صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بازگشت به «مادریِ ناب» از «مادریِ مضاعف»

  • کد خبر: ۹۶۷۷۲
  • ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۲
«مادری» پایدارترین و زیباترین ویژگی فطری است که هیچ‌فرد، گروه و مسلکی تاکنون نتوانسته است آن را از بین ببرد.

مریم قربانزاده|شهرآرانیوز؛ هرچه زیبایی هست در همین حس است در مادر شدن است. هرچند امنیت است در آغوش یک مادر است. فرقی نمی‌کند آن مادر یک پزشک باشد یا یک دانشجو یا یک نویسنده یا یک بازیکن فوتسال. ارزشش به مادر بودنش است: «مادری ناب».

«مادری مضاف» این روز‌ها دارد تبلیغ می‌شود و شده است. اینکه در کنار مادری کردن به کار‌های دیگری هم بپردازیم. بد نیست، اما الگو شدن و بزرگ شدن این موضوع نکات ظریفی دارد.
«مادری» اولین شغل اجتماعی یک زن است. برمی‌آشوبم علیه همه کسانی که مادری را یک کار خانگی می‌دانند و مادر‌ها را آدم‌های غیراجتماعی می‌دانند و به محض اینکه با یک مادر روبه‌رو می‌شوند اولین سؤالشان این است: خودت چه‌کار می‌کنی؟!

انگار مادری کردن و تربیت انسان (عنصر اصلی جامعه) را کار کوچکی می‌دانند و می‌خواهند از کار بزرگ‌تری باخبر شوند، کاری مثل مهندسی، پزشکی، ورزشکاری، نویسندگی، مدیریت و ....
باید برهم زد این فکر منجمد و نپخته را که دارد ترویج می‌شود، این فکر که بیشتر به نوعی مالیخولیا تبدیل شده است، اینکه تو ارزشت به مادری کردن نیست و اگر موازی مادری کردن کار دیگری داری، حتی اگر تحصیل در یک رشته به‌دردنخور دانشگاهی یا محفوظات طلبگی باشد، آن وقت مادری کردنت مهم می‌شود.

ظرافت کار همین‌جاست. دوباره تکرار می‌کنم، مادر شدن اولین شغل اجتماعی یک زن است. فعالیت اجتماعی اصولا و اساسا با فعالیت اقتصادی و کارمندی و پول درآوردن فرق می‌کند. پس خطاب به همه خانم‌های شاغل، با کمال احترام عرض می‌کنم کار کردن و کسب درآمد یک فعالیت اقتصادی است و شما را یک بانوی اجتماعی معرفی نمی‌کند و شغل نداشتن نشانه اجتماعی نبودن نیست.

کسب درآمد و شغل هرچند موقعیت اقتصادی یک زن را ارتقا می‌دهد، اما اگر به امور اجتماع اطرافش توجه نداشته باشد و در فکر حل مسائل اجتماعی نباشد، نمی‌توان گفت او یک زن اجتماعی است و اگر کسی اولویت را به خانواده و فرزندان بدهد، نمی‌توان گفت و نباید گفت او یک زن غیراجتماعی، خانگی و بی‌خبر است.
مادری اولین شغل اجتماعی یک زن است، چون تربیت عنصر اصلی اجتماع (انسان) با اوست و پس از تولد فرزندان، جامعه برای زن مهم می‌شود.

برای یک مادر اینکه بیرون از خانه در جامعه، سینماهایش، ورزشگاه‌هایش، مدرسه‌هایش، کلاس‌هایش، آموزشگاه‌هایش، صداوسیمایش و همه و همه که ارکان اجتماع و جامعه هستند چگونه‌اند مهم می‌شوند.
مادر برای خوب بودن و پاک بودن پارک‌ها، سینماها، فیلم‌ها و کتاب‌ها باید کمر همت ببندد تا محیط بیرون برای رشد فرزندانش محیطی سالم باشد و عوامل ناامنی جانی، روانی و جسمی برطرف شود. از اینجاست که می‌گویم مادری بزرگ‌ترین، مهم‌ترین و اولین شغل اجتماعی یک زن است. مادر یک مصلح اجتماعی است.

حضور زن‌ها در همه این سال‌ها می‌خواهد این را ثابت کند که فعالیت اجتماعی (نه شاغل بودن) با مادری کردن منافات ندارد، اما یک غلط فاحش رخ داده است و آن همین خلط شاغل بودن با فعالیت اجتماعی است.
همین غلط بزرگ کلاه گشادی سر همه گذاشته است که مادری با شاغل بودن نمی‌خواند، وقت می‌گیرد و جلو رشد زن را می‌گیرد، مانع تفریحات او می‌شود و او را از جامعه دور می‌کند؛ پس فرزند نمی‌آورد و اگر بیاورد یکی یا دو تا می‌آورد که بچه‌ها دست و پایش را نگیرند.

اما فطرت و طبیعت با این اشتباه همخوانی ندارد. به لحظه‌ای فکر کنید که با ۲ زن مواجه می‌شوید: اولی می‌گوید شاغل و تحصیل کرده است و یک فرزند دارد. دومی می‌گوید تحصیل‌کرده است و ۴ فرزند دارد. کدامیک اعماق قلب شما را شادتر می‌کند؟ کدام را در درون تحسین می‌کنید؟

مادری پایدارترین ویژگی فطری است که هیچ‌کس و هیچ مسلکی نتوانسته است آن را از بین ببرد. امکان ندارد با دیدن یک نوزاد روحتان شاد نشود. هرچند با هزار رنگ و لعاب، مصرف‌گرایی، مدرک‌گرایی، خودمحوری و خودخواهی روی فطرت را پوشانده‌اند، در اعماق قلبمان از دیدن یک مادر و فرزندانش حس مهربانی وجودمان را پر می‌کند. این حس مهربانی را میل بازگشت به فطرت زن می‌نامم.

در کتاب «زن بودن»، اثر تونی گرنت، بازگشت به فطرت زن را جویا می‌شویم: «مادری ناب دارد خودش را پیدا می‌کند. مادری مضاف با سؤالات متعددی مواجه شده‌است.» در این قرن و غرب آلوده که زن‌ها عمله‌های اقتصادی و جنسی شده‌اند، روح مادری می‌تواند نجاتگر باشد. مردم ما صاحب ماناترین و تاریخی‌ترین روح مادری‌اند. باید اصل خودمان را بازجوییم. زن‌ها وقتی مادر نباشند، یک آدم معمولی‌اند: یک پزشک معمولی، یک استاد معمولی، یک دانشجوی معمولی و یک کاپیتان تیم فوتسال معمولی. اما مادر شدن زن‌ها را از دنیای پزشکان، استادان و ورزشکاران معمولی ارتقا می‌دهد و بالا می‌برد.

آن عکس شیرین همه شیرینی‌اش به همان حس زیبای مادری است وگرنه زنان ورزشکار زیادی از زیر قرآن رد می‌شوند و برای مسابقات به خارج از کشور می‌روند.

الان کسی به برد و باخت تیم فوتسال بانوان فکر نمی‌کند، اما از مادر بودن خانم کاپیتان لذت می‌برد، حتی اگر گل نزند و تیمش بالا نرود، چون پرچم قشنگ مادری‌اش بالاست.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.