صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نشست «سینمای ضدسلطه» در دومین روز جشنواره مردمی فیلم «عمار» در مشهد برگزار شد

  • کد خبر: ۹۵۵۱۱
  • ۲۲ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۷
نشست «سینمای ضدسلطه» در دومین روز برگزاری جشنواره مردمی «عمار» در پردیس سینمایی هویزه مشهد برگزار شد. ابوطالب مظفری نویسنده و فعال فرهنگی افغانستانی هم در این نشست حضور داشت و با محوریت حضور آمریکا در این کشور، موضوعات گوناگونی مطرح شد که در ادامه می‌خوانید.

مرتضی محمدپور | شهرآرانیوز - «هنگامی که بلژیکی‌ها در سال‌های آغازین قرن بیستم، جنایات بی‌شماری در کنگو رقم زدند و حدود ۹ میلیون نفر از مردم این کشور را در یک کشتار تاریخی و فقط به طمع حفظ استیلای خود بر منابع معدنی کنگو به قتل رساندند، لئوپولد دوم پادشاه بلژیک تحت فشار گسترده افکار عمومی و جریان‌های سیاسی این کشور، بر آن شد تا سیاست استعماری خود را تغییر دهد و با ابزار رسانه و فرهنگ، ذهنیت عمومی ملت کنگو را به سمتی منحرف سازد که حضور سربازان بلژیکی را همچون حضور قهرمانانی برای نجات این مردم از فقر و تبعیض بدانند.

سرانجام در سایه ۱۰ سال برنامه ریزی فرهنگی و فعالیت رسانه ای، نه تنها موج نارضایتی ملت کنگو از حضور اشغالگرانه بلژیکی‌ها به کلی فروکش کرد بلکه در هنگام خروج اروپایی‌ها از این کشور، این مردم کنگو بودند که تا آخرین لحظه برای استمرار حضور اشغالگران تلاش کردند و درنهایت هم با چشمانی اشکبار آنان را بدرقه کردند.»

آنچه خواندید فرازی از سخنان حسین کمیلی، کارشناس فرهنگی نشست «سینمای ضدسلطه» بود که در دومین روز از برگزاری جشنواره مردمی «عمار» در پردیس سینمایی هویزه مشهد برگزار شد. در این نشست تخصصی که روش‌های تهاجم فرهنگی نظام سلطه در عرصه سینما مورد بحث و بررسی قرار گرفت، ابوطالب مظفری نویسنده و فعال فرهنگی افغانستانی هم حضور داشت و با محوریت حضور آمریکا در این کشور، موضوعات گوناگونی مطرح شد که در ادامه می‌خوانید.

ضرورت تعمیق ارتباط فرهنگی با کشور‌های همسایه

حسین کمیلی، در این نشست با اشاره به توجه ویژه کشور‌های غربی به شکاف‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی در کشور‌های منطقه خاورمیانه گفت: حجم پژوهش‌هایی که برای شناخت جامعه افغانستان صورت می‌گیرد، حیرت آور است و جالب اینجاست که از مادلین آلبرایت گرفته تا حتی هیلاری کلینتون، همه سردمداران و چهره‌های شاخص سیاسی در آمریکا خود را ذیل جریان فرهنگی این کشور معرفی می‌کنند و به طور پیوسته ما شاهد هستیم که یک تحلیل راهبردی دقیق از جانب هریک از شخصیت‌های سیاسی این کشور در مقالات و پژوهشگاه‌های آمریکایی منتشر می‌شود.

او با ابراز تأسف از کم کاری‌هایی که در مراکز علمی کشور در این باره صورت می‌گیرد، افزود: تعمیق ارتباط فرهنگی با کشور‌های همسایه یکی از محور‌های مهم صدور انقلاب و توسعه نظریه تمدن اسلامی است با این همه، متأسفانه هیچ سند راهبردی و حتی طرح علمی مشخصی با محوریت افغانستان و کشور‌های دیگر اسلامی در دانشگاه‌های ما تدوین نشده است و این در حالی است که ایران اسلامی به عنوان رهبر جبهه مقاومت و پیشران تفکر ضداستکباری، در متن این تقابل فرهنگی قرار دارد.

این فعال فرهنگی، هسته مرکزی توسعه در هر کشور را آموزش دانست و تصریح کرد: جامعه افغانستان یکی از نمونه‌های بارزی است که می‌توان ردپای چالش‌های فرهنگی و آموزشی را به عنوان مانع اصلی در مسیر توسعه این کشور آشکارا مشاهده کرد؛ به گونه‌ای همه اندیشمندان و نظریه پردازانی که تجربه مطالعه درباره بافت‌های جمعیتی مختلف در افغانستان را داشته باشند، هم صدا بر این باورند که عمده کمبود‌ها در این کشور ناشی از فقر فرهنگی و کاستی‌های بسیار در عرصه آموزش و تحصیل است.

او تأکید کرد: در این شرایط طبق پژوهشی که اخیرا انجام شد، مشاهده کردیم که طرح‌های علمی متعددی در اندیشکده‌های غربی وجود دارد که فراتر از بررسی و چاره جویی برای این مشکل کلان ملت افغانستان، به طور خاص مثلا به چالش تحصیل دختران در این کشور هم توجه داشته و برای آن راهکار‌های مختلفی پیشنهاد کرده اند. اما پرواضح است که همه این راهکار‌ها در جهت تعمیق فرهنگ غربی در افغانستان و تضعیف هرچه بیشتر روحیه خودباوری ملی این ملت در جهت وابستگی بیشتر به نظام سلطه است.

توجه به ظرفیت امت اسلامی، راهبرد تمدن سازی است

به گفته کمیلی، در مسیر دستیابی به آرمان والای تمدن نوین اسلامی که پس از پدید آمدن امت اسلامی به معنای حقیقی آن حاصل خواهد شد، متأسفانه امروزه بسیاری از نهاد‌ها فقط به ارائه شعار‌های فریبنده اکتفا می‌کنند و به ظرفیت امت اسلامی و راهبرد تمدن سازی به عنوان سوژه اصلی نهاد‌های علمی و جامعه نخبگانی توجهی ندارند. آن هم در حالی که اندیشکده‌های آمریکایی و پژوهشگاه‌های اروپایی، شبانه روز برای ایجاد تغییر در نگرش جوانان ما و منحرف ساختن کشور‌های اسلامی از مسیر اتحاد و تعالی کوشش می‌کنند.
او ادامه داد: همان طور که ناامنی در سوریه و عراق و افغانستان، همه کشور‌های منطقه را درگیر کرد و به سرتاسر جغرافیای خاورمیانه تسری یافت، حقیقت آن است که نفع پیشرفت هر کشور در این منطقه نیز انحصار در همان مرز جغرافیایی ندارد و فواید آن به سود همه ملت‌ها خواهد بود.

ارتقای آگاهی عمومی، تنها راه نجات ملت افغانستان

در ادامه این نشست، ابوطالب مظفری، نویسنده و فعال فرهنگی افغانستانی ضمن پرداختن به تفاوت‌های حضور اشغالگرانه شوروی و ایالات متحده در این کشور گفت: کمونیست‌ها در ایام اشغال افغانستان به طور پیوسته دم از آرمان‌های نظام کارگری و رؤیا‌های بلشویکی خود می‌زدند و به مشکلات فرهنگی و واقعیت‌های قومی افغانستان بی توجه بودند. همین امر هم سبب می‌شد تا مردم به طور پیوسته خود را از اشغالگران مبرا بدانند و نفرت از تفکر آنان را در دل بپرورانند که همین امر هم سبب شد تا در دستیابی به یک پایگاه اجتماعی در افغانستان ناکام بمانند و با موجی از انزجار سراسری ملت، از این کشور خارج شوند.

وی افزود: آمریکایی‌ها از اشتباه‌های شوروی درس گرفتند و به همین سبب پیش از اینکه تفنگ داران آمریکایی وارد خاک افغانستان شوند، این رسانه‌ها و تفکر آنان بود که در دل‌ها و ذهن‌های ملت رسوخ کرده بود. هالیوود به عنوان ابزار صدور تفکر لیبرالی در کشور‌های دیگر، قلب و جان جوانان را هدف گرفته بود و در سایه همه این برنامه ریزی ها، آمریکایی‌ها به مثابه ابرقهرمانانی برای نجات ملت وارد افغانستان شدند.

این پژوهشگر فرهنگی بیان کرد: در طول سال‌های اشغال، آمریکایی‌ها همیشه روی مسائلی دست می‌گذاشتند که درد مشترک ملت ما بود. مثلا در طول سالیان دراز و به خاطر تفکرات رادیکالی طالبان، دختران افغانستانی حتی از حضور در مدارس ابتدایی نهی می‌شدند، اما پس از حضور آمریکایی‌ها کار به جایی رسید که دختران ما برای تحصیل، بورسیه دانشگاه‌های این کشور شدند. اگرچه این دانش آموختگان تحصیل کرده همگی به سفیران فرهنگ آمریکایی تبدیل شده اند و دستاوردی جز دامن زدن به تنش‌ها و تقویت شکاف‌های فرهنگی ندارند، اما با این همه، می‌توان به سادگی تصور کرد که در این شرایط چه ذهنیت مثبتی از دولت آمریکا در نسل آینده ساز و به خصوص جامعه زنان و دختران شکل می‌گیرد.

وی تأکید کرد: آمریکایی‌ها به شیوه گزینشی به دنبال تربیت یک قشر برگزیده از نخبگانی هستند که حافظ منافع آنان در افغانستان باشند و پس از خروج از این کشور، آنان اهداف استعماری آمریکا را در افغانستان برآورده کنند، اما راهکار واقعی برای خروج از بحران و جبران عقب افتادگی‌ها در این کشور، نه تربیت جمعی از خواص بلکه ارتقای آگاهی‌های عمومی در میان آحاد ملت است. مردم باید از این واقعیت اطلاع پیدا کنند که منجی آنان هرگز از خارج کشور نخواهد بود و فقط با همبستگی ملی است که می‌توان به تعالی دست پیدا کرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.