، این طور توصیف کرده است: «بین ضلع جنوبی بست بالاخیابان و مدرسه علمیه پری زاد، بازارچه بسیار شلوغی به نام «بازار ساغری دوزها» وجود داشت که طبقه همکف آن، انبار کالاهای تجاری بود و در پشت بامش هم که طبقه دوم محسوب میشد، اتاقهای بازرگانی، کارگاههای خیاطی، کفاشی و کلاه دوزی قرار داشتند. در طبقه سوم این بنا هم یک ایوان و راهرو باریک و یک ردیف اتاقهای غرفه مانند ساخته بودند که متعلق به صاحبان مشاغلی، چون فیروزه تراشی، حکاکی، زینت آلات سازی و سیگارپیچی بود. پسرخاله ام همراه با دو شاگردش در یکی از همین اتاقها روزی ۶۰۰ نخ سیگار تولید میکرد.»
مشهد پس از تبریز و همدان جزو نخستین شهرهایی است که کارخانه کبریت در آن پا گرفته است. بنابر نوشته کتاب «راهنمای مشهد»، در سال ۱۳۳۳ یک کارخانه کبریتسازی با ۱۹ کارگر در خیابان فردوسی واقع بوده که احتمالا «کازرونی» نام داشته است. با این همه، برابرخبری که روزنامه آزادی در اردیبهشت ۱۳۰۷ میدهد، ماجرای تأسیس نخستین کارخانه کبریت سازی در مشهد به دهه اول قرن بازمی گردد. این جریده در این تاریخ خبری با موضوع «لایحه امتیاز کارخانه کبریت سازی» که به «خراسان» شهره بوده، چنین سیاهه میکند: «لایحه امتیاز کارخانه کبریت سازی خراسان به آقای دانش و آقای صدرالتجار اخیرا تقدیم دارالشورای ملی گردیده است.
ما این اقدام مهم را که برای ترقی اقتصاد خراسان کاملا مفید است، با مسرت تلقی کرده و امیدواریم سریعا لایحه آن از تصویب دارالشوری گذشته و خراسان به این مؤسسه مفید اقتصادی برخوردار گردد و نیز فوق العاده خشنود خواهیم شد اگر سایر متمولین خراسان به آقایان فوق الذکر تأسی جسته و مؤسسات مفیده اقتصادی در خراسان دایر کنند که ملت ایران از زیر بار کمرشکن واردات خارجه رهایی جسته و نتایج زحمات ملت فقیر ایران تا حدی به خودشان عاید گشته و این طور دواسبه به سوی فلاکت و پریشانی سوق داده نشوند.»
تلاش برای تأسیس کارخانه قند در خراسان هم به سال ۱۳۱۳ خورشیدی برمیگردد. در این سال کارخانه قند آبکوه در زمینی به مساحت ۲۷۹ هزار متر مربع توسط شرکت اشکودا بنا میشود. در ابتدا ظرفیت کارخانه ۳۵۰ تن در ۲۴ ساعت بوده، اما چون زمینهای اطراف کارخانه برای چغندرکاری استعداد کامل داشته، ازسال ۱۳۱۸ ظرفیت کارخانه به ۶۵۰ تن ارتقا مییابد. بنابر گزارش روزنامه «شهامت» در سال ۱۳۱۴، حدود ۵۰۰ نفر در این کارخانه مشغول کار بودهاند. در این گزارش به روند تأسیس بناها اشاره شده است.
در تاریخ ۲۵/۴/۱۳۱۵ ساختمان کارخانه به اتمام رسید و دستگاههای آن نصب شدند و در همین سال اولین بار کشت چغندر در مشهد شروع و مأموران اداره کل فلاحت برای آموزش کشاورزان اعزام میشوند. مراسم افتتاحیه کارخانۀ قند آبکوه روز سه شنبه پنجم آبان ۱۳۱۵ با حضور جمعی از رجال و رؤسای ادارات شهر مشهد انجام و آقای عبدالصمد فرهنگ بهعنوان اولین رئیس کارخانه منصوب میشود.
کارخانه نوشابهسازی نیز در خیابان کوثر کنونی از نمادهای تداوم توسعه در مشهد است. این کارخانه سال ۱۳۳۶ تأسیس شد و پس از فرازوفرودهایی، چندسالی است به کارخانه نوآوری مشهد تبدیل شده است تا تقریبا یک قرن پس از ورود صنعت به مشهد، چرخ توسعه در این شهر همچنان به نفع صنایع نوین بگردد.
سوای همه این ها، مشهد در سالهایی که از جامعهای قدیمی به وضع نوین تغییر میکرده، از امکانات طبیعی بیشتری نیز بهره میبرده است؛ به عبارتی صنعتی شدن عامل بهره برداری بیشتر از طبیعت و معادن منطقه شده بود. سنگ تراشی که از قدیم در مشهد مرسوم بود و حتی یاقوت حموی و اصطخری هم از آن یاد کرده اند، صنفی در تیمچه سنگ تراشها در خیابان نادری، جنب کوچه چراغ برق بود. از آن سو با جان گرفتن معادن فیروزه نیشابور نیز صنعت فیروزه تراشی پا گرفت.