صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بازخوانی کار و کارکرد‌های کانون نشر حقایق اسلامی

  • کد خبر: ۹۶۴۷۸
  • ۳۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۷
از نوشته‌های استاد بنا به روایت استاد محمدتقی شریعتی، کار کانون نشر حقایق اسلامی از سال ۱۳۲۰خورشیدی آغاز می‌شود: نخست در منزل آقای احمدزاده و پس از آن در سال ۱۳۲۶ به صورت رسمی در خیابان شاهرضا، کوچه چهارباغ مشهد، کوچه تلفن‌خانه، گشایش می‌یابد.

سیدخلیل حسینی عطار - فعال فرهنگی و نویسنده | شهرآرانیوز - از نوشته‌های استاد بنا به روایت استاد محمدتقی شریعتی، کار کانون نشر حقایق اسلامی از سال ۱۳۲۰خورشیدی آغاز می‌شود: نخست در منزل آقای احمدزاده و پس از آن در سال ۱۳۲۶ به صورت رسمی در خیابان شاهرضا، کوچه چهارباغ مشهد، کوچه تلفن‌خانه، گشایش می‌یابد.

موفقیت سخنرانی‌های محمدتقی شریعتی و قول پشتیبانی مالی طرف‌دارانی، چون آسایش، متحدین، عاملی‌زاده، حکیمی، مهدویان و احمدزاده به این مفهوم بود که او سرانجام می‌توانست پایگاهی مرکزی برای سخنرانی‌هایش بیابد. کانون توانست با پرداخت ۱۲۰ تومان در ماه طبقه دوم خانه‌ای شامل یک تالار بزرگ و ۲ اتاق پیوسته به هم را در اختیار بگیرید. در موارد ویژه همچون شب عاشورا تا ۴۰۰ تن در این اتاق‌ها گرد هم می‌نشستند و در دیگر موارد، از ۱۵۰ تا ۲۰۰ تن به آنجا می‌رفتند. در‌های کانون ۳ شب به روی علاقه‌مندان باز بود. استاد شریعتی برنامه کانون را این‌گونه بیان می‌کند: یک شب تفسیر داشتم.

شب‌های جمعه را تفسیر می‌گفتیم و شب‌های شنبه را سخنرانی می‌کردم. البته یک جلسه‌ای هم در وسط هفته بود برای علاقه‌مندان مبارزه با کمونیسم. ۱۷ نفر یا ۱۸ نفر از دیپلمه‌ها و لیسانسه‌ها را انتخاب کرده بودم و به آن‌ها منطق و فلسفه و هم‌چنین مباحث کمونیستی را درس می‌دادم و آن‌ها را آماده می‌کردم. این‌گونه کانون علاوه بر تمرکز روی منابع نخستین دین، همچون تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه، نه‌تن‌ها راه خود را از مجامع سنتی جدا می‌کرد، بلکه با آموزش‌های جدید، علاقه‌مندان به کانون را برای گفتگو با اعضای حزب توده نیز آماده می‌کرد.

اعضای رسمی کانون ۹۰ نفر و اعضای مؤسس ۷ نفر بودند که اسامی آنان بدین قرار است: ۱- مهدی ظریف احمدزاده ۲- علی صدر بلوریان ۳- سید محسن محسنیان ۴- علیرضا ممکن ۵- سید هادی کاظمی ۶- احمدزاده ۷- حاج علی امیرپور.
تنها منابع رسمی درآمد کانون حق عضویت طرف‌داران آن بود، اما پیوسته با دشواری‌های مالی و افزایش بدهی ناشی از اجاره و هزینه برگزاری و پذیرایی با یک چایی ساده روبه‌رو بود.

کانون، پس از ۳ سال که به‌عنوان محفلی کوچک و غیررسمی آغاز به کار کرده بود، به سازمان مذهبی کاملا جاافتاده‌ای تبدیل شد به گونه‌ای که در نهضت ملی، چیره‌دستی محمدتقی شریعتی در سخنرانی، همراه با نیرو و شور پشتیبانی جوان، کانون به نیروی مهمی متشکل در طرف‌داران نهضت ملی شدن نفت در مشهد تبدیل شد. حمایت کانون از نهضت ملی نه‌تن‌ها در سخنرانی‌های آن دوره به‌خوبی منعکس است بلکه در آن دوره، علاقه‌مندان به کانون آرمی به سینه می‌زدند که از تهران فرستاده شده بود و نشانه‌ای به حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. به همین سبب، کانون تمام‌قد به نفع نهضت ملی به پا خاسته و به میدان آمده بود.

پس از سقوط دولت مصدق و به روی کار آمدن دولت کودتا، موج دستگیری‌ها آغاز شد. در مشهد ۱۵ تن شبانه دستگیر شدند. همه دستگیرشدگان از اعضا یا هواداران کانون بودند از جمله استاد محمدتقی شریعتی، طاهر احمدزاده، آسایش و عاملی‌زاده. علی شریعتی بیست‌وچهارساله نیز در میان دستگیر شدگان بود. هم‌زمان با این دستگیری‌ها کانون تعطیل شد.

پس از آزادی استاد شریعتی، بنا به دعوت آیت‌ا... میلانی، سخنرانی‌ها و مجالس تفسیر قرآن در خانه ایشان برگزار می‌شد. در سال ۱۳۴۱ دوباره به کانون اجازه فعالیت داده شد به شرطی که در امور سیاسی وارد نشود و فقط به تبلیغ اسلام بپردازد. این چهارمین و واپسین مرحله نیز در خرداد ۱۳۴۴ با بسته شدن نهایی آن به پایان رسید.

کانون در عمر کوتاه کمتر از بیست‌ساله‌اش کارنامه‌ای پربرگ‌وبار دارد. علاوه بر فعالیت‌های گسترده اجتماعی، سیاسی و مذهبی، در حوزه نشر و عرضه کتاب هم فعال بوده است. بخشی از این آثار است:

- آغاز وحی، تفسیر سوره مبارکه علق، محمدتقی شریعتی مزینانی
- ابوذر غفاری، عبدالحمید جوده السحار، ترجمه علی شریعتی
- تاریخ کامل فلسفه (جزء اول)، علی شریعتی
- چرا حسین قیام کرد، محمدتقی شریعتی
- فایده و لزوم دین، محمدتقی شریعتی مزینانی
- کارنامه کانون حقایق اسلامی
- مبانی اقتصادی در اسلام با مقدمه عبدالحمید جوده السحار، ترجمه محمدتقی شریعتی
- معاملات از قرآن (عربی-فارسی)، مهدی الهی قمشه‌ای

افزون بر این، تاریخ زندگی و فکری استاد شریعتی نشان می‌دهد او همواره در جست‌وجوی برقراری ربط است و نه صف‌آرایی، برقراری ربط میان دنیا‌هایی که از همان ایام در برابر هم صف کشیده‌اند. مقصود از برقراری ربط، بی‌تردید برقراری آشتی نیست. به رسمیت شناختن تنش است و نیز کشف دریچه‌های ورود؛ بنابراین طیف وسیعی از افراد صاحب نام و اندیشه یا با شخص او مراوده داشتند یا به کانون رفت‌وآمد می‌کردند: امام موسی صدر، علامه امینی، علامه کاشف‌الغطاء، آیت‌ا... سید هادی میلانی، آیت‌ا... سید علی خامنه‌ای، آیت‌ا... کاشانی، آیت‌ا... شیخ محمدکاظم مهدوی دامغانی، استاد محمدرضا حکیمی، استاد مرتضی مطهری، استاد محمد واعظ‌زاده خراسانی، استاد محمد مهدوی راد، میرزا جوادآقا تهرانی، محمدجواد مغنیه، مهندس مهدی بازرگان، محمدرضا شفیعی کدکنی، کاظم سامی، مهدی اخوان ثالث، نعمت میرزازاده، پرویز خرسند، میرزا علی‌اصغرخان حکمت شیرازی و ....

سخن آخر اینکه ارزیابی کارنامه کانون، بی‌توجه به نقش استاد شریعتی راه به جایی نمی‌برد، زیرا او به عنوان مؤسس و چهره شاخص آن، به ویژگی‌هایی نام‌آور است که کانون نیز به آن‌ها شناخته می‌شود.

بازگشت به قرآن، گفتگو به مثابه روشی دیالوژیک و گفتگو محور، اصلاح دینی با توجه به تفکیک میان دین و سنت و نوآوری همراه با اخلاص عناصری است که نام کانون را یادمان می‌آورد. جایی که خاطره نسلی که دل در گرو آرمان‌هایی بلند، انسانی و شریفی داشت، با آن پیوندی ناگسستنی دارد و مردی بزرگ و انسانی شریف که به کارش به تمام وجود ایمان داشت و اخلاص می‌ورزید، مردی که به تعبیر دکتر احسان شریعتی، هنگامی که از وحی و دین سخن می‌گفت، گویی این تجربه را با تمام وجود خویش می‌زیست.

مردی که هزار کاروان شوق
زی کعبه علم ره‌سپر کرده
سقراط‌صفت به مسند اخلاق
بنشسته تمیز خیر و شر کرده
وز صدق کلام شوق یزدان را
در سینه خلق شعله‌ور کرده
یادباد آن روزگاران، یاد باد!

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.